با وجود بیش از ۴۰۰ تن از بزرگان ایرانی علم و ادب که در تبریز آرام گرفتهاند و از مزارشان عطر میهن دوستی به مشام میرسد، برای یک آذری ننگ است که بگوید: من ترک بی ریشه و وحشیم که همه افتخارش گرگ بودن است! و بزور خودش را به زردپوستان چشم بادامى مغول انتهای آسیا میبندد! یک آذری ترک نمیشود و یک ترک هم آذری نیست تارنمای پایگاه خبری و تحلیلی وطن خواهان مینویسد : با توجه به نزدیکی به عید نوروز دانشجویان میهن دوست دانشگاه تبریز با همکاری کانون فرهنگی و هنری دانشگاه, جشن بزرگ نوروزگان(۱۱ اسفند دوشنبه) را در تالار این دانشگاه برگزار کردند,این جشن با استقبال عمومی دانشجویان آذری زبان رو به رو بود,نیایش به درگاه ایزد، اجرای نمایش، تئاتر، شاهنامه خوانی، نغمههای اقوام ایرانی به همراه چیدن سفره هفت سین از دیگر برنامههای این مراسم بود که توسط کانونهای فرهنگی هنری مدیریتهای فرهنگی و اجتماعی دانشگاه برگزار شد,با استقبال گسترده از این مراسم قوم گرایانی که در لباس انقلاب و اسلام فعالیتهای ضد ایرانی میکنند, برای به حاشیه کشاندن این مراسم تمام تلاش و سعی خود را به رخ میکشند,عموم تهمتهای دروغ این گروه مانند آواز خوانی و رقص بانوان در صحنه تالار هست,نکته جالب اینجاست هیچ آواز خوانی و رقصی در صحنه سالن اتفاق نیفتاده بود,البته ناگفته نماند این را نیز میتوان به حساب زن ستیزی این گروه نفرت پرافکن نوشت
نکته جالب اینجاست قوم گرایان پانترکیسم که جدیدا از فعالیتهای رادیکالی خود به سمت فعالیت هایی در لباس انقلاب و اسلام پناه بردند همیشه در رسانههای خود ادعا میکردند آذری زبانان هیچ علاقهای به فرهنگ ایرانی خود ندارند ولی استقبال بینظیر از این جشن توسط آذری زبانان کاملا این نظریه دروغ آنان را باطل کرد
دبیر کانون فرهنگی دانشگاه تبریز در این خصوص جوابیه بسیار مهمی را نگاشته است:
قل اعوذو برب الفلق؛ من شر ما خلقای خداوند به تو پناه می برم از آنچه که خلق کرده ای
از آنکس که حاظر است برای منافع شخصی,اغراض سیاسی و خط گیریهای کورکورانه, و در پی وعده و وعیدهای واهی به آینده کاری (در این اوضاع نا به سامان اقتصادی) آسمان را با ریسمان پیوند دهد، تقویم و تاریخ را بر هم زند و از هیچ کاه بسازد و در پی مشوش کردن فضا در پی آن شود که این کوه، کوه قاف است !ای خداوند به تو پناه می برم از آنی که حاظر است برای نیل به مقاصد پوچ خود (این حقیر هنوز معتقد هستم، اینها اهدافی دارند ولو پوچ و بیارزش و دور از اخلاق؛ که بیهدفی از نادانی و ولنگاری است),منافع یکپارچگیِ ملّی و میهنی را دست مایه قرار دهد ,(حتی در چنین برهه ی حساس زمانی و مکانی که قوم گرایان پانترکیسم بیداد میکند ,برای خود ادبیات دست و پا میکند ، شعر می گوید و داستان سرایی میکند در سنگر نیروهای انقلابی و وطن خواه این کشورِ مقدس، ایران سرفراز، رخنه می افکند؛ و ما حصلی جز شک و تردید، یاس و ناامیدی و درنهایت، نگرانی در اندیشههای جوانان این میهن پاک باقی نمی نهد.ای خداوند به تو پناه میبرم از آنکس که دانسته یا ندانسته سنگ بنایِ وحدت ملّی و قومی را هدف می گیرد و با نام دین (بی دغدغه دین، که یکپارچگی جامعه از اهداف والا و ابتدایی آنست) وحدت اقوام ایرانِ بزرگ را زیر سوال می برد. حواشی بسیار ! برادرم، حاشیه آنست که در حین برگزاری مراسمی و مجلسی برپا شود نه آنکه دو روز پس از به پایان رسیدن مجلسی توهمات خود را به «رسم عادت معهود» شاخ و برگ دهیم و آبِ گل آلود را حوض ماهی گیری خود کنیم که نوروز نزدیک است و ماهی قرمز گرانتر از هر سال! این فتنه انگیزی است و قبا برای دشمن دوختن ازین تار و پود به زحمت تابیده و من میدانم که زحمتش را من نکشیدم، که این انقلاب را شهدایش زنده نگه داشته اند! و حرکات شنیع! به چه حقّی جرات آن گران جانی کردی که نمایش همبستگیِ بزرگِ اقوامِ این مهین میهن را نادیده بگیری و این نماد و باز آفرینی آن را شنیع بخوانی؟ این آیینِ کهن که میراث نیای منست، پیش از اسلام بر عهد اسلام بود که ( إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّـةً وَاحِدَةً وَأَنَـا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُون)! عجبا که از ائمه مایه می گذارد, فریب کاری و دروغ را از کجای دین آورده اید؟ چرا تقویم رسمی مملکت را پیش رو نمی نهید تا بدانید که جشن نوروزگان ،گرچه بسیار زود تر از زمان به هنگام و در خور آن، به حرمت مادرِ سادات، صدیقه کبری, فاطمه زهرا سلام الله علیها در تاریخ ۱۱ اسفند ماه ۹۳ برگزار شد تا کمینه، سه روز از ایام روایی فاطمیه ی نخست پیشتر باشد؟ چرا در پی آنید که از اسلام, همواره چهره ی عبوث و همواره غمگین ارائه دهید؟ چرا پیش از کارتان خرد نمی ورزید و به عواقب کارتان نمی اندیشید؟ مگر نتیجه رسانهای کردن چنین موضوعاتی با این لحن! و با جا زدن خود در لباس «دانشجویان انقلابی» جز آنست که شما و امثال شما را در زمره ی آنانی قرار دهند که انقلاب را مقابل نوروز و دین را در برابر شادمانیِ نیکو و پاک و شادی مردمان می نهند؟ مگر نه آنست که انقلاب و ایران، دین و آیین، در سایه ی وحدت همدیگر را در آغوش گرفته اند؟ مگر نشنیدهای که این آحاد ملت بوده اند که پشتیبانان انقلابند؟ نه آنانی که در اوان جوانی کیسه می دوزند و خود را وصله نچسبیدنی انقلاب می کنند؟ عیسی پیامبر را دیدیند می دوید! گفتندش ز چه رو؟ فرمود : از (نادان) غرض ورزی چنین است و نادانی چنان.