بهمن ۰۹، ۱۳۹۳
ورزش کردن همان زندگی کردن سابق است
با اختراعات احمقانه، زندگی بشر که سابق بر این با جریان طبیعی زمین و طبیعت پیش میرفت به یک زندگی دست ساز ابلهانه تبدیل شد. پیش از این بشر برای زنده ماندن میبایستی تلاش میکرد، و همین تلاش بدنی به کمک او آمده و سلامت بدن او را نیز تضمین میساخت. امروزه که همه چیز بر اساس مکاری و رذالت بنا شده، ماشینها همه کار را انجام داده و محصولات ماشینی و مصنوعی میسازند که بشر را بینیاز از مادیات لازم برای بقا میگرداند. و در عوض بدن او را پر از عناصر سنگین و ناسالم و سمی کرده و باعث بیماریهای مختلف جسمانی که نتیجه مستقیم آن، بیماریهای روحی است، دچار ساختهاند.
خلاصه روند برنامهای که احمقها برای بشر ساختهاند، کار را به آنجا کشانده که مردم دنیا به دو گروه تقسیم شدهاند. عدهای مصرف کنند بی پول و عدهای مصرف کنند پولدار. هر دو گروه در یک مورد اختلاف و در یک مورد دیگر تشابه دارند. در مادیت اختلاف و در ناسالم زیستن مشترکند. و هر دو گروه مجبورند برای سالم ماندن، ورزش کنند. در همین رابطه به ۷ گروه ورزشی اشاره میشود که هم بیشترین نتیجه را در راه پاک سازی بدن و به جریان انداختن بهتر خون در بدن دارد، و هم سادهترین راه برای فرار از بیماریهای بدنی و مشکلات افسردگی و روحیند.
اروپاییها برای جذب نیرو برای گروه تروریستی داعش از هنرمندان، ورزشکاران و زنان خود استفاده میکنند.
تروریستهای داعش ساخت اتحادیه اروپا که نفت سه کشور عراق ، سوریه و لیبی را برایگان به طرف اروپا میفرستند، به کمک ارتش ترکیه و اردن که در زیر پرچم داعش با پیشرفتترین ابزار آلات جنگی ساخت اروپا مناطق زیادی از اسیای مرکزی را ویران ساخته اند، مورد حمایت همه جانب رسانههای اروپایی میباشند، و سیستم فاسد حاکم بر اروپا برای حمایت این گروه تروریستی از پیوستن روز افزون هنرمندان!، فوتبالیستها و زنان خود در رسانههای نقاش جنایت ، داد سخن میگویند.
روزنامه انگلیسی "دیلی میل" از پیوستن پنج فوتبالیست اروپایی به گروه تروریستی داعش خبر داد.
به گزارش پایگاه خبری العالم، روزنامه دیلی میل انگلیس نوشت: پنج فوتبالیست اروپایی در اقدامی بیسابقه! با پیوستن به گروه تروریستی داعش، در کنار شماری از هنرمندان و جوانان اروپایی قرار گرفتند که همچنان برای جنگ در عراق و سوریه به داعشیها می پیوندند.( دیگر ورزشکاران اروپایی هم، اکثرا ریش داعشی گذشته و خود را به شکل تروریستها دراوردهند، تا بدین ترتیب برای تروریستهای داعش تبلیغ کرده باشند. تبلیغاتی که هم بسیار موثر است، چرا که اینها الگوی اکثر جوانان اروپایی هستند و هم بیخرج و بی دردسر.)
به نوشته روزنامه انگلیسی، این بازیکنان همگی در یکی از باشگاههای انگلیس مشغول به بازی بودند. آنها در شرق لندن سکونت داشتند.
گفته می شود که این بازیکنان پیش از پیوستن به داعش تحت تأثیر افکار افراطی تبلیغ شده توسط عوامل وزارات اطلاعات اروپایی، که در لباس رهبران مسلمین اروپا فعالیت میکنند، قرار گرفته اند.
"نیرو سارایفا"، "سیلسو رودریگز"، "دا کوستا رودریگز"، "ساندرو" و "فابیو بوکاس" پنج فوتبالیست اروپایی هستند که به داعش پیوسته اند. "فابیو بوکاس" ۲۲ ساله، کم سن و سالترین این فوتبالیست هاست که به داعش پیوسته اند. وی در باشگاه اسپورتینگ پرتغال هم تیمی رونالدو بوده است.
(مثل اینکه هر وقت ضرورت ایجاد کند یکی از دانشمندان! برندگان جایزه نوبل و یا یک سرشناس اروپای یهو خواب نما شده و مسلمان میگردد!! و به این ترتیب با پاچیدن خاک در چشم جوانان مسلمان، مسلمان بودن را افتخار کرده و حماقت پدران آنان را امتداد داده و جریان چپاول و غارت ثروتهای ملتهای بیگناه ادامه مییابد. و آن شخص تازه مسلمان گشته با ۸۰ سال سنّ هم در ویلایی در یک سرزمین خوش آب و هوا، در کنار استخر با ۷۲ پری و حوری زیبا رو، بهترین مشروبات را سرکشیده، بهترین کبابها را که اتفاقاً اکثرا از گوشت خوک هم تهیه میشود، خورده، با یک بشقاب پودر سپید در کنارش، لذت دنیا و مافیا را در حد ابلیس میبرد. و این طرف هم جوانانی با سنّ ۱۸ سال در میادین جنگ با یکدیگر کشته شده و یا در محرومیت کامل روزگاری تلخ تر از زهر را میگذرانند. و این داستان تا وقتی که حماقتی بنام مذهب وجود دارد، ادامه خواهد یافت.)
گروه تروریستی حزب الله لبنان مسئولیت حمله به نظامیان ارتش اسرائیل در ناحیه شبعا واقع در مرز لبنان و اسرائیل را بر عهده گرفت.
روز گذشته تروریستهای حزب الله، به گشتیهای اسرائیل در مرز لبنان حمله کرده و تعدادی از سربازان اسرائیلی را کشته و زخمی ساختند. گفته شده است که این حمله پاسخ تروریستهای حزب الله به حمله هوایی اسرائیل به بلندیهای گولان سوریه در روز ۱۸ ژانویه بود که در نتیجه آن چند نظامی جمهوری اسلامی از جمله سردار محمد علی الله دادی، یکی از فرماندهان رتبه بالا سپاه پاسداران و همچنین تعدادی از فعالان حزب الله از جمله جهاد مغنیه، پسر رهبر شاخه نظامی این گروه کشته شدند.
پیشتر شبکه تلویزیونی لبنانی "المیادین" گزارش داده بود در نتیجه حمله تروریستهای حزب الله به نظامیان ارتش اسرائیل در مرز لبنان و اسرائیل دستکم ۱۵ سرباز اسرائیلی کشته شدند. اسرائیل نیز در پاسخ به حمله اخیر حزب الله به نظامیان خود، حدود ۲۵ حمله توپخانهای به ناحیه شبعا در جنوب لبنان انجام داد که در نتیجه آن تعداد زیادی کشته و زخمی گشتند.
از فراموشان امن آباد عزلت کن مرا
یا رب از دل مشرق نور هدایت کن مرا
از فروغ عشق، خورشید قیامت کن مرا
تا به کی گرد خجالت زنده در خاکم کند؟
شسته رو چون گوهر از باران رحمت کن مرا
خانهآرایی نمیآید ز من همچون حباب
موج بیپروای دریای حقیقت کن مرا
استخوانم سرمه شد از کوچه گردیهای حرص
خانه دار گوشهٔ چشم قناعت کن مرا
چند باشد شمع من بازیچهٔ دست فنا؟
زندهٔ جاوید از دست حمایت کن مرا
خشک بر جا ماندهام چون گوهر از افسردگی
آتشین رفتار چون اشک ندامت کن مرا
گرچه در صحبت همان در گوشهٔ تنهاییم
از فراموشان امن آباد عزلت کن مرا
از خیالت در دل شبها اگر غافل شوم
تا قیامت سنگسار از خواب غفلت کن مرا
در خرابیهاست، چون چشم بتان، تعمیر من
مرحمت فرما، ز ویرانی عمارت کن مرا
از فضولیهای خود صائب خجالت میکشم
من که باشم تا کنم تلقین که رحمت کن مرا؟
حکیم علیقدر ایران زمین، صائب تبریزی
بهمن ۰۸، ۱۳۹۳
خودداری طویله اسلامی از معرفی ۱۷۰ گوسپند مفسد دریافتکننده پول از محمدرضا رحیمی
طویله شورای اسلامی از پیگیری اسامی ۱۷۰ گوسپند خائن به ایران که به ادعای محمدرضا رحیمی، معاون اول محمود احمدینژاد در دولت دهم، از وی پول دریافت کرده بودند، صرفنظر کرد. به گفته هیئت رئیسه! "مجلس نهم بهتر است پیگیر موضوع مجلس هشتم نباشد."
صبح روز چهارشنبه (۸ بهمن/ ۲۸ ژانویه) چهار نماینده در نامهای از علی لاری جانی، رئیس طویله اسلامی خواسته بودند تا برای "آگاهی افکار عمومی" اسامی ۱۷۰ نمایندهای را که به ادعای محمدرضا رحیمی در انتخابات مجلس هشتم از وی پول دریافت کرده بودند، اعلام کند و در اختیار رسانهها قرار دهد.
به گزارش سایت فرارو، اندکی پس از طرح این نامه، در حالی که شماری امضا نیز در پای نامه زده شده بود، به توصیه برخی گوسپندان ترسیده عضو هیئت رئیسه طویله اسلامی ، ادامه جمعآوری امضا متوقف شده و طرح این سئوال نیز به طور کل از دستور کار مجلس خارج شد!! پای افشای دزدیهای این بیگانگان ضدّ ایرانی که پیش میاید با وقاحت عمل کرده و تو روز روشن دزدیهایشان را پنهان میکنند.
وزیر دادگستری ترکیه "بکیر بوزداغ " به مردم ترکیه مژده داد: خطری مانند خطر خمینی برای ترکیه را دفع کردیم!! ببین مردم ایران چگونه آینه عبرت مردم دنیا شدهاند.
به گزارش روزنامه حریت ترکیه - بکیر بوزداغ وزیر دادگستری ترکیه در اظهار نظری جالب گفت اگر بازداشتهای ۱۷ دسامبر انجام نمی شد ویا دیر به وقوع می پیوست.فتح الله گولن ( رهبر جماعت اسلامی نور) به مانند خمینی به ترکیه بازمی گشت و کودتایی به مانند فتنه بهمن ۵۷ به وقوع می پیوست.
محمد فتح الله گولن واعظ، نویسنده و تدریس کننده علوم اخلاقی و الهیات اهل ترکیه است که در تبعیدی خودخواسته در پنسیلوانیای آمریکا زندگی می کند.
گولن با استفاده از افراد مذهبی و در پوشش دین توانسته میلیونها نفر را جذبجماعت اسلامی نورکند وی همچنین در تمام نقاط دنیا بجز ایران و اسرائیل صاحب مدارس علوم دینی می باشد .
دیکتاتور فعلی ترکیه، خود فردی بسیار مذهبی و افراطی است که به عنوان رئیس گروه تروریستی موسوم به داعش شناخته میشود، وی با بی پروایی و حمایت اتحادیه اروپا در منطقه به کار باجگیری و ترور و دزدی نفت کشورهای همسایه و فروش آن به مبلغ ناچیز مشغول است. او ۴ سال پیش جنگی را بر ضدّ کشورهای همسایه یعنی سوریه و عراق شروع کرده و ضمن حمله به این دو کشور و در زیر پرچم سیاه اسلام گروه گروه سر بیگناهان را بریده و شهرهای آباد این دو سرزمین را ویران ساخته است. ولی از آنجایی که ترکها عادت دارند، جنایات خود را گردن دیگران بگذارند، و همه چیز را معکوس و وارونه نشان دهند، اینبار نیز جنایات دینی خود را با مطرح کردن خطر امثال خمینی برای مردم ترکیه, آنان را فریفته و به بیراه میبرند، در حالی که خود از همان مکتبی برخاسته اند که خمینی از آن زائیده شد و نوکری همان اربابی را میکنند که خمینی میکرد.
منبع : دیدگاه روز
ازماست که برماست
این دود سیه فام که از بام وطن خاست
ازماست که برماست
وین شعله سوزان که برآمد ز چپ وراست
ازماست که برماست
جان گر به لب ما رسد، از غیر ننالیم
با کس نسگالیم
از خویش بنالیم که جان سخن اینجاست
ازماست که برماست
یکتن چو موافق شد یک دشت سپاهاست
با تاج وکلاهست
ملکی چو نفاق آورد او یکه و تنهاست
ازماست که برماست
ماکهنه چناریم که از باد ننالیم
بر خاک ببالیم
لیکن چه کنیم، آتش ما در شکم ماست
ازماست که برماست
ده سال به یک مدرسه گفتیم و شنفتیم
تا روز نخفتیم
وامروز بدیدیم که آن جمله معماست
ازماست که برماست
گوییم که بیدار شدیم! این چه خیالست؟
بیداری ما چیست؟
بیداری طفلی است که محتاج بهلالاست
ازماست که برماست
از شیمی و جغرافی و تاربخ، نفوریم
از فلسفه دوریم
وز قال وان قلت، بهر مدرسه غوغاست
ازماست که برماست
گویند بهار از دل و جان عاشق غربیست
یاکافر حربی است
ما بحث نرانیم در آن نکته که پیداست
ازماست که برماست.
ملک الشعرای بهار
تجاوز وحشیانه و گروهی اراذل و اوباش به یک زن بیچاره
!!!نگاهداری یک مرغ در قفسی پر از خرس فقط از یک عرب وحشی برمیاد و بس
یک کار زیبا از طرف هنرمندان ایرانی که قابل ستایش است: جمعی از پیشکسوتان موسیقی ایران، به دیدار اسطوره موسیقی ایرانی، استاد اکبر گلپایگانی رفتند.
معمولا عادت بود که بعد از کشته شدن سهراب نوشدارو برسد، و زمانی که هنرمند باارزشی از دنیا رخت برمیبست، جماعت، در اعزایش شرکت جانانه میکردند، و این کار که در زمان حیات این هنرمندان بزرگ از آنان قدردانی و ستایش بشود، واقعا با ارزش است. و این میتواند قدم مثبت و بزرگی در فرهنگ هنری ایرانی باشد.
به گزارش خبرگزاری ایسکانیوز، جمعی از پیشکسوتان موسیقی ایران، به دیدار اسطوره موسیقی ایرانی، استاد اکبر گلپایگانی رفتند. در این دیدار استاد اکبر گلپایگانی ، این هنرمد بینظیر ایران زمین، درباره احوال این روزهای خود گفت: اخیرا شعر و آهنگی از آقای پازوکی به دستم رسید و دوست داشتم در سن ۸۲ سالگی این ترانه را بخوانم. «دروغ نگو آینه که من هنوز جوونم .... واسه دلای خسته بازم میخوام بخونم» بیتی از این ترانه است که هفته گذشته در منزلم ضبط کردم.
ایشان در ادامه فرمودند : امروز خوانندههای جوان پیشرفت تکنیکی خوبی دارند ولی حس لازم در کارهای موسیقی کمتر دیده میشود. امیدوارم جوانان روزی به این مرحله هم برسند.
استاد گلپایگانی در ادامه گفتند: یکی از چهار خواننده گلهای جاویدان بودم. به مال دنیا هم نیازی ندارم و حقوق و مزایای مربوط به هنرمندان پیشکسوت خود را نیز بخشیدهام. قصد دارم منزل مسکونی خود را وقف هنرستان موسیقی کنم تا جوانان علاقهمند از این امکان بهرهمند شوند.
او خطاب به هنرمندان حاضر در جمع گفت: شما دوستان هنرمندم اینقدر خاکی هستید که نمیدانید هر کدام چه سهم مهمی در موسیقی ایران دارید.
استاد گلپایگانی یکی از آرزوهای خود را همین دور هم جمع شدن دوستان هنرمند خود عنوان کرد و گفت: بعضی از هنرمندان مدتها در بستر بیماری بودند ولی کسی از آنها عیادت نکرد و پس از مرگ آنها، همه در مجلسشان شرکت کردند. این هنرمندان در دوران زندگی خود به دیدار دوستانشان نیاز داشتند.
قدر زر زرگر شناسد, قدر گوهر، گوهری
روسها میدانند که زبان و ادبیات پارسی تا چه حد ارزشمند، پر مفهوم و زیباست.
درحالیکه دانشکده زبان و ادبیات پارسی در داخل کشور اشغال شده ایران تعطیل گشته، و پادوهای توسری خورده و حقیر انگلیس سعی در جا انداختن زبان ناقص زمان بربریت بشر، و صحرا نشینان عرب، را بجای بزرگترین، قدیمیترین، با ارزشترین، گستردهترین، زندهترین و مادر تمامی زبانهای با ارزش دنیا یعنی پارسی را دارند، روسها المپیاد زبان و ادبیات پارسی را برگزار میکنند!!!
مرگ بر انگلیس و نوکرهای ترک و عرب آخوندش.
برگزاری یازدهمین المپیاد زبان و ادبیات پارسی در روسیه:
این مراسم با حضور ابوالقاضی اف، «رئیس انستیتو کشورهای آسیا و آفریقای دانشگاه دولتی مسکو»؛ ولادیمیر ایوانوف، «رئیس کرسی زبان پارسی انستیتو»؛ طباطبایی، «سرپرست رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی در مسكو» و مهدی سنایی، «سفیر جمهوری اسلامی در روسیه» برگزار شد.
همزمان با برگزاری یازدهمین المپیاد زبان و ادبیات پارسی در روسیه، پیام رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات خطاب به دانشجویان و شاغلان جهت آموختن این زبان به صورت روزافزون قرائت شد.
در ابتدای این مراسم، رئیس انستیتو کشورهای آسیا و آفریقای دانشگاه دولتی مسکو به حمایت مستمر از آموزش زبان پارسی اشاره و برگزاری یازدهمین دوره از المپیاد زبان و ادبیات پارسی را توفیقی دیگر برای انستیتو فوقالذكر دانست.
توجه روزافزون به زبان پارسی در روسیه
سفیر جمهوری اسلامی در روسیه اقبال و توجه روزافزون به زبان و ادبیات پارسی در روسیه را نشانهای از گسترش مناسبات دو کشور در همه ابعاد عنوان و به سعی و تلاش انستیتو آسیا آفریقا و رایزنی فرهنگی ایران در مسکو در راستای تقویت این امر به ویژه تداوم المپیاد زبان و ادبیات پارسی در روسیه اشاره كرد.
وی گسترش کمی و کیفی دورههای دانشافزایی و توجه بیشتر به وضعیت آموزش زبان پارسی در مناطق و استانها را از دغدغههای سفارت و رایزنی دانست و افزود: امید است تا با برگزاری دورههای دانشافزایی ویژه دانشگاههای روسیه، بتوان گامهایی موثر در ارتقای دانش دانشجویان شهرستانی برداشته شود.
درنگر امروز و از فردا مپرس
حال ما بیآن مه زیبا مپرس
آنچ رفت از عشق او بر ما مپرس
زیر و بالا از رخش پرنور بین
ز اهتزاز آن قد و بالا مپرس
گوهر اشکم نگر از رشک عشق
وز صفا و موج آن دریا مپرس
در میان خون ما پا درمنه
هیچم از صفرا و از سودا مپرس
خون دل میبین و با کس دم مزن
وز نگار شنگ سرغوغا مپرس
صد هزاران مرغ دل پرکنده بین
تو ز کوه قاف و از عنقا مپرس
صد قیامت در بلای عشق اوست
درنگر امروز و از فردا مپرس
ای خیال اندیش دوری سخت دور
سر او از طبع کارافزا مپرس
چند پرسی شمس تبریزی که بود
چشم جیحون بین و از دریا مپرس.
حکیم علیقدر ایران زمین، محمد بلخی، ملقب به مولانا جلالدین
بهمن ۰۷، ۱۳۹۳
عاشق این شور و حال عشق بی پروای خویشم
جای آن دارد که چندی هم ره صحرا بگیرم
سنگ خارا را گواه این دل شیدا بگیرم
مو به مو دارم سخن ها
نکته ها از انجمن ها
بشنو ای سنگ بیابان
بشنوید ای باد و باران
با شما همرازم اکنون
با شما دمسازم اکنون
جای آن دارد که چندی هم ره صحرا بگیرم
سنگ خارا را گواه این دل شیدا بگیرم
مو به مو دارم سخن ها
نکته ها از انجمن ها
بشنو ای سنگ بیابان
بشنوید ای باد و باران
با شما همرازم اکنون
با شما دمسازم اکنون
شمع خود سوزی چو من در میان انجمن
گاهی اگر آهی کشد دل ها بسوزد
گاهی اگر آهی کشد دل ها بسوزد
یک چنین آتش به جان مصلحت باشد همان
با عشق خود تنها شود تنها بسوزد
با عشق خود تنها شود تنها بسوزد
من یکی مجنون دیگر در پی لیلای خویشم
عاشق این شور و حال عشق بی پروای خویشم
تا به سویش ره سپارم سر ز مستی بر ندارم
من پریشان حال و دلخوش با همین دنیای خویشم
جای آن دارد که چندی هم ره صحرا بگیرم
سنگ خارا را گواه این دل شیدا بگیرم
مو به مو دارم سخن ها
نکته ها از انجمن ها
بشنو ای سنگ بیابان
بشنوید ای باد و باران
با شما همرازم اکنون
با شما دمسازم اکنون.
معینی کرمانشاهی
تروریسم وقتی بد است که از ما نباشد!
دیروز عبدالله عربستان سعودی، پس از یک بیماری درازمدت و نیز کهولت سن، در سن ۹۰ سالگی مُرد و از امروز کرایه نشین ابدی سرای اهرمن شده است!
بدون هیچ گمانی همانگونه که روح الله خمینی را "پدر اسلام گرایی افراطی" می خوانند، "پدر تروریسم اسلامی" را بایستی بنام عبدالله سعودی سکه زد! زایرا امروز بچههای ناخلف و خونخوارش همچون طالبان و القاعده و دهها گروه تروریستی بزرگ و کوچک، شاخه گرفته از آندو هستند و بدنام ترینشان گروه تروریستی "خلافت اسلامی" (داعش) است، که امروز منطقه آسیای غربی را به آتش کشیده، ارثی می باشد که او از خود جای گذاشته است. همچنین، بر همه آشکار است که امروز سعودیها بالاترین شمار تروریستها را در جهان تشکیل میدهند، که نامی ترینشان بن لادن بود که او را مسئول یورش تروریستی به نیویورک معرفی کرده اند! ولی واکنش سران کشورهای غربی به مرگ "پدر تروریسم" و کشور تروریستی عربستان سعودی، مایه خنده و مزاح است!
نخستین واکنش را "وست مینستر ابی" در لندن، که کلیسای سلطنتی است، با نیمه برافرشتن پرچمی سیاه، عزاداری خود را آغاز کرد -آنهم برای مردی که مسیحیت را در کشورش ممنوع اعلام کرد!
روث دیویدسون، رئیس حزب محافظه کار اسکاتلند, نیمه برفراشته شدن پرچم را نکوهش کرد و در توئیتر خود نوشت: "نیمه برفراشتن پرچمی بر روی یک ساختمان دولتی برای مرگ پادشاه سعودی، بخارات یک تپه ان است."
دیوید کمرون، نخست وزیر بریتانیا تمساح وار اشک ریزان گفت: من زمانیکه گزارش مرگ او را شنیدم، از صمیم قلب غمگین شدم! او برای خدماتش به کشورش و "پایبندی به صلح"(!) و "درک/تفاهم/مذاهب گوناگون"(!) برای همیشه بیاد خواهد ماند!
نویسنده روزنامه انتقادی `سپکتیترز` چاپ لندن، نوشت: "کمرون فراموش کرد در پایان تسلیت نامهاش به سعودیها بیافزاید، `اوه در ضمن، اگر شش [جنگنده] تایفون (یورو فایتر) از ما بخرید، بهای پنج تا را پای شما حساب میکنیم`"!
انگلا مرکل، صدر اعظم آلمان هم در تسلیت نامهاش گفت: "سیاستهای ملک عبدالله، برای خود و کشورش اعتبار و احترام آورد. او با خردمندی(!)، دور اندیشی و تلاش خستگی ناپذیر، کشورش و نیز گفتگو میان اسلام و غرب را وارد عصر مدرن ساخت!"
ولی هیچکدام از پیامها خنده آورتر و مضحکانه تر از پیغام تسلیت خانم کریستین لاگارد، رئیس صندوق بینالمللی پول نیست، که گفته است: "ملک عبدالله، یکی از استوارترین مدافعان حقوق زنان بود، ولی بسیار یواشکی"!
خانمها انگلا مرکل، زمانی این هندوانه مدرنیته را در زیر بغل سعودیها میگذارد و کریستین لاگارد، او را مدافع حقوق زنان میخواند، که در عربستان زنان حق رای دادن، رانندگی، شنا، پرو لباس در زمان خرید، خروج از خانه بدون اجازه مرد را هم ندارند و درصورت نقض این قوانین زن ستیزانه عصر حجری، شلاق و زندان و حتی زدن سر را بدنبال خواهد داشت!
گویا برای مرگ ابوبکر بغدادی، همه ی این سران، سیاهپوش خاک بر سر خود ریزند و با شیون و گریه، او را مردی آزاده، بردبار، خردمند، صلح پرور، نماد مهربانی و انسانیت اعلام کنند!
ادمین خلیج فارس
یاری نامه (منابع، ارجاعات و توضیحات)
حمایت از قلم در پاریس، محکومیت قلم در عربستان!
گلهای از مردان! منفعل و پیرزنان مکار در یک خیابان خلوت و در پاریس در حالی که زیر بغل یکدیگر را گرفتهاند، به بهانه حمایت از قلم و نویسنده، در دنیا خود را نئون میکنند، و از آنطرف در مراسم مرگ کسی شرکت میکنند، که قلم و نویسنده را به میدان جهالت ، توحش و اسارت میبرد، و ۱۰۰۰ شلاق میزند!!
یعنی ناخواسته و غیر مستقیم میگویند ما دلقکان سیرکی هستیم که در هر شهری مناسب شهروندان آنجا نمایش میدهیم.
که مست باده ازل است
در این زمانه رفیقی که خالی از خلل است
صراحی می ناب و سفینه غزل است
جریده رو که گذرگاه عافیت تنگ است
پیاله گیر که عمر عزیز بیبدل است
نه من ز بی عملی در جهان ملولم و بس
ملالت علما هم ز علم بی عمل است
به چشم عقل در این رهگذار پرآشوب
جهان و کار جهان بیثبات و بیمحل است
بگیر طره مه چهرهای و قصه مخوان
که سعد و نحس ز تاثیر زهره و زحل است
دلم امید فراوان به وصل روی تو داشت
ولی اجل به ره عمر رهزن امل است
به هیچ دور نخواهند یافت هشیارش
چنین که حافظ ما مست باده ازل است.
حکیم عالیقدر ایران زمین ، حافظ شیرازی
دمیس روسُس، خواننده مشهور یونانی پس از یک دوره طولانی بیماری، در سن ۶۸ سالگی در بیمارستانی در آتن درگذشت. نام و یادش گرامی.
بهمن ۰۶، ۱۳۹۳
نرگس شود افسرده چو در آب نباشد
آشفته دلان را هوس خواب نباشد
شوری که به دریاست به مرداب نباشد
هرگز مژه برهم ننهد عاشق صادق
آنرا که به دل عشق بود خواب نباشد
در پیش قدت کیست که از پا ننشیند
یا زلف تو را بیند و بیتاب نباشد
چشمان تو در آینه ی اشک چه زیباست
نرگس شود افسرده چو در آب نباشد
گفتم شب مهتاب بیا نازکنان گفت
آنجا که منم حاجت مهتاب نباشد.
مهدی سهیلی
آخوند خرفت دوزاری : کسانی که خواستار رفع حصر چهرههای سیاسی هستند ، عوضین!
محمدکیانوشراد در واکنش به برخورد گوسپندان طویله اسلامی با مطهری و همچنین سخنان اخیر آخوند دوران پارا سنگی جنتی درباره درخواست برخی گروههای سیاسی برای رفع حصر به آفتاب میگوید: میتوان به برخورد بسیار زشت و سطح نازل برخی از گوسپندان به نطق نماینده تهران دکتر! کف گرگی علی مطهری اشاره داشت. جای تاسف آنجا بیشتر خواهد شد که نه تنها گروه اندکی از گوسپندان افراطی به بدترین شیوه سعی کردند صدای مخالفان را در طویله اسلامی خاموش کنند. بلکه عضو شریف، آخوند جنتی نیز با “عوضی”خواندن کسانی که خواستار برخورد قانونی با موضوع حصر چهرههای سیاسی هستند، برخورد میکند.
بانگ جرسی میآید
مژده ای دل که مسیحا نفسی میآید
که ز انفاس خوشش بوی کسی میآید
از غم هجر مکن ناله و فریاد که من
زدهام فالی و فریادرسی میآید
ز آتش وادی ایمن نه منم خرم و بس
هرکس آنجا به امید قبسی میآید
هیچ کس نیست که در کوی تواش کاری نیست
هرکس آنجا به طریق هوسی میآید
کس ندانست که منزلگه معشوق کجاست
این قدر هست که بانگ جرسی میآید
جرعهای ده که به میخانه ارباب کرم
هر حریفی ز پی ملتمسی میآید
دوست را گر سر پرسیدن بیمار غم است
گو بیا خوش که هنوزش نفسی میآید
خبر بلبل این باغ بپرسید که من
نالهای میشنوم کز قفسی میآید
یار دارد سر صید دل حافظ، یاران
شاهبازی به شکار مگسی میآید.
حافظ شیراز
بهمن ۰۵، ۱۳۹۳
ما با مربّیان داخلی حداقل به عراق نمیباختیم
برادران فاسد و جنایتکار لاری جانی عراقی در ایران همه کارند، هفتهای ۴۰ تا جوان ایرانی که میشود ۴۰ نسل، جلو چشم خواب این مردم دار میزنند، همه پول نفت ایران خرج آبادانی عراق میشه، ارزش پول عراق و سوریه که سالها در حال جنگند و تجزیه شدند، و دچار هرج و مرجند، و هیچ اقتصادی ندارند، دهها برابر پول ایران ارزش داره، اینهمه که تو عراق و سوریه و لبنان با پول ایرانیها بیمارستان و مدرسه و خیابان و راه و راه آهن ساختند، یک دونه برای نمونه تو ایران ساخته نشده، تو روز روشن باز سازی و مدرن سازی ارتش عراق و سوریه و لبنان در دستور مجلس و یا طویله اسلامی است، در حالی که ایران بجز سپاه برادران قاچاقچی که حافظ منافع فلسطین هستند هیچ نیروی دفاعی و ارتش نداره، اونوقت ایرانیها انتظار دارند، تیم فوتبال ایران از تیم عراق ببره!!! تیمی که میلیونها به حسابش بودجه کردند، از تیم ۴۰ روز تمرین کرده عراق کم نیاره!!
میلیونها پول این مردم را دادند به یک بازنده از همه جا رانده، که بیاد و از تشکیل یک تیم ملی جلوگیری کنه، و بهترین بازیکنان ما را کنار بگذاره!
با آن کثافتکاری که تو جام جهانی انجام داد، میبایستی نه تنها با تیپا و توسری بیرونش میکردند بلکه غرامت هم ازش میگرفتند، این کار را که نکردند، فقط ماهیانه میلیونها تومن پول اجاره آپارتمانی که توش زندگی میکنه را میدهند، کسی که تو کشور خودش تو یه دو خوابه ۴۰ متری هم جا نداره!
تازه به استخدام یک بازنده و کنار گذاشتن بچههای با استعداد هم بسنده نکرده داور را هم میخرند تا حق ایرانیها را بیشتر ضایع کنند!!
چرا جرات ندارند این حق کشیها را در مورد کشورهای دیگه انجام دهند؟؟؟ برای اینکه دولت ایرانی وجود نداره، این تروریستهایی که ایران را اشغال کرد و منابع نفتی و گازی ایران را به آنها میفروشند، دشمن ایران و ایرنیند. این را همه دنیا میدانند بجز ایرانی ها، به همین دلیل هم هست که برای راضی کردن و خوشحال کردن دل اشغالگران همه جا حق ایرانیها را با وقاحت ضایع میکند، و بدترین بیاحترامیها را به بچههای ورزشکار ما میکنند. چرا که میدانند جمهوری کثیف اسلامی را بین ترتیب راضی میکنند. هیچ ملتی در دنیا مثل ما نیست. ملتی که هیچ دولتی در پشتش نیست که هیچ.. یک مشت اشغالگر دشمن هم مدام خرج میکنند تا این ملت را ناراحت کنند.
باری بگو که گوش به عاقل چرا کنیم
ما خـاک را بـه نـظر کـیـمـیـا کنیم
صد درد را به گوشة چشمی دوا کنیم
درحبس صورتیم و چنین شاد وخرّمیم
بنگر که در سراچه معنی چها کنیم
رندان لا ابالی و مستان سرخوشیم
هشیار را به مجلس خود کی رها کنیم
موج محیط و گوهر دریای عزتیم
ما میل دل به آب و گِل ، آخر چرا کنیم
در دیده روی ساقی و در دست جام می
باری بگو که گوش به عاقل چرا کنیم
ما را نفس چو از دم عشق است لاجرم
بیگانه را به یک نفسی آشنا کنیم.
شاه نعمت الله ولی
میفرمایند: مصرف ویتامین B3 باعث حفظ شنوایی به مدت طولانی میشود و حتی میتواند ناشنوایی کامل را درمان کند
یک مکمل غذایی از مولکول Nicotinamide Ribosite یا NR «نیکوتینامید ریبوسایت» که نوعی ویتامین B3 است، از آسیبهای عصبی در حلزون گوش جلوگیری میکند.
با توجه به مطالعه اخیر، مصرف ویتامین B3 باعث حفظ شنوایی به مدت طولانی میشود و حتی میتواند ناشنوایی کامل را درمان کند؛ گوش دادن به موسیقی با صدای بلند، صدای بوق ماشینها یا اثرات گوشیهمراه اغلب باعث ناشنوایی و کم شنوایی میشود.
مرگ عبدالله خیلی پیش از اینها رخ داده است
امروز خالیپردازیهای اروپایی اعلام کردند که خبر مرگ عبدالله با سه روز تاخیر اعلام شده است. و دلیل این کار هم تقسیم پست و مقامهای دولتی و غیر دولتی در بین پسران و عمو زادگان که پس از مرگ یکی همگی علم میکنند، اعلام کرده اند. تو گویی مردم نمیدانند که قبیله سعودی تنها پالانش عوض شده و در توحش و راهزنی هنوز همانی است که در زمان پدرش بوده.
۸۰ سال پیش فردی به اسم عبدالعزیز در یک چادر در یک واحه در وسط صحرای عربستان به همراه چندین زن سکنا میگزیند. و با کمک چند شتر و چند اصله نخل خرما، و خزندگانی مانند سوسمار، و در زمانی که از جماع با شتر و خوردن ملخ خشک شده خسته شده و فراغت مییابد، به سراغ زنان خود رفته و سالی ۱۰ فرزند تولید میکند. یعنی بیش از زاد و ولد خنزیر در سال تولید مثل میکند. طولی نمیگذارد که تعداد این فرزندان به چیزی نزدیک به صد نفر میرسد و شاید بیشتر.
همزمان با بیرون راندن انگلیسها از ایران توسط رضا شاه کبیر، انگلیسها که در اطراف ایران پرسه میزدند و مانند کفتار منتظر حمله بودند، بطور خیلی اتفاقی در این منطقه نفت پیدا میکنند، ولی زمانی که میخواستند در آنجا چاه زده و نفت را ببرند، عبدالعزیز به همراه فرزندان ش ریخته و کتک مفصلی به انگلیسها زده و از این کار ممانعت میکنند. انگلیسها ناچار میشوند، از در مکر درآمده و با عبدالعزیز بسازند. چرا که میدانستند اگر تمامی فرزندان عبدالعزیز را هم از بین ببرند، این فرد ظرف مدت کوتاهی مجددا صاحب یک لشگر فرزند شده و دوباره برمیگردد، و در ضمن محیط و آب و هوای صحرای خشک ، و زمانی که برای زدن چاه نفت لازم بود، امکان جنگ با این موجودات را نمیداد و مقرون به صرفه نبود.
این بود که از در دوستی برامده و قول صدی ۲ تا ۳ درصد از درامد را به او میدهند . عبدالعزیز هم از خدا خواسته میپذیرد.
با شروع جنگ جهانی دوم و اشغال ایران توسط انگلیس و تبعید شاه میهندست ایران، مجدداً بهره برداری از ایران شروع میشود، چرا که نفت ایران را در هیچ کجای دنیا نمیتوان یافت ، نفتی که از نظر کیفیت یگانه است و استخراج آن بسیار ساده است چرا که در عمق نیست و آنچنان زیاد است که روزانه میلیونها بشکه هم که از آن برمیدارند هنوز تمامی ندارد. و درضمن به اندازه کار در آب و هوای عربستان سخت نیست، در نتیجه پروژه استخراج نفت در عربستان تا حد زیادی تعدیل شده و کاهش مییابد. پس از مدتی که زخمهای جنگ جهانی دوم بر پیکر ایران التیام مییابد، و با ظهور شخص میهن دوستی به نام مصدق صنعت نفت ایران از چنگ انگلیسها بیرون میاید. و پس از آن هم شاه ایران اعلام میکند که نفت ایران تنها متعلق به نسل حاضر نیست و تعلق به آیندگان این کشور هم دارد و فروشی نیست. و او دیگر حاضر نیست نفت به چشم آبیها بفروشد. پس فتنه ۵۷ توسط انگلیسها و عوامل فلسطینی اخونی آنان در ایران پیاده میشود.
و ایران کاملا به اشغال انگلیسها و نوکران عرب و ترکش درمیآید. و تمامی منابع ایران را میبرند، و به نام اینجا و آنجا میزنند، میچاپند، ایرانیها را میکشند، ذلیل میکنند، آواره میسازند، و میشود همینی که امروز هست، و از آن طرف هم اعراب و ترکها نیز دستمزد نوکری خود را گرفته و میشوند همینی که امروز هستند. ولی همینی که امروز هستند، چیزی است که تنها در سطح جاری است، و وقتی این پوسته به دلیلی و مناسبتی مثلا همین مردن خلیفه عربستان، شکافته میشود، در پشت آن هنوز همان توحش و خوی بربریت اولیه را میتوان دید.
سالهاست که در صحرای عربستان، و در بین صدها برادر و عمو زاده جنگ و رقابت خونین برای رسیدن به مقام و منصب وجود دارد، و اینکه ۲۰ سال پیش عبدالله مرده باشد و امروز تازه خبرش را گفته باشند چیز بعیدی نیست. چرا که برای قبولاندن و فهماندن مطلبی به اعراب زمان طولانی لازم است، و اینطور نیست که یک مرتبه خبر مرگ خلیفه را بدهند، و با همین آرامش برگزار شده و طوفان بپا نگردد. زمینه سازی برای دادن خبر مرگ عبدالله مدت زمانی بیش از ماهها احتیاج دارد. و آن بیچار ظاهرا تمام این مدت در سردخانه نگاهداری شده و تنها به گفتن اینکه حالش خوب نیست و مریض است بسنده میکردهاند، چرا که ملاقات با وی نیز برای همه کس امکان پذیر نبوده و تنها دو نفر میتوانستند به ملاقات او بروند، یکی همین جانشین آلزایمری جدید و دیگری ظاهرا یک انگلیسی.
البته آگاهان فضول پی در پی اینجا و آنجا خبر مرگ عبدالله را افشا میکردند، که توسط وزارت اطلاعات عربی مرتبا تکذیب میشد و گویندگان فضول هم پنهانی سرشان میرفت زیر آب.
بهر حال آن بیچاره که این آخر سریها با بیماری وحشتناک کرونا دست و پنجه نرم میکرد مرد و مانند یک حیوان بخاک سپرده شد. و هیچ مراسمی که معمولا در آن، آغاز سفر یک انسان به دنیای دیگر از طرف زندگان محترم شمرده شده و پیکر بیجان او با احترام مشایعت میشود، و دوستان، فامیل و آشنایان خود را برای بدرقه او به زحمت انداخته و به نیروهای معنوی نشان میدهند که تا آخرین لحظه هم با او هستند، و از فقدانش غمگینند برگزار نشد. درست مثل زمان جاهلیت پدرش، و مانند یک کلاغ خشک شده توسط دیگر کلاغان در یک گوشهای چال شد و همگی به خانهشان برگشتند.
ندارم حاصل از گیتی به غیر از باده پیمایی
مرا تا كی ز هجرانت بسوزد جان به تنهایی
چه شد ای جان شیرینم كه یك ساعت نمیآیی
جهان شد تیره دور از تو بیا ای مونس جانم
كه چون خورشید عالم را به یك پرتو بیارایی
به رویت جان بر افشاندن ز من شاید كه مشتاقم
به غمزه بی دلان كشتن تو را زیبد كه زیبایی
چه بیم از آتش سوزان خیالت با من ار سازد
چه سود از روضه ی رضوان اگر دیدار بنمایی
نقاب شب به روی خود كشد خورشید از خجلت
تو ای ماه ملك سیما چو از رخ پرده بگشایی
شدم خاك وهنوز از جان هوای دوست می ورزم
ندارم حاصل از گیتی به غیر از باده پیمایی
به امید وصال او تسلی می دهم دل را
ولی تا وصل درمانم تو ای عمرم نمی پایی
چو آمد باده ی صافی چه جای زهد ای صوفی
چو باشد یار من ساقی كجا باشد شكیبایی
جنون عشق پوشیدن حسین اكنون نمی یارد
چو طاقت طاق شد دل را بر آرد سر به شیدایی.
فیلسوف شهیر ایران، حسین منصور حلاج
بهمن ۰۴، ۱۳۹۳
هر آینه پس هر مستی خمار آید
مرا چو آرزوی روی آن نگار آید
چو بلبلم هوس ناله های زار آید
میان انجمن از لعل او چو آرم یاد
مرا سرشک چو یاقوت در کنار آید
ز رنگ لاله مرا روی دلبر آید یاد
ز شکل سبزه مرا یاد خط یار آید
گلی به دست من آید چو تو هیهات
هزار سال دگر گر چنین بهار آید
خسان خورند بر از باغ وصل او و مرا
ز گلستان جمالش نصیب خار آید
طمع مدار وصالی که بی فراق بود
هر آینه پس هر مستی خمار آید
مرا زمانه ز یاران به منزلی انداخت
که راضیم به نسیمی کز آن دیار آید
فراق یار به یک بار بیخ صبر بکند
بهار وصل ندانم که کی به بار آید
دلا اگر چه که تلخست بیخ صبر ولی
چو بر امید وصال است خوش گوار آید
پس از تحمل سختی امید وصل مراست
که صبح از شب و تریاک هم ز مار آید
ز چرخ عربده جو بس خدنگ تیر جفا
بجست و در دل مردان هوشیار آید
چو عمر خوش نفسی گر گذاری کنی بر من
مرا همان نفس از عمر در شمار آید
به جز غلامی دلدار خویش سعدی را
ز کار و بار جهان گر شهیست عار آید.
حکیم علیقدر ایران زمین و آقای سخن گیتی، سعدی شیراز
اشتراک در:
پستها (Atom)