آبان ۱۰، ۱۳۹۹

سپنجی سرائیست دنیای دون


آنکه ما سرگشته اوییم دردل بوده است 
دوری ما لاجرم از قرب منزل بوده است 
ماعبث در سینه دریا نفس را سوختیم 
گوهر مقصود در دامان ساحل بوده است
صائب تبریزی
 

آبان ۰۹، ۱۳۹۹

انگلیس سرزمین فواحش و طاعون و اپیدمی و تقلب

Astonishing Portraits of London's Street Children From the 1960s
 
کودکان انگلیسی در دهه های ۶۰ و ۷۰ میلادی - این کودکان بعد ها از طرف دولت وقت انگلیس و توسط ده ها کشتی به استرالیا تبعید 
 شدند.
بعنوان مثال سه اپیدمی بزرگ و معروف قرن ۱۹ که در لندن و انگلیس رخ داده است و هر سه هم در یک روز جمعه بوقع پیوسته و بانی کشتار صد ها هزار نفر ساکسونی شده و از این نظر به جمعه سیاه معروفند, از این قرارند: در تواریخ ۶ دسامبر ۱۸۴۵, در ۱۱ ماه مه ۱۸۶۶ و در ۱۹ سپتامبر ۱۸۷۳ میباشند. 
امروز هم دنیا شکنجه میشود چون در انگلیس و فرانسه پر از بیماری واگیردار و نکبت است.

زنان ایران در اوایل قرن ۲۰

Vintage Photos Show Beautiful Persian Women's Fashion From the 1900s
 

ریسین و یا سم کرچک , Ricin

 
ریسین و یا سم کرچک سمی کشنده تر از سیانور فقط برای کشتن روسای جمهور و افراد مهم است.
 
رایسین (Ricin) ماده‌ای بسیار سمی می‌باشد که حتی مقدار اندکی از آن به اندازهٔ چند دانهٔ نمک خوراکی می‌تواند انسان بالغ را از پای درآورد. این سم بسیار خطرناک از گیاه کرچک تهیه می‌شود. بطور کلی این ماده بشکل گرد سفید رنگ بوده و درصورتیکه به غبار تبدیل شود و وارد آب یا غذا گردد، غیرقابل تشخیص است. اثر سمی رایسین هزار برابر بیشتر از سیانور می‌باشد، همچنین این سم از طریق استشمام، خوردن و تزریق عمل می‌کند. ریسین موجود در پوستهٔ دانهٔ کرچک بعنوان یک سلاح شیمیایی جنگی مورد آزمایش قرار گرفته است. ریسین مورد استفاده در سلاح‌های جنگی خالص‌سازی می‌شود و بصورت ذرات خیلی کوچکی تولید می‌شود که استنشاق می‌شوند. هرچقدر سایز ذرات کوچک‌تر باشد ریسین سمی‌تر است.
 (بيوتروريسم) 
 
ریسین Ricin چیست؟
 ریسین و یا سم کرچک یک سم مهلک و قوی است که امروزه توسط تروریست ها برای ترور افراد استفاده می شود. 
 ریسین از گیاه روغن کرچک استخراج می شود. دوز کشنده ریسین LD50 بیست دو میکروگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن است.
 
شکل سم ریسین 
 
ریسین بشکل پودر سفید رنگی است که چند عدد دانه کوچک ان که به اندازه دانه های نمک باشد می تواند انسان را بکشد.
 
چگونه از ریسین برای ترور استفاده می کنند؟
مقدار بسیار کمی از ریسین را در پاکت های نامه یا کاغذ های الوده به فرد مورد نظر می دهند. ریسین را میتوان در اب یا غذای کسی هم ریخت. اما وقتی ریسین بصورت غبار باشد بسرعت استنشاق شده و باعث مرگ میشود. ریسین بصورت غبار فاقد بو طعم است. غالبا ریسین را بشکل پودر تهیه می کنند. 
 
ایا تماس با ریسین باعث مرگ می شود؟
 
بعد از استنشاق ریسین مسموم ظرف ۳ساعت مسموم میمیرد. اگر مسموم با ریسین بتواند ۳ تا ۵ روز دوام بیاورد زنده میماند.
 
علائم مسمومیت با ریسین چیست؟
 در صورت استنشاق ریسین شخص دچار تنگی نفس تب سرفه و تهوع و استفراغ میشود. علائم مسمومیت با ریسین اختصاصی نیست و شخص ممکن است فکر کند دچار مسمومیت غذایی یا سرماخوردگی شده است. شخص مسموم با ریسین دچار عرق ریزش شدید شده و ریه های او دچار اب اوردگی (تورم ) شده و شخص بعلت کمبود اکسیژن دچار سیانوز و فطع تنفس و خفگی و مرگ میشود.
 

 
دانه های کرچک که از ان سم ریسین میگیرند.
 
 مسمومیت با خوردن ریسین:
 علائم مسمومیت با خوردن ریسین عبارت است از اسهال استفراغ تهوع و رعشه و خون در ادرار. در ظرف چند روز شخص به کما رفته و کلیه ها کبد و طحال از کار می افتد.
 
 ایا سم ریسین از پوست جذب می شود؟
 ریسین در برخورد با پوست انسان باعث ایجاد قرمزی و درد شدید می شود به خصوص اگر با چشمان تماس داشته باشد.
 
 در تماس با ریسین چکار کنیم؟

آبان ۰۸، ۱۳۹۹

حاج ميرزا آغاسی

 
از خدمات بیدریغ و گسترده، حاج ميرزا آغاسی وزير محمدشاه قاجار از خائنین به ایران و نوكرسينه چاك انگليس و فرانسه، بجز فروش وغارت و ویرانی امپراتوری پارسها، کندن قنوات و ریختن توپ جنگی بود. اوبه بهانه کندن چاه و قنات , بر تمامی کندکاریهای دزدان فرنگی آثار باستانی ایران, سرپوش میگذاشت , و اگر با اعتراض چاه کنان روبرو میشد که کندن قنات در زمینی که آب ندارد بیفایده است, در پاسخ میگفت برای ایرانیان آب نداشته باشد, برای آنها( فرنگیها) که نان دارد, و دستور داده بود در کارخانجات توپ سازی ایران, بطور مدام توپ میریختند و کشتی کشتی این توپها رابه فرنگ میبردند. این دو کار بیش از هرعمل دیگری بانی نابودی امپراتوری پارسها شد. چراکه در انگلیس و فرانسه نه مصالح , نه تکنیک و نه ابزار توپ ریزی وجود داشت , و آنها برای تجاوزات خود نیاز مبرم به این فناوری داشتند. 
 
بیدل شاعیر دوران قاجار دراینباره مینویسد: 
نگذاشت برای شاه, جاجی درمی 
 شد صرف قنات و توپ هر بیش و کمی 
 نه مزرع دوست را از آن آب نمی 
نه لشگر خصم را از آن توپ غمی! 
 
حاجی در دوران پادشاهی ۱۴ساله محمدشاه (۱۸۳۴–۱۸۴۸/ ۱۲۵۰– ۱۲۶۴ ق) کار خیانت به ایران و نوکری انگلیس و فرانسه را بجایی کشاند بود که درکمال تعجب هر نامه ای را که به زیردستان خود مینوشت، یک نسخه را به جاسوسی خانه ی فرانسه و انگلستان هم می‌فرستاد. 
 
دراین باب، میرزا محمدتقی خان بارها به او تذکر میداد اما او گوشش بدهکار نبود.
 بساط دولت حاجی (میرزا آغاسی) از پای بست ویران بود. خیانت ها و کژاندیشی و غلط کاریهایش، امپراتوری را ناتوان کرد. در بیشتر استانها آشوب برپا شد. خزانه ملت را بکلی ور شکسته کرد. 
اگرچه او خودش آدمکش نبود، ولی مدار حکومتش بر سنت کشتار و ترور توسط تروریستهای انگلیس و فرانسه میگشت و عمّال او بیداد میکردند. انواع ستم و تعدی بر مردم روا میداشتند. غروب که میشد هیچ بچه و زنی جرأت بیرون شدن از خانه نداشت. مردم را راهی نبود که عرضحالی بکنند و اگر به «هیئت اجتماع میخواستند تظلمی کنند به انواع و اقسام تهمتها مبتلا میشدند. حاجی بجز فحش کار دیگر نداشت».
 
درعوض صدها فرقه مذهبی وعقبمانده که کاری بجز منفعل ساختن روح آزاده و پارسای پارسها نداشتند, سر برآوردند و شاه و وزیرش حاجی میرزا آغاسی خود جلوه ای از حکومت مذهبی گشتند . 
و جعبه جعبه تریاک ساخته و در بین مردم پخش میشد. این درحالی بود که انگلیس و فرانسه برای دولت حاجی هورا میکشیدند و برایش مرثیه میساختند و آفرین میفرستادند, نماینده انگلیس «کولوئل استوارت» در خاطرات خود آزادی‌های فردی و اجتماعی حکام بر این دوره را اعجاب‌انگیز میخواند!». کلنل استوارت در خاطرات خود میگوید: «آزادی بیان در ایران بیمانند است و توده مردم هرچه میخواهند میگویند!». سارتیژ سفیر فرانسه گزارش میکند: «در ایران کشتن و شکنجه عملاً لغو شده است»! 
 
میرزا آغاسی ۲۴ روز پس از مرگ محمد شاه قاجار به حرم عبدالعظیم رفته نامه ای به مسیو ف. کلمباری از دیگر خائنین و اعضای فارسی دان سفارت فرانسه می‌نویسد. و به خیانت و نوکری خود به فرانسه و انگلیس مباهات کرده و از اینکه پس از مرگ شاه این دو به او پشت کرده و از وی حمایت نکردند شکایت میکند. به نوشته فریدون آدمیت، این نامه در کتابخانه ملی پاریس موجود است. تاریخ نامه، اول ذیقعده ۱۲۵۴ قمری برابر با جمعه ۲۹ سپتامبر ۱۸۴۸ است.

از سستی آدمیزاد, گرگ آدمیخوار پیدا شود

 
سه چیز نزد سه کس قرار نگیرد: 
۱- مال در کف آزادهگان  
۲- صبر در دل عاشقان  
۳- نصیحت بگوش مردم نادان.
 
قراردر دل آزادگان نگیرد مال 
نه صبر در دل عاشق نه آب در غربال.
 
نصیحت همه عالم چو باد در قفس است
بگوش مردم نادان و آب در غربال.
 سعدی کبیر 
 
همچنین است: 
۴- آرامش در دل حسود  
۵- راز نزد فضول 
۶- آب در غربال .

کیست کو آبی بر این آتش زند


تاریخ سیستان

 
پس از جنگ جهانی اول که قبایل وحشی و بربر مانند ( انگل ساکسون, عرب و ترک) بر بقایای امپراتوری پارس که تحت حاکمیت قاجارها بشدت ضعیف گشته بود, تاخته و میلیونها مردم را بیجرم و جنایات, سربریدند. رستم پورمهرهرمزداد, که خردمندی بود بینظیر درآن روزگار, و درآن هنگام استاندار سیستان بود را گرفته و به نزد رهبر بربرها آوردند, بربر بدو گفت: پارسها به گفتن سخنان حکمت آمیز معروفند , مرا از آن ادب و حکمت چیزی بگو تا ترا نکشیم. رستم گفت: نادانترین مردمان کسی است که چون به مکاشفت و دشمنی آشکارا, کاری از او نرود, بزرق و افتعال و دروغ دست زده و بی حقیقت و اخلاق دم از یزدان پرستی زند, چشم دیدی ( ربا خواری) کند, دوستی زنان را بدرشتی و خشونت و منفعت خود در مردم آزاری جوید, و سپس درخواست ادب و حکمت نماید.
تاریخ سیستان ص ۱۰۶
 
حکایت بالا مرا به حکایتی که امروزه در سطح جهان جریان دارد, میبرد, رییس تروریستها و نابود کننده بشر و بشریت در سراسر جهان, معلم اخلاق شده و امروزه درخواست داد و عدالت میکند.
 ..............................................
دهگان که اعراب, آنرا دهقان تلفظ میکند, بمعنی ساکن و صاحب زمین باشد و اعراب آنرا بر ایرانیان اطلاق میکردند اعم از شهری، روستا، زارع و مالک.
 
فرخی از سیستان بود. . . و خدمت دهگانی کردی از دهگانان طوس . (چهارمقاله چ معین ص ۶۸). حکیم فردوسی از دهگانان (زمینداران) طوس بود از دژی که آن دژ را باژ خوانند. (چهارمقاله ص ۷۵).

مهر ۳۰، ۱۳۹۹

رسد آدمی‌ بجایی‌ که بجز خودش نبیند, Jeanne Lorioz (1954)


با دروغ فقط میتوان به دروغ رسید


یکی از الفاظ پارسی در قرآن، سجیل است. آنجا که میگوید، "ترمیهم بحجاره من سجیل". سجیل به دو سه معنی است. یکی سنگ سخت و دیگری سنگی از گل پخته، مانند آجر. و درست اینستکه گفته شود که سجیل یعنی سنگ و گل بهم آمیخته. و در لفظ عرب، هرچه به پارسی گاف باشد، جیم گویند. چنانکه: زنگی را زنجی گویند، و زنگ را زنج و بنگ را بنج و سنگ را سنج گویند. و براین قیاس این لفظ سجیل در قرآن آمده است. همچنین زبان عربی مانند اکثر زبانهای دنیا از کم داشت لفظ رنجور و حقیر است. و درست مانند زبان قبایل وحشی که تاریخ و تمدن ندارند، مانند قبایل انگلسکسون و ویکینگ و عرب و ترک، مجبور گشتند که لغات را از زبان پارسی وام گرفته و با لهجه خود، کلمات پارسی را تلفظ کرده و بدین ترتیب صاحب زبان گشته اند. در دوران محمد رضا شاه پهلوی، شاه فقید ایران، مردم شمال اروپا برای پیدا کردن ریشه زبان خود به شهرستانهای ایران سفر کرده و یک بیک آنها را ریشه یابی میکردند.
درزبان عربی چهارحرف: پ گ ژ چ وجود ندارد. آنها بجای این ۴ حرف، از واژهای : ف - ک – ز - ج بهره میگیرند. وچون عربها نمیتوانند «پ» را بر زبان رانند، بنابراین، به پیل میگویند : فیل به پهلوی میگویند: فهلوی به پردیس میگویند: فردوس به پلاتون میگویند: افلاطون به تهماسپ میگویند: تهماسب به پارس میگویند: فارس به پساوند میگویند: بساوند به پارسی میگویند: فارسی! به گرگانی میگویند: جرجانی به بزرگمهر میگویند: بوذرجمهر به گرچک میگویند: قرجک به گاسپین میگویند: قزوین! به چمکران میگویند: جمکران به چاچرود میگویند: جاجرود به چزاندن میگویند: جزاندن به دژ میگویند: دز به کژ میگویند: کج به مژ میگویند: مج و الاخر.
و امروز قبایل وحشی همه چیز را واژگون کرده و خود را صاحب نیاکان پارس‌ها ثبت کرده ا‌ند، و آثار پیغمبر پارسی، مانی، و حتی نقاشی چهره او که گفته میشود کار نقاش ایتالیایی میکل آنژلو است، بجای موزه‌های ایران، به دیوار کاخ امیر عربستان آویزان است. آثار باستانی که مزین به نقش فروهر است، ترکی‌ نامیده و تاریخ، تمدن و فرهنگ باشکوه پارس‌ها را در بین خود مانند گوشت قربانی تقسیم میکنند. غافل از اینکه روزگاری خردمندی پارسی گفته است: با دروغ به دروغ میرسی‌.

مهر ۲۵، ۱۳۹۹

وجودم بسته در زنجیر خونین تعلق هاست


گناهکار بیگناه


در دادگاه عدل الهی، شما هم مقصری هم مقصر نیستی‌! شما مقصر نیستی چون زمانیکه بشما شکل و فرم دادند، توانایی و آگاهی و دانش لازم برای مقاومت در برابر آنرا نداشتید. 
مقصرید چون اگر میدانید که بد فرمید، وعوض نمیشید، همین آگاهی دلیل مقصر بودن شماست، 
و اگر نمیدانید که بد فرمید، همین ناآگاهی گناه شماست. 
اگر میدانید که بد فرمید و توانایی تغییر ندارید، همین ناتوانی تقصیر شماست. 
چه باید کرد؟ 
برای بیوجدانها پاسخی نیست، برای کسانیکه خواستار زندگی بدون تلخی و نامیدی هستند و برای زدودن ابرهای سبز و متعفنی که پیرامون آنانرا فرا گرفته، تلاش میکنند، یکی از راههای کار، بخشیدن خود، والدین، اجتماع و تمامی عواملی است که آنها را به ناکجا آباد کشانده است. 
بخشیدن با این دلیل و استدلال که همگان از گردابی بیرون خزیده اند که خود در ساخت آن نقشی نداشتند، و آن پلیدی که نخستین بار، بهشت آسمانی را با دزدی به جهنم زمینی تبدیل ساخت، هنوز زیر سنگینی مجازات و کفاره، ضجه میزند.

مهر ۲۰، ۱۳۹۹

همچنین میرو که زیبا میروی

 

اگر ۷ میلییارد انسان زنده روی زمین، از کودک و نوجوان و جوان و میانسال و کهنسال، هرکدام به تنهایی دو خط کوکأیین استنشاق کنند، در مجموع ۵۰ تن کوکأیین مصرف میشود، و این مقدار به تنهایی میزان مصرف یکماه، بله یکماه، مصرف کوکأیین مردمی است که در استانهای همپیمان آمریکا زندگی میکنند. برای خردمند همین یک اشاره بس است تا بداند خداوندش بکجا میرود، و چه اشارهای از گفتار سعدی کبیر شیرینتر:
 کس بدین شوخی و رعنایی نرفت 
خود چنینی یا بعمدا میروی 
روی پنهان دارد از مردم پری 
 تو پری روی آشکارا میروی 
گر تماشا می‌کنی در خود نگر 
 یا به خوشتر زین تماشا میروی 
 مینوازی بنده را یا میکشی 
 مینشینی یکنفس یا میروی 
اندرونم با تو میآید ولیک 
 تاکجا دیگر به یغما میروی 
 جان نخواهد بردن از تو هیچ دل 
 شهر بگرفتی بصحرا میروی 
گرچه آرام از دل ما میرود 
همچنین میرو که زیبا میروی.

شهریور ۰۷، ۱۳۹۹

مایه ٔهرنیکی و اصل نکویی, راستیست


مایه حالتی‌ ازماده است که بیشکل است وجریان دارد. از ویژگیهای آن اینستکه درهرمحیط ویا ظرفی‌ قرار گیرد، بشکل آن حجم درمیاید. ۷۵درصد تن آدمی‌ مایه است.

تیر ۳۰، ۱۳۹۹

باید کتابرا بست, باید بلند شد



صبح است
گنجشک محض میخواند
پاییز روی وحدت دیوار
اوراق میشود
رفتار آفتاب مفرح
حجم فساد را
ازخواب میپراند
یک سیب درفرصت
مشبک زنبیل میپوسد
حسی شبیه غربت اشیا
از روی پلک میگذرد
بین درخت و ثانیه سبز
تکرارلاجورد باحسرت کلام میآمیزد
اما ای حرمت سپیدی کاغذ
نبض حروف ما
درغیبت مرکب
مشاق میزند
در ذهن حال
جاذبه شکل ازدست میرود
باید کتابرا بست
باید بلند شد
درامتداد وقت قدم زد
گل را نگاه کرد
ابهام را شنید
باید دوید تا ته بودن
باید ببوی خاک فنا رفت
باید به ملتقای درخت و خدا رسید
باید نشست
نزدیک انبساط
جایی میان بیخودی و کشف.

چکامه "هم سطر هم سپید" از دفتر ما هیچ ما نگاه، سهراب سپهری

من توانستم هزاران سال زندگی‌ کنم آیا تو میتوانی‌ ۲۰۰ سال زندگی‌ کنی‌