پس از اینکه حالیمون ساختند که دو دسته تروریست وجود دارد و این جمأعت وحشی و بیرحم و آدمخوار بدو دسته خوب و یا خودی و تروریست بد و غیر خودی، تقسیم میشوند، بتازگی چشممان را هم به بمبگذاریهای ملیح و بمبگذاریهای هولناک روشن ساختند.
جریان از آنجا شروع شد که رئیس جمهور استانهای همپیمان شمال قاره آمریکا، شخص بامزهای بنام ترامپ که اروپاییها بظاهر بخونش تشنه هستند، در یک مصاحبه سرپایی و پرسشگری خبرنگار میکرفونی، از دهان صاف شده ش پرید و نسنجیده، گفت که پس از سفر به لهستان احتمالا به دانمارک هم سفر خواهد کرد. همه غافلگیر شدند و دانمارکیها بیشتر از همه شوکه!
فردای این تپه تازه رنگی، وزارت امور خارجه آمریکا برای پوشاندن و ماله کشی روی این افتضاح سیاسی پیش آمده اعلام کرد که در اواخر ماه اوت، رئیس جمهور ترامپ به دانمارک سفر خواهد کرد.(۱)
دانمارکیها ای بر پدرت لعنت گویان، شروع به آبپاچی و نظافت و راست و ریست کردن قضایا کردند. تمامی دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی به یکباره درحال آماده باش مطلق ، درآمده و تمامی مسیرها و مکانهایی که ترامپ میبایستی از آنجا گذر کند، پاکسازی امنیتی گشته و خلاصه جنب و جوش عجیبی بین حفاظتیها برقرار شد چرا که زمان کوتاه بود و کار خطیر.
اما چندیست که بمبگذاریهایی در جلو ساختمانهای دولتی و پلیس، در کپنهاگ پایتخت دانمارک صورت گرفته که خوشبختانه خسارات جانی که هیچ و مالی آنهم بسیار ناچیز بوده است . این بمبها تنها شیشه چندین پنجره را در کنار درب ورودی ساختمان پلیس یکی از محلات خارجی نشین کپنهاگ شکسته و به درب ورودی دیگر ساختمان دولتی هم کمی تا قسمتی زخم وارد کرده است. برخی معتقدند که این بمبگذاریها بمناسبت سفر ترامپ صورت گرفته و بیشتر برای اعتراض به این امر است. چرا که بمبگذاریها در ساعاتی از شبانه روز صورت گرفته که خیابانها خلوت و مردمی در حال رفت و آمد نبوده اند. و قدرت بمبها هم آنچنان نبوده که شعاع وسیع را دربر بگیرد.
و مثلا مانند بمب گذاریهایی که در افغانستان، بغداد و یا بین کردهای سوریه صورت میگیرد نیست که در آنجاها معمولا وقتی بمبی منفجر میشود، همان درجا ۵۰ تن پودر شده، ۱۲۰ تن کشته، ۲۳۰ تن در کما، ۵۰۰ تن از نخاع به پائین فلج، ۳۴۰ تن یکی از دست و یا پایشان پریده، ۱۵۰۰ تن زخمهای سرپایی و نزدیک به ۲۵۰۰ تن هم در شوک فرو رفته و دچار بیماری روحی و روانی میشوند.
بقول ایرج میرزا:
خال مهرویان سیاه و دانه فلفل سیاه
هردو جانسوز است امل این کجا و آن کجا!
پاورقی
(۱) یعنی تا بحال پیش نیامده و سابقه نداشته که رئیس جمهور آمریکا همینجوری بسبک خاله مهین، یهو سرِ دلی و دلبخواه، چادر سر کرده و بزند به کوچه! در عرف سیاسی و بطور معمول وقتی رئیس یک کشوری میخواهد بکشور دیگر سفر کند، ماهها رایزنی سیاسی، گفتگو، آمادگی، چانه زنی و دیگر مراسم برگزار شده، امینیت و حفاظت سفر تامین گشته، و تازه وقتی همه چی آماده شد ، خبر سفر بگوش عموم میرسد. ولی خوب ما ترامپ را داریم که در نوع خودش یک آنارشیست کامل است.
کارگر در زیر کار و دخترک در زیر یار
هردو مینالند اما این کجا و آن کجا
یک منار در اصفهان و یک منار زیر پتو
هر دو جنبانند اما این کجا و آن کجا
دختر دروازه غار و دختر دریا کنار
هردو عریانند اما این کجا و آن کجا
نو عروس در حجله و جنگجو در کاروزار
هردو خونینند اما این کجا و آن کجا
بند تنبان فاطی و کرست لی لی خانوم
هردو چسبانند اما این کجا و آن کجا
نیزه داران در مصاف و بیضه داران در لحاف
هردو در رزمند اما این کجا و آن کجا
خشت سازان در بیابان، عشقبازان در اتاق
هر دو میمالند اما این کجا و آن کجا
چرخ و دنده زیر ماشین، مردوزن زیر لحاف
هر دو درگیرند اما این کجا و آن کجا
میترا با روژ لب، مش حسن با ماله اش
هردو میمالند اما این کجا و آن کجا
بوسههای دلبر و نقل و نبات و با قلوا
هردو شیرینند اما این کجا و آن کجا
دانه فلفل سیاه و خال مه رویان سیاه
هردو جانسوزند اما این کجا و آن کجا
چکمه خانم شهین و چکمه شمر لعین
هردو از چرمند اما این کجا و آن کجا
شکر مازندران و شکر هندوستان
هردو شیرینند اما این کجا و آن کجا
بچه در قنداق و آخوند در وطن
هردو می رینند اما این کجا و آنکجا.
ایرج میرزا