اردیبهشت ۲۱، ۱۳۹۷
در خوابی دیگر لغزیدم
پس از لحظه های دراز
بر درخت خاکستری پنجره ام برگی رویید
و نسیم سبزی تار و پود خفته مرا لرزاند
و هنوز من
ریشه های تنم را در شنهای رویاها فرو نبرده بودم
که براه افتادم
پس از لحظه های دراز
سایه دستی روی وجودم افتاد
ولرزش انگشتانش بیدارم کرد
و هنوز من
پرتو تنهای خودم را
در ورطه تاریک درونم نیفکنده بودم
که براه افتادم
پس از لحظه های دراز
پرتو گرمی در مرداب یخ زده ساعت افتاد
و لنگری آمد و رفتش را در روحم ریخت
و هنوز من
در مرداب فراموشی نلغزیده بودم
که براه افتادم
پس از لحظه های دراز
یک لحظه گذشت
برگی از درخت خاکستری پنجره ام فرو افتاد
دستی سایه اش را از روی وجودم برچید
و لنگری در مرداب ساعت یخ بست
و هنوز من چشمانم را نگشوده بودم
که در خوابی دیگر لغزیدم.
سهراب سپهری
اردیبهشت ۱۵، ۱۳۹۷
من کجا بودم؟
در تاریکی بی آغاز و پایان
دری در روشنی انتظارم رویید
خودم را در پس در تنها نهادم
و بدرون رفتم
اتاقی بی روزن تهی نگاهم را پر کرد
سایه ای در من فرود آمد
و همه شباهتم را در ناشناسی خود
گم کرد
پس من کجا بودم؟
شاید زندگیم در جای گمشده ای نوسان داشت
و من انعکاسی بودم
که بیخودانه همه خلوتها را بهم میزد
در پایان همه رویاها در سایه بهتی فرو میرفت
من در پس در تنها مانده بودم
همیشه خودم را در پس یک در تنها دیده ام
گویی وجودم درپای این در جا مانده بود
در گنگی آن ریشه داشت
آیا زندگیم صدایی بی پاسخ نبود؟
در اتاق بی روزن انعکاسی سرگردان بود
و من در تاریکی خوابم برده بود
در ته خوابم خودم را پیدا کردم
و این هشیاری خلوت خوابم را آلود
آیا این هشیاری خطای تازه من بود؟
در تاریکی بی آغاز و پایان
فکری در پس در تنها مانده بودم
پس من کجا بودم؟
حس کردم جایی به بیداری میرسم
همه وجودم را در روشنی این بیداری تماشا کردم
آیا من سایه گمشده خطایی نبودم؟
در اتاق بی روزن
انعکاسی نوسان داشت
پس من کجا بودم؟
در تاریکی بی آغاز و پایان
بهتی در پس در تنها مانده بودم.
سهراب سپهری
روغن نخل , Palm Oile
روغن نخل (روغن پالم Palm Oile) نوعی روغن گیاهی است که از مغز میوه نخل (مغز خرما) استخراج میشود. مشابه این روغن را از بین هزاران فراورده نفت خام صادر شده از خلج پارس و دریای مازندران، هم در کشورهای غربی بدست میاورند که مورد مصرف فراوانی در صنعت و تولیدات صنعتی، دارویی، خوراکی و پوشاک دارد.
استفاده بشر از روغن نخل به بیش از ۵۰۰۰ سال در ایران بزرگ میرسد. در اوایل قرن ۲۰ و پس از جنگ جهانی اول که امپراطوری ایران به صدها کشور تجزیه شد، کتابخانههای ایران پیش از به آتش کشیده شدن توسط غربیها غارت گشته و کتب علمی ایرانی به غرب برده شده و در آنجا ترجمه گشته و بدین ترتیب غربیها به خواص روغن نخل و موارد مصرف آن پی بردند. در چپاول آرامگاه امپراطوران ایرانی، غربیها مقداری روغن نخل اصل در یکی از این آرامگاهها بدست آوردند که گفته میشود قدمت آن به ۵۰۰۰ هزار سال در ایران میرسد. روغن نخل همچنین در مصر و آفریقا و شرق آسیا که همگی جز امپراطوری پارسها بودند مصرف فراوان داشته است. روغن نخل بمدت طولانی در امپراطوری پارسها برسمیت شناخته شده و بطور گستردهای استفاده میشده و میشود .
غربیها پس از آشنایی با این روغن آنرا از آفریقا و آسیا به اروپا و پس از آن آمریکا برده و مورد مصرف قرار داده و میدهند. روغن نخل یک کالای بسیار متداول و ارزشمند در طول سالها برای اروپاییها بوده و دزدان غربی تحت نام تجار و بازرگان، آنرا مانند چپاول نفت، غارت میکنند. و در این راه از نابودی کامل هزاران گونه گیاهی و حیوانی باکی ندارند.
اندونزی بزرگترین صادرکننده روغن نخل جهان است که تولید و صادرات بی رویه و وحشیانه غربیها ، اثرات بسیار نامطلوبی بر حیات وحش و منابع طبیعی شرق آسیا و این کشور دارد. از جمله از بین رفتن جنگلها و در نتیجه نابودی انواع حیوانات و گیاهانی که در این جنگل ها، میلیونها سال- و پیش از دستیابی غربیها به این منابع طبیعی بشر، بیدرد سر زندگی میکردند. هنرمند لیتوانی بنام ارنست زاکاروویچ (Ernest Zacharevic) این توحش و جنایت غربیها را از طریق عکس و برای گسترش آگاهی عمومی در مورد این توحش و جنایت علیه موجودیت بشر - به نمایش گذاشته و بدین ترتیب به آن به نوعی اعتراض کرده است.
استفاده از روغن نخل نگرانیهایی را برای گروههای فعال محیط زیست نیز ایجاد کردهاست. میزان زیاد روغنها در درختان باعث جذب سرمایهگذاران برای سود دهی شدهاست که این منجر به از بین رفتن جنگلهای اندونزی به منظور ایجاد فضا برای کشت خالص روغن خرما شده است؛ و این باعث از بین رفتن میزان قابل توجهی از زیستگاه اورانگوتان شده به ویژه دو گونه اورانگوتان سوماترایی که در معرض انقراض قرار گرفتهاند.
در سال ۲۰۰۴ برای رسیدگی به این نگرانیها میز گردی تحت عنوان RSPO برای کار با صنعت روغن نخل تشکیل شد. علاوه بر این در سال ۱۹۹۲ در پاسخ به نگرانی در مورد جنگل زدایی دولت مالزی متعهد به افزایش محدودیت مزارع روغن نخل با حفظ حداقل نیمی از زمین کشور بعنوان پوشش جنگلی شدهاست.
اردیبهشت ۱۲، ۱۳۹۷
مرغ بهشت عالی.... Superb Bird-of-Paradise
مرغ بهشت عالی (Lophorina superba) نام یک گونه از تیره مرغ بهشت است.
مرغ بهشت (Paradisaeidae) تیرهای از پرندگان هستند که در زیر راسته پرنده آوازخوان و راسته گنجشکسانان قرار دارند. اندونزی، گینه نو، جزایر ملوک و استرالیا زیستگاه این تیره میباشد.
مرغ بهشت عالی با اینکه جزه خانواده مرغ بهشت است و لقب آنها را بهمراه دارد اما از نظر ظاهری شباهت زیادی با آنها ندارد و همانند آنها دمهای بلندی ندارد.
گونه نر این پرنده یک سپر آبی شگفتانگیز روی سینهاش دارد که زمانی که میخواهد نظر جنس ماده را بخود جلب کند، این قسمت را شبیه بیک دیسک باد میکند و از جلو شبیه به یک صورت بزرگ مشکی با دو چشم و لبهای خندان آبیرنگ یا نئونی میشود.
مرغان بهشتی عالی به رقص عجیبی که دارند و همچنین به داشتن پرهای فوق سياه شهرت دارند. پرهایی كه قدرت جذب تمامی نوری كه جذب میکنند را دارند و گفته میشود که دو گونه متفاوت از اين پرنده وجود دارد.
Vogelkop Superb Bird-of-Paradise
آهنگ مرغ مهتاب
مرغ مهتاب میخواند
ابری در اتاقم میگرید
گلهای چشم پشیمانی میشکفد
در تابوت پنجره ام پیکر مشرق میلولد
مغرب جان میکند
میمیرد
گیاه نارنجی خورشید
در مرداب اتاقم
میروید کم کم
بیدارم
نپندارید در خواب
سایه شاخه ای بشکسته
آهسته خوابم کرد
اکنون دارم میشنوم
آهنگ مرغ مهتاب
و گلهای پشیمانی را پرپر میکنم.
سهراب سپهری
اسارتی بطول ۴۰سال
وقتی بین جنایتکاران اختلاف میافتد، ملتی که ۴۰ سال است گروگان آنهاست، رنج میبرد.
۴۰سال است که هر زمان، بین اروپاییها از یکطرف و اسراییل و آمریکا از طرف دیگر، بر سر چپاول ثروتهای ایران و دنیا اختلاف میافتد، مسئله مضحک و مسخره اتمی شدن ایران بعنوان تهدید جهانی مطرح میگردد. و یک نمایش احمقانه و نفرت انگیز در امپراطوری فاسد و ضد بشری رسانهای غربی براه میافتد. نمایشی که از بس تکرار شده، ارزش حتی یک تف بر روی آنرا هم ندارد.
و این نمایش احمقانه درحالی به اجرأ درمیاید که همه دنیا میدانند که بجز جنایتکاران غربی و روسیه و چین هیچ کشور دیگری بویژه ایران و کره شمالی که ملتهای گروگان گرفته شده اند، دارای توانایی هستهای نیستند.
و غربیهای بیشرم مریض روانی، هنوز بااین سناریو تهوع آور به بقای نکبتبار خود ادامه میدهند.
ولی مطمئن باشند که بخاطر ۴۰ سال جنایت و چپاول در ایران، تاوان سنگینی خواهند پرداخت.
اردیبهشت ۱۰، ۱۳۹۷
که جان دارد و جان شیرین خوشست
همه: تو تنهایی.
یکی: تنها نیستم، خدا را دارم.
همه: چه مرد باخدا و باایمانی!
یکی: دخترم را دارم.
همه: چه پدر شایسته ای!
یکی: سگم را دارم.
همه: چه انسان مهربانی!
یکی: عنکبوتی که بگوشه سقف اتاقم چسبیده و مرا نگاه میکند، را دارم.
همه: ها؟ مریضی مگر؟ آقا یکی زنگ بزنه به بخش روان درمانی! بیان آقا را با ژاکت سپید و آستین دراز ببرند!
مشکل اصلی اکثر مردم دنیا اینست که برخی موجودات زنده را اصولا بحساب نیاورده و هیچ حق و حقوقی برای آنان قائل نیستند. مثلا اکثر آدما، حیواناتی مانند گوسپند، مرغ و خروس و جوجه، گاو و خوک و ماهی و و و را تنها بچشم خوراک دیده و بعنوان موجوداتی که مانند دیگر جانداران دارای احساس و شعور و زندگی هستند، قبول ندارند. و در نتیجه از کشتن و کشته شدن آنان نه تنها خم به ابرو نمیاورند، نه تنها بیتفاوتند، بلکه در بیشتر مواقع، حتی زمانی که ایستاده و شاهد سربریدن آنها هستند، به گوشت تازه و کباب و خوراک اندیشیده و بانشاط میشوند!
اکثر آدما مگس و پشه و مورچه و عنکبوت و امثالهم را هیچ شمرده و از آنان بیزارند. بود و نبود سگ و گربه، کوبیدن سر مار، شکار آهو و گوزن، با تیر زدن گنجشکها و تو آب جوش انداختن قورباغهها و زدن انواع و اقسام ویروسها و میکربها به موشها و خرگوشها و زیر پا له کردن سوسک ها، ریختن بنزین و به آتش کشیدن لانه مورچه ها و و... برای اکثر آدما امری عادی و جز قوانین ثابت و همیشگی است.
و اگر کسی پیدا شود و بگوید که چرا در قفس هیچ کسی کلاغ نیست و یا من با عنکبوتی که به سقف اتاقم چسبیده، رفیقم! بچشم مجنون و قاطی به او مینگرند.
اکثر مردم آنچنان احمقانه میاندیشند و خود را برحق میشمارند که آدمی آرزو میکرد، سگ بدنیا آمده بود.
اردیبهشت ۰۹، ۱۳۹۷
مغز و خواب
پیش از خواندن مطلب زیر، توجه خوانندگان گرامی را به این نکته جلب میکنم که مطالبی که در مورد همه پدیدهها بازگو میگردد، عمومیت ندارد و در مورد همه چیز وهمه کس صادق نیست. اکثر مطالب علمی! (بجز آنچه که توسط دانشمندان ایرانی کشف، اختراع و گفته شده است و بطور کلی بجز علم پارسی که امروزه دنیا براساس آن بنیانگذاری شده است) تماماً جنبه تئوری و تاحد زیادی حدس و گمان را دارست. (۱)
مغز و خواب:
زمانی که مغز سرِ آدمی، پیکر او را از حرکت باز میدارد و آدمی به اصطلاح بخواب میرود، مغز باشدت و سرعت فوقالعادهای شروع بکار کرده و هرآنچه که آدمی درطی روز دیده، شنیده، لمس کرده، حس کرده، بوییده و بطور کلی و به اصطلاح تجربه کرده است را در مخزن و حافظهِ خود دسته بندی کرده، نمره گذاری کرده و با روشی شگفت انگیز آنها را بایگانی میکند. مدت زمانی که مغز برای بایگانی تجربیات روزانه آدمی صرف میکند کاملا بستگی بمیزان این تجربیات دارد و هرچه دریافتهای آدمی درطی روز بیشتر باشد، طبیعتا مدت زمان بایگانی هم بیشتر طول میکشد. ولی بطور معمول کارِ بایگانی که توسط مغز انجام میگیرد از ۲ تا ۴ ساعت طول میکشد. که البته این میزان با ضریب اختلاف چند درصد در مورد افراد گوناگون، متغیر است.
در زمان دسته بندی و کار بایگانی توسط مغز در زمان خواب، میزان بسیار زیادی انرژی مصرف میشود و این انرژی را مغز از انرژی که در عضلات بدن ذخیره شده، میگیرد. و این میزان انرژی آنچنان زیاد است که آدمی بمیزان یک تا یک کیلو و نیم از وزن خود را در طول تنها ۲ تا ۴ ساعت از دست میدهد.
پس ازآنکه مغز کارش تمام میشود، بدن بمرحله بازیافت انرژی رفته و مغز میزان زیادی از انرژی که مصرف کرده است را از خون گرفته و به عضلات برمیگرداند. مدت زمان اینکار هم از ۲ تا ۴ ساعت میباشد. در نتیجه برای اینکه بدن آدمی بتواند روزمره خود را بخوبی و بطور طبیعی بگذراند، نیاز به خوابیدن در مدت زمان ۶ تا ۸ ساعت دارد.
اما چه اتفاقی میافتد وقتی که این "برنامه طبیعی پیکر آدمی" دچار اختلال شده و به اصطلاح آدمی بیخواب و یا پر خواب میگردد؟
۱- اگر آدمی کمتر از ۲ تا ۳ ساعت بخوابد و مغز کار بایگانی را انجام نداده و یا نیمه تمام بگذارد، آنچه که در مغز رخ میدهد یک فاجعه برای درک و شعور و عملکرد طبیعی مغز و بدن است. در این حالت انرژی آزاد شده (ولی مصرف نگشته) توسط مغز، بدن آدمی را تبدیل به یک ماشین میکند. تا جایی که بدن صاحب قدرت زیادی گشته و میتواند ساعتها کار سخت را بدون اینکه آخ بگوید انجام دهد. در اینحالت آدمی تنها احتیاج بمصرف انرژی دارد و جز فعالیت بدنی کار دیگری از او برنمیاید. مغز برای حفاظت خود موادی را بر روی سطح خود ترشح میکند، این مواد مغز را از آسیب در امان میدارد ولی نتیجتا موجب سرگیجه، سردرد، سر گرانی، گیجی و ماتی، دیدن اشتباه (در بسیاری موارد دیدن اشباح )، و بطور کلی ضعف در عملکرد ۷ حس آدمی دارد. (۲)
ادامه روند بیخوابی آدمی را از پا درآورده و تبدیل به یک زامبی میسازد که بجز عملکردهای ضروری برای "زنده ماندن بدن"، عملکرد دیگری از او برنمیاید. مغز کنترل و آقایی خود را تاحد زیادی از دست میدهد و احتمال اینکه هرگونه واکنش و کنش حساب نشدهای از او سر بزند، میرود. در اینحالت آدمی چیزیهایی میشنود و یا میبیند که وجود خارجی نداشته ولی برای خود شخص کاملا واقعی اند. آدمی در اینحالت از هرگونه احساس- در بسیاری از موارد، حتی احساس درد، تهی گشته و کاملا بیتفاوت میگردد. لازم بذکر است که بیخوابی دراین حد، یک چالش برای دنیای مصنوعی و پولی امروزی است.
۲- اگر آدمی تنها ۳ تا ۴ ساعت در شبانه روز بخوابد، احتمال اینکه عملِ بایگانی و مرتب سازی دریافت ها، که مهمترین عمل مغز است، از طرف مغز پایان یافته باشد زیاد است. ولی مرحله بعدی که بازیافت انرژی بدن است انجام نمیگیرد. در این حالت آدمی بشدت خسته و بی حوصله و ناتوان است و تنها میل به دراز کشیدن و نشستن و کار فکری دارد. هرگونه حرکت جسمانی او را بشدت ناراحت و عصبی میکند. و بطور کلی آدمی بی دلیل ناراحت و غمگین است. این مورد هم گریبانگیر بسیاری در دنیای امروزی است.
۳- اگر آدمی بیش از میزان ساعتی که نیاز دارد بخوابد، با خیار، سیب زمینی، بادمجان و بطور کلی زندگی گیاهی در یک طول موج قرار میگیرد. همه چیز را با نگاهی میبیند که برای دیگران عجیب، مسخره و خنده دار است. و متعجب است که چرا دیگران با او فرق دارند، و طبق معمول و بر اساس خودپسندی آدمی که ویژگی اکثریت قریب به اتفاق بشر است، خود را بری و دیگران را صاحب عیب میبیند. این مورد هم مشکلات اجتماعی و تندرستی مخصوص و ویژه خود را داراست.
اشتراک در:
پستها (Atom)