اردیبهشت ۰۸، ۱۳۹۷
اردیبهشت ۰۶، ۱۳۹۷
آلات و ادوات موسیقی از سراسر دنیا
Трио бандуристок Квитана, г. Киев
Young ukrainian girls playing the bandura
روی ستونهای بی سایه رجز میخوانند
شب را نوشیده ام
و براین شاخه های شکسته میگریم
مرا تنها گذار
ای چشم تبدار سرگردان
مرا با رنج بودن تنها گذار
مگذار خواب وجودم را پرپر کنم
مگذار از بالش تاریک تنهایی سر بردارم
و بدامن بی تار و پود رویاها بیاویزم
سپیدی های فریب
روی ستونهای بی سایه رجز میخوانند
طلسم شکسته خوابم را بنگر
بیهوده بزنجیر مروارید چشم آویخته
او را بگو:
تپش جهنمی مست
او را بگو:
نسیم سیاه چشمانت را نوشیده ام
نوشیده ام که پیوسته بی آرامم
جهنم سرگردان
مرا تنها گذار.
سهراب سپهری
اردیبهشت ۰۴، ۱۳۹۷
فاجعه محیط زیست در ایران به دلیل استخراج بیرویه نفت و گاز توسط اشغالگران غربی
بما آموختند:
- هر چه کنی بخود کنی، گر همه نیک و بد کنی،
- خیام کبیر در قوانین فیزیکی که پیش از این بنام خیام و مترجم مقالات فیزیکی او نیوتون خوانده میشد و امروزه با وقاحت نام کبیر خیام را پاک کرده و به نام نیوتون بخورد مردم دادند، میفرماید: برای هر کنشی، واکنشی است مساوی و برخلاف جهت آن. مثلا مشتی که بدیوار کوبیده میشود، دیوار هم همان ضربه را بمشت میکوبد، و براستی کسی این قانون را میفهمد که به دیوار ضربه زده باشد،
- از هر دست که بدهی، از همان دست میگیری،
- این جهان کوه است و فعل ما ندا، سوی ما آید نداها را صدا ،
- مزن بر سرِ ناتوان دست زور، که روزی بیفتی به پایش چو مور،
- تواناتر از تو هم آخر کسی است،
- گر چه دیوار افکند سایه دراز، از گردد سوی او آن سایه باز،
- ازمکافات عمل غافل مشو، گندم از گندم بروید جو زجو،
- نردبان این جهان ماومنیست، عاقبت این نردبان افتادنیست
- لاجرم هرکه بالاترنشست، استخوانش سختتر خواهد شکست،
و و و
تمامی تمدن ایرانی بعنوان اولین تمدن بشری براساس همین منطق استوار است و تمامی تاریخ موجودیت و تاریخ ادبیات و تاریخ اجتماعی بشر ایرانی مملو و پر است از نکاتی که بهمین یک امر ساده اشاره و سفارش دارد. و اینکه نتایج هر نیت یا پنداری که داشته باشیم، هرچه بگوییم، هر کرداری انجام دهیم، کسی ببیند یا نبیند، کسی شاهد باشد یا نباشد، بخودمان برمیگردد یک واقعیت اثبات گشته و یک تجربه بشری است.
و برای اینکه یک مثال زنده در جهت اثبات "هر چه کنی بخود کنی" را در آخر اضافه کنم، بواقعیت تلخی که این روزها دردسر اصلی چپاولگران و جنایتکاران است، اشاره میکنم.
همگی میدانیم که در این عصر، کره زمین دستخوش تغییرات آب و هوایی بسیار غم انگیزی است. از برف سرخ در عربستان گرفته تا گرمای کویری در شمال اروپا همگی نشان از یک مشکل و چالش جدی دارد. مشکلی که هر روز بطور مضاعف بزرگ میشود. این مشکل از زمان اشغال ایران در فتنه ۵۷ بطور نگران کنندهای شروع شده و میرود تا به یک فاجعه در چند دهه دیگر منجر شود. ( پیش از این اروپا و آمریکا دچار مشکل نتایج سوخت ذغال سنگ بود که بیماریهای همگیری مانند سل را در این سرزمینها به امری عادی تبدیل ساخته بود. امروزه سل جای خود را به سرطان داده است که بیماری مردمی و عادی میباشد.)
چرا و چگونه تغییرات آب و هوایی جدی شد؟
پس از اشغال ایران توسط غرب در بهمن ماه سال ۱۳۵۷ خورشیدی و ۱۹۷۹ میلادی، غربیها که از گرسنگی و ورشکستگی بکلی از خود بیخود شده و آن یک ذره خرد و شعور را هم که احتمالا داشتند (در این مورد جای شک است ولی حالا...) بطورکلی از دست داده بودند، با انداختن خرطومهای مرگبار خود بر روی منابع نفتی و گازی دریای خزر و خلیج پارس، این منابع را شبانه روز با تمام توان و قوا مکیده و به سرزمینهای خود بردند و در آنجا ماشینهای تولیدی خوراک و کشاورزی مصنوعی و دیگر مایحتاج تولیدی از نفت، از پوشاک گرفته تا ابزار و آلات و و و ... را تختِ گاز براه انداخته و دریای نفتی که زیر ایران بود را بطور کلی به غرب منتقل ساختند. و شاد از این چپاول، با این منطق که منابع دنیا به مردم دنیا تعلق دارد و نه کسانی که روی آن نشسته اند، با بیوجدانی راحت، و به پاس این چپاول و دزدی و برای تداوم جنایت، تا آنجا هم که توانستند ایرانی کشی راه انداخته و ایران ویرانی پیشه ساختند.
و اما بشنوید از روی دیگر سکه، و آنجایی که برمیگردد به قسم دوم یعنی "بخود کنی".
مصرف دریای نفت و گاز ایران در حجمی بزرگ و بی رویه در اروپا و آمریکا و کشورهای وابسته مانند چین و کره جنوبی و ترکیه و مالزی و افریقای جنوبی و کانادا و استرلیا و و و ... و تبعات و نتایج و پیامدهای ناشی از سوخت منابع طبیعی انرژی، امروزه این سرزمینها را آنچنان آلوده است که نه آب، نه خاک و نه هوای سالم بجا گذاشته و روز بروز هم بر آلودهگی افزوده میشود. هوای آلوده مرتبا در این سرزمینها تولید گشته و گازهای ناشی از سوخت نفت و گاز، که به نام گازهای گلخانهای شناخته میشوند، که مهمترین این گازهای آلاینده شامل دیاكسیدكربن، مونواكسید كربن، متان، كربنهای آلی فرار VOC، اكسیدهای نیتروژن، اكسیدهای گوگرد و سولفید هیدروژن میباشند کم کم در جو زمین انبار گشته و میرود که بصورت ابری ضخیم اطراف کره زمین را بپوشاند.
چپاولگریهای مربوط به استخراج و استفاده بیرویه دریای نفت ایران، علاوه بر آثار گوناگون انسانی ( از انفجار بیماریهای روحی گرفته تا انواع مختلف سرطانهای کشنده )، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی:
اثرات جبران ناپذیری بر جو، آبزیان، جانوران خشكی و بطوركلی محیط زیست كره زمین برجای گذاشته است. و این همان برگشت صدا از نداهاست.
حفاری و استخراج نفت و عملیات چپاول در هر فاز، از ابتدای شروع چپاول، آثار نامطلوب و غیرقابل پیشگیری برای ملت ایران و سلامت جسمی و روحی ایرانیان داشته و پیامدها و آثار نامطلوب استفاده از این منابع بصورت سیستماتیك در تمامی کره زمین انتشار خواهد یافت.
برای دانستن بیشتر در باره فاجعه محیط زیست ایران و آثار مخرب ناشی از استخراج بیرویه دریای نفت و گاز ایران توسط چپاولگران جنایتکار بربر غربی، توجه علاقمندان را بنوشتار زیر که در اینترنت آمده است جلب میکنم.
آثار جوی:
بمنظور بررسی آثار حاصل از اكتشاف و استخراج، ضروری است كه منابع و ماهیت انتشار آلایندهها و سهم آنها در آثار جوی مورد بررسی قرار گیرند. منابع اصلی انتشار آلایندهها در صنایع نفت و گاز عبارتند از:
- گازهای حاصل از تهویه، پالایش و سوزاندن گاز اضافی
- فرآیندهای احتراقی از قبیل موتورهای دیزل و توربینهای گازی
- گازهای فرار حاصل از عملیات بارگیری و ذخیرهسازی و یا اتلاف از تجهیزات
- انتشار ذرات هوابرد ناشی از برهم خوردن خاك حین ساخت و ساز و حركت وسایل نقلیه
- ذرات حاصل از سایر منابع مانند تست چاه
گازهای آلاینده مهم شامل دیاكسیدكربن، مونواكسید كربن، متان، كربنهای آلی فرار VOC، اكسیدهای نیتروژن، اكسیدهای گوگرد و سولفید هیدروژن میباشند.
حجم مواد انتشار یافته در جو و آثار آن به ماهیت فرآیند بستگی دارد. البته انتشار آلایندهها در فعالیتهای اكتشافی معمولا كم در نظر گرفته میشود اما در حین استخراج، با توجه به فعالیتهایی كه انجام میپذیرد میزان انتشار بیشتر است. سوزاندن گاز اضافی در استخراج، عمدهترین منبع انتشار آلایندهها در جو میباشد؛ بویژه در جایی كه زیرساختهای لازم یا بازار مناسب برای مصرف آن در دسترس نمیباشد. البته در صورت عملی بودن، گاز اضافی فرآوری شده و به عنوان فرآورده جانبی توزیع میشود. بنابراین، با توسعه یكپارچه و بازاریابی مناسب، سوزاندن گاز به شدت كاهش مییابد. سوزاندن گاز اضافی، تهویه و احتراق از منابع اصلی انتشار دیاكسیدكربن و مونواكسیدكربن در فرآیند هستند. منابع تولید كننده سایر آلایندهها نیز میبایست درنظر گرفته و كنترل شوند. مثلا كنترل متان ایجاد شده از تهویه فرآیند و در حجم كمتر از نشت تجهیزات و سوزاندن گاز.
تاثیر بر آبزیان:
منابع عمده ایجاد آبهای آلوده حاصل از عملیات اكتشاف و استخراج عبارتند از:
- آب حاصل از چاه
- سیالات حفاری، كندهها و مواد شیمیایی آمادهسازی چاه
- آب فرآیندی، شستشو و فاضلاب
- فاضلابهای بهداشتی محل كمپ
- ریختن و نشت مواد شیمیایی
- آب مورد استفاده به عنوان خنك كننده
حجم ضایعات تولیدی بستگی به مرحله فرآیندهای اكتشاف و استخراج دارد، بطوریكه طی فعالیتهای لرزهنگاری حجم آلودگیها در كمترین میزان خود بوده و عمدتا به فعالیتهای داخل كمپ و یا مخازن مورد استفاده مربوط میباشد. در حین حفاری عمده پسماندها مربوط به سیالات حفاری و بریدهها میباشند؛ در حالیكه در حین استخراج عمده پسماند مربوط به آب تولید شده از چاه میباشد.
نوع و سمیت مواد شیمیایی مورد استفاده در اكتشاف و استخراج، در منابع مختلف موجود میباشد. البته مشخص شده كه در حین حفاری، سیالات حفاری پایه آبی كمترین اثرات را بر محیط زیست میگذارند. مهمترین مواد تشكیل دهنده سیالات پایه آبی، خاك رس و بنتونیت میباشند كه از نظر شیمیایی بیاثر و غیرسمی هستند؛ بعلاوه برخی از عناصر آن نیز زیستفروپاش میباشند و سایر اجزای آن نیز به دلیل رقیق شدن با آب، سمیت بسیار كمی پیدا میكنند. فلزات سنگین موجود در گل نیز (Pb, Zn, Cd, Ba) كم میباشد زیرا فلزات در مواد معدنی موجود در گل پیوند خورده و دسترسی زیستی به آنها محدود میشود، اما سیالات پایه روغنی و كندههای روغنی اثر سمیت بالایی دارند.
تخلیه گلهای پایه آبی و كندهها در اقیانوس و دریاها موجب خفگی ارگانیزمهای دریایی تا فاصله حدود 25 متری از محل تخلیه میگردد و بر روی بعضی از گونههای مختلف تا 100 متر فاصله از محل تخلیه موثر میباشد. اما گلها و كندههای پایه روغنی با افزایش غلظت هیدروكربن در آب، بر موجودات دریایی تاثیر میگذارند كه دامنه اثر آن میتواند تا شعاع 800 متری از محل تخلیه وجود داشته باشد. اثر گلها و كندههای پایه آبی بر طبیعت، اغلب موقتی میباشد. البته برای گلها و كندههای پایه روغنی حد آستانه مجاز تعریف میشود كه برای انواع مختلف متفاوت است. امروزه سعی بر این است كه با افزایش قابلیتهای گلهای سنتتیك و توسعه آنها، رفته رفته گلهای پایه روغنی را بوسیله آنها جایگزین كنند.
بخش عمده پسماندها، آب تولید شده از چاه میباشد. برخی دیگر از عناصر موجود در پسماند شامل مقادیر مختلف نمكهای غیرآلی، فلزات سنگین، ذرات جامد، مواد شیمیایی تولید شده، هیدروكربنها، بنزن، DHA و گاهی نیز مواد NORM1 میباشند.
اثرات زیستمحیطی پسماندهای ورودی به آبهای غیرآزاد بستگی زیادی به مقادیر پسماند، عناصر موجود در آن، مشخصات محیط دریافت كننده و حالتهای پراكنش آن دارد. میزان اثرات از طریق ارزیابی زیستمحیطی مشخص میشود. بنابراین، تخلیه پسماندها به آبهای محصور و همچنین منابع آبی با حجم كم نیازمند توجه و مراقبتهای خاص میباشد.
البته حجم آب تولید شده از چاه به نوع استخراج (نفت یا گاز) و طول عمر عملیات بستگی دارد. مثلا در نواحی دریای شمال حدودا به میزان 2400 – 40000 m³/day در تاسیسات نفتی و 2 – 30 m³/day برای استخراج گاز میباشد. همچنین كندههای آبی در شروع استخراج از ناحیه كم هستند. اما به مرور زمان آب بیشتری از مخزن برداشتی تولید شده و ممكن است در انتهای ناحیه به 80% یا بیشتر هم برسد.
نشتی مواد شیمیایی و تخلیه فاضلاب محل اسكان نیز میتوانند باعث آلودگی آبهای سطحی یا سفرههای زیرزمینی شوند. جلوگیری از این آلودگیها بویژه زمانی كه از این منابع در مصارف خانگی استفاده میشود یا از آب ها به عنوان حوزههای ماهیگیری یا مناطق مهم اكولوژیكی بهرهبرداری میگردد اهمیت بسیار دارد. لازم به ذكر است در صورت ساخت نامناسب راه ها و محوطه كاری، تغییراتی در الگوهای آبگیر محلی و هیدرولوژی سطحی ایجاد میشود.
تاثیر در خشكی:
عملیات اكتشاف و استخراج میتوانند بطور بالقوه آثاری را بر خاك داشته باشند كه از سه منبع عمده ایجاد میشوند:
- اختلاط و بهم خوردن فیزیكی خاك درنتیجه ساخت و ساز
- آلودگیهای ناشی از سرریز و نشت و همینطور دفع زبالههای جامد
- اثرات غیرمستقیم حاصل از ایجاد راههای جدید و تغییرات اجتماعی
آثار احتمالی در اثر طراحی و ساخت وساز نامناسب موجب فرسایش خاك میگردد. تا وقتیكه خاك به هم نخورده باشد و پوشش گیاهی آن حفظ شده باشد، یكپارچگی خود را حفظ میكند؛ اما در صورت حذف پوشش گیاهی و ظاهر شدن خاك، فرسایش آغاز میگردد. تغییر در شرایط و ویژگیهای خاك میتواند اثرات گستردهای بر روی هیدرولوژی سطحی در منطقه و الگوهای حوزه آبگیر، باتلاقهای افزایش یافته و آسیب به زیستگاهها، كاهش قابلیت محیط در حفظ پوشش گیاهی و گونههای جانوری داشته باشد.
بعلاوه، برداشتن پوشش گیاهی میتواند مشكلات اكولوژیكی ثانویه به وجود آورد. بویژه در مواقعی كه بسیاری از مواد مغذی در گیاهان منطقه مورد نظر وجود داشته باشد (مثل جنگلهای بارانی حارهای)، یا جاییكه حتی همان تعداد كم درختان موجود برای بقای حیات وحش حیاتی است (مانند درختان ساوانا) یا در مناطقی كه احیاء و بازیابی طبیعی به كندی صورت میگیرد (مانند اكوسیستمهای قطبی و بیابانی). به علاوه آمادهسازی محل عملیات، میتواند افراد بومی را به برداشت بیشتر پوشش گیاهی در تامین نیازها و خواستههای خود ترغیب كند.
دفن زبالهها و ریختن آنها در گودالهایی نزدیك محل حفاری یا استخراج، روشی رایج برای دفع زبالهها بوده است. بنابراین در صورت تراوش و آبشویی این مواد، با عبور آلودگیها از میان خاك به آن آسیب وارد میكنند و به علاوه به منابع آب (سطحی و زیرزمینی) نیز آسیب میزنند.
در گذشته كشاورزی و پراكنش در زمین یكی از عمدهترین راههای تصفیه زبالههای نفتی، گلها و كندههای پایه آبی بوده است. در حفاری یك نمونه چاه در عمق m 3000، حدود 600-300 تن گل استفاده و در حدود 1500-1000 تن كنده تولید میشود، استفاده از روشهای ذكر شده میتوانند خطرات زیادی را به دنبال داشته باشند. البته به شرط ارزیابی و در نظر گرفتن ملاحظات مربوطه میتوان از آنها به عنوان یكی از گزینهها در دفع و تصفیه مواد استفاده كرد. این ملاحظات عبارتند از نقشهبرداری و تعیین هیدرولوژی منطقه، شناسایی تركیبات شیمیایی موجود در زبالههای حاصله و تركیب حاصل از اختلاط خاك با این مواد.
آثار اكوسیستمی:
جوامع گیاهی و جانوری در اثر تغییراتی كه در محیط اطراف و محل زیست آنها ایجاد میشود و همچنین تغییر ویژگیهای آب، هوا و خاك و ایجاد اختلالات ناشی از سر و صدا و نورهای مزاحم و ... تحت تاثیر قرار گرفته و آسیب میبینند. این تغییرات مستقیما بر روی اكولوژی تاثیرگذار میباشند؛ مثلا تغییرات در زیستگاهها، محل تأمین غذا و مواد مغذی، مناطق رشد و تولید مثل جانوران، مسیر كوچ و جابجایی حیوانات، آسیبپذیری غیرمستقیم حیوانات شكارچی در نتیجه از بین رفتن چراگاه جانوران گیاهخوار كه خوراك این حیوانات میباشند.
تغییر كاربری زمین و برهم زدن خاك منطقه، باعث حذف پوشش گیاهی شده و اثرات ثانویه آن از قبیل فرسایش و ایجاد شنزارها و لجنزارها به یكپارچگی اكوسیستم آسیب وارد میكنند و میتوانند تعادل موجود از نظر مواد مغذی و فعالیت میكروبی را بر هم بزنند. در صورت كنترل نامناسب، در بلندمدت موجب از بین رفتن زیستگاهها و كاهش جمعیت و انقراض گونههای جانوری و گیاهی شده و در نتیجه چرخه حیات طبیعی دستخوش تغییر میشود. بعلاوه تغییرات اكولوژیكی بر جمعیت بومی منطقه و زندگی سنتی آنها نیز اثر گذاشته و به آنها آسیب وارد میكند.
یشامدهای اضطراری بالقوه:
در طرح ریزی و برنامهریزی عملیات لرزهنگاری، حفاری یا استخراج نحوه برخورد و تعامل با پیشامدهای اضطراری بالقوه كه افراد، محیطزیست و تاسیسات را تهدید میكند باید مشخص شود. البته با وجود برنامهریزی و طراحی مناسب و اجرای روشهای كنترلی صحیح و آموزش پرسنل، پیشامدهای ذیل احتمال وقوع خواهند داشت:
- ریختن سوخت، نفت، گاز، مواد شیمیایی و مواد خطرناك
- فوران چاه نفت یا گاز
- حریق (در تاسیسات و محیط اطراف)
- نواقص و از كار افتادن غیرمنتظره تجهیزات
- سوانح طبیعی و پیامدهای آن بر فعالیتها
- خرابكاری عمدی
در طرح ریزی و برنامهریزی پیشامدهای اضطراری بالقوه، ریسك، میزان آن، ماهیت و پیامدهای احتمالی آنها و سناریوهای گوناگون میبایست مورد بررسی قرار گیرند.
اردیبهشت ۰۲، ۱۳۹۷
بنفشه رویم و سیمین سرشک از آنکه بتم
ازآن دو عارض سوسن نمای لاله اثر
بنفشه وار فرو برده ام بزانو سر
ز فرقت رخ او بسکه خون همی بارم
بسان چشم همایست چشم من بصور
بنفشه رویم و سیمین سرشک از آنکه بتم
ز سیم خام برآرد همی بنفشۀ تر
عدوی عنبر و خصم شمامه گشتم ازآنک
شمامۀ زنخش گرد گیرد از عنبر
غلام آن لب چون گوهر بدخشانم
بدست صنع نهاده دروسی و دو گهر
لبش ز گوهر و بیجادۀ بدخشانی
بطبع لعل تر آمد بسی و شیرین تر
اگر بخون من بیگناه قصد کنی
مکن بتا حذر از خون بیگناه حذر
وگر ز داوری خون من نیندیشی
خدای عزوجل بس میان ما داور
اگرچه بیطربم در غم تو بس باشد
مدیح میر بسوی طرب مرا رهبر
امیر احمد بن عاصم آنکه همت او
همی گواژه زند بر بلندی محور
گمان من بحقیقت چنین بود که یکیست
سخای او و طلب کرده های قجر.
ازرقی هروی
بزم عبدالوهاب شهیدی در تلویزیون ملی ایران (HQ)
زن زیبای قفقازی که یک نمونه زنده از زنان زیبای پارسی در گذشته است
قفقاز تا جنگ جهانی دوم جز پیکر ایران بود
أجمل نساء الدنيا وأجمل رقص الجمال القوقازى
أجمل نساء الدنيا وأجمل رقص الجمال القوقازى
اردیبهشت ۰۱، ۱۳۹۷
تاریخ شاهنامه و اخبار سندباد
یک نیمه عمر خویش ببیهودگی بباد
دادیم و ساعتی نشدیم از زمانه شاد
از گشت آسمانی و تقدیر ایزدی
برکس چنین نباشد و برکس چنین مباد
یا روزگار کینه کش از مرد دانشست
یا قسم من ز دانش من کمتر اوفتاد
وین طرفه تر کجا قدری وام کرده ام
از مردم بخیل سبکبار سگ نژاد
زان پیشتر که چشم بمالم ز خواب خوش
در خانه گیردم بتقاضا ز بامداد
چون کوه بیستون بنشیند بپیش من
برجای خواب تکیه کند همچو کیقباد
ناشسته روی و تیره نشینم به پیش او
پرخشم از و چو کودک بدفهم از اوستاد
گوید هرآنچه خواهد و من در سزای او
دارم بسی جواب و نیارم جواب داد
از کیسۀ دروغ نهم پیش ریش او
تاریخ شاهنامه و اخبار سندباد
چندان دروغ زشت فرو کوبمش بسر
تا چون کدو شود سر آن قلتبان ز باد
پس حجره را بروبم و پس خاک حجره را
بندازمش ز پس چو پی از در برون نهاد
هرچند مبغضست و بخیلست و ناکسست
حقست و داد ازوست گریزان منم ز داد
اینست حال بنده و صد ره ازین بتر
تدبیر حال بنده بساز ای یگانه راد.
ازرقی هروی
سخن چند گوییم چندین دراز
کسانی که با بازی پوکر آشنا هستند، میدانند که این بازی را میتوان به دو صورت انجام داد. بازیکنان یا با کارتهایی که دراختیارشان است پوکر را بازی میکنند یا با تکیه برشانس و اقبال. کسانی که با کارت پوکر بازی میکنند با اینکه درصورت برد پول کمتری بدست میاورند ولی احتمال باختشان خیلی کمتر از کسانی است که با شانس بازی میکنند.
مثلا در بازی پوکر وقتی بازیکن در وحله اول دو تا آس میگیرد، کسی که با شانس بازی میکند بخیال اینکه دست بالا را دارد، همه دار و ندار خود را روی میز گذاشته و بیخیال سه کارت بعدی "ال این" میکند. در اینحالت یا پول خود را چند برابر کرده- و یا همه- را میبازد. درحالیکه کسی که با کارت بازی میکند، میداند که احتمال اینکه رقیب با یک دو آمده و دو تا دوِ دیگر هم بگیرد و دو تا آس او در مقابل یک دو ببازد و احتمالات دیگر هم هست. در نتیجه با احتیاط جلو میرود.
در زندگی هم دقیقا همین ماجرا و داستان برقرار است. کسانی هستند که با آنچه که در دست و در اختیار دارند، روزگار میگذرانند.
این افراد:
-اهل جایی هستند و همانجا هم تا آخر عمر میمانند. (یکی از مهمترین فاکتورهای آرامش و امنیت در تمامی طول زندگی فرد رعایت همین امر ساده است.)
-روزگارشان بد نیست، تکه نانی دارند که آنان را از احتیاج بدیگری باز میدارد و بهمان هم راضی و قانع هستند. خرده هوشی دارند که باعث میشود، خوب و بد را از هم تمیز دهند و در نتیجه نه گول میخورند و نه گول میزنند و درست بهمین دلیل هم سرشان براحتی بروی بالش قرار گرفته و شبها مثل سنگ میخوابند. ( یکی دیگر از فاکتورهای خوشبختی همین خواب راحت است که اکثرا از فکر راحت سرچشمه میگیرد.)
- سر سوزن ذوقی دارند که باعث میشود تا زندگیشان کسل کننده و یکنواخت نباشد و درنتیجه شادی و هیجان هم وارد ماجرا گردد. (فاکتور بعدی برای خوشبختی.)
- پدر مادر و دوستانی دارند که از نظر آنان از برگ درخت سبز تر و از آب روان سادهترند و بهمین دلیل هم بشدت دوست داشتنی و مورد اعتمادند. ( یکی از مهمترین دلایلی که فرد احساس امنیت و آرامش و در نتیجه راحتی و شادی میکند، اطرافیانی هستند که دوستشان دارد و دوستش دارند.)
و ایمان، پرنسیپ، الگو و روش انسانی و خدایی كه در نزدیكیشان است، بروی دوشهایشان نشسته و با آنها همه جا همراه است.
خدایی که لای شب بوهای ایوانشان و یا پای كاج بلند همسایه است.
خدایی که روی قانون طبیعت خدایی میکند و نه بروی ذهن بیمار، ناقص و مسخره آدمی.
این افراد با اینکه احتمالا- و بطور حتم کمبودها و نواقص و آرزوهای بباد رفته و ناکامیهای اجباری و نرسیدنها و نارساییهایی در زندگی دارند، ولی روزگارشان بد نیست. نقششان را بازی میکند، رسالتشان را به انجام میرسانند و برطبق قرارداد از صحنه خارج میشوند.
اما کسانی هم هستند که با شانس باز میکنند. این افراد را هرچه بهشان بدهی، کمشان است و بدنبال بدست آوردن بیشتر هستند. هیچ چیزی آنان را راضی و خوشحال نمیسازد. همیشه یک چیزی کم دارند. آنچه که خود دارند را نمیبینند و همیشه چشمشان به داشتههای دیگران است. داشتههایشان بی اهمیت و ناچیز جلوه میکند، درحالیکه مرغ همسایه برایشان غاز است. بهمین دلیل مرتبا درحال سرکوفتن به اینجا و آنجا هستند. و وقتی یکجا شانس آورده و جفت آس میاورند همه چیزشان را بر روی میز میریزند، و بیخیال از اینکه با هستیشان قمار میکنند، میزنند زندگی چندین سالهشان را بهم میریزند.
این تیره روزی و ناکامی همیشگی و نرسیدنهای ابدی، آنچنان تلخی باخود بهمراه دارد که همه هستی آدمی را تحت شعأع خود قرار میدهد.
چاره چیست؟
دو نوع تفکر وجود دارد:
- آن تفکری که میگوید، زندگی آدمی از پیش تعین شده و سرنوشت را نمیشود از سر نوشت. و همینی است که هست. و ناچار و جبر و ناگزیر را درمان نیست. و آدمی تقاص عملکرد عمر پیشین و عملکرد عمر کنونی خود را پس میدهد.
-و آن باوری که میفرماید: از هرجا که جلو ضرر را بگیری منفعت است و آدمی به همت اراده و خواست خود، تواناست. و نامیدی مطلق مانند دیگر مطلق ها، وجود خارجی ندارد. و میشود چشمها را شست و جور دیگر دید. و اصولا عمر آدمی در واقع شانس دیگری است برای جبران اشتباهات گذشته.
من چی فکر میکنم؟
بنظر من نه اولی را میتوان چشم بسته رد کرد، و نه به دومی میتوان امید کامل داشت.
از نظر من آدمی هیچ یاد نگرفته و هیچ هم یاد نخواهد گرفت.
اشتراک در:
پستها (Atom)