دی ۱۴، ۱۳۹۶

ای تیره شب که فتنه بر آن ماه روشنی


ای مشکسوده، گیسوی آن سیمگون تنی
یا خرمن عبیری یا پار سوسنی
سوسن نه‌ای که بر سر خورشید افسری
گیسو نه‌ای که بر تن گلبرگ جوشنی
زنجیر حلقه حلقه آن فتنه گستری
شمشاد سایه گستر آن تازه گلشنی
بستی بشب ره من مانا که شبروی
بردی ز ره دل من مانا که رهزنی
گه در پناه عارض آن مشتری رخی
گه در کنار ساعد آن پرنیان تنی
گر ماه و زهره شب بجهان سایه افکنند
تو روز و شب به زهره و مه سایه افکنی
دلخواه و دلفریبی دلبند و دلبری
پُر تاب و پُر شکنجی پُر مکر و پُر فنی
دامی تو یا کمند ندانم براستی
دانم همی که آفت جان و دل منی
از فتنه ات سیاه بود صبح روشنم
ای تیره شب که فتنه بر آن ماه روشنی
همرنگ روزگار منی ای سیاه فام
مانند روزگار مرا نیز دشمنی
ای خرمن بنفشه و ای توده عبیر
مارا بجان گدازی چون برق خرمنی
ابر سیه نه ای ز چه پوشی عذار ماه
دست رهی نه ای زچه او را بگردنی؟

رهی معیری



گلهای رنگارنگ ۳۳۸شاهکار ماهور= شهیدی+پوران -نی داوود- شیدا-بهار-شهناز-خالقی/ف.ل.F.L\

مقام فنا هنگامی حاصل شود که بود و نبود آنچه داری یکسان شود در دست تو


ای آه دل شکسته کو تاثیرت؟


دی ۱۳، ۱۳۹۶

آنچه که در سایه‌ها میبینم, کاری از وینسنت بال..... Vincent Bal


مجسم سازی با مقوا کاری از هنرمند چینی‌ وارن کینگ..... Warren King


ملت نفرین شده


-اینکه دول ‌اروپایی خود را برای گرفتن پناهندهگان بیشتری آماده میکنند!
-اینکه دوباره تمامی شیاطین و ابلیس‌های ریز و درشت کریه منظر دست در دست هم داده اند بمهر!
-و دلسوزانی که برای یک قران روح خود را هزار بار میفروشند، در نقشِ دایه‌های نامهربانتر از اهریمن!
-و من فکر می‌کنم کی‌ هستم که بخواهم جلوی سرنوشت تلخ‌تر را بگیرم.
-و اصولا انتخاب بهتر چیست؟ مرگ تدریجی‌ و یا مرگی که با شلیک گلوله به مغز و یا بریدن سر از گردن و یا پرت کردن از ساختمانی بلند، یا سینه دیوار گذاشتن و تیر باران و یا اعدام با طنابی که دور گردن محکوم محکم نشده و رنج مرگ را برای اعدامی ده برابر می‌کند، و یا مرگی که ضمن فرار پرخطر رخ میدهد، گرسنگی، تشنگی و یخ زدن در جنگل‌های سرد و تاریک.

-چه کسی‌ میتواند میان بد و بدتر انتخاب بهتر بکند؟

-من فقط غمینم و دستم بکاری نمیرود و چشم‌هایم را می‌بندم تا نبینم و تو ذهنم مرتبا این جمله تکرار میشود که پشت سر جهنم است و روبرو قتلگاه آدم.

لعنت به این سرنوشت شوم.



آلات و ادوات موسیقی از سراسر دنیا

文正球:文琴演奏《天鹅》Wenqin

یا بافسونی رود برباد یا افسانه‌ئی


دوش پیری یافتم در گوشه‌ی میخانه‌ئی
در کشیده از شراب نیستی پیمانه‌ئی
گفت درمستان لایعقل بچشم عقل بین
ور خرد داری مکن انکار هر دیوانه‌ئی
گرچه ما بنیاد عمر از باده ویران کرده‌ایم
کی بود گنجی چو ما در کنج هر ویرانه‌ئی
روشنست این کانکه از سودای او در آتشیم
شمع عشقش را کم افتد همچو ما پروانه‌ئی
دل بدلداری سپارد هرکه صاحبدل بود
کانکه جانی باشدش نشکیبد از جانانه‌ئی
آشنائی را بچشم خویش دیدن مشکلست
زانکه او دیدار ننماید بهر بیگانه‌ئی
هرکه داند کاندرین ره مقصد کلی یکیست
هر زمانی کعبه‌ئی برسازد از بتخانه‌ئی
دل منه بر ملک جم خواجو که شادروان عمر
یا بافسونی رود بر باد یا افسانه‌ئی
حیف باشد چون تو شهبازی که عالم صید تست
در چنین دامی شده نخجیر آب و دانه‌ئی.

خواجوی کرمانی



محمودی خوانساری - آنکه خود را نفسی شاد ندیده است منم



با کفر توان ملک نگه داشت ولی, با ظلم و ستمگری نمی‌پاید ملک


دی ۱۲، ۱۳۹۶

آن مدعیان که دُرِّ معنا سفتند


آن مدعیان که دُرِّ معنا سفتند
وز چرخ بگونگون سخنها گفتند
آگه چو نبودند زاسرار نهان
باخود زنخی زدند وآخر خفتند.

خیام











دی ۱۱، ۱۳۹۶

بگو اهریمنان باتو چه کردند



سلام ای سرخ ای رنگ شهادت
سپید آیین سبزستان غیرت
سلام ای آسمان عشق و ایمان
سلام ای سرزمین پاک ایران

دوباره تیر را اندر کمان کن
دوباره آرشی دیگر عیان کن
بتازان رخش را از بیشه هایت
بزایان رستمی از ریشه هایت

سلام ای دشت های باز و روشن
سلام ای چشمه سار ای عطر گلشن
سلام ای کوه های سخت و سرکش
سلام ای آبی دریای بی غش

بتابان شمس عشق مولوی را
بخوان نی نامه های مثنوی را
شکوفا کن شکوه شرقی ام را
مداوا کن غم بی دردی ام را

سکوتم را به فریادی بدل کن
تمام حرفهایم را غزل کن
به مردانت بگو از نسل نورند
بگو آزادگان از بند دورند

بگو از سوزها و سازهایت
فدای مستی آوازهایت
بگو اهریمنان باتو چه کردند
بگو خون در دل صد پاره کردند

بیدار باش و هوشیار
ای سرزمین رستگار
آیین تو آزادگی
رستن ز بند بندگی

پاینده باشی ای وطن
ایران من، ایران من…

تا قلّه ها پرواز کن
راهی به فردا باز کن
بالا بلند استوار
آتشفشان عشق یار

نفرین به بدخواهان تو
لعنت به دژخیمان تو
چشم بد از تو دور باد
اهریمن تو کور باد

پاینده باشی ای وطن!
ایران من! ایران من!

هژیر مهرافروز - ایران Hajir Mehr Afrooz - Iran

دل ازبام فلک دیگر نمیآید فرود امشب


نوای آسمانی آید از گلبانگ رود امشب
بیا ساقی که رفت از دل غم بود و نبود امشب
فراز چرخ نیلی ناله مستانه ای دارد
دل ازبام فلک دیگر نمیآید فرود امشب
که بود آن آهوی وحشی چه بود آن سایه مژگان
که تاب ازمن ستاند امروز وخواب ازمن ربود امشب
بیاد غنچه خاموش او سر درگریبانم
ندارم با نسیم گل سر گفتو شنود امشب
زبس برتربت صائب عنان گریه سردادم
رهی از چشمهٔ چشمم خجل شد زنده رود امشب.

رهی معیری



یک شاخه گل برنامه شماره ۴۵۸ - ایرج و محمودی خوانساری


دی ۱۰، ۱۳۹۶

پر پاپیون...... Euphorbia pulcherrima


" پرپیون و یا پرپاپیون" گیاهی‌ از تیره اوپرپارسه است. این تیره از خانواده بزرگی از گیاهان گلدار است. تیره اوپرپارسه از راسته گل‌سپاسی‌سانان و از خانواده استبرق‌سانان است. همچنین بنام "شیرسگ و یا علف شیر " هم نامیده شده‌است. علت نامگذاری این گیاه با نام پرپاپیون ، شکل ظاهری برگ‌های فوقانی انست که مانند پاپیونی است که ایرانی‌‌ها عادت داشتن به یقه‌ پیراهن خود بدوزند و در دوران امپراتوری صفوی این پاپیون داشتن یه نوع رعایت ادب در جشن‌ها محسوب میشد. بعد‌ها طرز لباس پوشیدن ایرانی‌‌ها در امپراطوری صفوی به آمریکا منتقل شد و در آنجا پوشیدن لباس‌های مدل پارسی یک نوع افتخار بود که فقط مختص دارا‌ها میبود و این افتخار تاکنون هم ادامه دارد با این تفاوت که آنرا بنام خود زده‌اند. بگذریم.

گیاه "پرپاپیون" دارای خواص دارویی مهمی‌ است . این گیاه دارای شیرآبه سفید رنگ حساسیت‌زایی است که در درمانهای گیاهی مانند از بین بردن زگیل (به دلیل داشتن خاصیت سلول سوزی) استفاده میشود. این گیاه در شرکتهای دارویی جهت تولید داروهای مختلف استفاده میشود و در طب ایرانی‌ کاربرد زیادی داشته‌است.

تقریبا اغلب گیاهان خانواده اوپرپارسه دارای این شیره سفید هستند و هرچند سمی بودن این شیره ممکن است در گیاه پرپیون ناچیز باشد ولی بهتر است افرادی که حساسیت پوستی دارند از تماس با شیره این گیاه خودداری کنند و والدین اجازه ندهند کودکان این گیاه را بخورند یا شیره آن را به پوست خود بزنند. (حضور این گیاه در محیط زندگی انسان خطری ندارد ولی گیاه خوراکی نیست).

در ایران از این گیاه برای رنگرزی و درمان تب استفاده می‌کردند. پرپاپیون گیاه شب چله است و ایرانیان از این گیاه در شب یلدا و یا شب چله برای تزیین استفاده میکردند. امروزه در مکزیک و گواتمالا آن را بنام گل شب کریسمس می‌شناسند. در اسپانیا آن را گل عید پاک می‌نامند و در شیلی و پرو به نام تاج کوه‌های آند شناخته می‌شود. این گیاه همچنین بنام های پوینستیا، و دختر سفیر و یا دختر کنسول و یا گل کریسمس هم خوانده می‌شوند که نام‌های معتبری نیستند.

گیاه پرپاپیون یک بوته یا درختچه است که ارتفاع آن به ۶۰ سانتی‌متر تا ۴ متر می‌رسد. داری برگ‌های سبز تیره رنگ بوده که طول آن‌ها بین ۷ تا ۱۶ سانتی‌متر است. برگهای بالایی آن معمولاً قرمز تیره هستند اما می‌توانند نارنجی، سبز روشن، شیری، صورتی، سفید یا مرمری باشند. در ایران مطابق معمول تمامی این رنگ‌ها یافت میشود درحالیکه رنگ‌های نارنجی و سبز روشن آن را در کمتر جایی‌ میتوان یافت. بجهت رنگ و دسته‌بودن غالباً بجای گلبرگهای گل اشتباه گرفته می‌شوند. گل‌های پرپاپیون کوچک و معمولا زرد رنگ هستند و در میان گرو‌ه‌های برگی قرار دارند.

پرپاپیون امروزی در شمال ایران که کاشته میشود خیلی بزرگتر میشود. برگهای آن بیضوی، سبز روشن با لبه صاف یا كمی دالبر دار دیده می شود. گلهای پرپیون بوسیله تعداد زیادی برگک و یا براكته (bract) بیضوی احاطه شده اند. گلها (از نظر گیاهشناسی به این نوع گل آذین در تیره اوپرپارسه: سیاتیوم (Cyathium) گفته میشود) و برگک ‌ها در اواخر پاییز ظاهر میشوند. برگک ‌ها معمولا قرمز رنگ بوده ولی برنگ‌های نارنجی، سبز روشن، شیری، صورتی، سفید یا مرمری نیز وجود دارند.

تجاری شدن برخی گیاهان داستان جالبی دارد، در مورد پرپاپیون یک تاجر آلمانی به نام آلبرت اکک که در سال‌های ۱۹۰۰ از ایران دیدار میکرد با دیدن این گیاه عاشق آن شد و چون شم اقتصادی خوبی‌ داشت در مورد این گیاه اطلاعات لازم را جمع‌آوری کرده و چگونگی‌ نگهداری و تکثیر آنرا از ایرانیان آموخت. سپس نمونه‌های زیادی از آن را با خود به آلمان برد و در آنجا با فروش آن به ثروتمندان آلمانی پول زیادی را به جیب زد. اکک در سالهای شروع جنگ جهانی‌ دوم از آلمان به آمریکا مهاجرت کرد و گیاه پرپاپیون را با خود به آمریکا برد و خود و خانواده‌اش در توسعه و رواج گیاه پرپاپیون در این قاره و به عنوان “گل کریسمس” نقش مهمی ایفا کردند . بعد از او پسرش پاول اکک یک روش پیوند و تکثیر پیدا کرد که به تولید بیشتر گیاه منجر شد. ولی نسل سوم خانواده "اکک" یعنی "پل اکک جونیور"، موجب ارتباط بین پرپاپیون و عید کریسمس شد. او علاوه بر اینکه گیاهان را با راه آهن بجاهای دیگرمیفرستاد قلمه‌ها و شاخه بریده گیاه را نیز رایج کرد و با هواپیما بنقاط دورتر میفرستاد. همچنین به ایستگاه‌های تلوزیونی در روز شکرگذاری مسیحیان گلهای برایگان پرپاپیون ارسال میکرد و با حضور در برنامه‌های تلویزیونی به ترویج این گیاه میپرداخت، استفاده از این گیاه در تلویزیون در زمانهای منتهی به کریسمس نام پرپاپیون را با کریسمس پیوند زد و به "گل کریسمس" مشهور شد.

آه دل ما ازآن غبارآلود است, کاین قافله ازدیار شب میآید


وظایف وزیر آموزش و پرورش در جمهوری جهل و جنون و خیانت و جنایت, باز نشر


- سوزاندن ابتدایی ها در آتش
- چپ کردن اتوبوس راهیان نور
- چپ کردن اتوبوس معلمان
- چپ کردن اتوبوس دانش آموزان برنده در المپیاد ریاضی‌
- پرت کردن دانشجو از بام خوابگاه، پل‌ها و تراس بخیابان
- مفقودالاثر کردن دانشجوهای معترض‬.




از وظایف دیگر وزیر در رابطه با آموزش و پرورش نسل آینده ایران:
- شادی ممنوع!
- موفقیت در زندگی ممنوع!
- باسوادی ممنوع!
- اعتراض ممنوع!
- کلا هر لذت سالمی ممنوع!
- خواندن تاریخ پر افتخار ایران ممنوع
- افتخار به تاریخ جعلی عرب و ترک جز درس اصلی‌ و اجباری
- دانستن جغرافیای ایران ممنوع
فقط میتوانید معتاد شوید! معتاد باشید تا دیگر صدایی از شما بگوش نرسد و ولی امر مسلمین و شرکاء، با خیال راحت بظلم و ستم و چپاول مملکت ادامه دهند!
بلطف سربازان گمنام امام زمان در سپاه و وزارت اطلاعات، مواد مخدر بوفور در سطح گسترده و بسیار ارزان در دسترس همگان میباشد!

بجز موارد یاد شده ایشان مسئولیت هیچ مورد دیگری را در طاعون جمهوری اسلامی در ایران قبول نخواهد کرد.

منبع: فیسبوک

کاری از هنرمند مکزیکی میشل بالدینی..... Michele Baldini


باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین, بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است


این تصویر از یکی‌ از شهرستان‌های ایران گرفته شده است. تاریخ آن مربوط به امسال ۱۳۹۶ مصادف با ۲۰۱۷ میباشد. با نگاه بتصویر تمامی آنچه که بذهن می‌نشیند صرفنظر از اینکه چه باشد، مطمئناً آمیخته به تاسفی عمیق است. از محیطی‌ که خاک الود و مخربه است تا مردمی سیاه پوش که بشیوه بربر‌ها پراکنده اند، نگاه را در چشمانی خیره، زیر ابروانی بهم رفته تا دقایقی منجمد میسازد. اگر زمان تصویر برداری را نمیدانستیم احتمال می‌دادیم که مربوط بسالهای پس از جنگ جهانی‌ دوم باشد که از ایران ویرانه‌ای بیش باقی‌ نمانده بود. یعنی‌ تقریبا ۷۰ سال پیش. زمانی‌ که تمامی دنیا کم و بیش بهمین شکل ویران، غمگین، محنت آلود و نامانوس بود.

این نمونه‌ای از خروار، حال و روز ملتی است که بر روی دریائی از نفت و گاز نشسته و صاحب معادن غنی آهن و مس و طلا و اورانیوم میباشد. و درحالیکه که تمامی آهن ساختمان‌های سربفلک کشیده دنیا را تهیه میکند، درحالیکه سنگهای خارای بینظیری که میلیون‌ها سال از عمرشان می‌گذرد، و سنگ‌های زیبای مرمر کوه‌های سربفلک کشیده‌اش در ظرف این ۴۰ سال، پی‌ در پی‌ با انفجار‌های عظیم از بدن کوه‌ها کنده می‌شوند، بر کامیون‌ها و کشتی‌‌ها و هواپیما‌ها بار زده شده و بنقاط دور و نزدیک برده شده و زینت بخش خانه‌های بیگانگان دور و نزدیک گردیده اند، خود در خاک و نکبت میغلتد.

ملتی که از همه رفاه و تجمل دنیا، تنها کفش‌های سپید‌ی را (شاید بتوان آنرا تاریخ پر افتخار ایرانیان دانست که تا ۳۰۰ سال پیش بر تمامی‌ دنیاحکومت میکردند ) عاریه وار با خود به یدک میکشد.

زن جوان‌ که احتمالا دریائی از استعداد و آرزو و نشاط را در خود پنهان ساخته و آنرا با چادر سیاه از دیگران جدا کرده و در عوض همه جرات و جسارت خود را جمع ساخته تا روح آتشین خود را محجوبانه در کفش‌های پاشنه بلند سپید برخ دیگران بکشد- ملتی را تداعی میسازد که ۴۰ سال در زیر چنگال‌های اهریمن دست و پا زده اند.

بعد از خودت می‌پرسی‌ این ملت به چه گناهی اینچنین ذلیل و دچار مصیبت و اهریمن است. راستی‌ چرا؟

دی ۰۹، ۱۳۹۶

آلات و ادوات موسیقی از سراسر دنیا

Emmanuel Séjourné: Attraction (short version) performed by Christoph Sietzen

چاره ساز اهل دل باشد می اندیشه سوز



بخت نافرجام اگر با عاشقان یاری کند
یار عاشق سوز ما ترک دلازاری کند
بر گذرگاهش فرو افتادم از بی طاقتی
اشک لرزان کی تواند خویشتنداری کند
چاره ساز اهل دل باشد می اندیشه سوز
کو قدح تا فارغم از رنج هوشیاری کند
دام صیاد از چمن دلخواه تر باشد مرا
من نه آن مرغم که فریاد از گرفتاری کند
عشق روزافزون من از بیوفاییهای اوست
میگریزم گر بمن روزی وفاداری کند
گوهر گنجینهٔ عشقیم از روشندلی
بین خوبان کیست تا مارا خریداری کند
از دیار خواجه شیراز میآید رهی
تا ثنای خواجه عبدالله انصاری کند
می رسد بادیده گوهرفشان همچون سحاب
تا بر این خاک عبیرآگین گوهرباری کند.

رهی معیری



یک شاخه گل برنامه شماره ۳۴۲ - عبدالوهاب شهیدی


نرگس که زبار غم سرافکنده بزیر, بیننده چشم از جهان دوخته ایست