Bambajam (Eco-Friendly Bamboo Musical Instrument) Clocks
دی ۰۳، ۱۳۹۶
که غافلند زگنجینهٔ که من دارم
زکینه دور بود سینهٔ که من دارم
غبار نیست بر آیینهٔ که من دارم
زچشم پرگهرم اختران عجب دارند
که غافلند زگنجینهٔ که من دارم
بهجر و وصل مرا تاب آرمیدن نیست
یکیست شنبه و آدینهٔ که من دارم
سیاهی از رخ شب میرود ولی از دل
نمیرود غم دیرینهٔ که من دارم
تو اهل درد نه ای ورنه آتشی جانسوز
زبانه میکشد از سینهٔ که من دارم
رهی زچشمه خورشید تابناکترست
بروشنی دل بی کینهٔ که من دارم.
رهی معیری
برگ سبز برنامه شماره ۱۱۶ - محمودی خوانساری
عیسی دمی کجاست که احیای ما کند
دو قرن حکومت مجانین بردنیا
کاری کرده که آدما
دچار بودن و درگیر بودن را دوست دارند
دوست دارند در قفسهای پیدا و نامری باشند
دوست دارند احساس اسارت کنند
شکسته و تحقیر شده
چون آزادی بیشتر از بردهگی ترسناک است
و فراموش کرده اند که این زندگی نیست
تنها زنده بودن است
مثل تو خواب راه رفتن است
تلویزیون تماشا کردن, آشغال خوردن, اسیر جامعه مجازی بودن
و البته و بتازگی نگران هوایی که به ریه های خود میفرستند
کار کردن برای اینکه کس دیگری باشند
و خواستنی که ساحلی ندارد
و هیچکسی برای رهایی کاری نمیکند
و هیچکسی حتی تلاش برای نجات هم نمیکند
شاید دستی از غیب برون آمد
و یا شاید عیسی دمی احیای این جمع کرد
درغیر اینصورت
نوح ظهور خواهد کرد.
کاری از مایک دایل ..... Mike Doyle
مایک دایل (Mike Doyle) هنرمند، نویسنده و کارگردان Lego است و مجموعه ای دیگر از شاهکارهای LEGO را درآخرین کتاب خود بنام "لگو زیبا" (Beautiful Lego) بدید همگان قرار داده است. وی دراین کتاب به بررسی شگفتیهای طبیعی پرداخته و برای اینکار ازبیش از ۳۵۰۰ قطعه Lego استفاده کرده است. برخلاف کتاب پیشین دایل که مجموعه ای از مجسمه های علمی -تخیلی و وحشتناک و غم انگیز بود، این کتاب آثار هنرمندان چند دهه را که از صحنه های طبیعی الهام گرفته شده- از حیوانات و گیاهان و غیره - بنمایش میگذارد.
دی ۰۲، ۱۳۹۶
آلات و ادوات موسیقی از سراسر دنیا
بمن که از دو جهان فارغم بدولت عشق
نسیم وصل به افسردگان چه خواهد کرد
بهار تازه به برگ خزان چه خواهد کرد
بمن که سوختم از داغ مهربانی خویش
فراق و وصل تو نامهربان چه خواهد کرد
سرای خانه بدوشی حصار عافیت است
صبا بطایر بی آشیان چه خواهد کرد
زفیض ابر چه حاصل گیاه سوخته را
شراب با من افسرده جان چه خواهد کرد
مکن تلاش که نتوان گرفت دامن عمر
غبار بادیه با کاروان چه خواهد کرد
بباغ خلد نیاسود جان علوی ما
بحیرتم که دراین خاکدان چه خواهد کرد
صفای باده روشن زجوش سینه اوست
تو چارهساز خودی آسمان چه خواهد کرد
بمن که از دو جهان فارغم بدولت عشق
رهی ملامت اهل جهان چه خواهد کرد؟
رهی معیری
یک شاخه گل برنامه شماره ۴۰۸ - عبدالوهاب شهیدی ، گلپا و محمودی خوانساری
تا بکاریم نهال آلو
پشت کاجستان برف
برف و یک دسته کلاغ
جاده یعنی غربت
باد، آواز، مسافر و کمی میل بخواب
شاخ پیچک و رسیدن بحیاط
من و دل تنگ و این شیشه خیس
مینویسم، فضا
مینویسم، دو دیوار...چندین گنجشک
یکنفر دلتنگ است
یکنفر میبافد
یکنفر میشمرد
یکنفر میخواند
زندگی یعنی یک سار پرید
یعنی همین لحظه...
از چه دلتنگ شدی
دلخوشیها کم نیست
مثلاً این خورشید
کودک پسفردا
کفتر آن هفته....
یکنفر دیشب مرد
و هنوز نان گندم خوب است
و هنوز آب میریزد پایین
اسبها مینوشند....
قطرهها درجریان
برف بردوش سکوت
و زمان روی ستون فقرات گل یاس....
حجم سبز- سهراب سپهری
دی ۰۱، ۱۳۹۶
پسند خاطر مشکل پسند ما نمیافتد
بسوی ما گذار مردم دنیا نمیافتد
کسی غیر ازغم دیرین بیاد ما نمیافتد
منم مرغی که جز درخلوت شبها نمینالد
منم اشکی که جز برخرمن دلها نمیافتد
زبس چون غنچه ازپاس حیا سر درگریبانم
نگاه من بچشم آن سهی بالا نمیافتد
بپای گلبنی جان دادهام اما نمیدانم
که میافتد بخاکم سایهٔ گل یا نمیافتد
رود هر ذرهٔ خاکم بدنبال پریرویی
غبار من بصحرای طلب ازپا نمیافتد
مراد آسان بدست آید ولی نوشین لبی جزاو
پسند خاطر مشکل پسند ما نمیافتد
تو هم با سروبالایی سری داری و سودایی
کمند آرزو برجان من تنها نمیافتد
نصیب ساغر می شد لب جانانه بوسیدن
رهی دامان این دولت بدست ما نمیافتد.
رهی معیری
گلهای رنگارنگ برنامه شماره ۴۸۴ - مهستی و محمودی خوانساری
اشتراک در:
پستها (Atom)