آذر ۲۱، ۱۳۹۶
آذر ۲۰، ۱۳۹۶
کز جهانی دیگرند و از جهانی دیگرم
تاگریزان گشتی ای نیلوفری چشم از برم
درغمت از لاغری چون شاخه نیلوفرم
تا گرفتی از حریفان جام سیمین چون هلال
چون شفق خونابهٔ دل میچکد از ساغرم
خفته ام امشب ولی جای من دل سوخته
صبحدم بینی که خیزد دود آه از بسترم
تار و پود هستیم برباد رفت اما نرفت
عاشقیها از دلم دیوانگیها از سرم
شمع لرزان نیستم تا ماند ازمن اشک سرد
آتشی جاوید باشد در دل خاکسترم
سرکشی آموخت بخت از یار یا آموخت یار
شیوه بازیگری از طالع بازیگرم
خاطرم را الفتی بااهل عالم نیست نیست
کز جهانی دیگرند و از جهانی دیگرم
گرچه مارا کار دل محروم از دنیا کند
نگذرم از کار دل وزکار دنیا بگذرم
شعر من رنگ شب و آهنگ غم دارد رهی
زانکه دارد نسبتی با خاطر غمپرورم.
رهی معیری
گلهای تازه برنامه شماره ١۴١ - محمودی خوانساری - اسرار عشق
آذر ۱۹، ۱۳۹۶
سیل عنان گسسته اقامت پذیر نیست
او را برنگ و بوی نگویم نظیر نیست
گلبن نظیر اوست ولی دلپذیر نیست
ما را نسیم کوی تو از خاک برگرفت
خاشاک را بغیر صبا دستگیر نیست
گلبانگ نی اگر چه بود دلنشین ولی
آتش اثر چو ناله مرغ اسیر نیست
غافل مشو زعمر که ساکن نمیشود
سیل عنان گسسته اقامت پذیر نیست
روی نکو بطینت ساقی نمیرسد
گل را صفای شبنم روشن ضمیر نیست
باعمر ساختیم زدل مردگی رهی
ماتم رسیده را زتحمل گزیر نیست.
رهی معیری
یک شاخه گل برنامه شماره ۴۲۹ - محمودی خوانساری
آذر ۱۸، ۱۳۹۶
شادی کن اگر طالب آسایش خویشی
از صحبت مردم دل ناشاد گریزد
چون آهوی وحشی که زصیاد گریزد
پروا کند از باده کشان زاهد غافل
چون کودک نادان که از استاد گریزد
دریاب که ایام گل و صبح جوانی
چون برق کند جلوه و چون باد گریزد
شادی کن اگر طالب آسایش خویشی
کآسودگی از خاطر ناشاد گریزد
غم در دل روشن نزند خیمهٔ اندوه
چون بوم که از خانه آباد گریزد
فریاد که دردام غمت سوختگانرا
صبر از دل و تاثیر ز فریاد گریزد
گر چرخ دهد قوت پرواز رهی را
چون بوی گل از گلشن ایجاد گریزد.
رهی معیری
یک شاخه گل برنامه شماره ۴۱۱ - عبدالوهاب شهیدی ، محمودی خوانساری و ایرج
كارما , کار میوه, هرچه کنی بخود کنی، باز نشر
این جهان كوه است و فعل ما ندا
سوی ما آید نداها را صدا
فعل تو كان زاید ازجان وتنت
همچو فرزندی بگیرد دامنت
پس ترا هرغم كه پیش آید ز درد
بر كسی تهمت منه، برخویش گرد
مولانا
قانون علت و معلول خیام دانشمند عالیقدر ایران میگوید: "برای هر كنشی واكنشی وجود دارد."
"اکو" و یا بازگشت صدا بویژه در کوه که مولانا به آن اشاره دارد، میگوید که نتایج کارهای ما عاقبت بخود ما برمیگردد، و در تائید همین قانون فیزیک، خیام است.
مثال دیگر بومرنگ است که یک وسیله بازی بچه هاست كه آنرا برتاب میكنند. بومرنگ میرود، میچرخد و بعد دوباره بطرف پرتاب کننده برمیگردد!
كارما یعنی هرچه بكاریم، همانرا برداشت میكنیم! اگر از وجود شما عشق بیرون فرستاده بشود، عشق دریافت میكنید. اگر نفرت بورزید، بشما نفرت میورزند. اگر دروغ بگوئید، بشما دروغ میگویند. برطبق "کارما" (کار میوه) همه اعمال و افكار ما، مانند بومرنگ عمل میکنند. آنها وارد چرخه زندگی میشوند و بعد دوباره بما برمیگردند، مانند انرژی که از بین نمیرود و فقط تغییر شكل میدهد.
در نتیجه بر طبق قانون کارما:
هر رفتاری که از ما بظهور میرسد، همان رفتاری که از نوع خودش است دریافت میکند و با شدت بیشتر بما برمیگردد.
مثلا اگر بکسی بگویید که آدم دلچسبی نیست، بر طبق قانون کارما، همین جمله را با کلماتی دیگر کسی بشما میگوید که نسبت به او حساسیت دارید و برایتان مهم است، و دردی که از شنیدن این جمله بشما وارد میشود از دردی که وارد کرده اید شیدتر و دردناکتر میباشد.
عکس این مطلب هم صادق است، اگر بکسی محبت کنید و دست کسیرا بگیرید، از کسی محبت میبینید و یاری میشوید که نقش پر رنگی در زندگیتان دارد و بهمین دلیل، شادی عظیم تری را حس میکنید و گشایش بیشتری در کارتان صورت میگیرد.
همانطوری که متر واحد طول است و کیلوگرم واحد وزن، در کارما، انرژی هم واحدی بنام گاست دارد.
مثلا اگر کسی انرژی روحی بالایی داشته باشد، اصطلاحا میگویند، گاست بالایی دارد. و هر رفتاری که ما انجام میدهیم گاستی از انرژی دارد. و هر رفتاری که ما انجام میدهیم بشکل انرژی مثبت یا منفی وارد دنیا میشود، و مانند انرژی از بین نمیرود و دوباره بخودمان برمیگرد.
درنتیجه بر طبق کارما، هر چیزی که نداریم، شاید چیزیست که از کسی دریغ کرده ایم. و هر چیزی که دریافت میکنیم، چیزیست که در جای بدیگران داده ایم.
پس اگر احساس میکنید که کسی را که دوست دارید بشما بی توجه است و محبتی ندارد، بدانید که حتما در جایی محبت و توجهتان را از کسی که بشما علاقه داشته است دریغ کرده اید. اگر بشما دروغ گفته میشود، ببینید کجا دروغ گفته اید. اگر خوشحال نیستید، دیگران را خوشحال کنید، اگر بکمک احتیاج دارید، جایی که میتوانید کمک کنید، اگر عدالت میخواهید، خود عادل باشید.
سخن آخر اینکه: بنابرگفته هرچه بکاری همانرا برمیچینی، فقط تخم آنچه را که میخواهید برداشت کنید، بکارید.
اشتراک در:
پستها (Atom)