Heilung | LIFA - Krigsgaldr LIVE
آذر ۰۶، ۱۳۹۶
و آن گوهر یگانه بدریای دیگرست
ما را دلی بود که زدنیای دیگرست
ماییم جای دیگرو او جای دیگرست
چشم جهانیان بتماشای رنگ و بوست
جز چشم دل که محو تماشای دیگرست
این نه صدف زگوهر آزادگی تهیست
و آن گوهر یگانه بدریای دیگرست
در ساغر طرب می اندیشه سوز نیست
تسکین ما زجرعه مینای دیگرست
امروز میخوری غم فردا و همچنان
فردا بخاطرت غم فردای دیگرست
گر خلق را بود سر سودای مال و جاه
آزاده مرد را سر و سودای دیگرست
دیشب دلم بجلوه مستانه ای ربود
امشب پی ربودن دلهای دیگرست
غمخانه ایست وادی کون و مکان رهی
آسودگی اگر طلبی جای دیگرست.
رهی معیری
محمودی خوانساری - روزی که کلک تقدیر در پنجه ی قضا بود
آذر ۰۵، ۱۳۹۶
تاکجا آرام گیرد جان بی آرام صبح
گر شود آنروی روشن جلوهگر هنگام صبح
پیش رخسارت کسی برلب نیارد نام صبح
از بناگوش تو و زلف توام آمد بیاد
چون دمید از پرده شب روی سیمین فام صبح
نیمشب با گریه مستانه حالی داشتم
تلخ شد عیش من از لبخند بیهنگام صبح
حواب را بدرود کن کز سیمگون ساغر دمید
پرتو می چون فروغ آفتاب از جام صبح
شستشو در چشمه خورشید کرد از آنسبب
نور هستی بخش میبارد زهفت اندام صبح
گر ننوشیدهست در خلوت نبید مشک بوی
ازچه آید هرنفس بوی بهشت از کام صبح
میدود هرسو گریبان چاک از بی طاقتی
تاکجا آرام گیرد جان بی آرام صبح
معنی مرگ و حیات ای نفس کوته بین یکیست
نیست فرقی بین آغاز شب و انجام صبح
این منم کز ناله و زاری نیاسایم دمی
ورنه آرامش پذیرد مرغ شب هنگام صبح
جلوه من یکنفس چون صبح روشن بیش نیست
در شکر خندیست فرجام من و فرجام صبح
عمر کوتاهم رهی در شام تنهایی گذشت
مردم و نشنیدم از خورشید رویی نام صبح.
رهی معیری
گلهای رنگارنگ برنامه شماره ۵۵۵ ب - الهه ، گلپا و محمودی خوانساری
آذر ۰۴، ۱۳۹۶
که لاله کاشتم و خار و خس درودم من
بگوش همنفسان آتشین سرودم من
فغان مرغ شبم یا نوای عودم من
مرا زچشم قبول آسمان نمیافکند
اگر چو اشک ز روشندلان نبودم من
مخور فریب محبت که دوستداران را
بروزگار سیه بختی آزمودم من
به باغبانی بیحاصلم بخند ای برق
که لاله کاشتم و خار و خس درودم من
نبود گوهر یکدانه ای در این دریا
وگرنه چون صدف آغوش میگشودم من
به آبروی قناعت قسم که روی نیاز
بخاکپای فرومایگان نسودم من
اگرچه رنگ شفق یافت دامنم از اشک
همان ستاره خندان لبم که بودم من
گیاه دشت جنون خرم از منست رهی
که از سرشک روان رشک زنده رودم من
بیاد فیضی و گلبانگ عاشقانه اوست (۱)
اگر ترانه مستانه ای سرودم من.
رهی معیری
گلهای تازه برنامه شماره ١۴۵ - حمیرا و محمودی خوانساری - غم عشق
اشتراک در:
پستها (Atom)