اسفند ۰۷، ۱۳۹۳

سفره آسمان از دور زیباست ، زیباترین جز آن از نزدیک، ماه است که پوستی‌ شبیه آبله رو‌ها دارد!


پیاده روی در پیاده رو‌های سئول ورزشی مناسب برای کم کردن حداقل ۱۰ کیلو!

از کدام ریشه آب می خورد


خارها
خوار نیستند

شاخه های خشک
چوبه های دار نیستند

میوه های کال کرم خورده نیز
روی دوش شاخه بار نیستند

پیش از آنکه برگ های زرد را
زیر پای خویش ،سرزنش کنی

خش خشی به گوش میرسد
برگهای بی گناه،
با زبان ساده اعتراف میکنند
خشکی درخت
از کدام ریشه آب می خورد!

 قیصر امین پور



بهمن ۲۸، ۱۳۹۳

Mina Cvetković By Nathaniel Goldberg For Vogue Russia March 2015


پنهان گلی شکفته درین بزم


زخم جفای یار که بر سینه مرهم است
از بخت من زیاده و از لطف او کم است

کودک دل است و دو لب دوست لیک
در قید اختلاط ز قید معلم است

پنهان گلی شکفته درین بزم کان نگار
خود را شکفته دارد و بسیار درهم است

شد مست و از تواضع بی‌اختیار او
در بزم شد عیان که نهان با که همدمست

ترسم برات لطف گدائی رسد به مهر
کان لعل خاتمیست که در دست خاتمست

از گریه‌های هجر شکست بنای جان
موقوف یک نم دیگر از چشم پر نمست

هر صبح دم من و سر کوی بتان بلی
شغلی است این که بر همهٔ کاری مقدم است

با این خصایل ملکی بر خلاف رسم
باید که سجدهٔ تو کند هر که آدم است

با غم که جان در آرزوی خیر باد اوست
گفتار محتشم همه دم خیر مقدم است.

محتشم کاشانی

راستگویی اگرچه نشانه شرافت است، اما مایه هزاران شر و آفت است و به همین دلیل اکثرا دروغ میگویند


ما تماشای گل از روزنهٔ دل کردیم


جز غبار از سفر خاک چه حاصل کردیم؟
سفر آن بود که ما در قدم دل کردیم

دامن کعبه چه گرد از رخ ما پاک کند؟
ما که هر گام درین راه دو منزل کردیم

دست ازان زلف بدارید که ما بیکاران
عمر خود در سر یک عقدهٔ مشکل کردیم

باغبان بر رخ ما گو در بستان مگشا
ما تماشای گل از روزنهٔ دل کردیم

آسمان بود و زمین، پلهٔ شادی با غم
غم و شادی جهان را چو مقابل کردیم

ای معلم سر خود گیر که ما چون گرداب
قطع امید ز سر رشتهٔ ساحل کردیم

رفت در کار سخن عمر گرامی صائب
جز پشیمانی ازین کار چه حاصل کردیم؟

صائب تبریزی


بهمن ۲۷، ۱۳۹۳

Anais Mali Goes 'On Safari' Lensed By Nathaniel Goldberg For Harper's Bazaar US March 2015


سعدی ,اندازه ندارد که چه شیرین سخنی


پیش رویت دگران صورت بر دیوارند
نه چنین صورت و معنی که تو داری دارند

تا گل روی تو دیدم همه گل‌ها خارند
تا تو را یار گرفتم همه خلق اغیارند

آن که گویند به عمری شب قدری باشد
مگر آنست که با دوست به پایان آرند

دامن دولت جاوید و گریبان امید
حیف باشد که بگیرند و دگر بگذارند

نه من از دست نگارین تو مجروحم و بس
که به شمشیر غمت کشته چو من بسیارند

عجب از چشم تو دارم که شبانش تا روز
خواب می‌گیرد و شهری ز غمت بیدارند

بوالعجب واقعه‌ای باشد و مشکل دردی
که نه پوشیده توان داشت نه گفتن یارند

سعدی اندازه ندارد که چه شیرین سخنی
باغ طبعت همه مرغان شکرگفتارند

تا به بستان ضمیرت گل معنی بشکفت
بلبلان از تو فرومانده چو بوتیمارند.

سعدی



یک زن زیبای فمنیست عرب با آتش زدن قرآن و انتشار عکسهای آن در دنیایی مجازی مردم را به چالش آتش کشیدن قرآن دعوت کرد


در هیچ کجای دنیا مردم دنبال این نبوده و نیستند که صبح و ظهر و شب چی‌ بخوریم، و هنوز سفره ناهار جمع نشده به فکر سر و سور و سات شب باشند. این دربند شکم بودن، و لمیدن ارثی بازمانده از اشرافیت ایرانی‌ است که هنوز پابرجاست.