امروز
نه آغاز و نه انجام جهان است
ای بس غم و شادی، که پس پرده نهان است
گر مرد رهی ؛ غم مخور از دوری و دیری
دانی که رسیدن هنر گام زمان است
تو رهرو دیرینه سرمنزل عشقی
بنگر که ز خون تو به هر گام نشان است
آبی که بر آسود ، زمینش بخورد زود
دریا شود آن رود که پیوسته روان است
از روی تو دل کندنم آموخت زمانه
این دیده از ان روست که خونابه فشان است
دردا و دریغا که در این بازی خونین
بازيچه ایام دل آدمیان است. هوشنگ ابتهاج
مادرم میگفت: شنیدم پسر همسایه خیلی مومن است!
نمازش ترک نمیشود ... زیارت عاشورا میخواند....روزه میگیرد...مسجد میرود....خیلی پسر با خداییست!
لحظه ای دلم گرفت
در دل فریاد زدم باور کنید من هم ایمان دارم
نماز نمیخوانم ولی لبخند روی لبهای مادرم خدا را به یادم می آورد
دست های پینه بسته پدرم را دست های خدا میبینم
زیارت عاشورا نمیخوانم ولی گریه یتیمی در دلم عاشورا برپا میکند
به صندوق صدقه پول نمی اندازم ولی هر روز از آن دخترک فال فروش فالی را میخرم که هیچوقت نمیخوانم
مسجد من خانه مادربزرگ پیر و تنهایم است که با دیدن من کلی دلش شاد میشود
خدای من نگاه مهربان دوستی است که در غم ها تنهایم نمیگذارد
برای من تولد هر نوزادی تولد خداست و هر بوسه عاشقانه ای تجلی او
مادرم خدای من و خدای همسایه یکیست فقط من جور دیگری او را میشناسم و به او ایمان دارم.
سنگ شده ام
و برای تراشیدنِ شاعری از سنگ هم
مردِ میدان نیستی
سنگ شدهام
و کلاغها هر بلایی که خواستند،
تکهتکه بر سرم بیاورند
اگر قلب این مجسمه یکبارِ دیگر بتپد.
نظام کثیف آخوندی اسلامی اشغالگر ایران ، فقط ظرف ۸ ماه اول سال ۲۰۱۴ ، مبلغ ۸ میلیارد دلار!!! را به بانکهای ترکیه واریز کرده و به دولت این کشور جعلی و سرزمین جدا شده از ایران بخشیده است. و این در حالی است که به گفته سردمداران نظام کثیف اسلامی فقط ۱۱ میلیون ایرانی در شرایط مافوق فقر و فلاکت در بیابانها سکنی دارند!!
به گفته سایت اقتصادی بلومبرگ ظرف ۸ ماه سال ۲۰۱۴، مبلغ نجومی ۸ میلیار دلار به بانکهای ترکیه از یک منبع کاملا ناشناس تزریق شده تا مانع از سقوط لیر ترکیه که بر اثر اقدامات احمقانه عردوغان به پایینترین ارزش خود رسیده بود جلوگیری کند. به گفته این سایت سال ۲۰۱۴ به دلیل حمایت عردوغان از تروریستهای داعش و سرکوب وحشیانه کردها در ترکیه، سرمایه گذاران خارجی مبلغی نزدیک به ۳۵ میلیارد دلار را از این کشور بیرون کشیدند، و این در تاریخ یک رکورد است که نسبت به کشوری صورت میگیرد. و اگر دولت کثیف ترکی عربی آخوندی در ایران ، پول نفت و گاز ایران را سرازیر بانکهای این کشور نکرده بود، ارزش لیر به زمانی که به اندازه کمی پایین تر از پهن ارزش داشت یعنی در ۲۵ سال پیش میرسید.
گفته میشود که تنها ایران است که پیش از این هم مبالغ نجومی اینچنینی به ترکیه فرستاده است! و این انتقال پول به تائید سردمداران ترکیه نیز رسیده است. به اضافه فروش نفت عراق و سوریه به طور قاچاق به اروپاییها که توسط ترکیه صورت میگیرد، نیز یکی دیگر از مجراهای انتقال پولی است که منبع آن ناشناخته است.
همچنین نظام کثیف اسلامی که بدترین دشمن ایران و ایرانی است و در واقع امتداد نظام قاجارهای جنایتکار در ایران محسوب میشود، اختیار نفت و گاز ایران را به ترکها داده تا جای که در دنیا ترکیه را کشور صاحب نفت میشناسند!!!
از طرف دیگر و در عوض ترکها آب را بر روی ایران بستهاند، ولی محصولات کشاورزی استانهای آذربایجان را که منابع آبی این منطقه را تماماً مصرف میکند، به قیمت مفت خریده و به نام ترکیه به ۲۰ برابر قیمت به اروپاییها میفروشند!
نگاه داشتن ارزش پول ترکیه ، عراق، سوریه و لبنان که همهٔ هم و غم آخوندهای ضدّ ایرانی است، باعث شده تا پول ایران به پایینترین ارزش خود رسیده و مردم ایران در فقر و ویرانی، مرتبا کاسه چکنم دستشان بگیرند و هر روز منت یک لیوان آب آلوده و یک تکه نان را به سرشان بزنند، و به جای اکسیژن گرد و غبار به ریههایشان بفرستند. حرف هم بزنند، زندان ، شکنجه ، اعدام.
مرگ بر آخوند، مرگ بر حماقت و خریّت و بیغیرتی، و به جهنم دلخوش بودند.
با تخریب آثار باستانی کشورهای کهن، مانند ایران بزرگ که تا صد سال پیش شامل عراق، سوریه، لبنان، ترکیه و امارات میشد، و کشورهای آفریقایی مانند مصر ، تونس و لیبی، غربیها میتوانند تاریخ جعلیشان را به خورد نسلهای آینده بدهند.
سرعت تخریب میراث فرهنگی در لیبی به حدی است که محققان میگویندمطالعه تاریخ این کشور درنسلهای آینده تنها متکی به موزهها و آزمایشگاههای بینالمللی خواهد بود!
باوجود گذشت ۴ سال از ناآرامیهای موسوم به بهارعرب در کشور لیبی که به خلع”معمر قذافی” و تحولات سیاسی دراین کشور انجامید، آثار مخرب این ناآرامیها بر میراث فرهنگی این کشور همچنان ادامه دارد.
به گزارش مجله نیچر به نقل از “ساوینو دی لیرینا” مدیر هیات باستان شناسی درمنطقه صحرا از دانشگاه “ساپینز” درمقالهای که درهمین مجله چاپ شده است، گزارش مشروحی از وضعیت تخریب و غارت میراث فرهنگی لیبی ارائه داده است.
طبق همین گزارش خشونت، وندالیسم و قاچاق وتجارت آثار باستانی سایتهای باستان شناسی و میراث فرهنگی و نیز بسیاری از آثار هنری سنگی پیش از تاریخ را از سال ۲۰۱۱ تاکنون از بین برده است.
او همچنین تاکید دارد که هرگونه بررسی درباره میراث فرهنگی لیبی باید با تمرکز بر آشیا وآثاری که درموزهها و مجموعههای خصوصی وجود دارد، انجام شود. همچنین تاکید کرده است که پیش از تشدید تخریبها باید تمامی آثارموجود دراین مجموعهها و موزهها باید شناسایی و به صورت دیجیتالی درسطح وسیعی دردسترس عموم مردم ومحققان قرار بگیرد.
او می گوید:« این ایده ونگرش مدرن نسبت به میراث فرهنگی وآثار باستان شناسی که آثار باستانی وفرهنگی دروازه و فرصتی برای مشارکت و هویت ملتها و منبع بزرگ درآمد مالی و نیز تمرکز برای استقرار روابط مستحکم با دیگر کشورها و ملتهای جهان هستند. اما اکنون همه این امیدها بکلی برباد رفته است.»
سرعت نابودی آثار به حدی است که به گفته او نسل آینده از دانشمندان ومحققان باید در آزمایشگاههای بینالمللی آموزش ببینند.
دولت لیبی با مشکل انواع گروههای تروریستی ترکی افراطی مواجه است. افتادن میلیونها قبضه سلاح به دست افراد و گروههای تروریستی ، درگیریهای خونین این گروهها با همدیگر و مهمات منفجر نشده در مناطق درگیری به رخدادی عادی دراین کشورمبدل شده است.
نخست وزیر لیبی اخیرا اعلام کرده است که دولت با همۀ توان خود با گروههای تروریستی غربی مقابله خواهد کرد و شهرهای طرابلس و بنغازی را از این گروهها بازپس خواهد گرفت . اما ناظران میگویند لیبی پس از سرنگونی قذافی یک روز بیآشوب ندیده، و رو به ویرانی است.
دیوان بین المللی دادگستری امروز سه شنبه رای خود را در خصوص نسل کشی صورت گرفته توسط صربستان در دهه ۹۰ میلادی صادر می کند.
در جریان جنگ در شبه جزیره بالکان، طی سالهای ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۵ صدها هزار تن کشته شدند و کشور یوگسلاوی به ۵ قسمت تقسیم شد. جنگی که در آخرین دهه قرن بیستم یک بار دیگر چهره کریه و وحشی غربیها را در تاریخ ثبت کرد. تاریخی که در سینه انسانها نقش میبندد و نه تاریخی که جنایتکاران کرواتی مینویسند.
در جریان این جنگ وحشیانه و در سال ۱۹۹۵ نزدیک به ۸ هزار مرد و پسر بچه مسلمان در جلو چشم سربازان حافظ صلح!! سازمان ملل متحد!!! که همگی هم هلندی بودند، کشتار شدند، در حالی که دستهایشان از پشت بسته شده بود. و صربها آنان را به رگبار بستند، و در آخر وقتی فشنگ برای اسلحههایشان کم آوردند، بازماندگان زنده را با کشته شدگان یک جا خاک کردند! جنایتی که حتی نوشتن از آن موی بدن آدمی را سیخ میکند.
پرونده این نسل کشی در سال ۱۹۹۹ از طرف کراسی باز می گردد، و کرواسی ضمن طرح شکایت علیه صربستان در دیوان لاهه در خصوص پاکسازی قومی کرواتها بویژه در شهر شرقی ووکوار خواستار پرداخت غرامت از سوی بلگراد میشود.
گفته می شود طی این پاکسازی قومی و اخراج هزاران مسلمان از شهر ووکوار نزدیک به ۱۷۰۰ تن نیز ناپدید شده اند.
صربستان هم به راهنمایی رهبران اهریمن منش اروپایی ، دست جلو گرفته و در سال ۲۰۱۰ با طرح شکایت مشابهی به دیوان لاهه ضمن متهم کردن کرواسی به نسل کشی ادعا کرده است که در سال ۱۹۹۵ نزدیک به ۲۰۰ هزار صرب از کرواسی رانده شده اند!!
به هر حال امروز رای دادگاه بین المللی دادگستری اعلام خواهد شد و آنچه که میتوان انتظار داشت همه چیز است بجز عدالت! چرا که هیچ مبلغ و مالی نمیتواند دهها هزار نسل نابود شده را باز گرداند.
روزنامه ترکی "زمان" از وقوع دو انفجار در مسیر کاروان ملکه رجب طیب عردوغان دیکتاتور ترکیه در محله چانکایا در آنکارا خبر داد.
به نوشته این روزنامه، حدود نیم ساعت و ۱۵ دقیقه قبل از رسیدن کاروان حامل دیکتاتور ترکیه به خیابان چانکایا دو بمب در این محله منفجر شد.
بعد از این حادثه تعداد زیادی از ماموران انتظامی و کارشناسان به محل انفجارها اعزام شدند. به گفته کارشناسان، بمبها دست ساز بوده و در داخل سه بطری پلاستیکی جاسازی شده بودند که یکی از آنها منفجر نشد. کارشناسان همچنین تاکید کرده که بمبها قدرت تخریبی زیادی نداشته اند.
به نوشته "زمان"، تحقیقات در باره جزئیات و اهداف این حادثه در حال انجام است. تاکنون تایید رسمی در مورد این گزارش از سوی نهادهای امنیتی یا انتظامی ترکیه دریافت نشده است.
منبع: صدای روسیه
یادآوری میشود در ضمن سفر عردوغان به سومالی ، در روز پنجشنبه ۱۸ ژانویه نیز در موگادیشو پایتخت سومالی در هتلی که اقامتگاه کاروان ترکیه بود و قرار بود عردوغان هم در آنجا اقامت کند، یک بمب منفجر شد و بیش از ۱۰ تن کشته و بیشماری زخمی گشتند. بر طبق گزارش پلیس این بمب کاروان ترکی و عردوغان را هدف گرفته بود. عردوغان به دستور اربابش کامرون در کشور نفتخیز سومالی که پیش از این توسط تروریستهای اروپایی دچار جنگ داخلی و چپاول گشته و به ویرانهٔ تبدیل شده است، بساط خود را پهن کرده تا مانند لیبی پس ماندههای غربیها را جمع کند!
گاهی
کسی که از دور شبیه نقطهایست
خواب ایستگاههای متروک را برمیآشوبد
چشمانات را میبندی و خیره میشوی
به وسعتی سیاه
که در چمدان کوچک مردی جا شده است
هیس!
صدایی که نمیشنوید
صدای پای کسیست
که روزی تمام ایستگاههای جهان را
کنار همین شعر جاگذاشت
کنار زنی که هنوز کشیدهی انگشتاناش را
به دوردستها نشان میدهد
به نقطهای که گاهی از دور
شبیه کسیست.