از کشور اسلامی افراطی داعشی اخونی که ادعاشون باسن خود محمد را پاره کرده ، از فلسطین و ترکیه بدو بدو از رختخواب مریضی پا شدند رفتن پاریس که از مجلهای حمایت کنند که با بدترین جملات از محمد سخن گفته و با کاریکاتورها و تمسخرهایش محمد را به لجن کشیده.... تازه اولاند هم تحویلش نگرفت و همه را ماچ کرد جز این خائنین به اسلام را.
دی ۲۸، ۱۳۹۳
مرا ببوس، مرا ببوس ، برای حتی یک بار
از کشور اسلامی افراطی داعشی اخونی که ادعاشون باسن خود محمد را پاره کرده ، از فلسطین و ترکیه بدو بدو از رختخواب مریضی پا شدند رفتن پاریس که از مجلهای حمایت کنند که با بدترین جملات از محمد سخن گفته و با کاریکاتورها و تمسخرهایش محمد را به لجن کشیده.... تازه اولاند هم تحویلش نگرفت و همه را ماچ کرد جز این خائنین به اسلام را.
یک زنجیر طلا به طول ۵،۵۲ کیلومتر ساخت ۱۰۰ جواهرساز هندی به نام دبی در کتاب رکورد گینس به ثبت خواهد رسید!
روزنامه میهن "The National " امارات مینویسد : ، یک زنجیر طلا به طول ۵،۵۲ کیلومتر در این خلیفه نشین ساخته شده است که گفته می شود که نام آن به زودی در کتاب رکورد گینس به ثبت خواهد رسید.
این روزنامه در ادامه می نویسد که وزن این زنجیر بیش از ۲۵۶ کیلوگرم بوده و قیمت تقریبی آن از ۶ میلیون دلار فراتر می رود. همچنین، برای ساخت آن بیش ۱۰۰ جواهرساز هندی به مدت ۴۵ روز فعالیت مداوم نموده اند. (وقتی هندیها آنرا ساختهاند، میبایستی به نام هند ثبت شود و نه دبی)
این شاهکار هنری در نزدیکی بازار طلای دوبی در منطقه ی محبوب تاریخیگردشگری شهر برای بازدید همگان به نمایش درآمده است. زنجیر مذکور در حوالی آغاز بیستمین فستیوال تجاری ساخته شده است. قرار است که این فستیوال تجاری تا تاریخ ۱ فوریه ۲۰۱۵ میلادی ادامه یابد. در طول این مدت، در مراکز تجاری و فروشگاههای شهر، تخفیفهای ویژه تا سقف ۷۰ درصد داده خواهد شد.
پس از ثبت نام این زنجیر طویل در کتاب رکورد گینس، آن را به صورت تکه تکه در معرض فروش همگان می گذارند. هر کدام از این تکهها که ممکن است دستبند و یا گردنبند باشند، دارای کد مخصوص بوده که نشان می دهد قسمتی از این شاهکار ۵ کیلومتری است. قیمت هر کدام از این تکهها نیز بر اساس قیمت روز بازار طلا محاسبه می شود.
منبع: صدای روسیه
رقص گلها برفراز تبریز
یکی از دلایلی که حفظ شهر تبریز در استان آذربایجان برای ایران بسیار مهم میباشد ، این است که یک سوم از تاریخ ملی میهنی و تاریخ ادبیات ایران در این شهر قرار دارد، و حفاظت این شهر در مقابل شر بیگانگان که بارها و بارهها برای آن چنگ و دندان تیز کردهاند، یکی از واجبات دولت مرکزی است. هر چند در چنین شرایط سیاه که کشورمان در آن قرار دارد، هیچ چیزی در امان نیست و کل کشور در مرز خطر و نابودی قرار دارد.
صدای روسیه مینویسد:
۲۲۰ سال پیش ، الکساندر گریبایدوف به دنیا آمد. افسانه هایی در باره ی اسرار زندگی و مرگ این دیپلمات برجسته ی روسی و نمایشنامه نویس خوش ذوق بر سر زبانهاست. و طبیعتا بسیاری از آنها به ایران مرتبطند.
چندین سال پیش سرگی دمیتریف ، یکی از اعضای انجمن نویسندگان روسیه و سردبیر انتشارات " ویچه" به تحقیق و مطالعه در زندگی و آثار نویسنده ی کمدی " فغان از زیرکی " پرداخت. طی این مدت زمان او چندین بار به ایران سفر کرد ، در کشوری که بخش قابل توجهی از خدمات دیپلماتیک گریبایدوف سپری شد.
- سرگی دمیتریف می گوید : من کل مسیر گریبایدوف در ایران را طی کردم. سه بار در تهران بودم و از خانهاش بازدید کردم جایی که کشتار دسته جمعی کارکنان سفارت موقت روسیه اتفاق افتاد. مدت زمان طولانی تصور می کردم که این خانه در خیابان باغ ایلچی تخریب شده و به جای آن بازار ساخته اند. اما به نظرم آن خانه در واقع حفظ شده است. در هر صورت کارشناسان محلی مرا در این مورد مطمئن ساختند. اکنون این خانه خراب شده و به هیچ کسی تعلق ندارد. من همچنین در کاخهای نگارستان و گلستان بودم جایی که گریبایدوف در مراسمهای شاه حضور داشت.
زنان فمن به صدور حکم غیر بشری برای وبلاگ نویس سعودی در مقابل سفارت این کشور در فرانسه اعتراض کردند.
۶ زن فمن معترض به صدور حکم سنگین برای وبلاگ نویس سعودی روز گذشته به صورت برهنه در مقابل سفارت این کشور در فرانسه جمع شدند.
به گزارش عصرایران به نقل از آر تی، این افراد در اعتراضی عجیب به صورت برهنه مقابل سفارت عربستان در پاریس جمع شدند و خواستار لغو مجازات رائف بدوی وبلاگ نویس سعودی شدند.
این در حالی است که رسانه ها روز گذشته از تعلیق مجازات این وبلاگ نویس خبر داده بودند.
بدوی هفته پیش در ملاء عام ۵۰ ضربه شلاق خورد، اما دور دوم مجازات او که قرار بود روز جمعه، ۱۶ ژانویه اجرا شود به دلایل پزشکی عقب افتاده است.
رائف بدوی به جرم توهین به اسلام به ۱۰۰۰ ضربه شلاق و ۱۰ سال حبس در زندان محکوم شد و قرار بود که حکم شلاق او به طور هفتگی اجرا شود.
آیا پدر نوه ملکه انگلیس یک عرب است؟
یورو نیوز مینویسد:
نمایشی بحث برانگیز با عنوان «واقعیت، دروغ، دایانا» در لندن به روی صحنه رفته است. جان کانوی، نویسنده نمایشنامه، از کتاب «پرونده دایانا؛ چه کسی پرنسس دایانا را کشت؟» نوشته جان مورگان، روزنامه نگار انگلیسی، الهام گرفته است.
جان کانوی معتقد است این حادثه باید همانند فاجعه ورزشگاه هیلزبورو، که طی آن ۹۶ تن کشته شدند، مورد بازجویی مجدد قرار گیرد.
او می گوید: «به نظرم اکنون وقت آن است که ماجرا تعریف شود. فکر می کنم انگلیسیها در سالهای اخیر اعتمادشان را در تشکیلات سلطنتی از دست داده اند. آنها شاهد محاکمه پرونده هایی بودند که سست تر از شواهد حادثه دایانا بود. بررسی دوباره پرونده هیلزبورو نشان داد که می توان صحت تحقیقات قبلی را نقض کرد. می خواهم همین را در مورد پرونده دایانا ببینم.»
داینا در سال ۱۹۹۶ از پرنس چارلز جدا شد و یک سال بعد همراه دودی فائد، معشوقش، در یک حادثه رانندگی در پاریس کشته شد.
نمایشنامه «واقعیت، دروغ، دایانا»، تئوری توطئه را دوباره مطرح می کند، تئوریی که از طرف پدر دودی فائد نیز ارائه شده بود. او معتقد بود پرنس فیلیپ سرویسهای امنیتی را موظف به کشتن دایانا کرد تا از ازدواجش با دودی فائد مسلمان و بچه دار شدن از او جلوگیری کند.
در بخشی از این نمایشنامه نیز ادعا می شود جیمز هویت، معشوق سابق دایانا، پدر پرنس هری است، موضوعی که در انگلیس جنجال به پا کرده است.
دی ۲۷، ۱۳۹۳
در رثاء خولیو
بار آخر، پانزده سال پیش بههمراه کارلوس فوئنتس و خولیوکورتازار به پراگ رفتم. به سبب ترس مشترکمان از هواپیما - با قطار از پاریس راه افتادیم و در همان حال که از شب مرزبندی شده در آلمان عبور میکردیم و اقیانوسی از مزارع چغندر، کارخانههای جورواجور و ویرانههای جنگهای هولناک و عشقهای آتشین را پشت سر میگذاشتیم، از همه چیزحرف میزدیم.
درست همان وقت که میخواستیم بخوابیم، کارلوس فوئنتس یادش افتاد از کورتازار بپرسد، کی و به ابتکار چه کسی پیانو وارد جرگهی جاز شد. پرسشی اتفاقی بود، حداکثر به منظور روشن کردن یک تاریخ و یک نام، اما پاسخ، نمایشی شگفتانگیز بود، خطابهای که در خلال خوردنهات داگ و سیبزمینی سرخکرده و نوشیدن لیوانهای گُندهی آبجو تا سپیدهدم طول کشید.
کورتازار که میدانست چطور کلماتش را سبک و سنگین کند، ساده و روان، تعریفی تاریخی و زیباییشناختی از جاز به ما داد که با دمیدن خورشید به یک دفاعیهی هومریایی از «تلونیوس مانک» منتهی شد. نه تنها با صدای بم پرطنین از تلفظ حرف «ر» مرتعشش که با دستهای کشیده و درشت استخوانش صحبت میکرد، دستهایی که گویاتر از آن را به یاد نمیآورم . نه کارلوس فوئنتس و نه من هرگز شگفتیهای آن شب تکرارناشدنی را فراموش نمیکنیم.
۲ رکعت نماز برای روح پر فتوت تروریستها بجا میآورم، قربةً إلی الله!! ..... ترکها برای شادی روح تروریستها و بخصوص بن لادن در استانبول نماز جماعت بجا آوردند!
العربیا نوشت:
ویدیویی در فضای اینترنت منتشر شده که نشان میدهد شماری از نمازگزاران، در مسجد فاتح ترکیه، برای روح سعید و شریف کواشی، عاملان حمله به نشریه فرانسوی طنز «چارلی هبدو »، نماز میخوانند.
این ویدیو نشان میدهد که این افراد پلاکاردی در دست گرفتهاند که یک طرف آن عکس اسامه بن لادن رهبر سابق القاعده و در طرف دیگر آن عکس سعید و شریف کواشی چاپ شده است.
این اقدام با برگزاری تظاهرات خشم آلود در برخی از کشورهای اسلامی به کشیدن کاریکاتور جدید پیامبر اسلام در نشریه «چارلی هبدو» همزمان شده است.
هفته گذشته پاریس پایتخت فرانسه شاهد سه روز خونبار بود. حملات هفته گذشته پاریس که توسط اسلامگرایان تندرو انجام شد، علاوه بر ۳ مهاجم، ۱۷ کشته بر جای گذاشت. این رویدادها با حمله مسلحانه با نشریه طنز شارلی ابدو آغاز شد که دستکم ۱۲ کشته از جمله ۴ کاریکتاتوریست و ۲ پلیس برجای گذاشت.
گروه القاعده در شبه جزیره عرب، مسئولیت حمله مسلحانه با روزنامه طنز فرانسوی «چارلی هبدو» را بر عهده گرفت و تاکید کرد که این حمله، به دستور ایمن الظواهری رهبر القاعده برای گرفتن انتفام پیامبر اسلام صورت گرفته است.
هفته نامه «چارلی هبدو» مجلهای جنجالی است که بارها با چاپ و انتشار کارتنهای طنزآمیز جنجال آفریده است. آخرین کاریکاتور این هفته نامه از ابوبکر البغدادی خلیفه خود خوانده داعش است.
این هفته نامه در سال ۲۰۱۱ نیز با بمب گذاری در دفترش مورد حمله قرار گرفت. این حمله پس از آن صورت گرفت که این هفته نامه نوشت که سردبیر شماره آینده این مجله «حضرت محمد» خواهد بود و همراه با این خبر کاریکاتوری از آن حضرت را در صفحه اول خود منتشر کرد.
این مجله در سال ۲۰۱۳ یک شماره ۶۴ صفحهای زندگی حضرت محمد را به شکل کاریکاتور منتشر کرد.
گوهر کانرا ندیده جوهر جانرا چه دانی
چون نداری جان معنی .. معنی جانرا چه دانی
چون ندیدی کان گوهر گوهر کانرا چه دانی
هر که او گوهر شناسد قیمت جوهر شناسد
گوهر کانرا ندیده جوهر جانرا چه دانی
تا ترا شوری نباشد لذت شیرین چه یابی
تا ترا دردی نباشد قدر درمانرا چه دانی
چون سر میدان نداری پای دریکران چه آری
چون رخ مردان ندیدی مرد میدان را چه دانی
خدمت دربان نکرده رفعت سلطان چه جوئی
طاق ایوانرا ندیده اوج کیوانرا چه دانی
چون تو سرگردان نگشتی منکر گوی از چه گردی
چون تو در میدان نبودی حال چوگانرا چه دانی
گرنه چون پروانه سوزی شمع را روشن چه بینی
ورنه زین پیمانه نوشی شرط و پیمانرا چه دانی
صبر ایوبی نکرده درد را درمان چه خواهی
حزن یعقوبی ندیده بیت احزانرا چه دانی
چون دم عیسی ندیدی گفتهٔ خواجو چه خوانی
چون ید بیضا ندیدی پور عمرانرا چه دانی.
خواجوی کرمانی
اشتراک در:
پستها (Atom)