دی ۲۰، ۱۳۹۳
ترسم نرسی به کعبه ا ی اعرابی، کین ره که تو میروی به ترکستان است! به بهانه نمایش ترور در پاریس: تروریسم یا عملیات ایذایی؟
دیپلماسی ایرانی مینویسد: همه چیز همیشه همانطوری که به نظر می رسد نیست. زمانی که حوادث اینچنینی رخ می دهد، عموما ظاهر اتفاقات گمراه کننده است.
روز چهارشنبه سه مرد کاملا مسلح به هفته نامه فکاهی شارلی ابدو در پاریس حمله کردند. این نشریه شهرت خود را از انتشار کاریکاتورهایی در مورد مذاهب به ویژه اسلام و شخصیتهای سیاسی کسب کرده است.
اتفاقات روز چهارشنبه بیشتر یادآور حمله روز ۱۱ سپتامبر در آمریکا بود. برنامهای که با هدف تغییر نظام جهانی و پیشبرد برنامههای سلطه بیشتر در جهان، به اجرا گذاشته شد. مقامات آمریکا در کوتاهترین زمان ممکن حمله کنندگان یازدهم ماه سپتامبر را شناسایی کردند. اف بیآی به دروغ اعلام کرد محمد عطا کیف دستی حامل شواهدی دال بر مشارکت القاعده در این حمله را در صحنه جا گذاشته است. اما چه کسی تاکنون شنیده است افرادی که در حملات تروریستی دست دارند مدارک مربوط به مشارکت خود را در چنین حملاتی همراه خود به صحنه جرم ببرند و یا در آنجا جا بگذارند؟!
با این حال، مقامات فرانسه ادعا کردند یکی از حمله کنندگان کارت شناسایی خود را در خودرویی در نزدیکی محل حادثه جا گذاشته است!
حملات ایذایی و یا حمله با هدف متهم کردن دیگران، به نوعی سنت قدیمی غرب بخصوص انگلیسها محسوب می شود. نمونه آن حمله یازده سپتامبر بود که جنگهای امپریالیستی علیه افغانستان، عراق، بخش هایی از پاکستان، لیبی و سوریه را در پی داشت. در ماه آوریل سال ۲۰۱۳، شواهد کشف شده حاکی از دست داشتن تروریسم داخلی در بمبگذاری بوستون بودند.
کشورهای اروپایی نیز دلایل خاص خود را برای مشارکت در اقدامات اینچنینی دارند. آنها با تمایل واشنگتن برای سلطه جهانی همراه شده اند و به دلیل موجهی برای جنگهای امپریالیستی نیاز دارند. از سوی دیگر، برای سرکوب آزادیهای داخلی و کنترل هر چه بیشتر جامعه چه راهی بهتر از ایجاد رعب و وحشت از گروههای افراطی می تواند وجود داشته باشد؟!
در ماه مارس سال ۲۰۰۴، بمبگذاری در قطاری در مادرید سه روز پیش از انتخابات عمومی در اسپانیا رخ داد. القاعده مسئول این بمبگذاری شناخته شد، اما هیچ سند و مدرکی برای این مسئله وجود نداشت. در ماه ژوئیه سال ۲۰۰۵ نیز بمبگذاریهای مشابهی در لندن رخ داد.
چنین حملاتی سوال برانگیز شده اند. مسائل بسیاری در مورد این حملات بیجواب مانده اند و پروندههای این حملات خیلی زود بسته شدند. روند رسیدگی به این حملات این سوال را بوجود می آورد که چه کسانی در حوادث اینچنینی برنده و چه کسانی بازنده هستند؟
۱۵۰ سال جنایت غربیها برعلیه دنیا
بخیال درغگویان وقیح، ۱۵۰ سال جنایت برعلیه دنیا با یک گروگان گیری برابر است!! و میشود خون بیگناهان را که تا بازوی آنان دلمه بسته را با یک نمایش مسخره پاک کرد.
دستکم ۱۵۰ سال است که دنیا در معرض ترور، جنایات باورنکردنی و توحش افسار گسیخته غربیها قرار گرفته، میسوزد و رنج میبرد.
چه کشورهایی که شاهد کشتارهای دسته جمعی شهروندانشان به دست سربازان وحشی غربیها بودند، چه مانند گذشته که سربازان متخاصم نامیده میشدند، چه اکنون که سربازان حافظ صلح سازمان ملل نامیده میشوند، چه به نام کلونی، مستعمره سازی و اشغال مستقیم و غیر مستقیم سرزمینهای قربانی، و چه به نام آوردن دموکراسی به کشورهای تحت ستم!!!
در همین قرن حاضر تاکنون حداقل صد کشتار هولناک دستجعمی توسط غربیها نسبت به دنیا صورت پذیرفته، از کشتارهای دستجمعی کودکان بیگناه افغانستان و پاکستان و عراق و سوریه گرفته تا رواندا و نیجر و لیبی و مالی، الجزایر، بالکان و امریکای جنوبی و و و، و تا بحال هم نشده که مناطق آسیب دیده، اینچنین قرشمال بازی دراورند که نمایش اخیر در فرانسه براه انداخته. وقاحت و رجاله گی هم حد و مرز خود را دارد که اینها بینهایت ضرب در بینهایتاش کردهاند !!
فقط احمقها نمیداند، که این عملیات بیشتر با هدف رفع شک و شبهه و ابهام نزد مردم آگاه دنیا، و یا پارسیش، پاچیدن خاک در چشم مردم دنیا صورت گرفته است. مردم آگاهی که پی در پی، با طرح سئوالهای بیشمار، میپرسیدند: درحالیکه روزانه دهها بمب در مناطق ثروتمند دنیا بخصوص آسیا و آفریقای مرکزی منفجر میشوند و صدها زن و کودک بیگناه را قربانی خود میکنند ، چرا حتی یک عملیات تروریستی در اروپا انجام نمیگیرد ؟ و این چه سیستم امنیتی است که نقش خدا را دارد و میتواند تک تک شهروندان را کنترل کند؟
و یا نه، آیا مسلمانان ساکن اروپا بی آزار ترین، ترسوترین و صیقلی شدهترین مردم دنیا هستند که با وجود این همه بلایی که بر سر هم میهنانشان میاورند هیچ تکانی نمیخورند؟ و یا نه آیا چون چاقو دسته خود را نمیبرد در اروپا خبری از ترور نیست؟
بالاخره سازمانهای امنیتی و اطلاعاتی و اتاقهای مکر و فکری اروپایی میبایستی در مقابل این همه سئوال منطقی، حرکتی میکردند. ابتدا آن گروگان گیری سراپا مسخره جلو دوربین استرالیا که آنچنان مسخره و ابلهانه طراحی شده بود که هنوز نتوانسته ند حماقتش را جمع و جور کنند و فیلم هالیودیش را بسازند، و این هم از این داستانی که یک تن را نشان میدهد که کشته میشود، ولی از باقی ماجرا بجز رفت و آمد خبرنگاران و پلیس و دویدن و شلوغ بازی و جلوههای ویژه هیچ حقانیت و حقیقت و واقعیت دیگری به دید نمیاید!
پایگاه خبری شبکه العالم مینویسد:
روزنامه نگار عرب با اشاره موضع گیری برخی مسلمانان ساکن کشورهای غربی پس از هر اقدام تروریستی در این کشورها، این سؤال را مطرح کرد که آیا ۳۰۰ میلیون آمریکایی به خاطر جنگ کشورشان در عراق عذرخواهی کردند؟ و آیا ۶۶ میلیون فرانسوی به خاطر بمباران لیبی عذرخواهی کردند؟
دستکم ۱۵۰ سال است که دنیا در معرض ترور، جنایات باورنکردنی و توحش افسار گسیخته غربیها قرار گرفته، میسوزد و رنج میبرد.
چه کشورهایی که شاهد کشتارهای دسته جمعی شهروندانشان به دست سربازان وحشی غربیها بودند، چه مانند گذشته که سربازان متخاصم نامیده میشدند، چه اکنون که سربازان حافظ صلح سازمان ملل نامیده میشوند، چه به نام کلونی، مستعمره سازی و اشغال مستقیم و غیر مستقیم سرزمینهای قربانی، و چه به نام آوردن دموکراسی به کشورهای تحت ستم!!!
در همین قرن حاضر تاکنون حداقل صد کشتار هولناک دستجعمی توسط غربیها نسبت به دنیا صورت پذیرفته، از کشتارهای دستجمعی کودکان بیگناه افغانستان و پاکستان و عراق و سوریه گرفته تا رواندا و نیجر و لیبی و مالی، الجزایر، بالکان و امریکای جنوبی و و و، و تا بحال هم نشده که مناطق آسیب دیده، اینچنین قرشمال بازی دراورند که نمایش اخیر در فرانسه براه انداخته. وقاحت و رجاله گی هم حد و مرز خود را دارد که اینها بینهایت ضرب در بینهایتاش کردهاند !!
فقط احمقها نمیداند، که این عملیات بیشتر با هدف رفع شک و شبهه و ابهام نزد مردم آگاه دنیا، و یا پارسیش، پاچیدن خاک در چشم مردم دنیا صورت گرفته است. مردم آگاهی که پی در پی، با طرح سئوالهای بیشمار، میپرسیدند: درحالیکه روزانه دهها بمب در مناطق ثروتمند دنیا بخصوص آسیا و آفریقای مرکزی منفجر میشوند و صدها زن و کودک بیگناه را قربانی خود میکنند ، چرا حتی یک عملیات تروریستی در اروپا انجام نمیگیرد ؟ و این چه سیستم امنیتی است که نقش خدا را دارد و میتواند تک تک شهروندان را کنترل کند؟
و یا نه، آیا مسلمانان ساکن اروپا بی آزار ترین، ترسوترین و صیقلی شدهترین مردم دنیا هستند که با وجود این همه بلایی که بر سر هم میهنانشان میاورند هیچ تکانی نمیخورند؟ و یا نه آیا چون چاقو دسته خود را نمیبرد در اروپا خبری از ترور نیست؟
بالاخره سازمانهای امنیتی و اطلاعاتی و اتاقهای مکر و فکری اروپایی میبایستی در مقابل این همه سئوال منطقی، حرکتی میکردند. ابتدا آن گروگان گیری سراپا مسخره جلو دوربین استرالیا که آنچنان مسخره و ابلهانه طراحی شده بود که هنوز نتوانسته ند حماقتش را جمع و جور کنند و فیلم هالیودیش را بسازند، و این هم از این داستانی که یک تن را نشان میدهد که کشته میشود، ولی از باقی ماجرا بجز رفت و آمد خبرنگاران و پلیس و دویدن و شلوغ بازی و جلوههای ویژه هیچ حقانیت و حقیقت و واقعیت دیگری به دید نمیاید!
پایگاه خبری شبکه العالم مینویسد:
روزنامه نگار عرب با اشاره موضع گیری برخی مسلمانان ساکن کشورهای غربی پس از هر اقدام تروریستی در این کشورها، این سؤال را مطرح کرد که آیا ۳۰۰ میلیون آمریکایی به خاطر جنگ کشورشان در عراق عذرخواهی کردند؟ و آیا ۶۶ میلیون فرانسوی به خاطر بمباران لیبی عذرخواهی کردند؟
سه ماجرای گروگان گیری در فرانسه بپایان رسید
دو برادر فرانسوی مسلمان که در دهه ۸۰ در پاریس به دنیا آمده و بیش از ۳۰ سال در فرانسه زندگی کرده ولی هنوز مشخصه اصلی آنان الجزایری تبار بودنشان است! بنامهای سعید و شریف کواشی که به عنوان مظنونان به حمله تروریستی به دفتر مجله فکاهی "چارلی هبدو" در پاریس تحت تعقیب پلیس قرار داشتند، دیروز ضمن گریز از پلیس فرانسه در یک چاپخانه پناه گرفتند و کارگر این چاپخانه که در حومه شهر دمارتن قرار دارد را به گروگان گرفتند. این گروگان گیری که ساعتها مردم دنیا را سرگرم کرد چرا که صدها دوربین بطور زنده آنرا پخش میکردند، پس از یک حمله طراحی شده از طرف نیروهای ویژه پلیس فرانسه به این چاپخانه به پایان رسید و دو برادر کشته شدند و گروگان بدون اینکه آسیبی دیده باشد آزاد گشت.
سپس گروه صد تنه خبرنگاران به طرف شرق پایتخت فرانسه هجوم بردند چرا که گزارش شد یک گروگان گیری جدید در یک مغازه خوراک فروشی یهودی رخ داده است.
بنا به گزارش خبرگزاری ها، یک زوج تروریست و باز هم مسلمان! مشتریها و کارکنان فروشگاه یهودی واقع در شرق پاریس را گروگان گرفته که پس از حمله نیروهای پلیس، مرد گروگان گیر سیاه پوست کشته و همراهش که یک زن ۳۷ ساله مسلمان میباشد موفق به فرار شد.
به گزارش پلیس فرانسه در این حادثه چهار تن از گروگانها کشته و چهار تن دیگر به شدت زخمی شدند که حال آنها وخیم گزارش شده است.
یادآور می شود در یک نمایش تروریستی که در جلو صدها دوربین صورت گرفت ، صبح چهارشنبه سه تن تروریست که بعدها مشخص شد مسلمان بودند، هر چند ضمن حمله دو تن از آنان کاملاً سر و صورت خود را پوشانده بودند،( و تنه سوم هم از ماشین پیاده نشد و جز لباس داعشی و صدای الله و اکبر چیز دیگری از آنها دیده نشده بود) به دفتر مجله فکاهی "چارلی هبدو" حمله کرده و به سوی روزنامه نگاران و کارکنان این مجله تیراندازی کردند. ( یعنی هر کسی لباس داعشی بپوشد و اسلحه دست بگیرد و الله و اکبر بگوید مسلمان شمرده میشود ! هر چند با لهجه غلیظ لندنی یا پاریسی سخن بگوید !) گفته میشود در نتیجه این حمله ۱۲ تن کشته و ۱۱ تن زخمی شده اند!
ماجرای گروگان گیری سوم هم حمله دو سارق به یک جواهر فروشی در شهری در جنوب فرانسه با هدف دزدی و گروگان گیری دو تن فروشنده این دکان بود که با تسلیم شدن دزدان خاتمه یافت. از این ماجرای سوم بیش از یک خط اطلاعات در دست نیست.
سپس گروه صد تنه خبرنگاران به طرف شرق پایتخت فرانسه هجوم بردند چرا که گزارش شد یک گروگان گیری جدید در یک مغازه خوراک فروشی یهودی رخ داده است.
بنا به گزارش خبرگزاری ها، یک زوج تروریست و باز هم مسلمان! مشتریها و کارکنان فروشگاه یهودی واقع در شرق پاریس را گروگان گرفته که پس از حمله نیروهای پلیس، مرد گروگان گیر سیاه پوست کشته و همراهش که یک زن ۳۷ ساله مسلمان میباشد موفق به فرار شد.
به گزارش پلیس فرانسه در این حادثه چهار تن از گروگانها کشته و چهار تن دیگر به شدت زخمی شدند که حال آنها وخیم گزارش شده است.
یادآور می شود در یک نمایش تروریستی که در جلو صدها دوربین صورت گرفت ، صبح چهارشنبه سه تن تروریست که بعدها مشخص شد مسلمان بودند، هر چند ضمن حمله دو تن از آنان کاملاً سر و صورت خود را پوشانده بودند،( و تنه سوم هم از ماشین پیاده نشد و جز لباس داعشی و صدای الله و اکبر چیز دیگری از آنها دیده نشده بود) به دفتر مجله فکاهی "چارلی هبدو" حمله کرده و به سوی روزنامه نگاران و کارکنان این مجله تیراندازی کردند. ( یعنی هر کسی لباس داعشی بپوشد و اسلحه دست بگیرد و الله و اکبر بگوید مسلمان شمرده میشود ! هر چند با لهجه غلیظ لندنی یا پاریسی سخن بگوید !) گفته میشود در نتیجه این حمله ۱۲ تن کشته و ۱۱ تن زخمی شده اند!
ماجرای گروگان گیری سوم هم حمله دو سارق به یک جواهر فروشی در شهری در جنوب فرانسه با هدف دزدی و گروگان گیری دو تن فروشنده این دکان بود که با تسلیم شدن دزدان خاتمه یافت. از این ماجرای سوم بیش از یک خط اطلاعات در دست نیست.
سومین گروگان گیری در فرانسه هم به پایان رسید
عصر هنگام دیروز در پی یک گرگانگیری جدید در فرانسه که در یک مغازه جواهر فروشی، در جنوب فرانسه رخ داد، نیروهای ویژه پلیس این کشور مغازه مزبور را محاصره کرده و توانستند دو تن گروگانگیر را وادار به تسلیم نمایند. گفته میشود گروگان گیری دیشب فرانسه برخلاف دو گروگان گیری صبح دیروز، مهندسی شده نبوده و تنها دو سارق با سؤ استفاده از شلوغی شهر و سرگرمی پلیس و مردم این کشور به این جواهر فروشی حمله کرده و دو تن که صاحب مغازه و فروشنده آن بودند را گروگان گرفتند.
به گزارش خبرگزاری ها، پس از حمله به یک جواهرفروشی در شهر مونپل در فرانسه، سارقان که موفق به دزدی نشده بودند، خود را تسلیم ماموران کردند.
دادستانی فرانسه اعلام کرد، این گروگانگیری مستقیما به سرقت مربوط میباشد و جدا از حملات تروریستی دیروز صبح است.
خشم ِ بزرگ خلق در هر نگاه ساکتِ ما شعله می کشد
گل های وحشی جنگل
اینک به جست و جوی خون شهیدان نشسته اند
جنگل !
کجاست جای قطره های خون شهیدان ؟
آیا
امسال خواهد شکفت این لاله های خون ؟
آیا پرندگان مهاجر
امسال
با بالهای خونین
آن سوی سرزمین ِ گرفتاران
آواز می دهند ...؟
آیا کنون
نام شهیدان ِ شرقی ما را
آن سوی ِ مرزها
تکرار می کنند ؟
امسال
جای ِ پایشان
بارانی از ستاره خواهد ریخت ؟
امسال
سال دست های جوان است
بر ماشه های مسلسل
امسال
سال ِ شکفتن عدالتِ مردم
امسال
سال مرگ دشمنان و هرزه دَرایان
امسال
دست های تازه تری شلیک می کنند ...
جنگل !
پیراهن ِمحافظ در ستیز ِخلق
باران ِ بی امان شمالی
اگر بشوید خون
خون ِ مبارزان ،
این لاله های شکفته
در رنج و اشک ها
در برگ های سبز تو هر سال
زنده است ...
آوازهای خونین
امسال زمزمه ی ماست
امّا ،
در چشم ما
نه ترس و نه گریه ،
خشم ِ بزرگ خلق
در هر نگاه ساکتِ ما
شعله می کشد ...
خسرو گلسرخی
دی ۱۹، ۱۳۹۳
تا پیش از فتنه ۵۷، دنیای متمدن در ایران به دنبال ریشههایش میگشت.
سایت ایران زمین من مینویسد:
آیا می دانید نام روزهای هفته فرنگی ، از گاهنامه کهن ایرانی برگرفته شده است
نام روزهای هفته در ایران باستان بدین گونه بوده است:
کیوان شید (شنبه) :
نخستین روز هفته به نام کیوان شید نامگذاری شده است که تشکیل شده است از کیوان + شید . کیوان بعد از مشتری بزرگترین سیاره شمرده میشود که ۷۰۰ برابر زمین است. آنرا زحل نیز نامیده اند. شید نیز به معنای نور و روشنایی است. از این رو، روز نخست ایرانی حکایت از سیاره روشن و نورانی را دارد .
مهر شید (یکشنبه) :
روز دوم از هفته مهرشید است که مهر آن به معنای دوستی و مهربانی در پهلوی میتراست . مهر برگرفته شده از آئین هفت هزار ساله میترایی است. مهر همچنین ایزد عهد و پیمان است و در اوستا آمده است که هیچ چیز بر ایزد مهر پوشیده نخواهد بود. نامگذاری این روز به مهرشید حکایت از تعهدی است که بین مردمان باید برقرار باشد زیرا در ایران باستان پیمان شکنی و دروغ بزرگترین گناهان به حساب می آمده است. شید نیز به مهنای روشنایی و نور
می باشد .
مهشید (دوشنبه) :
مه بر گرفته شده از ماه است که این نیز از آیین میترایی کهن ایرانی آمده است. خورشید و ماه از تندیس های آئین میترایی بوده اند که نشان از قدرت و پویایی جهان آفرینش دارند . سومین روز هفته در ایران باستان به نام این نماد خداوند نامگذاری شد و آنرا مهشید به معنای ماه روشن و نورانی نام گذاشتند .
بهرام شید (سه شنبه) :
بهرام برگرفته شده از ورهرام زبان پهلوی باستان است و از یک سو نام ستاره مریخ است. بهرام ایزد پیروزی در ایران باستان شمرده می شده است و اندیشه نیاکان ما بر این بوده است که خداوند یکتا (اهورامزدا) نیروی هایش را برای اجرا در بین افراد بشر بین ایزدان (فرشتگان) خود تقسیم نموده است تا آنان ، آنرا برای مردمان پیاده کنند. از این رو بهرام ، ایزد پیروزی نامیده شده بود و چهارمین روز هفته به نام روز پیروزی روشنایی بر تاریکی و غلبه انسان بر بدی ها و اهریمن نامگذاری شد .
تیرشید (چهارشنبه):
تیر برگرفته شده از تیشتر پهلوی است. نیاکان ما تیر را ایزدان و نگهبان باران نامگذاری نموده اند و اینگونه می پنداشته اند که اهورامزدا برای یاری رسانی به کشاورزان و جلوگیری از خشکسالی و باروری زمین و سبز و سالم و پاکیزه ماندن جهان به ایزد باران فرمان میداده است که به یاری مردمان برسد. در کل این روز به نام روز روشنایی باران و خواست پروردگار برای حفظ طبیعت نامگذاری شده است.
اورمزد شید (پنجشنبه):
اورمزد نام دیگری از دهها نام اهورامزدا است که همگی حکایت از قدرت و توانایی پروردگار دارند. این نام از واژه های پهلوی ارمزد، هرمزد، اورمزد، هورمزد، اهورامزدا، مزدا گرفته شده است . از این رو پنجمین روز هفته به نام روز روشنایی خداوند نامگذاری شده است. این واژه هنوز به گونه ای دیگر در شب های جمعه برقرار است و هنوز تصور مردمان ما بر این است که شب های جمعه روز ارتباط با خداوند و فوت شدگان است .
ناهید شید (آدینه):
ناهید همان آنهیته یا آناهیتا است که ایزد آب قرار گرفته است. در اوستا آناهیتا به صورت دوشیزه ای بسیار زیبا، قدی بلند و اندامی تراشیده نام نهاده شده است و نام دیگر ستاره ونوس نیز آناهیتا یا ناهید است. به این ترتیب ، روز جمعه روز روشنایی آب و مظهر بخشندگی و عنایت پروردگار نامگذاری شد .
اینک با بررسی ریشههای این واژگان به این برآیند ساده میرسیم:
آیا می دانید نام روزهای هفته فرنگی ، از گاهنامه کهن ایرانی برگرفته شده است
نام روزهای هفته در ایران باستان بدین گونه بوده است:
کیوان شید (شنبه) :
نخستین روز هفته به نام کیوان شید نامگذاری شده است که تشکیل شده است از کیوان + شید . کیوان بعد از مشتری بزرگترین سیاره شمرده میشود که ۷۰۰ برابر زمین است. آنرا زحل نیز نامیده اند. شید نیز به معنای نور و روشنایی است. از این رو، روز نخست ایرانی حکایت از سیاره روشن و نورانی را دارد .
مهر شید (یکشنبه) :
روز دوم از هفته مهرشید است که مهر آن به معنای دوستی و مهربانی در پهلوی میتراست . مهر برگرفته شده از آئین هفت هزار ساله میترایی است. مهر همچنین ایزد عهد و پیمان است و در اوستا آمده است که هیچ چیز بر ایزد مهر پوشیده نخواهد بود. نامگذاری این روز به مهرشید حکایت از تعهدی است که بین مردمان باید برقرار باشد زیرا در ایران باستان پیمان شکنی و دروغ بزرگترین گناهان به حساب می آمده است. شید نیز به مهنای روشنایی و نور
می باشد .
مهشید (دوشنبه) :
مه بر گرفته شده از ماه است که این نیز از آیین میترایی کهن ایرانی آمده است. خورشید و ماه از تندیس های آئین میترایی بوده اند که نشان از قدرت و پویایی جهان آفرینش دارند . سومین روز هفته در ایران باستان به نام این نماد خداوند نامگذاری شد و آنرا مهشید به معنای ماه روشن و نورانی نام گذاشتند .
بهرام شید (سه شنبه) :
بهرام برگرفته شده از ورهرام زبان پهلوی باستان است و از یک سو نام ستاره مریخ است. بهرام ایزد پیروزی در ایران باستان شمرده می شده است و اندیشه نیاکان ما بر این بوده است که خداوند یکتا (اهورامزدا) نیروی هایش را برای اجرا در بین افراد بشر بین ایزدان (فرشتگان) خود تقسیم نموده است تا آنان ، آنرا برای مردمان پیاده کنند. از این رو بهرام ، ایزد پیروزی نامیده شده بود و چهارمین روز هفته به نام روز پیروزی روشنایی بر تاریکی و غلبه انسان بر بدی ها و اهریمن نامگذاری شد .
تیرشید (چهارشنبه):
تیر برگرفته شده از تیشتر پهلوی است. نیاکان ما تیر را ایزدان و نگهبان باران نامگذاری نموده اند و اینگونه می پنداشته اند که اهورامزدا برای یاری رسانی به کشاورزان و جلوگیری از خشکسالی و باروری زمین و سبز و سالم و پاکیزه ماندن جهان به ایزد باران فرمان میداده است که به یاری مردمان برسد. در کل این روز به نام روز روشنایی باران و خواست پروردگار برای حفظ طبیعت نامگذاری شده است.
اورمزد شید (پنجشنبه):
اورمزد نام دیگری از دهها نام اهورامزدا است که همگی حکایت از قدرت و توانایی پروردگار دارند. این نام از واژه های پهلوی ارمزد، هرمزد، اورمزد، هورمزد، اهورامزدا، مزدا گرفته شده است . از این رو پنجمین روز هفته به نام روز روشنایی خداوند نامگذاری شده است. این واژه هنوز به گونه ای دیگر در شب های جمعه برقرار است و هنوز تصور مردمان ما بر این است که شب های جمعه روز ارتباط با خداوند و فوت شدگان است .
ناهید شید (آدینه):
ناهید همان آنهیته یا آناهیتا است که ایزد آب قرار گرفته است. در اوستا آناهیتا به صورت دوشیزه ای بسیار زیبا، قدی بلند و اندامی تراشیده نام نهاده شده است و نام دیگر ستاره ونوس نیز آناهیتا یا ناهید است. به این ترتیب ، روز جمعه روز روشنایی آب و مظهر بخشندگی و عنایت پروردگار نامگذاری شد .
اینک با بررسی ریشههای این واژگان به این برآیند ساده میرسیم:
کیوان شید : شنبه
Saturday = Satur + day
Saturn = کیوان
مهرشید : یکشنبه
Sunday = Sun + day
Sun = مهر، خور (خورشید)
مهشید : دوشنبه
Monday = Mon + day
Moon = ماه
بهرام شید : سهشنبه
Tuesday = Tues + day
Tues = god of war = Mars= بهرام
تیرشید : چهارشنبه
Wednesday = Wednes + day
Wednes = day of Mercury = Mercury = تیر
هرمزشید : پنجشنبه
Thursday = Thurs + day
Thurs = Thor = day of Jupiter = Jupiter = هرمز
ناهیدشید یا آدینه : جمعه
Friday = Fri + day
Fri = Frig = day of Venues = Venues
اشتراک در:
پستها (Atom)