دی ۱۶، ۱۳۹۳
حضور سه پادشاه پارس در میلاد عیسی مسیح در اسپانیا جشن گرفته شد.
یورو نیوز مینویسد:
همه ساله در پنجم ژانویه، مردم اسپانیا جشن شاهان پارس را برگزار می کنند.
کودکان اسپانیایی و کاتولیکهای معتقد به انجیل هنوز هدیه اصلی خود را پنجم ژانویه دریافت می کنند چرا که بر طبق سنت دیرینه مسیحیت روزی که پادشاهان پارس بر بالای سر مسیح آمدند، روز عید واقعی آنان و روز دادن هدایا است.
بر اساس آیاتی از انجیل ، در زمانی که عیسی مسیح متولد میشود، سه پادشاه کره زمین که پارس بودند، به دیدار او آمده، و سه هدیه ارزنده به او میدهند. این هدایا شامل یک سنگ گران بهای زمرّد سبز به نشانه صلح و دوستی ، یک مروارید سپید گران بها به نشانه پاکی و راستی، و یک یاقوت سرخ به نشانه عشق به انسانیت میباشد. شاهان مقدس یا شاهان سه گانه که از پارس می آمدند پس از تولد مسیح به بیت اللحم رسیدند و با این هدایا و هدایایی از طلا، عود و مُشک به او ارج نهادند. بر اساس گفته عطار بزرگ، و آیات انجیل، سه رنگ پرچم ایران، سبز، سپید و سرخ ریشه در این داستان و حضور سه پادشاه کره زمین که از پارس بودند در زمان تولد عیسی مسیح است. و این سه رنگ سبز، سپید و سرخ رنگهای همان سه جواهری است که پادشاهان پارس بر سر عیسی نهادند. این سه پادشاه پارس امروزه به عنوان پادشاهان مقدس و یا سه ستاره درخشان بر بالایی سر عیسی مسیح نشان داده شده و در دنیای مسیحیت روز هدیه دادن و هدیه گرفتن میباشد.
به وصالی برسی یا نرسی , سینه بی عشق مباد
باز این دل سرگشته من
یاد آن قصه شیرین افتاد
بیستون بود و تمنای دو دوست
آزمون بود و تماشای دو عشق
در زمانی که چو کبک
خنده می زد شیرین
تیشه می زد فرهاد
کار شیرین به جهان شور برانگیختن است
عشق در جان کسی ریختن است
کار فرهاد برآوردن میل دل دوست
رمز شیرینی این قصه کجاست
که نه تنها شیرین
بی نهایت زیباست
آن که آموخت به ما درس محبت می خواست
جان چراغان کنی از عشق کسی
به امیدش ببری رنج بسی
تب و تابی بودت هر نفسی
به وصالی برسی یا نرسی
سینه بی عشق مباد.
چکامه سرای ارزشمند معاصر ایران زمین، استاد فریدون مشیری
دی ۱۵، ۱۳۹۳
من در زندگی گذشته یک درخت بودم
در یک داستان علمی- تخیلی، حکایت از جامعهای شده است که در آن، تقریباً همهی اشخاص با آمادگی مادرزادی برای انجام وظیفهای متولد میشوند: مثلاً تکنسین یا مهندس یا مکانیک به دنیا میآیند. فقط تعداد معدودی هستند که هیچ مهارت مادرزادی ندارند. این اشخاص را به تیمارستان میفرستند، چون فقط دیوانگان هستند که نمیتوانند نقشی در جامعه ایفا کنند.
یکی از دیوانگان طغیان میکند. تیمارستان کتابخانهای دارد و آن دیوانه سعی میکند هرچه وجود دارد، یاد بگیرد تا با هنرها و علوم آشنا شود. وقتی حس میکند که به قدر کافی بلد است، تصمیم میگیرد فرار کند، اما دستگیر میشود. او را به یک مرکز پژوهش در بیرون از شهر میبرند.
یکی از مسئولان مرکز به او میگوید:
- خوش آمدید. ما بیش از همه، کسانی را تحسین میکنیم که مجبور شدهاند راه خودشان را در زندگی باز کنند. از این به بعد، هر کاری دلتان میخواهد، انجام دهید؛ چون از برکت وجود اشخاصی مثل شماست که دنیا میتواند پیشرفت کند.
پائولو كوئيلو
برگرفته از كتاب مكتوب
کوبانی
طنین ِ کوب کوب ِ قلب ِ کوبانی چه می گوید؟
میــان ِ اینهمه سردرگریبانــی چـه می گوید؟
صدای ِ زوزه ی ِ کفتـار می پیچد به دور ِ شهر
پس ِ دیوارها چشمان ِ جیرانی چه می گوید؟
گره خورده ست بغض ِ کودکان در وحشت و آشوب
غم ِ لالایــی ِ مادر چـــه می دانی چه می گوید؟
بجای ِ گل گلوله، جای ِ هر نارنــــج نارنجک
رگ از رگبار و جان از دست ِ هر جانی چه می گوید؟
دلش خون است کردستان برای پاره ی ِ قلبش
بغل وا کرده بر شبهای ِ ظلمانی چه می گوید؟
"درون ِ حجله ی ِ خوینا خوا بستوگ ِ چاوانی
به داخ و ناله بژ ، او بوک ِ یزدانی" چه می گوید؟*
جهان در مجمع ِ شورای ِ بی امنیتش در خواب
رییسش در خر و پف های ِ طولانی چه می گوید؟
جنایت کن، بکش، آتش بزن، له کن، حلالت باد !
میان ِ قهقهه آیات ِ شیطانــی چـــه می گوید؟
اگر اسلامشان این است لعنت بــر چنین دینی
خدا شرمنده از رسم ِ مسلمانی چه می گوید؟
ندارد هیچ فرقی کُرد و غیر ِ کُرد، انسان باش
بشر! بیدار شو، وجدان ِ انسانی چه می گوید؟؟
شهرداد میدری
………………………………………..
*برگردان گویش کُردی: میان حجله ی خون، خدا چشمهایش را بسته است- با داغ و ناله بگو که آن عروس ایزدی چه می گوید؟
طرح فرهنگی برای جوانان ایرانی در جمهوری کثیف آخوندی: موسیقی، فیلم، تئاتر، هنر، علم ممنوع..... مواد مخدر، گریه زاری، مداحی و پستی، قمه زنی و دستمال چی و نوکری عرب آزاد!
عناصر فتنه آخوند، شعبون بیمخهای آخوندی، فلسطینیها و پانترکهای عقدهای که همه پستهای جمهوری کثیف اسلامی را در دست دارند، همه نوع تفریح سالم را بر برای جوانان ایرانی میبندند و درعوض مواد مخدر را ارزان در اختیار آنان قرار میدهند.! یک کنسرت دیگر توسط شعبون بیمخ های آخوند بهم خورد!!! ( مملکت قانون نداره، قانون داعشیهای آخوند حکمفرماست !)
سرگرم کردن مردم و جوانان ایرانی به این ترتیب، تا فراموش کنند که چه گنجهایی را از ایران خارج میکنند و چگونه ثروتهایشان را چپاول میکنند!!! تا مردم سرگرم این اراذل و اوباش آخوندین که این وحشی گیریها یعنی چه و چرا..... این داعشیهای از طاعون بدتر ، علاوه بر نفت و گاز و اورانیوم و طلا و و و به کوههای لرستان و کردستان، به خاک این کشور رحم نکرده، و روزانه صدها بار کوههای لرستان را منفجر کرده و خاک و سنگهای آنها را به عنوان غیر طبیعی به چین و دیگر نقاط دنیا صادر میکنند!
گزارشها حاکی است که به رغم اعتراض و تجمع گروهی که خود را «امت حزب الله» ناميده اند، قسمت کوتاهی از کنسرت موسيقی گروه «ليان» با «تصميم» شورای تامين استان و همچنين برخورد جدی! ( برخورد جدی یعنی از شعبون بیمخها عرب و ترک خواهش کردند کوتاه بیایند !!! ) پليس در بوشهر برگزار شده است. ( «امت حزب الله» همان داعشیهای کثیف جمهوری اسلامی هستند که در فتنه ۵۷ از لبنان و فلسطین و عراق وارد ایران شدند، و ۳۶ سال است ایران را میچاپند، جوانان ایران را به نام «امت حزب الله» اعدام میکنند ، و ایران را تبدیل به عقبماندهترین و فقیرترین کشور دنیا کردهاند. مرگ بر آخوند)
به گزارش خبرگزاری مهر هنگام برگزاری اولين سانس اجرای گروه موسيقی «ليان» در سالن «آوينی» در بوشهر «عدهای اراذل و اوباش و داعشیهای آخوند ها، به عنوان معترضان برگزاری اين کنسرت، در جلوی درب سالن سينما حضور داشتند و مانع ورود مردم به آن محل شدند.»
طبق اين گزارش «اين معترضان با در دست داشتن پلاکاردهايی در مخالفت با برگزاری اين کنسرت، خواهان لغو آن بودند و سپس با برپايی نماز در مقابل محل اجرای کنسرت، به اعتراضات خود ادامه دادند.»
گزارش رسانههای خبری بوشهر حاکی است که تجمع گروهی با عنوان «امت حزب الله» مقابل محل برگزاری کنسرت گروه «ليان» باعث لغو سانس اول اين برنامه شد.
به گزارش خبرگزاری دانشجويان ايران، ايسنا، اما با دستور استاندار و ورود «جدی تر» نيروی انتظامی، اين افراد متفرق شده تا زمينه برگزاری سانس دوم اين کنسرت فراهم شود.
به گزارش خبرگزاری مهر، کنسرت موسيقی «ليان»، پس از ۱۶ سال با تصميم شورای تامين استان در بوشهر برگزار شد. اين خبرگزاری می افزايد با تجمع کسانی که بليط در دست داشتند و «برهم خوردن نظم و آرامش در آن محل، پليس بوشهر با تصميم شورای تامين استان وارد ماجرا شد و با معترضان برای پراکنده شدن آنان صحبت کرد.»!!!! ( با اراذل و اوباش و مختل کنندگان جامعه و قانون آخوندی صحبت میشود!! با دیگر اراذل غیر آخوندی با طناب دار برخورد میشود و آنان را به همین جرم یعنی اخلال در جامعه و شکستن قانون بلافاصله به دار میاویزند!!!)
اين گزارش اضافه کرده است:«اخطار پليس به معترضان، آنچنان که بايد جواب نداد و با برخورد شديدتر هم همراه شد و پس از آن با متفرق شدن تجمع مذکور، راه برای ورود مردمی که بليط به دست به آنجا مراجعه کرده بودند باز شد.»
محسن شريفيان، سرپرست گروه موسيقی ليان در اين زمينه به ايسنا گفته است: «من از همه مخاطبان سانس قبل و روزهای آينده که بليت تهيه کرده بودند و نتوانستند در برنامه حاضر شوند عذرخواهی میکنم. مبالغ اين عزيزان عودت داده خواهد شد و بهدليل اينکه در اين سانس از برنامه، تمام قطعات را اجرا نکرديم، تمام عوايد حاصل از برنامه صرف امور خيريه خواهد شد. گروه ليان هيچ مبلغی را برای خود برنمیدارد و پول شما جای دوری نمیرود و در امور خيريه اين شهر هزينه میشود.»
محسن شريفيان اضافه کرده است: «در جريان اتفاقات خارج از سالن، جمعی از عوامل اجرايی ما مورد ضرب و شتم قرار گرفتند، ولی ما میبخشيم و شکايتی نداريم. بهدليل اينکه دين ما دين بخشش است.»
اشتراک در:
پستها (Atom)