آذر ۳۰، ۱۳۹۳

تیتراژ انیمیشن قصه های شب چله با صدای مرتضی احمدی... یاد و نام مرتضی‌ احمدی‌، این هنرمند و نخبهٔ ایران همیشه جاودان باد و روان بزرگش پر از آرامش و شادی

شاد باش شب چله به تمامی هم میهنان در سراسر دنیا

ایرانیان سراسر دنیا خودشان را برای برگزاری جشن شب چله آماده میکنند.

تمرین رقص ایرانی برای آمادگی اجرای رقص شب چله در پلی تکنیک تورین ایتالیا.

آشنایی با روش تهیه مرغ شکم پر با دانه انار ( ویژه شب چله)..... شب چله شاد باش

یکی‌ دیگر از خوراکی‌های مخصوص شب یلدا مرغ شکم پر با انار است.

شب چله را با این خوراکی هم میتوانید پر نشاط‌تر کنید.


مواد لازم:

پیاز خرد شده: ۲۰۰ گرم

انار ترش دانه شده: ۲۵۰ گرم

بادمجان پوست گرفته و سرخ شده: ۳۰۰ گرم

مرغابی وحشی يا مرغ: يك عدد

گردوی خرد شده: ۱۰۰ گرم

رب انار ترش: يك قاشق غذاخوري

طرز تهیه:

پیاز خرد شده را تفت می‌دهیم تا طلایی شود و انار ترش دانه‌ای را به آن اضافه می‌کنیم و بعد مرغابی یا مرغ را با کمی آب (خیلی کم) می‌گذاریم با حرارت ملایم تا ۲ الی ۴ ساعت خوب بپزد و بعد مرغابی (مرغ) پخته شده را به همراه بادمجان‌های پوست گرفته و شکم پر شده و انار و گردوی خرد شده کنار هم می‌چینیم تا به مدت یکساعت در کنار هم پخته شود و خوب جا بیفتد بعد از این مدت خوردنی خوشمزه شما آماده است.

منبع : سایت همشهری

پیام‌های کوتاه و خواندنی مربوط به شب چله



چه سخاوتمند است پاییز
که شکوه بلندترین شبش را
عاشقانه پیشکش تولد زمستان کرد
زمستانتان سفید و سلامت . . .
شب چله شاد باش

میان همهمه برگ‌های خشک پاییز فقط تو ماندی که هنوز از بهار لبریزی
روزهای آخر پاییزت پر از خش خش آرزوهای قشنگ !
پیشاپیش یلدا مبارک
یـــه پایـــیزه دیگم از رفـــاقـــتمون گذشــــت
شب چله شاد باش رفــــیق !
یه جای اینکه رز یا پونه باشیم / برای هم بیا گلخونه باشیم
نکن تلخی به یمن جشن یلدا / برای هم بیا هندونه باشیم . . .جج
پاییز ثانیه ثانیه می گذرد، یادت نرود این جا کسی هست که به اندازه
تمام برگ‌های رقصان پاییز برایت آرزوهای خوب دارد.
عمرت یلدایی، دلت دریایی، روزگارت بهاری ♥
پیشاپیش شب چله شاد باش

از غم عشقت دل شیدا شکست
شیشه ی می در شب یلدا شکست
از بس که زدم ریگ بیابان به کف

بیزارم از این فضل و مقامات حریری


عاشق شو و عاشق شو بگذار زحیری
سلطان بچه‌ای آخر تا چند اسیری
سلطان بچه را میر و وزیری همه عار است
زنهار بجز عشق دگر چیز نگیری
آن میر اجل نیست اسیر اجل است او
جز وزر نیامد همه سودای وزیری
گر صورت گرمابه نه‌ای روح طلب کن
تا عاشق نقشی ز کجا روح پذیری
در خاک میامیز که تو گوهر پاکی
در سرکه میامیز که تو شکر و شیری
هر چند از این سوی تو را خلق ندانند
آن سوی که سو نیست چه بی‌مثل و نظیری
این عالم مرگ است و در این عالم فانی
گر ز آنک نه میری نه بس است این که نمیری
در نقش بنی آدم تو شیر خدایی
پیداست در این حمله و چالیش و دلیری
تا فضل و مقامات و کرامات تو دیدم
بیزارم از این فضل و مقامات حریری
بی‌گاه شد این عمر ولیکن چو تو هستی
در نور خدایی چه به گاهی و چه دیری
اندازه معشوق بود عزت عاشق
ای عاشق بیچاره ببین تا ز چه تیری
زیبایی پروانه به اندازه شمع است
آخر نه که پروانه این شمع منیری
شمس الحق تبریز از آنت نتوان دید
که اصل بصر باشی یا عین بصیری.

مولوی‌

خلق تابلوهای دیدنی و هنرمندانه با نوار چسب توسط یک هنرمند امریکایی ....... Max Zorn



مکس زورن هنرمند امریکایی تنها با چسباندن چند ردیف چسب بر روی یک بوم شیشه‌ای هنرمندانترین تصاویر را با جزئیات خلق می‌کند که بسیار دیدنی‌ است.

منبع




دست مصنوعی در حد دست طبیعی


متخصصان آمریکایی دست مصنوعی ساختند که میتواند مستقیماً از مغز فرمان بگیرد.
به گزارش العالم ، دانشگاه " جانز هاپکینز" شهر بالتیمور ایالت مریلند ، این دست را با کمک " لی باوف " یک آمریکایی ساکن ایالت کلرادو که چهل سال قبل هر دو دستش را از کتف در حادثه برق گرفتگی از دست داده است ، با موفقیت آزمایش کرد.
باوف با فکر کردن به حرکت دست و انگشتان خود قادر بود دست مصنوعی را حرکت دهد و پس از یک دوره آموزشی قادر خواهد شد بسیاری از فعالیت‌های خود را به تنهایی و با استفاده از دست مصنوعی دنبال کند.

ساخت دست های قابل استفاده برای افرادی که دستشان از کتف قطع شده، طی یک برنامه تحقیقاتی ساخت اندام مصنوعی (پروتز) در دانشگاه جانزهاپکینز دنبال شده است.

منبع: العالم

بسیار هنرمندی میخواهد همرنگ جماعتی شد که هزار رنگ است.


این ندهی آن نبری


برگذری درنگری جز دل خوبان نبری
سر مکش ای دل که از او هر چه کنی جان نبری
تا نکنی کوه بسی دست به لعلی نرسد
تا سوی دریا نروی گوهر و مرجان نبری
سر ننهد چرخ تو را تا که تو بی‌سر نشوی
کس نخرد نقد تو را تا سوی میزان نبری
تا نشوی مست خدا غم نشود از تو جدا
تا صفت گرگ دری یوسف کنعان نبری
نعمت تن خام کند محنت تن رام کند
محنت دین تا نکشی دولت ایمان نبری
خیره میا خیره مرو جانب بازار جهان
ز آنک در این بیع و شری این ندهی آن نبری
خاک که خاکی نهلد سوسن و نسرین نشود
تا نکنی دلق کهن خلعت سلطان نبری
هیچ نبرده‌ست کسی مهره ز انبان جهان
رنجه مشو ز آنک تو هم مهره ز انبان نبری
مهره ز انبان نبرم گوهر ایمان ببرم
گو تو به جان بخل کنی جان بر جانان نبری
ای کشش عشق خدا می‌ننشیند کرمت
دست نداری ز کهان تا دل از ایشان نبری
هین بکشان هین بکشان دامن ما را به خوشان
ز آنک دلی که تو بری راه پریشان نبری
راست کنی وعده خود دست نداری ز کشش
تا همه را رقص کنان جانب میدان نبری
هیچ مگو ای لب من تا دل من باز شود
ز آنک تو تا سنگ دلی لعل بدخشان نبری
گر چه که صد شرط کنی بی‌همه شرطی بدهی
ز آنک تو بس بی‌طمعی زر به حرمدان نبری.

حکیم علیقدر ایران زمین جلال‌الدین محمد بلخی، مولوی‌