آذر ۲۵، ۱۳۹۳

فاجعه و کشتار خونین در یک مدرسه در پاکستان


۷۰۰ شاگرد و معلم در یک مدرسه در پیشاور پاکستان از طرف گروه تروریستی طالبان گروگان گرفته شدند که تا اینجا ۲۱ تن‌ از آنان به دست تروریست‌ها کشته شده‌اند.

امروز ۵ تا ۸ تروریست طالبان در لباس ارتشی با سلاح سنگین به یک مدرسه در پیشاور حمله کرده و کودکان و کارکنان این مدرسه را به رگبار بستند که در جریان آن تعداد زیادی ( گفته میشود ۲۱ تن‌) را کشته و بیش از ۶۰ تن‌ را زخمی ساختند، و دیگر کودکان و آموزگاران و کارکنان مدرسه را نیز به گروگان گرفتند.

گروه تروریستی طالبان ضمن بعهده گرفتن مسئولیت این حمله، گفته است که این حمله را به تلافی حمله تابستان ارتش پاکستان به گروه القاعده در مناطق شمال غرب پاکستان نامیده است.

درگیری ارتش پاکستان و طالبان در شهر پیشاور و در اطراف این مدرسه همچنان ادامه دارد و گفته میشود هنوز صدای تیر اندازی از داخل این مدرسه به گوش می‌رسد.







چند کند صورت بی‌جان, بقا



ای نفس خرم باد صبا
از بر یار آمده‌ای مرحبا
قافله شب چه شنیدی ز صبح
مرغ سلیمان چه خبر از سبا
بر سر خشمست هنوز آن حریف
یا سخنی می‌رود اندر رضا
از در صلح آمده‌ای یا خلاف
با قدم خوف روم یا رجا
بار دگر گر به سر کوی دوست
بگذری ای پیک نسیم صبا
گو رمقی بیش نماند از ضعیف
چند کند صورت بی‌جان بقا
آن همه دلداری و پیمان و عهد
نیک نکردی که نکردی وفا
لیکن اگر دور وصالی بود
صلح فراموش کند ماجرا
تا به گریبان نرسد دست مرگ
دست ز دامن نکنیمت رها
دوست نباشد به حقیقت که او
دوست فراموش کند در بلا
خستگی اندر طلبت راحتست
درد کشیدن به امید دوا
سر نتوانم که برآرم چو چنگ
ور چو دفم پوست بدرد قفا
هر سحر از عشق دمی می‌زنم
روز دگر می‌شنوم برملا
قصه دردم همه عالم گرفت
در که نگیرد نفس آشنا
گر برسد ناله سعدی به کوه
کوه بنالد به زبان صدا.

حکیم علیقدر ایران زمین سعدی شیراز


آذر ۲۴، ۱۳۹۳

Aleah Morgan By Laurie Bartley In 'Welcome to New York' For Elle US January 2015


شاید به این ترتیب مردم استرالیا بفهمند ۳۵ سال گروگان آخوند بودن یعنی‌ چه!


یک آخوند با یک حرکت کّل پایتخت یک کشور بزرگ را به مدت یک شبانه‌ روز (۱۶ ساعت به طور دقیق) به هم میریزد و تمامی ارگانهای آن کشور را معطل خود می‌کند. و جهانیان نیز همچنان به طریقی درگیرند. ببین این ملت بیگناه ایران که به مدت ۳۵ سال گروگان نه یک آخوند بلکه ۲۰۰ هزار آخوند وارداتی از کشور‌های عربی‌ هستند چه کشیدند و چه میکشند.

آخوند محمد حسن بروجردی آخوند شيعه ايران که ۱۹ سال پيش به استراليا مهاجرت نموده است صبح امروز ۳۵ نفر را در يک کافه در سیدنی به گروگان گرفته واز انها خواسته پرچم لا اله الا الله را در دستان خود بگيرند.
سرانجام بعد از ۱۶ ساعت با دخالت پلیس گروگانگیری تمام شده و گفته میشود آخوند گروگان گیر کشته شده است.

گروگان گیر استرالیایی یک آخوند ایرانی‌ از آب درامد :)) در ضمن آخوند گروگان گیر ۵ نفر دیگر از گروگان‌ها را آزاد کرد... و پس از آزاد کردن این ۵ نفر گروگان، پلیس به درون قهوه خانه ریخته و بقیه گروگان‌ها را آزاد کرده و آخوند گروگان گیر را دستگیر ساخت.


خبرگزاری رویترز روز دوشنبه ۲۴ آذر نوشت که فردی که در این روز در شهر سیدنی استرالیا چندین نفر را در یک کافه گروگان گرفت یک « آخوند خودخوانده ایرانی» است.

یکی از منابع پلیس استرالیا به رویترز گفت که این فرد که «هارون مونس» نام دارد لباس آخوند ایرانی را به تن دارد و خود را «شیخ» می‌نامد.

وی اقدام به گروگان‌گیری شماری از شهروندان در کافه‌ای در مرکز شهر سیدنی کرده‌است. فقط این سئوال مطرح است که چرا آخوند شیعه از پرچم داعش استفاده کرده و چنین فرد فاسدی چگونه اسلحه تهیه کرده که پلیس خبردار نشده

گروگان گرفته شدن چند نفر در یک قهوه خانه در سیدنی احتمالا کار خود وزارت اطلاعات انگلیسی‌ استرالیا است!


گروگان گرفته شدن چند نفر در یک قهوه خانه در سیدنی کار خود وزارت اطلاعات انگلیسی‌ استرالیا است و احتمالا اهداف این کار میتواند توجیهه حملات هوایی نیروی هوایی استرالیا به غیر نظامیان در خاور میانه و همچنین کنترل بیش از پیش جامعه بوسیله افزایش دستگاه‌های شنود و رصد ملت میباشد.
و طبق معمول همه گناهان هم یا به گردن مسلمین انداخته میشود و یا روسیه، یا سوریه و یا ایران و یا هر کسی‌ که با انگلیس‌ها نساخته و به خواسته‌های آنان اهمیت نداده است. و اینچنین از او انتقام خواهند گرفت. و خرجش هم فقط یک پرچم سیاه است و یک مرد ریشو با قیافه خاورمیانه ای!!


روز دوشنبه در یک منطقه تجاری در مرکز سیدنی و در یک قهوه خانه، به ناگهان صدها نفر از ماموران پلیس مسلح استرالیا، همراه با دوربین‌های مختلف و گله‌ای از خبرنگاران استرالیایی، گزارش گروگان گرفتن حدود ۴۰ نفر استرالیایی را توسط یک مرد مسلح گزارش کردند. تصاویر زنده تلویزیونی افراد را داخل کافه لیندت شکولات نشان داد که دست‌های خود را بالا گرفته و روی پنجره گذاشته بودند. یک پرچم سیاه با نوشته‌های عربی نیز در آن سوی پنجره دیده می شد؛ مدیر کافه گفت حدود ۱۰ کارمند و احتمالا ۳۰ مشتری داخل کافه بوده اند.

با توجه به اینکه محل حادثه در قلب منطقه مالی و مرکز خرید سیدنی است که در این دوره سال شاهد حضور انبوه مردم است. و پارلمان ایالت نیو سالت ولز چند چهار راه با کافه‌ای که گروگان‌ها در آن هستند، فاصله دارد و خانه مشهور اپرای سیدنی نیز در همان نزدیکی‌ میباشد، یعنی‌ منطقه‌ای که کاملا تحت پوشش وزارت اطلاعات استرالیا قرار دارد و صد‌ها دوربین این منطقه را زیر نظر شبانه روزی دارد، و امکان ندارد گروهی یا شخصی‌ بتواند به کمک اسلحه، بمب و یا مواردی از این دست ، به همین سادگی‌ اقدام به گروگان گیری کند. تنها یک امکان وجود دارد و آن هم اینکه این سناریو از پیش ساخته شده و کار خود وزارت اطلاعات استرالیا باشد!

آینه تنها آنچه دیگران می‌بینند نشان میدهد، نه واقعیت را.....! یعنی‌ آینه هم دروغ می‌گوید ..... Kenji Shibata's 'Locked in the ether' Flower Melt Photographs Delight


بالاتر از سیاهی آخوند نشسته!


رهبر را از سرِ جایش بر می داریم و یک جوان نچندان تیزهوش دبیرستانی را می کنیم رهبر، نمایندگان مجلس را بیرون می کنیم و جمعی از ابلهان را از هر کجای مملکت بر می گزینیم و می نشانیمشان بر صندلی های مجلس، عده ای از پخمه ها را پیش می خوانیم و می کنیم شان وزیر، همینجوری دست دو نفر را می گیریم و یکی شان را می کنیم رییس جمهور و دیگری را رییس قوه ی قضاییه، منتخبی از دزدان و گردنکشان را می کنیم شهردار و مسئول و صاحب امضاء، با وفاترین آدم های سُرنگی را می کنیم نمایندگان مجلس خبرگان، تنبل ترین و خرف ترین آدم ها را می کنیم فقهای شورای نگهبان، خلاصه مملکت را می سپریم به دست هر کس که خوار و خفیف و خسته و خاموش و خنگ است و ریسمانِ تمامی اختیارات کشور را می دهیم به دستشان. می پرسم: بعد از یک سال و ده سال و سی سال، مملکت از اینی که هست بدتر می شود؟ من که می گویم: هرگز. باور ندارید؟ این میخ طویله و این هم شما. متر کنید وسط کره ی زمین کجاست!؟
محمد نوری زاد

چرا آدما هر چی‌ پیرتر می‌شوند کوتاهتر می‌شوند؟


چون زمین ما را کم کم در خود می‌کشد، تا میمیریم، پس از مرگ به زمین فرو میرویم، تا مرکز زمین می‌رویم و سپس در جهنمی که در مرکز زمین است ذوب میشویم، سپس کم کم دوباره سفرمان به سطح زمین آغاز میشود. این بار شاید نه به صورت آدمی‌ بلکه مثلا یک گیاه سفر زندگی‌ در روی زمین را شروع می‌کنیم.

باشد که گوی عیشی در این جهان توان زد


راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد
شعری بخوان که با او رطل گران توان زد
بر آستان جانان گر سر توان نهادن
گلبانگ سربلندی بر آسمان توان زد
قد خمیده ما سهلت نماید اما
بر چشم دشمنان تیر از این کمان توان زد
در خانقه نگنجد اسرار عشقبازی
جام می مغانه هم با مغان توان زد
درویش را نباشد برگ سرای سلطان
ماییم و کهنه دلقی کآتش در آن توان زد
اهل نظر دو عالم در یک نظر ببازند
عشق است و داو اول بر نقد جان توان زد
گر دولت وصالت خواهد دری گشودن
سرها بدین تخیل بر آستان توان زد
عشق و شباب و رندی مجموعه مراد است
چون جمع شد معانی گوی بیان توان زد
شد رهزن سلامت زلف تو وین عجب نیست
گر راه زن تو باشی صد کاروان توان زد
حافظ به حق انسان کز شید و زرق بازآی
باشد که گوی عیشی در این جهان توان زد.

حکیم عالیقدر ایران حافظ شیراز



واریته گیاهان خوراکی