آذر ۰۷، ۱۳۹۳
کـــه بـــازت نجــــویــــم هــمانــندهــــا
گـــرانبار شـــد ، گـــوشــم از پـندهــــــا
بــــرآنم ، کــــــه تا بُگــــسلم بَنــدهـــــا
هر آن دل،که شد بسته ی دام ِ عشق
رهـــــایـــی نـیـــابــد بـــه تـــرفنــدهـــــا
پـرســــتنده ام بـر تـو ، ای خـانــه سوز
کــــجا تـرســـم ، از شـــرم ِ پیـوند هــا
ز تنهـــــایـیـــم ، بــاغ ِ دل تیــــره بــــود
تـو جــــانش دمـــیده بـــه لبخند ها ...
مــــرا بنـدگــــی بیــن و در ســـایه گـیر
کـــه شرط است ، لطف از خداوندهــــا
تـــو نور ِ دلــــی ، ای فــــروزنده بخـــت
کـــه بـــازت نجــــویــــم هــمانــندهــــا
خوش آندم ،که افشانمت جان به پای
چـــو بر گـــــونــه ی آذر ، اســـپند هــا.
فریدون توللی
مانده فقط شورت مامان دوز ایرانیها را بدزدند و بنام ترکا بزنند
۳۲ جلد کتاب تحقیقی در مورد خشونت خانگی علیه زنان ، کار محققان ایرانی از ایران دزدیده شده و مخفیانه به ترکیه برده شده است. ترکیه به قبرستان زنان معروف است، و خشونتهای خانگی علیه زنان ترک آنچنان زیاد است که هیچ توجیهی برای آن نمیتوان یافت. در این میان ترکها که خود از سواد و دانش کاملا تهی و بیبهره اند، برای پیدا کردن راهکارهای بیرون رفت از مشکلات خود به کشور اشغال شده ما که در آن حساب و کتابی نیست مرتبا هجوم آورده و مستقیم و غیر مستقیم ما را در مشکلات خود دخالت داده و راه حلهایی که ایرانیها مییابند را دزدیده و آنان را هم به نام خود ثبت میکنند و هم مورد استفاده قرار میدهند. مثلا وقتی نمیتوانند راه حلی برای زن شدن مردانشان که روند رشد آن در یک سیر صعودی قرار دارد، پیدا کنند، در هزاران رسانهای که به نام ایرانیها ساختهاند، این مشکل را به نام ایرانیها میزنند، تا ایرانیها را مجبور به پرداختن به این مشکل نمایند، و سپس ببینند راهی که ایرانیها برای برون رفت از آن میجویند چیست،
و یا مشکل و معضل عظیمی که اینک جامعه ترک با آن دست به گریبان است، یعنی زن کشی و زن ستیزی و خشونت افسار گسیخته جامعه ترک نسبت به زنان را در جامعه ایران مطرح میکنند و وقتی تحقیقات ایرانیها نسبت به این معضل پایان مییابد، نتیجه را ، ( آش را با جاش) دزدیده و میبرند، و تو گویی اصلا چنین چیزی نبوده است!
معاون رئیس جمهور اسلامی در امور زنان میگوید نتایج طرح ملی بررسی خشونت خانگی علیه زنان گم شده است!!!
مادر انگلیسی تبار نوزاد یک روزه اش را در فاضلاب انداخت!
فرارو مینویسد:
یک نوزاد شیرخوار هفت روزه که یک روز بعد از به دنیا آمدن در معبر فاضلاب شهری توسط مادرش رها شده بود و تا لحظه پیدا شدن؛ ۶ روز با تغذیه از آب فاضلاب به صورت معجزه آسا زنده مانده بود، توسط دوچرخه سوارانی در شهر سیدنی استرالیا نجات یافت.
به گزارش منابع خبری، دوچرخه سوارانی که در حال دوچرخه سواری صبح گاه در حومه شهر سیدنی استرالیا بودند به طور ناگهانی صدای عجیب و حیرت انگیزی از گریه نوزادی از زیر خیابان میشنوند.
سی ان ان عنوان میکند: آنها پس از شنیدن صدا و مشکوک شدن به این قضیه متوقف شده و درب چاه فاضلاب و آبگیر خیابان را برداشته و ناگهان با نوزادی روبرو می شوند که در آن زیر رها شده و گریه میکند.
پس از روبرو شدن با این صحنه فوراً پلیس را مطلع کرده و پلیس در صحنه حاضر و اقدام به خارج کردن این شیرخوار هفت روزه از کف معبر فاضلاب و آبگیر شهری که ۲.۵ متر زیر خیابان بود، میکند.
این شیرخوار هم اکنون در شرایط ویژه در بیمارستان به سر میبرد. مادر انگلیسی تبار ۳۰ ساله متهم به قتل عمد نیز طبق گزارش پلیس محلی در رابطه با این پرونده دستگیر شده است.
محققان پلیس اعلام کردند که این شیرخوار هفت روزه یک روز بعد از به دنیا آمدن در این معبر فاضلاب و آبگیر شهری رها شده است و تا لحظه پیدا شدن ۶ روز به صورت معجزه آسا زنده مانده است.
در جهان به اصطلاح فقیر و جهانی که با دین تحمیلی انگلیسی عقب مانده است، نیز مادرانی یافت میشوند که به دلیل فقر و یا حفظ جان خود، مجبور به رها ساختن کودک خود میشوند، با اینکه این کار قبیح و ناپسند است ولی تا حدودی میتوان کار غیر اخلاقی چنین مادرانی را توجیه کرد،
ولی وقتی در کشور پهناوری مانند استرلیا که با پول چپاول نفت ایران بزرگ ، به رفاه نسبی دست یافته و خانواده فقیر آنچنانی وجود ندارد ، و مردمش از زور تن پروری و بیخاصیتی، مانند اسفنج مشروب میخورند و همیشه مستند، و یا معضل و چالشی به نام اسلام به جانشان نیفتاده است تا زندگی طبیعی را از آنان بگیرد، در چنین کشوری، وقتی مادری! کودک خود را به چاه مستراح عمومی میاندازد، یعنی باید به اون اجتماع با دید نفرت نگریست.
احتمالا همین نوزاد فردا که بزرگ شود، یک چیزی میشود تو مایههای چرچیل و یا تاچر ، جنایتکارانی که با هزاران ناراحتی روحی روانی ناشی از داشتن یک کودکی سخت و پر از شکنجه و تحت تربیت چنین مادرانی، دنیا را به آتش کشیدند و میلیونها انسان بیگناه را به کشتن دادند!
داستان دیگری از شرف یک سگ
یورو نیوز گزارش میدهد:
در منطقه ای در جنوب غرب سیبری یک ماده سگ بعد از دو سال از مرگ صاحبش همچنان در انتظار او است.
بیمارستانی که پیش تر محل بستری شدن صاحب این سگ به نام ماشا بوده، اکنون به محل انتظار هر روزه او بدل شده است.
آنا ورونتشوا، پرستار این بیمارستان می گوید: «او منتظر است و هیچ جا نمی رود. تعدادی دختر سعی کردند او را به خانه های خود ببرند ولی او [از دستشان] فرار کرد. او نمی خواهد که جای دیگری زندگی کند. همین بعد از ظهر جمعه گذشته، یکی از شِلکوویچیکا او را به خانه برد ولی او ساعت سه صبح روز بعد برگشت اینجا.»
کارکنان این بیمارستان می گویند که این سگ در طول دورانی که صاحبش بستری بوده هر روز به بیمارستان می آمده و شبها برای نگهبانی به خانه باز می گشته است.
در منطقه ای در جنوب غرب سیبری یک ماده سگ بعد از دو سال از مرگ صاحبش همچنان در انتظار او است.
بیمارستانی که پیش تر محل بستری شدن صاحب این سگ به نام ماشا بوده، اکنون به محل انتظار هر روزه او بدل شده است.
آنا ورونتشوا، پرستار این بیمارستان می گوید: «او منتظر است و هیچ جا نمی رود. تعدادی دختر سعی کردند او را به خانه های خود ببرند ولی او [از دستشان] فرار کرد. او نمی خواهد که جای دیگری زندگی کند. همین بعد از ظهر جمعه گذشته، یکی از شِلکوویچیکا او را به خانه برد ولی او ساعت سه صبح روز بعد برگشت اینجا.»
کارکنان این بیمارستان می گویند که این سگ در طول دورانی که صاحبش بستری بوده هر روز به بیمارستان می آمده و شبها برای نگهبانی به خانه باز می گشته است.
ساعاتی پیش، مجاهدین افغان نهاد آسایش جهانی (IRD) در سرک وزیراکبرخان کابل را به اشغال خود درآوردند.
مجاهدان میهن پرست خراسان بزرگ ساعتی پیش محل جاسوس خانه انگلیسی به نام (IRD) در سرک وزیراکبرخان کابل را گرفتند که با حمله پلیس تبادل آتش در این محل ادامه دارد.
گروهی از مجاهدین افغانی ساعتی پیش به محل استقرار جاسوسان انگلیسی که تحت نام موسسه خیریه کار میکنند (IRD)، در منطقه وزیر اکبر خان کابل یورش برده و آنجا را تحت کنترل خود درآوردند. (IRD) یک سازمان به اصطلاح خیریه است که از سال ۱۹۹۸ تاسیس شده و از سال ۲۰۰۴ در افغانستان شعبه باز کرده است و در ظاهر به انجام کارهای خیریه میپردازد، یعنی یک کتاب مقدس به شما میدهد و زمینهایتان را از شما میگیرد. از اینجور خیریه ها!
به گزارش شفقنا افغانستان؛ شاهدان عینی می گویند که در نخست دست کم سه انفجار نیرومند در منطقه رخ داد و شماری از مجاهدین وارد یک ساختمان که گفته می شود مهمانخانه و هتل محل استقرار افراد انگلیسی وابسته به (IRD) است وارد شدند.
آنان می گویند که صدای تیراندازی به طور پی در پی نیز در محل رویداد به گوش می رسد.
مهمانخانهای که مورد حمله قرار گرفته در کوچه ششم سرک پانزده وزیر اکبر خان کابل، جایی که از تدابیر شدید امنیتی برخوردار است قرار دارد.
مقامهای امنیتی نیز می گویند که نیروهای امنیتی به محل حادثه رسیده و با مهاجمان به تیراندازی مقابل می پردازند.
به گفته انان، نیروهای امنیتی تلاش می کنند تا وارد ساختمانی که مجاهدین در آن جا گرفته اند بشوند.
ایوب سالنگی، معین امنیتی وزارت داخله در گفت و گو با رسانه می گوید که تا کنون دو مجاهد انتحاری از سوی نیروهای امنیتی از پا در آمده اند.
گفته شده که چند مجاهد دیگر هنوز با نیروهای امنیتی به تیراندازی مقابل می پردازند.
در نزدیکی محلی که مورد حمله قرار گرفته، سفارت تاجیکستان و چندین مهمان خانه و دفاتر نهادهای خارجی وجود دارد.
برطبق آخرین یافتههای شفقنا افغانستان از این رویداد چند تبعه انگلیس کشته و شماری از باشندگان محل حادثه زخمی شده است.
جزییات بیشتر بعدا نشر می شود.
اشتراک در:
پستها (Atom)