آذر ۰۱، ۱۳۹۳

در جهان چون من کسی هم شمع و هم پروانه نیست


دیگرم در سر هوای دلبر فتانه نیست
دل دگر مست جوانی و می و پیمانه نیست

همچو دیروز آن جوان خام مجنون نیستم
عاقل امروز یاران ، دیگر آن دیوانه نیست

تا ز خواب سهمگین بیدار گردیدم دگر
جان من اندر هوای آن بت جانانه نیست

بی سبب دادم حواس و هوش و نیرو را زکف
پند گیر‌ای دل که این گفتار‌ها ، افسانه نیست

سوختم چون شمع و پروانه ز تاب شعله ای
در جهان چون من کسی هم شمع و هم پروانه نیست

در رهت دام است و دانه ، بی‌خبر هشیار باش
در طریق زندگانی دام هست و دانه نیست

ای جوان ناز موده برحذر باش از فسون
هیچ کس در نوجوانی عاقل و فرزانه نیست

جستجو کن تا بیایی همسر فرزانه ای
نعمتی بهتر ز نیکو همسر اندر خانه نیست

هر زن و شوی موافق طفل نیکو پرورند
گر نفاق افتد یقین آن خانه جز ویرانه نیست

خاک ره (فانی) براه همسر و اقوام گشت
یک تن از آن ناسپاسان در پی شکرانه نیست

رخنه در ملکی کند بیگانه از راه نفاق
ملتی گر متحد شد ، آلت بیگانه نیست.

فانی ِ بدری تندری



آبان ۳۰، ۱۳۹۳

Sofija Milosevic – hot swimwear pics – Extreme Intimo


تا بحال پشت پلک را دیده ای؟


این زمان هرکه برد نام وطن سوختنی است


پاس خود گیر اگر حرمت من سوختنی است
تازه عهدی کن اگر عهد کهن سوختنی است

گل ببار آر ، گر این باغ پر پیچک و خار
بنشان سروی اگر بید چمن سوختنی است

این دهان بند چرا ؟ منکه زبانم همه عمر
در دهانیست که با جرم سخن سوختنی است

ز آشیان گو نکند یاد پرستوی غریب
این زمان هرکه برد نام وطن سوختنی است

عزلتی جوی که پروانه دیوانه نور
تا شود گرم پر وبال زدن سوختنی است

گل اگر جلوه کند هر چه گلستان سوزند
مشک اگر بو دهد آهوی ختن سوختنی است

گیسوان را چه زنی شانه که در دود زمان
تار مویی که در او چین وشکن سوختنی است

هر سرافراز چرا گوشه نگیرد بسکوت
نامور مرده بپوسیده کفن سوختنی است

اینکه گهگاه کنم عزم سخن هم سخنی است
کاین زمان نوک زبانهم بدهن سوختنی است.

رحیم معینی کرمانشاهی



مقصر کیست ؟


این سناریو را در نظر بگیرید:

فرض کنید در زمان شاه فقید ایران که یک حکومت ایرانی‌ بر سر کار بود، عده‌ای ترک ترکیه وارد آذربایجان می‌شدند، و با گفتن یک مشت دروغ و جعلیات مخ عده‌ی از آذری‌های ما را شستشو داده و به آنان تلقین میکردند که ایرانی‌ نیستند و ترکند چون ترکی‌ حرف میزنند! و تاریخ این منطقه را هم ندید گرفته و مبارزات صد ساله آذری‌ها بر ضدّ قبایل وحشی ترک را نیز به گردن پارس‌ها مینداختند و خلاصه با فریفتن ساده دلان و ناآگاهان مخفیانه آنان را فریب داده و بر ضدّ حکومت مرکزی و ایران و ایرانی‌ میشوراندند. سپس به این هم قناعت نکرده، به جوانان آنان اسلحه داده و آنان را جلو فرستاده و با فریاد ما ترکیم ما میخواهیم به ترکیه بپیوندیم، شروع به کشتن دیگر کسانی‌ که نمیخواستند ترک باشند کرده و جنگ و شورش خونینی را براه مینداختند،

این سناریو در هر کشوری که اتفاق بیفتد، و فرقی‌ نمیکند در اروپا در امریکا و در آفریقا و هر جای دیگر، حکومت مرکزی برای حفط جان اتباع خود، در اینجا ایرانی‌‌هایی‌ که به میهن وفادار هستند و خیانت نکرده‌اند، و خود را ترک ندانسته و نمیخواهند که ترک باشند و حفظ سرزمین‌های ایران و تمامیت ارضی ، وارد این منطقه میشود و در مقابل کسانی‌ که اسلحه به دست گرفته و بر ضدّ کشور و ملت می‌جنگند، می‌‌ایستاد.

در اینجا مانند زمانی‌ که بدن دچار یک غده سرطانی میشود، و ناچاراً تمامی دفاع بدن معطوف مبارزه با این غده سرطانی میگردد، اتفاقی که میفتد شروع یک جنگ نیمه داخلی‌ نیمه خارجی‌ در کشور است.

و ساکنان این منطقه دو گروه می‌شوند، گروهی که از ترس کشته شدن توسط ترک‌ها و ترک شده‌های جدید، به طرف دیگر شهر‌های ایران فرار میکنند که به آنها آوارگان داخلی‌ می‌گویند، و کسانی‌ که با ترک‌ها و در جبهه خائنین به میهن قرار دارند، و در نتیجه خانواده‌های آنان به امید واهی و اینکه ترکیه در پشت آنهاست به طرف مرز‌های ترکیه فرار می‌کند. و خود را به ترکیه میرسانند که اینها آوارگان خارجی‌ و یا پناهندگان ایرانی‌ به ترکیه نامیده میشوند.
آوارگان داخلی‌ تحت حمایت دولت و ملت قرار گرفته و در داخل ملت حل می‌شوند و کم و بیش به زندگی‌ ادامه میدهند، آوارگان و یا پناهندگان به روزی که امروز پناهندگان سوریه که در مرز ترکیه با ذلت، خفت، حقارت روزگار میگذرانند، دچار شده و همچنان به دولت مرکزی ایران فحاشی کرده و او را مسبب روزگار سیاه خود میدانند!! چرا که مخشان همچنان پر از حماقت و دروغ است.

برنده این بازی کیست؟ برنده این بازی ترکیه است ، چرا که از طرفی‌ منابع آذربایجان را به نفع خود مصادره کرده و آنان را چپاول می‌کند، و سرزمین آباد و زیبای آذربایجان را با انفجارات پی‌ در پی‌، با توپ و خمپاره با سلاح‌های شیمیایی، بیرحمانه به نابودی و ویرانی میکشاند، و از این کار نیز لذت میبرد، از طرف دیگر به خاطر این بدبخت‌های سیاه روز پناهنده ، که در شرایط سخت و فلاکت بار خود و کودکانشان روزگار می‌گذرند، ( در بهترین حالت در زیر چادر سازمان‌های خیرهٔ غربی، بدون آب و برق و امکانات زیستی‌ )حمایت مالی‌ و معنوی جهانیان را به خود اختصاص داده و از طرف دیگر کشور همسایه را ویران کرده و دچار ویرانی و عقب ماندگی نموده، از طرف دیگر از این پناهندگان فریب خورده به عنوان برده استفاده کرده و کارهای غیر انسانی‌ و سنگین از آنان می‌کشد، زنانشان را میبرد، کودکانشان را میدوزد و میفروشد، و هراز گاهی‌ نیز بنا بر سیاست، بمبی را در اردوگاه این بیچارهگان منفجر کرده و تعدادی از آنان را میکشد، و مرتبا از بیچارگی آنان و کودکان گرسنه و آلوده به خاک و گًل آنان فیلم و عکس گرفته و از آنان سواستفاده تبلیغاتی کرده و بر سر سرزمین‌های آنان که اینک ویران گشته و از بهشت به دوزخ تبدیل شده و در اصل مال کشور دیگری است معامله کرده و امتیاز می‌گیرد.

چه کسی‌ بازنده است؟ نخست کسانی‌ که گول این ‌ام الفساد را خورده و به خیال خود ترک شده‌اند، یعنی‌ همان پناهنده‌هایی‌ که امروز به عنوان پناهنده‌های سوری در مرز ترکیه به پییسی افتاده اند، و گول مأموران اطلاعاتی ترک را خورده و به عنوان اینکه شما سنی هستید و چرا باید زیر حکومت شیعه باشید ، ابتدا آنان را تحریک کرده، سپس به دست جوانان و نجوانانشان اسلحه داده و سرنوشتی برایشان ساختند که عبرت تاریخ شده‌اند.
کسانی‌ که گول سنی بودن و دشمنی با شیعه را خورده اند، و یادشان رفته است که در سرزمین کهنسالشان، صد‌ها سال است که با گروه‌های مختلف برادر گونه در کنار هم زندگی‌ کرده و هر اختلافی‌ هم که داشته‌اند متمدنانه یا تحمل کرده یا به روشی‌ بجز جنگ و تیره روزی با آن کنار آمده اند.


گروه بازنده دیگر مردم و ملتی هستند که حماقت و ناآگاهی جزئی از زندگی‌ روزمره‌شان شده است. کسانی‌ که بجای صحبت کردن با یکدیگر، بجای دوست داشتن یکدیگر، بجای حمایت از یکدیگر در مقابل بیگانه و اجنبی ، بجای همیاری و پیوستن به یکدیگر، مرتبا یکدیگر را مورد تمسخر قرار داده، متهم کرده و یکدیگر را مانند رقیب می‌بینند.... و سپس وقتی‌ به تباهی دچار می‌شوند، به دنبال دلیل آن میگردند!! در حالی‌ که چون نیک‌ بنگرند، پر خویش در آن می‌بینند. 

وگرنه چرا این حماقت‌هایی‌ که در خاورمیانه پیش آمده در کشور‌های ‌اروپای و یا آمریکا پیش نمیاید؟؟ مقصر حکومت است یا مردمی که یادشان رفته بنی‌ آدم اعضای یکدیگرند، و هم میهنانشان ارگان‌های داخلی اند و اگر هر کدام از این ارگان‌ها کوچکترین لطمه‌ای ببیند، با تضمین صد در صد دودش تو چشم بقیه اعضا و جوارح میرود. همانطوری که شاهدش بودیم، آمده و خواهد آمد.

نجوید عمر جاویدان هر آنکو همچو من بیند ..... به یک شام فـراق، اندوه عمـر جاودانی را

بارش شدید برف برای سومین روز پیاپی در شهر بوفالو ایالت نیویورک به کشته شدن ده تن‌ منجر شده است.


روز پنج شنبه ارتفاع برف در این شهر به حدود ۲ متر رسید! فرماندار نیویورک با هشدار نسبت به شرایط روزهای آینده با اظهار رضایت از عملیات نجات گفت: «به اعتقاد من این بزرگترین اتفاق در نوع خودش در سالهای اخیر بود. هزار نفر از سراسر ایالت برای کمک به اینجا آمده اند و صدها بسته تجهیزات گوناگون از راههای دور همانند لانگ آیلند به دستمان خواهد رسید.»

بارش این میزان برف در ظرف سه روز، برای منطقه برف گیر بوفالو یک رکورد بحساب می آید. با توجه به پیش بینی هوای نسبتا گرم همراه با باران برای روزهای آخر هفته، مقامات هشدار داده اند که با آب شدن برف ها، خطر جاری شدن سیل وجود خواهد داشت.

منبع: یورو نیوز

جنگ نفت در عراق و سوریه و ایران ، بین اروپا و آمریکا


نیرو‌های نظامی امریکایی به منظور مبارزه با تروریست‌های ترکیه و متجاوز داعش که مناطق نفتی‌ عراق و سوریه را اشغال کرده و نفت این دو کشور را به اروپایی‌ها مفت میفروشند، راهی‌ عراق شدند.... نه به خاطر چشم و ابروی عراقی‌ها ، بلکه به خاطر اینکه این نفت در حال غارت و چپاول را حق خود میدانند!!
یورو نیوز با تاسف می‌نویسد:

۱۵۰۰ نیروی نظامی آمریکایی به منظور مشاوره و آموزش نظامیان عراقی در مبارزه با «داعش» عازم عراق می شوند.

جان کیربی، سخنگوی پنتاگون با تاکید بر اینکه هر چه سریعتر آموزش نیروهای عراقی آغاز می شود، گفت بخشی از نیروهای آمریکایی طی هفته‌های آینده به عراق اعزام می شوند. او افزود: «تا پایان سال جاری جهان شاهد حضور بیشتر نیروهای ائتلاف در عراق برای مبارزه با داعش خواهد بود.»

اوباما با اصلاحات قانون مهاجرت آمریکا، نگاهی‌ انسانی‌ به مهاجران غیر قانونی داشته و آنان را موقتاً پناه داد تا زمانی‌ که جمهوری خواهان نژادپرست، وحشی و ضدّ بشر بر سر کار آمده و این قانون را برچینند.


یورو نیوز می‌نویسد:
با اعلام اصلاحات در قوانین مهاجرتی آمریکا توسط باراک اوباما، نزدیک به پنج میلیون مهاجر غیرقانونی و فاقد مدرک که در این کشور زندگی می کنند از خطر اخراج جسته اند و می توانند بطور موقت در آمریکا بمانند.


این اصلاحات که برای اجرا باید به تایید پارلمان برسد، با مخالفت جمهوریخواهان روبرو شده است، مهاجران غیرقانونی را
که بیش از پنج سال در آمریکا زندگی می کنند یا فرزندان‌شان شهروند آمریکایی است هدف قرار داده است.

روزنامه‌های ترکیه دوباره و دوباره دولت تروریست پرور خود را افشا کردند، ولی‌ این افشاگری‌ها تا زمانی‌ که ترکیه نفت دزدیده شده سوریه و عراق را به قیمت مفت به ‌اروپایی‌ها میفروشد، راهی‌ به جایی‌ نمی‌برد. مرگ بر اروپا این قاره جنایت و جنون، مرگ بر ترکیه نوکر جنایت و جنون .


یکی از روزنامه‌های ترکیه اسناد و شواهد جدید دست داشتن دولت حزب عدالت و توسعه ترکیه به رهبری رجب طیب آردوغان دیکتاتور ترکیه و رهبر گروه تروریستی داعش در حمایت از گروه‌های تروریستی به ویژه داعش و ایجاد تسهیلات برای عبور آنان به سوریه را فاش کرد.
روزنامه بیرجون ترکیه نوشت: نیروهای امنیتی و مقامات ترکیه، پیوستن شهروندان ترکیه به ویژه ساکنان منطقه حاج بایرام در آنکارا پایتخت ترکیه به تروریست‌های داعش را نایده می گیرند و این در حالی است که نیروهای امنیتی اسامی و مشخصات افرد پیوسته به داعش را در اختیار دارند.

این روزنامه افزود: فردی موسوم به مراد ابراهیم که گفته می شود مسوول فعالیت‌های سازمانی داعش در منطقه حاج بایرام است - با وجود انتشار اخبار فعالیت‌های وی در خصوص تبلیغ آشکار برای گروه داعش و جذب جوانان برای جنگیدن در صفوف داعش و پخش فیلم‌های اقدامات وحشیانه تروریستهای داعش برای جوانان منطقه - در این منطقه بره راحتی‌ تردد کرده و فعالیت دارد.




گفتنی است برخی از جوانان ترک طرفدار متعصب داعش نیز پرچم‌های سیاه این گروه تروریستی را روز روشن در منطقه با خود حمل می کنند که بیانگر این است که دولت حزب عدالت و توسعه و نیروهای امنیتی، از اقدامات این گروه در آنکارا چشم پوشی می کنند.


از طرب افتاده آهنگ چلیپایی چرا ؟


قحط عشق آمد خدایا ، قحط زیبایی چرا ؟
شوخ شیرین غمزه را ، پوشیده سیمایی چرا ؟

بانگ ذوق ما گرفتم تا ابد غمگین بنای
از طرب افتاده آهنگ چلیپایی چرا ؟

جوشش طبع جوان باید كه ساغر بشكند
پیر مست عشق را ، بشكسته مینایی چرا ؟

خیمه جهل وستم گر شد نصیب آدمی
اجر نادانی حدیثی ، زجر دانایی چرا ؟

نای بلبل بند را گو ناز جغدان را مكش
ذوق سوزی جای خود بی‌ذوق افزایی چرا ؟

شوق مستی گر نداری ، بحث هستی را ببند
باده پیمایی چو نتوان ، باد پیایی چرا ؟

برسرم‌ای ابر ظلمت هر چه می باری ببار
من سحر بسیار دیدم ناشكیبایی چرا ؟

می زمن ، ساغر زمن ، مستی زمن ، خلوت زمن
ای زمان بستی رهم بر شهر شیدایی چرا ؟

گر بكرمانشه نخندیدم بهنگام شباب
در سر پیری بتهران غربت آوایی چرا ؟

رحیم معینی کرمانشاهی