این مردم اگر هر کدام یک تف بندازند، آخوند انگلیسی‌ و ترک و فلسطینی را به فاضلاب می‌‌پیوندند. قهرمانان المپک لندن( خانه ابلیس یا همان انگلیس ) هر کدام به یک بلایی دچار شده و کشته و یا نابود و یا از ایران فراری شدند !!! کشتار قهرمانان ایران، به دلیل حسادت و عقده ترکی‌ - انگلیسی‌

سه پهلوان ایران که به دست و توطئه وزارت اطلاعات انگلیس - ترکیه از بین رفتند.
چرا اکثر کشتی‌گیران و وزنه برداران ایرانی‌ قهرمان جهان به طور مشکوکی کشته می‌شوند؟؟
رسانه‌های وابسته به اجنبی نوشتند: بابک قربانی ستاره کشتی فرنگی ایران که بیش از سه سال در زندان دیزل آباد کرمانشاه بود ( بیگناه )، با «مصرف مقدار زیادی قرص!!! ( قرص‌ها را چه کسی‌ به او داده بوده ؟؟؟)، در سن ۲۵ سالگی! ( ۲۵ سال فقط ۲۵ سال !!!!!) اقدام به خودکشی کرد!!!» او پس از این اقدام، به بیمارستان منتقل شد،‌ اما پزشکان نتوانستند کاری از پیش ببرند!!!!!!

قهرمانی جوانان آسیا، قهرمانی بزرگسالان آسیا، قهرمانی جوانان جهان، قهرمانی جام جایزه بزرگ فدراسیون جهانی، قهرمانی بازی‌های آسیایی گوانگجو و قهرمانی جام جهانی از جمله افتخارات اوست که تا قبل از ۲۲ سالگی و دوران زندان به دست آمده است.


قبل از مسابقات جهانی ۲۰۱۱ استانبول، محمد بنا دردسر شیرینی داشت در دورنمای انتخاب مهره اصلی وزن ۹۶ کیلوگرم برای المپیک لندن. امیرعلی اکبری، بابک قربانی یا قاسم رضایی؟ هر سه مدعی مدال طلای المپیک. وزنی که اتفاقاً مدال طلای المپیک‌اش به ایران رسید.

اما حوادثی حیرت انگیز برای هر سه پهلوان و قهرمان جهان رخ داد. امیر به اتهام ساختگی دوپینگ ! برای همیشه از کشتی محروم شد و طلای جهانی‌اش را پس گرفتند. او الان به ورزش ام.ام.آ یا هنرهای رزمی‌ترکیبی روی آورده که در قفس انجام می‌شود.
بابک قربانی به جرم قتلی که ابهامات فراوان آن به خاطر وزارت اطلاعت و دامنه‌دار شدن ماجرا!! رسانه‌ای نشد، پیش از آنکه در زندان بپوسد خودش را کشتند و حالا در سردخانه است. او فردا زیر خاک خواهد رفت!!! به همین راحتی‌!!!
نفر سوم قاسم رضایی است که بین این سه نفر، حقش را خوردند و به او جایی در اردو ندادند. ناگزیر راهی جمهوری آذربایجان شد و قهرمان آن کشور شد!!! اما سرانجام تصمیم گرفت برای کشور خودش مبارزه کند.


حوادثی که برای امیر و بابک رخ داد، همچنین شایستگی‌های خود قاسم، او را تا سکوی شماره یک المپیک بالا برد.
ماجرای بابک قربانی و قتل سجاد
تیر ۱۳۹۱ بابک و محمد قربانی قهرمانان کشتی فرنگی برای شکار به ارتفاعات کرمانشاه رفته بودند. در مسیر بازگشت و از فرط خستگی، جایی را مناسب شنا می‌یابند.
لحظاتی بعد ممانعت افراد مشکوک در محل، منجر به درگیری فیزیکی شد و سپس تیراندازی با تفنگ شکاری.
اطلاعات دقیقی از سوی مراجع رسمی منتشر نشد اما برخی منابع غیر رسمی و افراد منتسب به طرفین درگیر، خبر دادند که مقتول به محمد قربانی حمله‌ور شده و بابک هم برای دفاع از برادرش شلیک کرده است.

چنان ز پند شما ناصحان زمین گیرم .... که گر دوباره نصیحت کنید، می میرم.... مرا به خویشتن خویش وانهید که من...... نه از قبیله ی زهدم ، نه اهل تزویرم.

چرا جامعه ایران در برابر مرگ یک خواننده جوان پاپ چنین واکنشی از خود بروز داد؟ جوانانی که سوگوار خویش‌اند!

من هم مانند اکثر کسانی‌ که از میهن دور هستند، اخبار داخل کشورمان را از طریق منابع به اصطلاح خبری، از هر دسته و گروه ( بناچار) دنبال می‌کنم. شناخت من از جامعه داخل ایران بشدت محدود و ناچیز است. و آنچه که میدانم تنها از درون دریچه بسیار محقری است که از لابلای اتفاقات، واکنش‌ها و پدیده‌ها باز میشود، پدیده‌هایی‌ که در رابطه با کشور و مردم کشورم میخوانم، می‌شنوم و یا از طریق فیلم و عکس میبینم. به همین دلیل سعی‌ می‌کنم بندرت در مورد آنچه که مربوط به جامعه شناسی‌ هم میهنانم میشود اظهار نظر کنم. گذشته از اخباری که بکلی ساختگی است، و برای ایجاد جو ناامیدی، بی تفاوتی، دلزدگی، ایجاد نفرت و تحقیر ساخته میشوند، و اخباری که به دنبال اهداف شیطانی عمدا بزرگنمایی می‌شوند، و اخباری که از طریق رسانه‌های مزدور و ضدّ ایرانی‌ و دشمن موجودیت ایران، مثل بی‌ بی‌ سی‌‌‌ و س ان ان و دیگر شبکه‌ها و بلندگو‌های شر پراکن غربی در صدر قرار میگیرند، و اینگونه اخبار بیهیچ وجه ارزش نگاه کردن هم ندارند، تمام آگاهی‌ من از کشورم از طریق اخباری است که از طریق مردم داخل ایران به من می‌رسد، و منبع مهمتر هم البته شناخت حقیقت از لابلای دروغ‌هایی‌ است که اصرار به باور شدن دارند.
این مقدمه را برای این نوشتم تا به اصل مطلبی که چندی است مرا به شگفتی فرو برده بپردازم. و این مطلب خبری است که در رابطه با سوگواری مردم کشورم به دنبال درگذشت یک خواننده محبوب در رسانه‌ها پخش شده است. اینکه چندی است هم میهنانم در سوگواری خواننده محبوبشان غمگینند، مرا خودبخود متأثر می‌کند، و من ضمن همدردی با ملتم، سعی‌ می‌کنم آنها را بفهمم. در این رابطه مقاله‌ای خواندم که شاید پاسخی در رابطه با سئوال، چگونگی‌ چنین واکنشی از طرف هممیهنانم باشد ، هر چند شنیدن حرف درست از دشمن ایران بعید است.

فرارو می‌نویسد- مرتضی پاشایی، خواننده پاپ، جمعه (۲۳ آبان) درگذشت. رسانه‌های اجتماعی و خبری پر از "او" شد. غم و اندوه و سوگواری برای خواننده پاپ از فضای مجازی به خیابان‌های شهرهای مختلف کشیده شد. تشیع جنازه‌اش تهران را قفل کرد و ازدحام جمعیت مانع از تدفین‌اش شد.

پهلوان و قهرمان بی رقیب جهان را خودکشیش کردند!

پهلوان و قهرمان بی‌رقیب جهان را ابتدا بدنام کرده ، سپس او را راهی زندان کرده و در آنجا تحقیرش کرده ، به اعدام محکومش کردند ، و بعد از همه اینها خودکشیش کردند!!

قهرمان یکه تاز جهان بابک قربانی ، قربانی یک مشت دزد جنایتکار اشغالگر ضد ایران و ایرانی شد. میگویند آدم کشته ، نمیگویند وقتی بهمراه برادرش در دریاچه‌ای در کرمانشاه بدونه اینکه به کسی کاری داشته باشد ، مشغول شنا بوده است ، چرا یک مشت پانترک کثیف که کارشان گشت در کرمانشاه و کردستان است و تحقیر ، توهین ، دستگیری بی‌دلیل ، زندانی کردن کرد‌ها در زندان‌های مخوف تبریز و ارومیه ، و شکنجه‌های غیره قابل تحمل آنان ، از کار‌های پیش پا افتاده آنهاست ، در ان خلوت روز در کنار ان دریاچه چه میکردند ، چرا بی‌دلیل به او و برادرش حمله کرده ، توهین کرده ، فحش مادر به او داده و بعد که او و برادرش را تا حد جنون رساندهاند ، و زمانی که به عنوان دفاع از خود واکنش نشان داده اند ، او را گرفته به جرم قتل زندانی و محکوم به اعدام کردند! نمیگویند چرا به او گفته بودند همه اینها ظاهری است و او آزاد میشود چرا که میدانستند بیگناه است. ولی میگویند خودکشی کرده است!!
سایت خانواده ورزش مینویسد : بابک قربانی قهرمان بی رقیب جهان که به اتهام قتل عمد! در زندان دیزل آباد کرمانشاه زندانی بود صبح امروز به علت نامعلومی در زندان درگذشت!!!

بابک قربانی در ۹ تیر ۱۳۹۱ به همراه برادرش برای شکار به ارتفاعات کرمانشاه می‌رود که در مسیر بازگشت در محلی به شنا کردن مشغول می‌شوند اما ممانعت برخی افراد ( پانترک های کثیف خائن به ایران و ماموران وزارت اطلاعات ترکیه ) در محل، منجر به درگیری لفظی و فیزیکی شده و پس از آن بابک قربانی با تفنگ شکاری خود فرد ممانعت کننده!! را به قتل می رساند و متواری می‌شود. ( چرا از شنای او ممانعت شده است ؟؟؟ شنا جرم است ؟؟؟؟)
قربانی ملی‌پوش سابق کشتی فرنگی که به اتهام قتل مدتی خود را مخفی کرده بود، ۴ مرداد ۱۳۹۱ خود را به ماموران نیروی انتظامی استان کرمانشاه معرفی کرده بود.

تلاش های بسیاری از عوامل کشتی مثل حمید سوریان و عبداله موحد و محمدرضا طالقانی برای جلب رضایت خانواده اولیای دم کارگزار نیافتاد و قبول نکردند.
این در حالی است که محمد قربانی برادر بزرگتر بابک قربانی که در این درگیری به همراه برادرش شرکت داشت هم در زندان به اتهام مشارکت در قتل نیز اسیر بود.
نکته عجیب اینجاست که محمد قربانی بعد از مدت ها حضور در زندان به عنوان تماشاگر در رقابتهای قهرمانی کشور درتهران شرکت کرده بود اما متأسفانه صبح امروز یک شنبه بابک قربانی به علت نامعلومی در زندان درگذشته است. برخی شایعات اطلاع از مرگ خودکشی است.


سوابق قهرمانی بابک قربانی

قهرمان جوانان آسیا – ۲۰۰۸ دوحه

قهرمان جوانان آسیا – ۲۰۰۹ مانیل

قهرمان جوانان جهان – ۲۰۰۹ آنکارا

مقام سوم جام یادگار امام - ۲۰۰۹ قم

قهرمان جام یادگار – ۲۰۱۰ قم

قهرمان بزرگسالان آسیا – ۲۰۱۰ دهلی نو

قهرمان جام جایزه بزرگ طلایی – ۲۰۱۰ باکو

قهرمان بازی‌های آسیایی – ۲۰۱۰ گوانگجو

قهرمان تیمی جام جهانی - ۲۰۱۱ مینسک بلاروس

قهرمان جام جایزه بزرگ طلایی – ۲۰۱۱ باکو

مرگ بر آخوند مرگ بر ترکیه قاتل ایرانی ها

وقتی مردم کونشان را در مقابل صورت رهبران تروریست پرور دنیا میگیرند.

دزدان اسلحه ساز و تروریست پرور اروپایی به همراه نوکران حلقه به گوششان به اضافه کشورهای مستعمره آنها, که هیچ هنری بجز ساخت اسلحه های کشتار دستجمعی و فروش ان به جنایتکاران ندارند , تحت نام گروه ٢٠ G در استرالیا دور هم جمع شده تا هر کدام فخر و پز ثروتی که از طریق کشتار مردم بیگناه آسیای مرکزی و آفریقا به دست آورده به دیگری داده و به این ترتیب خود را مهمتر جلوه دهد. این حرکات و نشست های مسخره نمایشی و تهوع آور که تنها احمق ها را تحت تاثیر قرار میدهد, طبق معمول با واکنش مردمی که میفهمند رو به رو شده و این بار مردم این گروه را آنچنان مسخره کردند که اگر کوچکترین شکی هم در مضحک بودن آنها وجود داشت به کلی از میان رفت. صد ها تن از مردم استرالیا در حرکتی تازه در جهت تمسخر نشست ٢٠ G در ساحل سیدنی باسن و پا های خود را هوا کردند.

آن رستمی ها مرده اند

می كشم آخر به صحرا ، خانقاه خویش را
تا به ابر و باد بخشم ،اشك و آه خویش را

با كدامین سر امید سایبان باید مرا
پیش خود گاهی كنم، قاضی كلاه خویش را

خورده ام از بسكه چوب ساده لوحیهای خویش
میگزم هر لحظه دست اشتباه خویش را

قسمتم بین در قیامت هم عذابم اندك است
با چه رویی رو كنم نقش گناه خویش را

بس برویم بسته شد درها ، ز بام دیگران
روز وشب بینم طلوع مهر و ماه خویش را

پای تا سر شوقم اكنون ساقی مستی كجاست؟
گسترانم تا بساط دلبخواه خویش را

قصد من با هر غزل ، از خود گریزی بیش نیست
خوش نوشتم نامه عمر تباه خویش را

مجلس دیوانگان ، دیوانسرای ظلم نیست
من ز هر دیوار كردم باز راه خویش را

بر سر بازار عالم ، بوی احسانی نبود
تا به كشكول افكنم برگ گیاه خویش را

بیژن عشقم ولی ، آن رستمی ها مرده اند
خود مگر بر دارم از ره سنگ چاه خویش را.

رحیم معینی کرمانشاهی

Felicity Peel by Sevda Elbers

چرا آدما هر چه پیر تر میشوند، نفرت انگیز تر می‌شوند؟ ........Bogdan Rață

چرا روشنی بود و من لال بودم؟

ببخشای بر من اگر ارغوان را نفهمیده چیدم!!
اگر روی لبخند یک بوته آتش کشیدم!!
اگر سنگ را دیدم اما،
در آئین احساس و آواز گنجشک نفس های سبزینه را حس نکردم!!
اگرماشه را دیدم اما هراس نگاه نفسگیر آهو به چشمم نیامد!! ...چرا روشنی را ندیدم؟؟
چرا روشنی بود و من لال بودم؟؟
چرا تاول دست یک کودک روستایی دلم را نلرزاند؟؟ 

محمدرضا عبدالملکیان

ولادیمیر پوتین، پیش از پایان اجلاس گروه ٢٠ استرالیا را ترک کرد و این اجلاس را از رسمیت انداخت

چرا جنایات جنگی و ضد بشر ترکیه رسانه ای نمیشود ؟
داستان از آنجا شروع میشود که پوتین تصمیم میگیرد بیش از این نفت و گاز روسیه را نفروشد و آنرا برای آیندگان این کشور ذخیره کند , اروپایی ها که خود در حال ذخیره این ماده حیاتی برای آیندگان خود هستند, خشمگین شده و برایش اکراین درست میکنند و این کشور را تحریم میکنند, چون خیالشان از بابت نفت و گاز راحت است, چرا که نفت و گاز ایران را از طریق ترکیه و توسط لوله طوری میکشند و میمکند که هیچ دراکولایی خون را اینجوری نمیمکد , و نتیجه اینکه تا چند سال دیگر ایران خود وارد کننده نفت و گاز خواهد بود!

از ان طرف ترکیه حق دلالی گاز ایران را میگیرد و کشور جعلی خود را که تا ٣٥ سال پیش یک ساختمان سه طبقه نداشت, در رقابت به دوبی قرار میدهد, و روز به روز قویتر شده و علاوه بر بردن سرمایه ها, و تاریخ و فرهنگ و هویت ایران و ایرانی و جعل آنها به نام ترک چادر نشین وحشی که حتی زبان محاوره نداشند و در زمان کمال مصطفا این نوکر بیچون و چرای غربی و جنایتکار با عجله یک زبان مسخره با الفبای لاتین برایشان ساختند که تا ده ها سال خودشان چیزی از ان نمیفهمیدند,
این ترکیه با گرفتن پول مفت و باد آورده, به جای خواهد رسید که روزی به ایران حمله ور شده و ماری که امروز در نتیجه خیانت آخوند کثیف ضد ایرانی , و با سرمایه های ایران در حال پرورش است, همان بلایی را که امروز بر سر کرد های عراق و سوریه آوردند, با شدت بیشتر بر سر ایرانی خواهند آورد,

و غربی ها هم کاملا بیخیالند چرا که شاه رگ حیاتشان یعنی لوله انتقال گاز که از ترکیه میگذرد در دست ترک هاست و به همین دلیل هم هر جنایتی که امروز ترکیه انجام میدهد, ندید میگیرند , و این یعنی ترکیه با پول گاز ایران, قدرتی بیشتر از خود ایران که صاحب گاز است دارد!

از طرفی ایران روز به روز ویران تر و عقبمانده تر میشود, و در عوض سر مردمش با مسائلی از قبیل باز و بستن آب بر روی مرکز ایران, دستگیری , تحقیر, زندان و شکنجه جوانان ایران به جرم رقصیدن , خالکوبی و زنده بودن, و اعدام هنرمند ایران بجرم دفاع از شرف و و و گرم است و منتظر است تا یک وجب فلسطین با چند صد هزار فلسطینی تنه لش, بی خاصیت و تروریست با فروش ایران و ایرانی, از طرف اروپایی ها به رسمیت شناخته شود و در این راه هم اگر ٧٥ میلیون ایرانی, به مدت ٣٥ سال گروگان گرفته شده , آواره گشته و شکنجه شدند , چه بهتر!!
و منتظر است که ترک ها بعد از بردن همه چیز ایران , بریزند و نسل ایرانی را داعش وار از روی زمین بردارند! تا مدعی برای سرزمینی که غصب و اشغال کرده و با چسباندن خود به تاریخ و فرهنگ ایران, موجودیت خود را مطرح کردهاند , از میان برود و وجود نداشته باشد ! !
و تا یک راس آخوند, و یک نفر که خود را با شناسنامه ایرانی, ترک بداند, در ایران وجود داشته باشد, و تا یک لوله گاز که این سرمایه حیاتی ایران را از طریق ترکیه به اروپا میبرد, در ایران وجود داشته باشد و منفجر نشود , در واقع روز نابودی نسل ایرانی دور نیست و همگی نشستیم به انتظار آن روز!!! 
مرگ بر آخوند مرگ بر خامنه ای مرگ بر جمهوری اسلامی

به گزارش یورو نیوز :

تهدید کشورهای غربی علیه روسیه مبنی بر اعمال تحریمهای بیشتر علیه این کشور در صورت ادامه سیاستهایش در اوکراین، به مذاق ولادیمیر پوتین، خوش نیامده و او اولین رهبر گروه بیست بود که این اجلاس را قبل از انتشار بیانیه نهایی آن ترک کرد.

دروغ دیواری است که هر روز صبح آجرهایش را می چینی ....بنای بی حواس من! در را فراموش کرده ای!!