شهریور ۲۹، ۱۳۹۱
شهریور ۲۸، ۱۳۹۱
آیت الله مصباح : لوگوی روزنامه تهران امروز زنی در حال رقص است
آخرين تجسم از افكار تمساح یزدی این پیر مرد اجنبی منحرف جنسی خرفت ضدّ ایرانی ، را در زير می توانيد ببينيد اندكی صبر كنيد تا لود بشه.
آخوند مفتخور و انگل اجتماع که حتی یک ساعت در زندگیش کار نکرده و از بس نشسته و مفتخوری کرده و از زور بیکاری کارش به انحراف جنسی کشیده، حتی لوگوی یک روزنامه را به شکل زنی لخت میبینه.
نشریه پرتو در مطلبی با عنوان « روزنامه تهران امروز هر روز می رقصد » نوشته است حروف کلمه امروز در لوگوی روزنامه «تهران امروز» همراه با تغییرات معنادار بهگونهای روی هم سوار شدهاند که شکل زنی را در حال رقص به خود گرفته است.
از جمله تغییرات ایجادشده میشود به موارد زیر اشاره کرد:
۱- انتهای حروف «ر» در این کلمه بهگونهای تغییر کرده است که شکل پای زن در حال رقص به خود گرفته است.
۲- انتهای حرف «و» و «ز» هم دستکاری شده تا بیشتر شکل دست به خود بگیرد.
۳- نزدیکشدن نقطه حرف «ز» به خود حرف هم شکل سر را تداعی میکند در حالی که بهصورت طبیعی جای نقطه آنجا نیست و موارد دیگر که انتشار آن صحیح نیست.
این نشریه در پایان از مدیران ارشاد خواسته است با تذکر به روزنامه تهران امروز مدیران این روزنامه را به تغییر لوگو ملزم کنند .
حال این پرسش مطرح است که واقعاً چگونه می توان از لوگوی روزنامه تهران امروز این برداشت را کرد که زنی در حال رقص است و یک نفر چقدر باید بیکار باشد و بنشیند به این لوگو فکر کند و فکرش به هیچ چیز جز رقص یک زن نرسد ؟!
منبع: email رسیده
آخوند مفتخور و انگل اجتماع که حتی یک ساعت در زندگیش کار نکرده و از بس نشسته و مفتخوری کرده و از زور بیکاری کارش به انحراف جنسی کشیده، حتی لوگوی یک روزنامه را به شکل زنی لخت میبینه.
نشریه پرتو در مطلبی با عنوان « روزنامه تهران امروز هر روز می رقصد » نوشته است حروف کلمه امروز در لوگوی روزنامه «تهران امروز» همراه با تغییرات معنادار بهگونهای روی هم سوار شدهاند که شکل زنی را در حال رقص به خود گرفته است.
از جمله تغییرات ایجادشده میشود به موارد زیر اشاره کرد:
۱- انتهای حروف «ر» در این کلمه بهگونهای تغییر کرده است که شکل پای زن در حال رقص به خود گرفته است.
۲- انتهای حرف «و» و «ز» هم دستکاری شده تا بیشتر شکل دست به خود بگیرد.
۳- نزدیکشدن نقطه حرف «ز» به خود حرف هم شکل سر را تداعی میکند در حالی که بهصورت طبیعی جای نقطه آنجا نیست و موارد دیگر که انتشار آن صحیح نیست.
این نشریه در پایان از مدیران ارشاد خواسته است با تذکر به روزنامه تهران امروز مدیران این روزنامه را به تغییر لوگو ملزم کنند .
حال این پرسش مطرح است که واقعاً چگونه می توان از لوگوی روزنامه تهران امروز این برداشت را کرد که زنی در حال رقص است و یک نفر چقدر باید بیکار باشد و بنشیند به این لوگو فکر کند و فکرش به هیچ چیز جز رقص یک زن نرسد ؟!
منبع: email رسیده
یعنی که گنه را به از این نیست بهانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
خواهد به سر آید، شب هجران تو یانه؟
ای تیر غمت را دل عشاق نشانه
جمعی به تو مشغول و تو غایب ز میانه
رفتم به در صومعهٔ عابد و زاهد
دیدم همه را پیش رخت راکع و ساجد
در میکده رهبانم و در صومعه عابد
گه معتکف دیرم و گه ساکن مسجد
یعنی که تو را میطلبم خانه به خانه
روزی که برفتند حریفان پی هر کار
زاهد سوی مسجد شد و من جانب خمار
من یار طلب کردم و او جلوهگه یار
حاجی به ره کعبه و من طالب دیدار
او خانه همی جوید و من صاحب خانه
هر در که زنم صاحب آن خانه تویی تو
هر جا که روم پرتو کاشانه تویی تو
در میکده و دیر که جانانه تویی تو
مقصود من از کعبه و بتخانه تویی تو
مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه
بلبل به چمن زان گل رخسار نشان دید
پروانه در آتش شد و اسرار عیان دید
عارف صفت روی تو در پیر و جوان دید
یعنی همه جا عکس رخ یار توان دید
دیوانه منم من که روم خانه به خانه
عاقل به قوانین خرد راه تو پوید
دیوانه برون از همه آیین تو جوید
تا غنچهٔ بشکفتهٔ این باغ که بوید
هر کس به زبانی صفت حمد تو گوید
بلبل به غزلخوانی و قمری به ترانه
بیچاره بهائی که دلش زار غم توست
هر چند که عاصی است ز خیل خدم توست
امید وی از عاطفت دم به دم توست
تقصیر خیالی به امید کرم توست
یعنی که گنه را به از این نیست بهانه
شیخ بهایی
اعتراف اردغان به کشتار کردهای ترکیه
در سخنرانی روز دوشنبه، که از کانال خبری ان ت و ترکیه پخش میشد، اردغان اعلام کرد که ۵۰۰ کرد را در ظرف ماه گذشته نظامیان ترکیه در جنوب شرقی این کشور کشته اند، وی آنها را تروریست نامید. وی گفت فقط تعداد ۱۲۳ تن از اکراد را ظرف ۱۰ روز گذشته در شهر هککری واقع در جنوب شرقی این کشور از پای درآورده است. اردغان اضافه کرد، این تعداد در ۶ ماه گذشته ۱۰۰۰ تن تخمین زده میشوند. این سخنان درست یک روز بعد از انفجار بمبی که در طی آن تعداد ۸ تن پلیس کشته و ۹ تن دیگر زخمی شدند، از کانال خبری این کشور پخش شد. از سال ۱۹۸۴ که پ ک ک یا حزب آزادی بخش کردستان، اسلحه به دست گرفته است، تا کنون ۵۰۰۰۰ تن از اکراد، قربانی توحش نظامیان ترک در ترکیه شده اند.
شهریور ۲۷، ۱۳۹۱
ترکیه به عراق پیشنهاد داد، بر سر الهاشمی معامله کنند
خبرآنلاین نوشت:
آنکارا برای رهایی طارق الهاشمی، دامادش و رئیس دفتر و یکی از کارکنانش از حکم اعدام به نوری مالکی، نخست وزیر عراق پیشنهاد معامله داده است.
مقام های ترکیه به نوری مالکی پیشنهاد داده اند در برابر صدور عفو طارق الهاشمی، معاون محکوم به اعدام رئیس جمهوری عراق، عزت ابراهیم الدوری، رئیس فراری و تحت پیگرد حزب بعث به همراه شمار دیگری از تروریست ها را تحویل دولت عراق دهند.
آنکارا برای رهایی طارق الهاشمی، دامادش و رئیس دفتر و یکی از کارکنانش از حکم اعدام به نوری مالکی، نخست وزیر عراق پیشنهاد معامله داده است.
مقام های ترکیه به نوری مالکی پیشنهاد داده اند در برابر صدور عفو طارق الهاشمی، معاون محکوم به اعدام رئیس جمهوری عراق، عزت ابراهیم الدوری، رئیس فراری و تحت پیگرد حزب بعث به همراه شمار دیگری از تروریست ها را تحویل دولت عراق دهند.
از حقیقت بر تو نگشاید دری ....... زین مجازی مردمان تا نگذری
هر که را توفیق حق آمد دلیل
عزلتی بگزید و رست از قال و قیل
عزت اندر عزلت آمد، ای فلان
تو چه خواهی ز اختلاط این و آن؟
پا مکش از دامن عزلت به در!
چند گردی چون گدایان در به در؟
گر ز دیو نفس میجویی امان
رو نهان شو! چون پری از مردمان
از حقیقت بر تو نگشاید دری
زین مجازی مردمان تا نگذری
گر تو خواهی عزت دنیا و دین
عزلتی از مردم دنیا گزین
چون شب قدر از همه مستور شد
لاجرم، از پای تا سر نور شد
اسم اعظم، چون که کس نشناسدش
سروری بر کل اسما باشدش
تا تو نیز از خلق پنهانی همی
لیلةالقدری و اسم اعظمی
رو به عزلت آر، ای فرزانه مرد!
وز جمیع ماسوی الله باش فرد
عزلت آمد گنج مقصود ای حزین!
لیک، گر با زهد و علم آید قرین
عزلت بی«زای» زاهد علت است
ور بود بی«عین» علم، آن زلت است
عزلت بی«عین»، عین زلت است
ور بود بی«زای» اصل علت است
زهد و علم ار مجتمع نبود به هم
کی توان زد در ره عزلت قدم؟
علم چبود؟ از همه پرداختن
جمله را در داو اول باختن
این هوسها از سرت بیرون کند
خوف و خشیت، در دلت افزون کند
سینه را از علم حق آباد کن!
رو حدیث «لو علمتم» یاد کن!
شیخ بهایی
عزلتی بگزید و رست از قال و قیل
عزت اندر عزلت آمد، ای فلان
تو چه خواهی ز اختلاط این و آن؟
پا مکش از دامن عزلت به در!
چند گردی چون گدایان در به در؟
گر ز دیو نفس میجویی امان
رو نهان شو! چون پری از مردمان
از حقیقت بر تو نگشاید دری
زین مجازی مردمان تا نگذری
گر تو خواهی عزت دنیا و دین
عزلتی از مردم دنیا گزین
چون شب قدر از همه مستور شد
لاجرم، از پای تا سر نور شد
اسم اعظم، چون که کس نشناسدش
سروری بر کل اسما باشدش
تا تو نیز از خلق پنهانی همی
لیلةالقدری و اسم اعظمی
رو به عزلت آر، ای فرزانه مرد!
وز جمیع ماسوی الله باش فرد
عزلت آمد گنج مقصود ای حزین!
لیک، گر با زهد و علم آید قرین
عزلت بی«زای» زاهد علت است
ور بود بی«عین» علم، آن زلت است
عزلت بی«عین»، عین زلت است
ور بود بی«زای» اصل علت است
زهد و علم ار مجتمع نبود به هم
کی توان زد در ره عزلت قدم؟
علم چبود؟ از همه پرداختن
جمله را در داو اول باختن
این هوسها از سرت بیرون کند
خوف و خشیت، در دلت افزون کند
سینه را از علم حق آباد کن!
رو حدیث «لو علمتم» یاد کن!
شیخ بهایی
اشتراک در:
پستها (Atom)