اردیبهشت ۲۵، ۱۳۹۱

نشین یک نفس ای فتنه که برخاست قیامت .... فتنه نادر بنشیند چو تو در حال قیامی . سعدی


طبق افسانه‌های مایا ما در جهان چهارم یا جهان «آفرینش» که در افسانه‌ها ازش صحبت شده زندگی می‌کنیم.

در تقویم لنگ سونت آخرین خلق یا آفرینش در ۱۲.۱۹.۱۹.۱۷.۱۹ به پایان می‌رسد. که این سلسله مراتب دوباره در ۲۰ دسامبر ۲۰۱۲ اتفاق می‌افتد.

طبق این گفته مایاها الان زمان جشن بزرگ به خاطر رسیدن به انتهای چرخه آفرینش فرا رسیده است. این سخن به معنی رسیدن به پایان جهان نیست بلکه منظور از این جمله شروع یک عصر جدید است.

ما در این روز وارد عصر جدیدی می‌شویم. در حال حاضر ما در عصر حوت یا دو ماهی هستیم و ۲۰ دسامبر ۲۰۱۲ آغاز عصر دلو یا مرد آب کش است که عصر آزادی انسان و برابری آن‌هاست. این مساله شبیه دوره‌های آفرینشی تمدن مایاست. درحقیقت مایاها ارجاعهای زیادی به تاریخهایی دارند که بعدها در سال ۲۰۱۲ رخ می‌دهد. در حقیقت نظریه پایان یافتن جهان در سال ۲۰۱۲ (باتوجه به افسانه مایایی) را اولین بار خوزه آرگیولس سال ۱۹۸۷ در کتابش به نام

The Mayan Factor: Path Beyond Technology مطرح کرد.


زمین علاوه بر حرکت وضعی و انتقالی دارای حرکات دیگری نیز هست که یکی از آن‌ها «رقص محوری» است بر این اساس زمین در حرکت به دور خود دارای تکانه‌هایی است که باعث می‌شود هر دو هزار سال به اندازه سی درجه به قهقرا برود، که همین باعث آغاز اعصار دوهزارساله در روی زمین می‌شود.


اما زمین به همراه منظومه شمسی نیز در حال چرخش به دور کهکشان راه شیری است، و باز گویا در مقطع همین سال کذا زاویه‌هایی بسیار مهم و پراهمیت در آسمان تشکیل می‌شود و بسیاری از سیارات نیز در یک مدار قرار می‌گیرند و خلاصه وضعیتی بسیار استثنایی شکل می‌گیرد که در هر بیست و پنج هزار و هفتصد و اندی سال پیش می‌آید.

برخی معتقدند که در بیست و پنج هزار سال پیش محور زمین عوض شده. اینک این فرضیه وجود دارد که ممکن است دوباره محور زمین عوض بشود. خلاصه گویا حادثه مهمی در این سال اتفاق خواهد افتاد. کسانی که علاقه‌مند به تعقیب این جزئیات هستند می‌توانند با تایپ آرماگدون و یا ۲۰۱۲ در گوگل با سرعت به این اطلاعات دسترسی پیدا کنند.




خصم ما

ما قربانی اکثریت بیتفاوت شدیم. کسانی‌ که ایستادند و تماشا کردند. کسانی‌ که نه این بودند و نه آن و هم این بودند و هم آن. و متاسفانه اکثر آحاد جامعه همین بیتفاوت‌ها هستند و امروز هم دچار همین اکثریتیم. چون بی‌طرف بودن یعنی‌ فرار از انجام وظیفه و بیغیرتی‌.
خصم ما آن نیست که با ما نیست، 
خصم ما آن است که بیطرف و بیتفاوت است.

تیم ملی کشتی آزاد ایران برای پنجمین بار قهرمان جهان شد


مردم قهرمان ایران، دوباره و دوباره شگفتی آفریدند.

تيم ملی كشتی آزاد ايران با برتری مقابل ميزبان به مقام قهرمانی رقابت‌های جام جهانی باكو دست يافت.

به گزارش ایسنا، فینال جام جهانی كشتی آزاد بین ایران و آذربایجان به میزبانی باكو برگزار شد كه تیم ملی ایران با وجود این كه داوری را هم علیه خود می دید، مقابل میزبان به یك پیروزی با ارزش رسید و قهرمان جام جهانی شد.


در كشتی اول حسن رحیمی در سه تایم (۱-۱، ۱-۰ و ۲-۰) محمود ماگومداف را شكست داد و ایران را صاحب یك پیروزی با ارزش كرد.

اما در وزن ۶۰ كیلوگرم آذربایجان به برتری رسید. مسعود اسماعیل پور در دو تایم (۰-۱ و ۱-۱) مغلوب حاجی علی یف شد.



در ادامه مهدی تقوی و صادق گودرزی دو پیروزی با ارزش را نصیب ایران كردند. در كشتی وزن ۶۶ كیلوگرم مهدی تقوی در سه تایم (۰-۱، ۲-۰ و ۵-۰) جبرئیل حسناف دارنده دو مدال برنز جهان را مغلوب كرد و صادق گودرزی نیز در سه تایم (۰-۴، ۲-۰ و ۱-۰) اشرف علی یف آذربایجانی را شكست داد.



در مسابقه وزن ۸۴ كیلوگرم، احسان لشگری در دو تایم (۰-۱ و ۰-۱) به شریف شریف اف قهرمان سال ۲۰۱۱ جهان باخت. این كشتی با اعتراض مربیان ایران به داوری همراه بود چرا كه در كلینچ داوران امتیاز كشتی گیر ایران را ندادند. با وجود این باخت، ایران همچنان از آذربایجان ۳-۲ جلو بود.



در كشتی مهم وزن ۹۶ كیلوگرم، دو قهرمان جهان یعنی رضا یزدانی و ختاگ گازیموف به مصاف هم رفتند. یزدانی تایم اول را با كلینچ برد اما در تایم دوم داوران در كمال تعجب در حالی كه گازیموف انگشت به چشم یزدانی فرو می كرد یك امتیاز به كشتی گیر میزبان دادند. اعتراض مربیان هم فایده ای نداشت تا یك امتیاز دیگر به گازیموف داده شود و برنده تایم دوم شود. این حركت داوران در نوع خود یك شگفتی در داوری بود كه به سود میزبان رخ داد.

وقت سوم هم به كلینچ كشیده شد كه باز هم گوی به سود یزدانی بود و كلینچ را تبدیل به امتیاز كرد تا ایران به چهارمین پیروزی برسد و یك قهرمانی با ارزش برای ایران در خاك آذربایجان رقم بخورد. گازیموف پس از این باخت با مشت به صورت یزدانی كوبید و بازبینی فیلم هم حاصلی برای آذربایجان نداشت. یزدانی در پاسخ به حركت زشت قهرمان سال ۲۰۱۰ جهان، در حركتی جوانمردانه صورت او را بوسید تا درس اخلاق دهد.



در كشتی وزن ۱۲۰ كیلوگرم كه تاثیری در نتیجه تیمی نداشت كمیل قاسمی در دو تایم (۰-۲ و ۱-۱) مغلوب جمال الدین ماگومداف شد اما ایران در نهایت به پیروزی ۴ بر ۳ رسید.



در مسابقه رده بندی نیز آمریكا ۵ بر ۲ از سد روسیه گذشت و در مكان سوم قرار گرفت.

پیش از این آخرین قهرمانی ایران در جام جهانی به سال ۲۰۰۶ بر می گشت.

با این پیروزی، تیم ملی كشتی آزاد ایران تا به حال پنج عنوان قهرمانی و پنج نایب قهرمانی در ۱۷ دوره حضور در این پیكارها داشته است.

مسابقات جام جهانی هر سال با حضور ۱۰ تیم برتر جهان به صورت رقابتی تیم به تیم برگزار می شود و با مسابقات قهرمانی جهان كه كشتی گیران تمام كشورهای جهان حضور دارند و به صورت وزن به وزن برگزار می شود تفاوت دارد.

منبع: ایسنا


اردیبهشت ۲۴، ۱۳۹۱

واعظان کین جلوه بر محراب و منبر میکنند ..... چون به خلوت میروند، آن کار دیگر میکنند. حافظ

۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۱ شهرام فریدونی

هموطنان، هفت سوال در خصوص توهین به مقدسات و دامنه آن:

ادعا می‌شه که شاهین نجفی به مقدسات توهین کرده! البته این ادعا از طرف آیت الله بی بی سی و همچنین خبرنگار رادیو آمریکا / فردا مدام تکرار می‌شه، لذا جا داره که بنده اجالتا یک چند سوال در این رابطه مطرح کنم که موضوع برای خودم و امثال خودم بهتر روشن بشه! در ضمن این رو هم بگم که بعنوان همدردی با همه کسانی که مقدسات‌شون درد گرفته، خود من هم قراره به کم کم به مقدسات ایمان بیارم و برای همین هم عدد هفت رو برای تعداد سوالاتم انتخاب کرده‌ام

سئوال اول: مشخصات، شرایط و حد و حدود این داستان «مقدسات» رو کی تعیین می‌کنه؟

سئوال دوم: به تایید دوست و دشمن، علی ابن ابی طالب انسان کوتاه قد بوده (حضرتشان بین ۱۴۰ تا ۱۶۰ سانت قد داشتند)، حالا اگه مثلا یک عده در موزه ای در ترکیه (مثلا موزه توپکاپی در استانبول)، ادعا کنند که یک آلتی، مثلا یک شمشیر ۵ متری، متعلق به علی ابن ابی طالبه، دیگران هم موظفند که این ادعا رو دربست قبول کنند و در ضمن گارانتی و تضمین هم بدند که هرگزهم از تجسم صحنه یک انسان ۱۵۰ سانتی با یک شمشیر ۵ متری، اونهم وسط صحرای عربستان، در حال دویدن بدنبال یکسری پابرهنه بدبخت تو بیابون نخود خنده نکنند؟

سئوال سوم: آیا اگر همون عده تو همون موزه، یک دندان ۷ سانتیمتری رو متعلق به بنیانگذار دین اسلام معرفی کنند، اون دندان مقدس می‌شه؟ آیا اصولا طرح این مسئله که دندان ۷ سانتی نمیشه که مال آدم باشه، توهین به مقدسات محسوب می‌شه؟ اگر یک جانور شناسی، لنگه اون دندون رو آورد و اسم موجودی که صاحب اون دندون بوده رو هم معرفی کرد، جرمش از کوه پرت شدنه، یا قطع دست و پا بصورت اوریب و ضربدری؟

سئوال چهارم: اگر اعتقاد جمعیتی (حالا شما بگیرید صد میلیون) به چیزی و یا موجودی، دلیل بر تقدس اون چیز و یا موجوده، آیا مثلا بت پرست‌های آفریقا هم حق فرمان ارتداد ملایی که به بت های اونها توهین میکنه رو پیدا می‌کنند؟

سئوال پنجم: آیا انسان‌هایی که گاو رو مقدس میدونند و تعدادشون هم شاید بیش از یک میلیارد باشه، حق دارند که برای هر کسی که مثلا خدای نکرده به آخوندی که فرمان ارتداد صادر میکنه بگه « مرتیکه گاو»، فرمان قتل صادر کنند و بگند که این شخص، با گاو خواندن این ملا، به مقدسات یک میلیارد انسان توهین کرده؟

سئوال ششم: آیا قسم خوردن به ویاگرا که خودش یک دارویی هست و یا قسم به بکارت جرمه؟ اگر این توهین به مقدسات محسوب می‌شه پس تکلیف آیاتی که به زیتون و جرقه سم اسب و یا قاطر و کوه و تپه و انجیر و...قسم میخوره چی می‌شه؟ من در اینجا یک لیست از مواردی که در قرآن به اشیاء وموجودات واقعی و یا فرشته گان و از این قبیل قسم خورده میشه میارم که ببینیم اینها هم شامل توهین به مقدسات می‌شند یا نه.

اینهم لیستش:
قسم خوردن به فرشتگان
"والنازعات غرقا والنا شطاط نشطا... فالمدبراب امرا"سوره نازعات آیات۱-۵

قسم خوردن به جان پیامبر
" لعمرک انهم لفی سکرتهم یعمهون" سوره حجر آیه ۷۲

قسم خوردن به قرآن مجید
"یس و القرآن الحکیم". سوره یس ۱ و ۲

قسم خوردن به قیامت
" و الیوم الموعود" سوره بروج آیه ۲

قسم خوردن به پدیده‌های آفرینش
مانند ایمان، خورشید، ستارگان، زمین، ماه، باد، ابر، دریا،کشتی،انجیر و زیتون. مراجعه شود به:
سوره طارق آیه ۴، سوره شمس آیه ۱، سوره تکویر آیه ۱۵، سوره شمس آیه ۶، سوره انشقاق آیه ۱۸، سوره ذاریات آیه ۱ و ۲ ، سوره طور آیه ۶، سوره ذاریات آیه ۳، سوره تین آیه ۱

قسم خوردن به زمانهای مختلف
سپیده دم، چاشتگاه، عصر، غروب آفتاب، روز و شب مراجعه شود به: "سوره فجر آیه ۱، سوره شمس آیه ۱، سوره عصر آیه ۱، سوره انشقاق آیه ۱۷، سوره شمس آیه ۴، سوره تکویر آیه ۱۷.

قسم خوردن به مکانهای مقدس
مانند مکه، کوه طور، بیت المامور در سوره بلد آیه ۱، طور آیه ۱ و ۳

و اما سئوال هفتم که از همه سئوالات مقدس تره:

اکثر ایرانی‌هایی که به اینترنت دسترسی دارند، فیلم‌های یک آخوند مریض و نادانی رو بنام «دانشمند» دیدند که این آقا رسما پدر زن بنیان‌گذار اسلام عمر رو ... زاده خطاب میکنه و بد‌ترین توهین‌ها رو هم به هموطنان سنی ما می‌کنه، آیا این داستان هم جزو توهین به مقدسات محسوب می‌شه؟ اگر نمی‌شه، چطور می‌شه تصور کرد که پیغمبر اسلام که همه چیز رو میدونسته دختر چنین مردی رو به همسری انتخاب کرده؟ و اگه این اراجیف این آخوند مریض توهین به مقدسات اکثریت مسلمین جهان محسوب می‌شه، قیمتی که برای کشتن این آخوند تعیین شده چقدره و فرمان ارتدادش رو کی صادر کرده؟

اگر توهینات این آخوند رو به عمر و همه هموطنان سنی ما ندیدید برید ببینید که این مدعیون تقدس و احترام به عقاید دیگران وقاحت رو تا کجا پیش می‌برند.




ميم مثل مادر



تاج از فرق فلک برداشتن
جاودان آن تاج بر سرداشتن
در بهشت آرزو ره یافتن
هر نفس شهدی به ساغر داشتن
روز در انواع نعمت ها و ناز
شب بتی چون ماه در بر داشتن
صبح از بام جهان چون آفتاب
روی گیتی را منور داشتن
شامگه چون ماه رویا آفرین
ناز بر افلاک اختر داشتن
چون صبا در مزرع سبز فلک
بال در بال کبوتر داشتن
حشمت و جاه سلیمانی یافتن
شوکت و فر سکندر داشتن
تا ابد در اوج قدرت زیستن
ملک هستی را مسخر داشتن
برتو ارزانی که ما را خوش تر است
لذت یک لحظه "مادر" داشتن.

فریدون مشیری




ایلیا... اورشلیم ..... ירושלים



اورشلیم (در عبری: ירושלים ) شهری با قدمت تاریخی و مقدس در ادیان ابراهیمی است که بزرگترین و پرجمعیت‌ترین شهر اسرائیل و

پایتخت مورد مناقشه میان پلستین و اسرائیل است. جمعیت اورشلیم ۷۶۳٬۶۰۰ نفر (سال ۲۰۰۸) و مساحت آن ۱۲۵٫۱ کیلومترمربع است. اورشلیم یکی از چهار شهر مقدس یهود محسوب می‌شود و در کنار شهرهای صفاد، حبرون و طبریه، محل سکونت بسیاری از یهودیان بوده است. این شهر پس از مکه و مدینه سومین شهر مقدس در اسلام و مقدس‌ترین شهر در مسیحیت محسوب می‌شود.

وضعیت اورشلیم یکی از مهمترین موضوعات در مناقشه اسرائیل و پلستین بوده‌است، در سال ۱۹۴۷ قطعنامه ۱۸۱ مجمع عمومی سازمان ملل متحد در مورد حکومت آینده پلستین مقرر کرد تا این شهر برای یک دوره ده ساله تحت کنترل هیچکدام از دو کشور پلستین و اسرائیل قرار نگیرد و با یک رژیم ویژه بین‌المللی با نظارت سازمان ملل اداره شود. اما این طرح هیچگاه اجرایی نشد. با پایان جنگ ۱۹۴۸ بخش غربی شهر به تصرف اسرائیل و بخش شرقی به تصرف اردن درآمد و اسرائیل در جنگ ۱۹۶۷ بخش شرقی را نیز تصرف کرد.




در ۳۱ ژوئیه سال ۱۹۸۰ با تایید کنست پایتختی اورشلیم طبق مرزهای تعیین شده توسط دولت اسراییل در سال ۱۹۶۷، به یک اصل قانونی در حقوق اسراییل تبدیل شد. در پاسخ شورای امنیت طی قطعنامهٔ ۴۷۸ در همان سال اسراییل را برای اتخاذ این قانون سرزنش کرد، و تاکید کرد که این مخالف قانونهای بین المللی است، و از اطلاق پذیری کنوانسیون ۱۹۴۹ ژنو بر بخش غربی اورشلیم جلوگیری نخواهد کرد، زیرا این شهر جزء فرمانداری اورشلیم تحت قدرت ملی پلستین پنداشته می شود. سازمان آزادی بخش پلستین مرکزی را در بیت الشرق اورشلیم اداره می کرد که به دستور وزارت کشور اسراییل بسته شد.






آنجا که ستم بود و اعتراضی نبود.


آهای آیندگان، شما که از دل توفانی بیرون می جهید
که ما را بلعیده است
وقتی از ضعفهای ما حرف می زنید
یادتان باشد
از زمانه سخت ما هم چیزی بگویید

به یاد آورید که ما بیش از کفشهامان کشور عوض کردیم
و نومیدانه میدانهای جنگ را پشت سر گذاشتیم،
آنجا که ستم بود و اعتراضی نبود

این را خوب می دانیم:
حتی نفرت از حقارت نیز
آدم را سنگدل می کند
حتی خشم بر نابرابری هم
صدا را خشن می کند

آخ،
ما که خواستیم زمین را برای مهربانی مهیا کنیم
خود نتوانستیم مهربان باشیم.
اما شما وقتی به روزی رسیدید
که انسان یاور انسان بود
درباره ما
با رأفت داوری کنید.

برتولت برشت

هرگز نگذار بروم ...... کودکان آزمایشگاهی

هرگز نگذار بروم - Never Let Me Go

فیلم "هرگز نگذار بروم" به کارگردانی مارک رومانک در سال ۲۰۱۰ ساخته شده است. داستان این فیلم بر اساس رومانی به همین نام، نوشتهٔ کازوئو ایشی گورو، نویسندهٔ ژاپنی، است که در سال ۲۰۰۵ منتشر شده و در سال ۲۰۰۶ جایزهٔ آرتور سی‌ کلارک را از آن خود کرده است.


من هنوز این رمان را نخوانده‌ام و در نتیجه نمی‌توانم تفاوت‌های فیلم با قصه اصلی‌ را بازگو کنم، ولی‌ فیلم داستانی‌ جذاب و در عین حال تفکر آمیز دارد.

داستان فیلم از این قرار است که زنی‌ به نام کتی اچ‌، که سی‌ و یک سال دارد، داستان زندگی‌ش را روایت می‌کند، و از سرگذشت خود و مدرسه شبانه روزی به نام هایلشام می‌گوید که در آنجا جسم او و دیگر کودکان را میپروراندند تا در زمان خود، اعضای بدنش را به ثروتمندانی که به آن اعضا احتیاج پیدا کرده‌اند، بدهد و هر کودک حداکثر تا چهار عمل جراحی زنده میماند و اکثرا بعد از عمل جراحی دوم میمیرند.

این فیلم داستان کودکانی است که در واقع حکم گوسفندان پرورشی را داشته‌اند، و از نظر دولت و جامعه یخ زدهٔ انگلیس چیز بیشتری محسوب نمی‌شدند و حق و حقوقی نداشته و حتی آدم حساب نمی‌‌شده‌اند. فیلم با برجسته کردن این نکته، به بررسی احساسات و عواطف آدمی‌ میپردازد، و این پیام را می‌رساند که هر چند انسان را مانند یک حیوان که باید قربانی شود، بپرورند، و او را از هر گونه احساسی‌ خالی‌ کنند، با این حال، آدم آدم است، با تمامی خصوصیات یک انسان، یعنی‌ به نیاز‌های عاطفی از قبیل عشق، دوست داشتن، نفرت و حسادت ورزیدن، همانقدر احتیاج دارد که به خوردن و خوابیدن و سکس محتاج است. داستان فیلم در واقع داستان شناخت انسان است و بس، و می‌گوید که انسان در یک مجموعه کامل، ترکیبی‌ از تضاد هاست و تنها یک پیکر مادی و یا جسم نیست.

برای علاقمندان به نقد فیلم، تحلیل اقای راجر آبرت از فیلم را هم در پایین میگذارم، این نقد و تحلیل در واقع، یک نوع توجیه از آنچه که در این فیلم و در انگلستان گذشته است میباشد، و بیشتر سعی‌ در ماست مالی‌ کردن واقعیت داستان دارد تا نقد واقعی‌ آن. 







نقد فیلم به قلم راجر ابرت:

کودکان آزمایشگاهی

من به خواست خود، برای نسل بعدی ام قسمتهایی از اعضای بدنم را که می توانند جان اشخاص دیگری را نجات دهند، به جا می گذارم. این «قانون طلایی» نام دارد. اگر حقیقت این کلمات را درک کنید، قبول خواهید کرد که زندگی در «هرگز نگذار بروم» نقش یک «اهدا کننده» را دارد. به این دلیل که گذشته از همه چیز، این همان هدفی است که شما به خاطرش به دنیا آمده اید؛ اینکه یک اهداکننده باشید. در فیلم، جامعه ای وجود دارد که قسمت اعظم آن را کودکانی تشکیل می دهند که در آزمایشگاهی به وجود آمده اند تا نقش «اهداکننده» را داشته باشند. آنها به معنای واقعی هیچ پدر و مادری ندارند. حتی مطمئن نیستم که آنها خودشان هم بتوانند پدر و مادر شوند. آنها به وجود آمده اند تا قلب، کلیه، کبد و دیگر اعضای مفیدی را پرورش دهند و بعد بدبختانه، بعد از اینکه خیلی از آن اعضا را از بدنشان جدا کردند، بمیرند.

اردیبهشت ۲۳، ۱۳۹۱

این ملت باید تکلیف خودش را مشخص کند



از ایران هر آنکس که کو زاده بود
دلیر و خردمند و آزاده بود.(فردوسی)

درحالیکه در اکثرِ کشورهای دنیا، برنامه ریزی میشود که که دیگر حتی برای بچه‌ها هم تصمیم گرفته نشود و آنها را آزاد بگذارند که از مغز خودشان استفاده کنند، و معنی‌ تصمیم گیری و نتایج ناشی‌ از هر تصمیم گیری و انتخاب را از کودکی بشناسند و حقایق مربوط به انتخاب را درک و آنرا در زندگی‌ خود لمس نمایند، تا به این وسیله به شناخت بیشتر و بهترِ پیرامن و دنیای اطراف خویش برساند، در ایران برای بزرگترها هم تصمیم گرفته میشود که چگونه لباس بپوشند، چگونه با دیگران در تماس باشند، چگونه فکر کنند، به چی‌ اعتقاد داشته باشند، چی‌ بخورند، حتی با همسرشان چگونه بخوابند و به طور کلی‌ برای آنها و به جای آنها هم فکر میکنند و هم انتخاب.

من میخوام سئوال کنم، اگر ما ایرانی‌ نبودیم و می‌شنیدیم که در گوشه‌ای از دنیا، عده‌ای پیر مرد بالای ۷۰ سال، که دامن بلند میپوشند، هیچ گاه ریش نمیتراشند، از دنیا بیخبرند، سوادشان در حد کودکان دبستانی است، ظاهرشان کریه و به دوران پارینه سنگی‌ تاریخ زمین میماند، و این جماعت پیر خرفت ، برای ۷۵ میلیون انسان تصمیم میگیرند که چگونه زندگی‌ کنند، چگونه فکر کنند، یعنی‌ اصلا فکر نکنند، چی‌ بخورند، چی‌ بپوشند، چگونه با همسرشان بخوابند، نظر ما راجع به اون ۷۵ میلیون چه بود و اصولاً به آن مردم چگونه نگاه میکردیم؟ آیا به جز این بود که حماقت آنان را به باد تمسخر میگرفتیم و به آنها می‌خندیدیم و برایشان متاسف می‌شدیم؟ و نهایت همدردی ما با آنها این بود که: "خوب هر ملتی چوب حماقت و نون درایت خودش را میخورد.
این دقیقا نگاهی‌ است که جهانیان به مردم ایران دارند.
پرسشی که جهانیان در برابر مردم ایران میگذارند این است که، مگر تعداد این افراد و محافظین بیقدرشان چند نفر است که میتواند در مقابل ۷۵ میلیون انسان بایستند و سرنوشت ۷۵ میلیون انسان را رقم بزنند و آنها را در فقر، بی‌فرهنگی، توحش، سرگردانی، بیخردی، عقب ماندگی، حقارت و فلاکت نگاه دارند و در عوض خودشان روز به روز گنده‌تر و ثروتمندتر شده و به ایران و ایرانی‌ بیشتر ظلم کنند؟
این ملت باید تکلیف خودش را مشخص کند که آیا در آن سرزمین مهمان ایست ناخوانده و یک مشت عرب و ترک مفلوک ضد ایرانی‌ صاحبان آن همه سرزمین حاصل خیز پر برکت و ثروتمند اند، و این ملت نمیتواند به صاحبان آن کاری داشته باشد، و یا نه، خود صاحب آن سرزمین است و هر چه که در آنجاست مال اوست و این جماعت ضد ایرانی‌ سرزمین و کشورش را اشغال کردند. و میبایستی همانی کند که در دنیا با یک اشغالگر انجام میدهند. یعنی‌ سیلی شود و همهٔ پلیدیها و ناپاکی‌ها را از ایران بشوید تا خود و فرزندانش با تنی آزاد و با شرف و با خاطری آسوده به زندگی‌ ادامه دهند.

خدا انسان را آزاد آفریده، و به انسان آزاده توجه دارد.


آزادی، دریایی متلاطم و طوفانی است، مردان ترسو آرامش استبداد را بر این طوفان ترجیح می‌دهند و جائی‌ که مردم از دولتشان بترسند، ظلم حاکم است و جائی‌که دولت از مردم بترسد، آزادی وجود دارد و درخت آزادی را باید گاه‌گاه با خون میهن‌پرستان و ستمکاران آبیاری کرد.




یکی از معجزات عشق اینستکه از دردهای آن نیزلذتی احساس میکنیم


یادمان باشد:
-پرورش جسم با ورزش، و خوردن هرچه که دوست دارم، فقط یک لقمه کمتر.

-پرورش روح باصداقت و راستگویی، زیبایها را ستایش کردن و بدی‌ها را نکوهش.

-از بین بردن فقر مالی‌ با تلاش، همت، اراده، کوشش و کار، و اندازه نگاه داشتن و پرهیز از حرص.

-از بین بردن فقر معنوی با تحصیل، مطالعه و دانش، درست گوش دادن، دقیق دیدن و عمیق فکر کردن.

-و کشاورزی، کاشتن دانه و تماشای رشد ونمو آن، تربیت، صبر وتحمل.