سعی میکنم به اصل مطلب اشاره کنم.
از این که مشغلهی ذهنیام را رها کنم خودداری میکنم.
آمریکا فشار آوردن به من را متوقف کن میدانم چه کار میکنم.
آمریکا شکوفههای آلو دارند میافتند.
ماههاست که روزنامهها را نخواندهام، هر روز
کسی به جرم قتل محاکمه میشود.
آمریکا راجع به وبلیها احساساتی هستم.
آمریکا وقتی که بچه بودم کمونیست بودم
از این بابت متاسف نیستم.
در هر فرصتی که به دست بیاورم ماریجوانا میکشم.
روزهای رو به پایان در خانه مینشینم و به رزهای داخل کمد
خیره میشوم.
وقتی به محلهی چینیها میروم مست میکنم و هرگز با کسی نمیخوابم.
تصمیمم را گرفتهام دردسر درست خواهد شد.
باید میدیدی که مارکس میخوانم.
روانکاوم فکر میکند که کاملاً حق با من است.
دعای پروردگار را نمیخوانم.
مکاشفههای عرفانی و ارتعاشهای کیهانی دارم.
آمریکا هنوز به تو نگفتهام که با دایی مکس چه کار کردی
بعد از اینکه از روسیه برگشت.
با تو هستم.
آیا میگذاری زندگیِ عاطفی تو توسط مجلهی تایم رقم بخورد؟
مجلهی تایم ذهنم را به خود مشغول کرده است.
هر هفته آن را میخوانم.
جلدش به من خیره میشود هر وقت از جلوی آبنبات فروشیِ گوشهی خیابان
جیم میشوم.
در زیر زمین کتابخانهی عمومیِ برکلی میخوانمش.
همیشه از مسئولیت به من میگوید. بازرگانان
جدی هستند. تهیه کنندگان فیلمها جدی هستند.
همه جدی هستند به جز من.
به ذهنم خطور میکند که آمریکا هستم.
دوباره دارم با خودم حرف میزنم.
آسیا دارد علیه من قیام می کند.
به اندازهی یک مرد چینی شانس ندارم.
بهتر است ذخایر ملیام را به حساب بیاورم.
ذخایر ملیام شامل دو سیگارِ
ماری جوانا میلیونها اندام تناسلی ادبیاتی خصوصی
و غیر قابل چاپ که ۱۴۰۰ مایل در ساعت سرعت دارد
و بیست و پنج هزار آسایشگاه روانی است.
چیزی در بارهی زندانهایم و میلیونها
تهیدست که در گلدانهایم
زیر نور پانصد خورشید زندگی میکنند نمیگویم.
به فاحشهخانههای فرانسه پایان دادم، طنجه
مقصد بعدی است.
خواستهام این است که رییس جمهور بشوم به رغم این حقیقت که
یک کاتولیک هستم.
آمریکا چگونه میتوانم یک نیایش مقدس
با حس و حال احمقانهی تو بنویسم؟
مثل هنری فورد ادامه میدهم بندهای شعر من
مثل ماشینهای او خاص هستند بیشتر پس آنها
از جنسیتهای مختلفند.
آمریکا بندهای شعر را ۲۵۰۰ دلار به تو میفروشم بندی ۵۰۰ دلار
لعنت بر قطعه شعر قدیمی تو
آمریکا تام مونی را آزاد کن
آمریکا اسپانیاییهای طرفدار دولت را نجات بده
آمریکا ساکو و وانزتتی نباید بمیرند
آمریکا من پسرهای اسکُتسبُرو هستم.
از این که مشغلهی ذهنیام را رها کنم خودداری میکنم.
آمریکا فشار آوردن به من را متوقف کن میدانم چه کار میکنم.
آمریکا شکوفههای آلو دارند میافتند.
ماههاست که روزنامهها را نخواندهام، هر روز
کسی به جرم قتل محاکمه میشود.
آمریکا راجع به وبلیها احساساتی هستم.
آمریکا وقتی که بچه بودم کمونیست بودم
از این بابت متاسف نیستم.
در هر فرصتی که به دست بیاورم ماریجوانا میکشم.
روزهای رو به پایان در خانه مینشینم و به رزهای داخل کمد
خیره میشوم.
وقتی به محلهی چینیها میروم مست میکنم و هرگز با کسی نمیخوابم.
تصمیمم را گرفتهام دردسر درست خواهد شد.
باید میدیدی که مارکس میخوانم.
روانکاوم فکر میکند که کاملاً حق با من است.
دعای پروردگار را نمیخوانم.
مکاشفههای عرفانی و ارتعاشهای کیهانی دارم.
آمریکا هنوز به تو نگفتهام که با دایی مکس چه کار کردی
بعد از اینکه از روسیه برگشت.
با تو هستم.
آیا میگذاری زندگیِ عاطفی تو توسط مجلهی تایم رقم بخورد؟
مجلهی تایم ذهنم را به خود مشغول کرده است.
هر هفته آن را میخوانم.
جلدش به من خیره میشود هر وقت از جلوی آبنبات فروشیِ گوشهی خیابان
جیم میشوم.
در زیر زمین کتابخانهی عمومیِ برکلی میخوانمش.
همیشه از مسئولیت به من میگوید. بازرگانان
جدی هستند. تهیه کنندگان فیلمها جدی هستند.
همه جدی هستند به جز من.
به ذهنم خطور میکند که آمریکا هستم.
دوباره دارم با خودم حرف میزنم.
آسیا دارد علیه من قیام می کند.
به اندازهی یک مرد چینی شانس ندارم.
بهتر است ذخایر ملیام را به حساب بیاورم.
ذخایر ملیام شامل دو سیگارِ
ماری جوانا میلیونها اندام تناسلی ادبیاتی خصوصی
و غیر قابل چاپ که ۱۴۰۰ مایل در ساعت سرعت دارد
و بیست و پنج هزار آسایشگاه روانی است.
چیزی در بارهی زندانهایم و میلیونها
تهیدست که در گلدانهایم
زیر نور پانصد خورشید زندگی میکنند نمیگویم.
به فاحشهخانههای فرانسه پایان دادم، طنجه
مقصد بعدی است.
خواستهام این است که رییس جمهور بشوم به رغم این حقیقت که
یک کاتولیک هستم.
آمریکا چگونه میتوانم یک نیایش مقدس
با حس و حال احمقانهی تو بنویسم؟
مثل هنری فورد ادامه میدهم بندهای شعر من
مثل ماشینهای او خاص هستند بیشتر پس آنها
از جنسیتهای مختلفند.
آمریکا بندهای شعر را ۲۵۰۰ دلار به تو میفروشم بندی ۵۰۰ دلار
لعنت بر قطعه شعر قدیمی تو
آمریکا تام مونی را آزاد کن
آمریکا اسپانیاییهای طرفدار دولت را نجات بده
آمریکا ساکو و وانزتتی نباید بمیرند
آمریکا من پسرهای اسکُتسبُرو هستم.