"نمی دانم سلاحهای مورد استفاده در جنگ جهانی سوم چه خواهند بود، ولی مطمئنا سلاحهای که در جنگ جهانی چهارم، مورد استفاده قرار میگیرند، چوب و سنگ خواهند بود."
در جای خواندم که این سخن را اینشتن گفته است، صحت و درستی این ادعا رو نمیدونم، و در ضمن اینکه کی این جملات را گفته هم مهم نیست، مهم این است که حقیقتی انکار ناپذیر در این سخن نهفته است.
باستان شناسان و کسانی که در رابطه با تاریخ زندگی بشر و زمین تحقیق میکنند، همواره با سئوالهایی بر خوردهاند که جوابی برایش پیدا نمیکنند، مثلا عجایب هفت گانه و علم مهندسی که هزاران سال پیش مورد استفاده بشر قرار میگرفته است، همواره مورد پرسش دانشمندان بوده و اینکه چگونه بشر در روزگار باستان، قادر به ساختن بناهایی بوده است که امروز حتی با وجود تکنولوژی پیشرفته، ساختن آنها یا امکان پذیر نیست و یا مدت زمانی بسیار طولانی را نیازمند میباشد. و این سوال مطرح میشود که آیا دنیا یک بار به وسیله جنگی خانمان سوز از بین نرفته و دوباره انسان مجبور نشده است که از ابتدا شروع کند؟ و آنچه که ما امروز عجایب هفت گانه مینامیم در واقع آثار باقی مانده از تمدنی پیشرفته تر از تمدن امروز ما است؟ آیا آدمها یک بار به آنچنان تکنولوژی دست نیافته اند که باعث ویران شدن خودشان و دنیای که ساخته بوده اند شده باشد؟
این حقیقتی است که هر چیزی، قیمت خودش را دارد، مثلا خوردن هر لقمه چرب و خوشمزه، یک قدم انسان را به مرگ نزدیکتر میکند، و یا بهای یک شب خوشگذرانی و به اصطلاح شب زنده داری، از دست دادن چند سال از طول عمر است، و یا اینکه وقتی آدمی همه چیز دارد انگیزه زندگی کردن را از دست میدهد. و باز این حقیقت است که آدمها با اینکه میدانند که افراط در هر موردی به ضرر خودشان تمام میشود، حتی در پول درآوردن و ثروت اندوختن،( که این افراط بیش از هر افراط دیگری، مضر و خطرناک است)، ولی خصلت و خاصیت و استعداد وجودی و طبیعت آدمی در این است که همچنان به این حماقت ادامه دهد و تمایل به ادامه چهار نعل تاختن در جاده افراط و تفریط از جمله اهداف زندگیش محسوب شود.
حال در نظر بگیر، کسانی که دنیا را با نام "نظم جدید دنیا" میچرخانند و در مورد مردم دنیا تصمیم میگیرند، از ثروت و لذتهای زندگی، آنچنان سرشار شدهاند که آنها را تا حد لبریز شدن کشانده است، تا آنجا که دیگر هیچ گونه عوامل مادی و معنوی، دنیوی آنها را خوشحال نمیکند و یا به عبارت ساده تر انگیزهٔ زندگی طبیعی را از دست دادهاند.
با این حساب تکلیف دنیا و آدمها و موجودات بیگناه آن کاملا قابل پیش بینی است.
در جای خواندم که این سخن را اینشتن گفته است، صحت و درستی این ادعا رو نمیدونم، و در ضمن اینکه کی این جملات را گفته هم مهم نیست، مهم این است که حقیقتی انکار ناپذیر در این سخن نهفته است.
باستان شناسان و کسانی که در رابطه با تاریخ زندگی بشر و زمین تحقیق میکنند، همواره با سئوالهایی بر خوردهاند که جوابی برایش پیدا نمیکنند، مثلا عجایب هفت گانه و علم مهندسی که هزاران سال پیش مورد استفاده بشر قرار میگرفته است، همواره مورد پرسش دانشمندان بوده و اینکه چگونه بشر در روزگار باستان، قادر به ساختن بناهایی بوده است که امروز حتی با وجود تکنولوژی پیشرفته، ساختن آنها یا امکان پذیر نیست و یا مدت زمانی بسیار طولانی را نیازمند میباشد. و این سوال مطرح میشود که آیا دنیا یک بار به وسیله جنگی خانمان سوز از بین نرفته و دوباره انسان مجبور نشده است که از ابتدا شروع کند؟ و آنچه که ما امروز عجایب هفت گانه مینامیم در واقع آثار باقی مانده از تمدنی پیشرفته تر از تمدن امروز ما است؟ آیا آدمها یک بار به آنچنان تکنولوژی دست نیافته اند که باعث ویران شدن خودشان و دنیای که ساخته بوده اند شده باشد؟
این حقیقتی است که هر چیزی، قیمت خودش را دارد، مثلا خوردن هر لقمه چرب و خوشمزه، یک قدم انسان را به مرگ نزدیکتر میکند، و یا بهای یک شب خوشگذرانی و به اصطلاح شب زنده داری، از دست دادن چند سال از طول عمر است، و یا اینکه وقتی آدمی همه چیز دارد انگیزه زندگی کردن را از دست میدهد. و باز این حقیقت است که آدمها با اینکه میدانند که افراط در هر موردی به ضرر خودشان تمام میشود، حتی در پول درآوردن و ثروت اندوختن،( که این افراط بیش از هر افراط دیگری، مضر و خطرناک است)، ولی خصلت و خاصیت و استعداد وجودی و طبیعت آدمی در این است که همچنان به این حماقت ادامه دهد و تمایل به ادامه چهار نعل تاختن در جاده افراط و تفریط از جمله اهداف زندگیش محسوب شود.
حال در نظر بگیر، کسانی که دنیا را با نام "نظم جدید دنیا" میچرخانند و در مورد مردم دنیا تصمیم میگیرند، از ثروت و لذتهای زندگی، آنچنان سرشار شدهاند که آنها را تا حد لبریز شدن کشانده است، تا آنجا که دیگر هیچ گونه عوامل مادی و معنوی، دنیوی آنها را خوشحال نمیکند و یا به عبارت ساده تر انگیزهٔ زندگی طبیعی را از دست دادهاند.
با این حساب تکلیف دنیا و آدمها و موجودات بیگناه آن کاملا قابل پیش بینی است.