نمایش پستها با برچسب دانستنی. نمایش همه پستها
نمایش پستها با برچسب دانستنی. نمایش همه پستها
مهر ۱۳، ۱۴۰۲
رخداد های سال ۲۰۱۱
بهار عربى كه همان فتنه٥٧ درايران بود و به انقلاب ;مصر معروف شد، در 25 ژانویه، روز قیام، با تظاهرات دهها هزار نفر در میدان تحریر قاهره در اعتراض علیه حسنی مبارک، رئیس جمهور وقت، و دولتش آغاز شد. اعتراضهایی همزمان در شهرهای اسماعیلیه، اسکندریه و سوئز نیز برگزار شد. طی روزهای بعد این اعتراضها رنگ و بوی خشونت گرفت و پلیس برای متفرق کردن تظاهرکنندگان از گلوله های لاستیکی و ماشین آب پاش استفاده کرد. همچنین مقررات منع آمد و رفت به اجرا درآمد و نیروهای ارتش در خیابانها مستقر شدند و دولت اینترنت را قطع کرد، ولی در 11 فوریه آقای مبارک ناگزیر به کناره گیری از قدرت شد
پس از آن که هزاران لباس مخصوص کارناوال در یک آتش سوزی در ماه فوریه در برزیل سوخت، بعضی از مدارس ممتاز رقص سامبا در شهر ریو دو ژانیرو اثبات کردند که می توانند این جشنواره سالانه را با زرق و برق خیره کننده برگزار کنند
آذر ۰۳، ۱۳۹۶
بورلی آلیت قاتل سریالی آمریکایی
بورلی آلیت (Beverly Allitt) پرستار ۲۳ساله آمریکایى یکى از قاتلان سریالى است که لقب خطرناک تر از مردان به او داده شده است. این زن جوان با وجود سوابق بیمارى و لکه هایى ازخطا و خطر به عنوان پرستار کودکان در بخش بیمارستان گرانتام وکستون بریتانیا کار خود را آغاز کرد.
نخستین قربانى
۲۱فوریه سال۱۹۹۱ زنى که به شدت مضطرب بود در حالیکه نوزاد هفت هفته اى خود را در آغوش گرفته بود به بخش ۴ بیمارستان گرانتام وکستون مراجعه کرد. نوزاد با تشخیص پزشکان دچار عفونت شدید در ناحیه ریه شده بود. در حالى که هنوز چند دقیقه اى از ورود مادر کودک نگذشته بود پدر نوزاد وارد بیمارستان شد. او نیز نگران حال نوزاد خود بود. «آلیت» در حالى که لبخندى آرام کننده روى لب داشت به آنان نزدیک شد، چنددقیقه اى با آنان صحبت کرد و به پدر و مادر کودک اطمینان داد که بزودى ذات الریه نوزادشان با مراقبتهاى ویژه اى که از او خواهد شد درمان مى شود و آنان مى توانند با آرامش خاطر به خانه بروند و استراحت کنند.
والدین نوزاد تازه واردکه «لایم تیلور» نام داشت با حرفهاى پرستار جوان راهى خانه خودشدند.
چند ساعت بعد در حالى که آنان براى بررسى وضعیت مجدد فرزند خود با امیدوارى وارد بیمارستان شدند، آلیت به سوى آنان رفت و به آنان گفت: وضعیت «لایم» بدتر شده است به این علت او را به بخش اورژانس منتقل کرده ایم.
چند ساعتى که مراقبتهاى ویژه از نوزاد ۷هفته اى در بخش اورژانس شد، با بهبودى حال او پزشکان اعلام کردند خطر رفع شده است. در این زمان بود که کودک بار دیگر به بخش۴ کودکان منتقل شد، والدین «لایم» با وجود اینکه «آلیت به آنان اطمینان داده بودکه شخصاً مراقبت از «لایم» را به عهده مى گیرد، تصمیم گرفتندکه در بیمارستان مانده و شب را در کنار نوزاد خود سپرى کنند. والدین «لایم» به اتاقى که براى اقامتشان در بیمارستان تعیین شده بود رفتند، در حالى که به ساعات نیمه شب نزدیک مى شدند بار دیگر «لایم» دچار یک بحران تنفسى شد. با رسیدگى هاى ویژه بار دیگر وضع تنفسى «لایم » بهبود یافت. این بار نوزاد را به «آلیت» سپردند. به همراه آلیت دو پرستار دیگر نیز در نگهدارى از «لایم» مسؤولیت داشتند، آلیت از دو پرستار خواست تا براى آوردن وسایل موردنیاز به یکى دیگر از بخشها مراجعه کنند. وقتى دو پرستار به بخش بازگشتند آلیت رامشاهده کردندکه کنار تخت «لایم» ایستاده است این در حالى بود که نوزاد تازه وارد به سختى نفس مى کشید و کاملاً رنگ پریده بود.
آلیت با دیدن دو پرستار در حالى که فریادمى زد، درخواست کرد تا هرچه زودتر اورژانس به این اتاق وارد شود. پرستاران که گیج شده بودند، نمى دانستند چه کارى انجام دهند. طبق تجارب پزشکى اگر تنفس لایم قطع مى شد، دستگاههاى هشداردهنده باید وضعیت را اعلام مى کردند ولى این کار صورت نمى گرفت.
تلاش پزشکان بخش اورژانس براى نجات نوزاد بى فایده بود. «لایم» دچار حمله قلبى شده بود و باکمک دستگاههاى تنفسى زنده بود. پزشکان اطمینان داشتند که «لایم »دچار آسیب شدیدى درناحیه مغز شده است. حالا این والدین «لایم» بودند که باید یک تصمیم گیرى بزرگ در مورد اینکه دستگاههاى کمک کننده تنفس قطع شود و یا اینکه به کار خود ادامه دهند، مى گرفتند. والدین «لایم» با توجه به اینکه آسیب شدید مغزى به نوزادشان وارد شده بود رضایت دادند که دستگاههاى کمک کننده را از «لایم» جدا کنند. دقایقى بعداز این تصمیم گیرى «لایم» جان سپرد. این در حالى بود که در پرونده او پزشکان در حالى که متعجب بودند ثبت کردندکه با وجود اینکه نوزاد هیچگونه نارسایى قلبى نداشت با سکته قلبى جان سپرد. پس از مرگ این کودک آلیت در حالى که تمام مدت کنارى ایستاده و بدون زدن کوچکترین حرفى شاهد ماجرا بود، پالتوى خودرا پوشید و به سوى خانه اش رفت. عصر روز بعد آلیت بدون نشان دادن عکس العملى مبنى بر اینکه اتفاق روز گذشته عجیب بوده است به محل کار خود بازگشت. در حالى که آلیت مرتکب قتل شده بود هیچ کس به نقش وى توجه نکرد و آلیت با توجه به این بى تفاوتى به محل کار خود بازگشت تا بر شمار قربانیان خود اضافه کند. درست ۲ماه بعد از وقوع این حادثه آلیت به ۹کودک بى دفاع دیگر نیز که در بیمارستان بسترى بودند حمله کرد و موفق شد تا چهار تن از آنان را به قتل برساند. این در حالى بود که با فریب دادن خانواده قربانیان و گرفتن ظاهر یک پرستار دلسوز و همراه در چشم خانواده ها به عنوان فرشته اى دلسوز معرفى مى شد.
جنایات بعدى
۵ مارس ۱۹۹۱ یعنى ۲هفته بعد از مرگ «لایم تیلور » کودک دیگرى وارد بخش ۴کودکان بیمارستان شد. این کودک تیموشى هاردویک نام داشت و ۱۱ساله بود. او دچار فلج مغزى شده بود، والدین تیموشى او را بعداز اینکه دچار یک حمله صرع شده بود به بیمارستان منتقل کرده بودند. آلیت داوطلبانه مراقبت از پسر ۱۱ساله را بر عهده گرفت. تنها چند دقیقه از زمان ورود تیموشى به بخش مى گذشت که آلیت فریادزد: کودک دچار حمله قلبى شده است. پزشکان بلافاصله به اتاق کودک شتافتند و متوجه ایست قلبى «تیموتى » شدند. صورت اودر حال کبود شدن بود. یک پزشک اطفال سعى مى کرد که او را نجات دهد ولى تمام این تلاشها بى فایده بود و «تیموشى » جان سپرد. این اتفاق براى پزشکان خیلى غیرمنتظره بود. حتى آزمایشات کالبدشکافى براى یافتن علت مرگ کودک نتوانست علت خاصى را روشن کند و پزشکان قانونى بیمارى صرع را عامل مرگ کودک ۱۱ساله اعلام کردند. ۵روز بعد بود که «کیلى دزموند» دختر بچه یک ساله به علت بیمارى ذات الریه در بخش کودکان بیمارستان بسترى شد. مراقبت از این کودک نگون بخت نیز به پرستار مرگ سپرده شده بود. پزشکان اعتقادداشتند وضع ظاهرى «کیلى» نشان مى دهد که او رو به بهبودى است ولى در یک لحظه همه چیز اتفاق افتاد و «کیلى» روى همان تختى که «لایم» چند روز قبل جان سپرده بود دچار ایست قلبى شد. این بار گروهى از پزشکان اورژانس که در چند روز گذشته شاهد چند بیمار کودک با این وضعیت بودند به شتاب خود را بالاى سر وى رساندند. «کیلى » از مرگ نجات یافت. والدین کودک او را به بیمارستان دیگرى در ناتینگهام منتقل کردند.
تزریق مخفیانه
در این بیمارستان پزشکان به بررسى دقیق پرداختند و متوجه جاى تزریق در زیر بغل «کیلى» شدند. در کنار این محل یک حباب هوا وجود داشت. پزشکان با دیدن این نشانه ها اعتقادداشتند که این مسأله مربوط به یک تزریق اتفاقى است و هیچگونه تحقیق جدى و حساسیت پزشکى دراین مورد صورت نگرفت. «آلیت» که احساس مى کرد نقشه اش این بار با شکست مواجه شده است، در حالى که به لحاظ روحى کاملاً سرخورده شده بود، باز هم دست به کار شد.
مهر ۰۳، ۱۳۹۶
جان آلن
تک تیرانداز امریکایی که در سال ۲۰۰۲ با جنایتهای زنجیره یی سراسر امریکا را در ترس و وحشت فرو برده بود، امروز در زندان مرکزی ویرجینیا اعدام می شود. جان آلن John Allen نه تنها برای امریکاییان بلکه برای مردم بیشتر کشورهای جهان چهره یی شناخته شده است. او پاییز سال ۲۰۰۲ را در تاریخ امریکا به فصل سیاه تبدیل کرد. جان آلن پیش از این خواستار توقف حکم اعدامش شده بود اما این درخواست مورد موافقت قرار نگرفت و شمارش معکوس برای تک تیرانداز سیاهپوست آغاز شد. این در حالی است که همدست او به نام لی بوید مالوو همچنان در زندان به سر می برد و بنا به حکم قضات ویرجینیایی تا پایان عمر هرگز آزادی را تجربه نخواهد کرد. جان آلن ۴۸ساله زمانی که تصمیم به کشتارهای سریالی گرفت لی بوید را نیز که آن زمان ۱۷ سال بیشتر نداشت با خود همراه کرد. او ابتدا یک سلاح خودکار بوش مستر ۲۳۳ دوربین دار خرید و سپس به همراه همدست جامائیکایی خود تور جنایتهایش را از ایالت آلاباما شروع کرد. دو مرد تیره پوست سوار بر یک خودروی شورلت کاپریس تولید ۱۹۹۰ در خیابانها پرسه می زدند و طعمههایشان را به صورت اتفاقی شکار می کردند.
جان اریک ارمسترانگ
جان اریک ارمسترانگ John Eric Armstrong آمریکایی قاتلی بیرحم بود که به دلیل به قتل رساندن زنان رعب و وحشت عجیبی در شهر و میان دوستان و اعضای خانواده خود ایجاد کرده بود.
این ملوان پیشین نیروی دریایی امریکا با وجود جثه بزرگش که نزدیک به ۱۵۰ کیلوگرم وزن داشت، چنان ظاهری آرام و بچهگانه داشت که هم قطاران پیشین به او لقب "بچه ننر" داده بودند اما در زیر این چهره آرام و دوست داشتنی هیولایی مخوف آرمیده بود، مردی متأهل و پدر دو فرزند که قاتلی ترسناک بود.
ارمسترانگ نخستین بار زمانی مورد توجه مأموران تحقیق دترویت قرار گرفت که برای پاره توضیحات درباره پیدا شدن جسد فردی فراخوانده شد که بعدها معلوم شد قربانی خود وی بوده است.
وی به پلیس گفت هنگامی که در حال قدم زدن روی پل رودخانه بوده است جسد زنی به نام وندی جوردن را دیده است که در آب شناور است. مأموران به دلایلی نتوانستند داستان ارمسترانگ را بپذیرند و وی را زیر نظر گرفتند و وی به قتل زنانی که اخیراً اجساد آنها یافت شده بود متهم شد. آزمایش دی انای بر روی یکی از اجساد ثابت کرد که ارمسترانک در قتل وی دست داشته است و این ملوان پیشین دستگیر شد و در بازجوییها به قتل ۵ زن و کشتن ۱۲ نفر دیگر در جریان سفرهایی دریایی به نقاط مختلف دنیا با ناو هواپیما بر یواساس نیمیتز طی سالهای ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۸ اعتراف کرد.
گرچه ارمسترانگ اعترافاتش را پس گرفت و وکیل مدافع اعلام کرد که وی صرفا داستانی را سر هم بندی کرده است اما وی در ژانویه سال ۲۰۰۰ به خاطر قتل جردن ۳۹ ساله محکوم شناخته شد. وی انگاه در سال ۲۰۰۱ به خاطر قتل کلی هوود ۳۴ ساله مجرم شناخته شد و این جرم حبس ابد را برای وی به دنبال داشت که وی به دیگر قتلها در دتروین اعتراف کرد. این در حالی است که وی به قتل سه زن دیگر به نامهای رابین براون ۲۰ ساله، روس فلت و مونیکا جانسون ۳۱ ساله که از اهالی دترویت بودند مجرم شناخته نشد. ارمسترانگ در عین حال به حمله به دو زن دیگر مجرم شناخته شد. وی درباره دو حمله دیگر نیز در پی تجدید نظر تبرئه شد.
این در حالی است که پلیس اف بیآی و مقامات واشنگتن، هاوایی، ویرجینیا، کارلینای شمالی، هنگ کنگ، تایلند و سنگاپور در حال تحقیق درباره مرتبط کردن ارمسترانگ با قتلهای حل نشده دیگر زنان هستند. با این حال انتظار نمیرود اتهامات دیگری برای این قاتل سریالی مطرح شود مگر آن که وضعیت قضایی وی تغییری کند.
ارمسترانگ در سال ۲۰۰۱ به ۳۱ سال زندان به دلیل قتل براون، فلت و جانسون محکوم شد.
شهریور ۲۳، ۱۳۹۶
هربرت ریچارد بومیستر
هربرت ریچارد بومیستر (۷ آوریل، ۱۹۴۷ - ۳ ژوئیه ۱۹۹۶) یک قاتل سریالی آمریکایی از وستفیلد، ایندیانا، در نزدیکی ایندیاناپولیس بود. بومیستر پیش از محاکمه خودکشی کرد و هرگز بجنایاتی که مرتکب شده بود اعتراف نکرد.
این قاتل جنایتکار مسئول قتل دست کم ۵۰ امریکایی است.
در طی سالهای ۱۹۹۳- ۱۹۹۴ تعداد زیادی مرد جوان در ایندیاناپولیس ناپدید شدند و پلیس نمیتوانست آثری از آنان بیابد. تا اینکه سه سال بعد از ناپدید شدنها، پلیس گور دستجمعی را کشف کرد که تعداد زیادی از استخوانها و اسکلتهای آدمی در آن بچشم میخورد. برسی استخوانها از جوان بودن آنان خبر میداد.
شهریور ۱۰، ۱۳۹۶
ادموند امیل کمپر
ادموند امیل کمپر Edmund Kemper یک قاتل سریالی و یک جنایتکار زنجیرهای آمریکایی است که در دههای ۶۰ ۷۰ و ۸۰ میلادی تعداد زیادی از زنان امریکایی را بشیوهٔ فجیع بقتل رسانده و اجساد قربانیان خود را تکه تکه کرده و سر آنان را بعنوان سوغات نگاه میداشت. او عاشق بریدن سر زنان بود و این کار به او رضایت روحی و جنسی میداد. قربانیان وی دختران جوان بودند.
اد بیش از دو متر قد داشت و از هوش سرشاری برخوردار بود. گفته میشود آیکیو او ۱۳۶، بوده که رقم بالای است. این قاتل سریالی تنها پسر خانواده کمپر، جوانی باهوش و بسیار بیرحم بود. هیچ احساس ترحم و دلسوزی نه برای خودش و نه برای دیگران در او وجود نداشت.
اد، جنایتهایش را با کشتن حیوانات شروع، با کشتار فجیع مادربزرگ و پدربزرگش در ۱۵ سالگی ادامه داده و در نهایت مادر و خاله خود را نیز بیرحمانه و با خونسردی کشته و آنان را تکه تکه کرده و سر را یادگاری برداشته است. در پرونده او قتل ۱۰ امریکایی درج شده و بخاطر آنها در دادگاه بحبس ابد محکوم شده است.
تیر ۱۱، ۱۳۹۶
تد باندی
تئودور رابرت "تد" باندی ( Theodore Robert "Ted" Bundy) جنایتکار و آدمکش امریکایی است که در تاریخ نوامبر ۱۹۴۶ متولد شد و در ژانویه ۱۹۸۹ در زندان ایالتی فلوریدا با صندلی الکتریکی اعدام شد. وی یکی از هولناکترین ( و شاید بزرگترین ) جنایتکاران تاریخ است که دنیا بخودش دیده و از این نظر بیدلیل نیست که موزهای از آثار جنایات او در سرزمینی که امروزه آمریکا نامیده میشود، ساخته شده است.
این آمریکایی اصل! یک قاتل ومتجاوز سریالی، آدم ربا، دزد و مرده باز، حقوق دان، سیاست مدار، مدیر رساندن اکثر سناتورهای زمان خود بقدرت و سنا، بود که در دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی به دهها زن حمله کرده و تعداد زیادی زن آمریکایی را بشیوه هولناک شکنجه و سپس به آنان تجاوز و پس از آن بقتل رسانده و سپس با اجساد آنان جشن برگزار کرده و گاهی به اجساد آنان نیز تجاوز جنسی مینمود. احتمال میرود جنایات او حتی پیش از این تاریخ آغاز شده باشد. تد باندی بشدت باهوش بود و پلیس آمریکا در طی بیش از ۲۰ سال جنایت، نتوانست مدرکی بر علیه او پیدا کند. و چون قربانیانش را به اشکال و ابزار گوناگون میکشت و نقشه و یا الگوی خاصی برای کشتن افراد نداشت، پلیس نمیتوانست همه قتلها را به یک تن نسبت دهد. حتی پس از دستگیری، نمیتوانست یک مدرک برای محکومیت او بیابد. تنها وقتی که یک قاتل زنجیرهای و سریالی دیگر همزمان با دستگیر و بازجویی تد باندی در آمریکا غوغا بپا کرده و تمامی توجه مردم و رسانهها از تد باندی به او جلب گردید، نارسیسیم تد باندی او را واداشت تا برای برگرداندن دوباره توجهها بخود، بتعدادی از جنایات خود اعتراف کند. و تازه پس از این بود که پرونده او بر اساس اعترافاتش تشکیل گشت و اگر تد باندی که احتمالأ از جنایت خسته شده و دیگر برایش هیجانی نداشت، به جنایات فجیعاش اعتراف نکرده بود، پلیس آمریکا حتی یک مدرک دادگاه پسند برای جنایات او نیافته (نه اثر انگشت و نه اشتباه دیگر) و نمیتوانست او را در زندان نگاه دارد.
و سرانجام پس از بیش از دو دهه جنایت، تد باندی تنها اندکی پیش از اجرای حکم اعدامش به قتل بیش از ۳۰ زن جوان بین سالهای ۱۹۷۴ تا ۱۹۷۸ اعتراف کرد. تعداد واقعی قتلهای انجام شده توسط او و زمان شروع جنایاتش کاملاً مشخص نیست.
باندی خوش قیافه و دارای شخصیتی کاریزماتیک توصیف شده، ایندو مشخصه به او درجلب اعتماد قربانیانش کمک میکرد. درموارد بسیاری او درمکانهای عمومی درقالب کسی که آسیب دیده یا معلولیت دارد بزنان نزدیک میشد و ازآنها برای انجام کاری کمک میخواست (مثلاً برای حمل چند کتاب). او ازاین حربه برای کشاندن آنها بیک مکان خلوت استفاده میکرد. در مواردی نیز او درقالب پلیس یا مأمورآتشنشانی ظاهر میشد و ازقدرت قانونی جعلیش برای همراه کردن قربانی استفاده میکرد. بعضی موارد او بارها بمحل انجام جنایت بازمیگشت و هربار ساعتها به آراستن جسد ومعاشقه باآن مشغول میشد. این ملاقات بااجسادِ در حال پوسیدن تازمانی ادامه مییافت که تعفن جسد یا حمله حیوانات وحشی نزدیکی بیشتر باآن را غیرممکن میساخت. او حداقل ۱۲ قربانی را سر بریده بود و در مواردی سر بریده را برای مدتی بعنوان یادگاری در آپارتمانش نگه داشته بود. در موارد معدودی باندی نیمه شب بخانه قربانی وارد میشد و با ضربههای کشنده زنان را در خواب میکشت.
باندی که در آغاز بااتهام اقدام بحمله و آدم ربایی در سال ۱۹۷۵ روبرو شده بود، بتدریج با لیست طولانی تری از قتلهایی مربوط دانسته شد که درچندین ایالت اتفاق افتاده بودند. در مواجهه بااتهام قتل در کلرادو، باندی دو فرار استادانه طرح کرد و بحملههای بیشتری دست زد، قبل از دستگیری نهایی در فلوریدا در ۱۹۷۸، باندی سه قتل آخرش را نیز مرتکب شده بود. برای سه قتل ثابت شده در فلوریدا، باندی در دو محاکمه جداگانه به سه بار اعدام محکوم شد.
تد باندی در ژانویه ۱۹۸۹ در زندان ریفورد فلوریدا با صندلی الکتریکی اعدام شد. آن رول زندگینامه نویس، او را سادخویی جامعه ستیز توصیف میکند که از رنج دیگران و کنترلی که تاحد مرگ و حتی پس ازآن بر قربانیانش داشت لذت میبرد. پولی نلسون یکی از وکلای او، باندی را شیطانی بدون قلب معرفی میکند.
باندی با نام تئودور رابرت کاول ( Theodore Robert Cowell) در ۲۴ نوامبر ۱۹۴۶ در مؤسسه الیزابت لوند که در برلینگتون ورمونت برای مادران فاحشه و معتاد خدمات ارائه میکرد، بدنیا آمد. مادرش النور لوییز کاول بود و هویت پدرش هرگز با قطعیت روشن نشد. در گواهی تولد باندی، نام پدرش لوید مارشال ثبت شد، یک فروشنده و یک سرباز پیشین نیروی هوایی. اما لوییز بعدتر ادعا کرد که یک ملوان او را فریب داده بود. ملوانی با نام احتمالی جک ورثینگتون. خانواده باندی به این امر مشکوک بودند که ممکن است پدر نوزاد، ساموئل کاول پدر خشن خود لوییز (پدربزرگ تد باندی )بوده باشد!
پدربزرگ و مادربزرگ مادری باندی، در خانهشان در فیلادلفیا او را بعنوان پسر خودشان بزرگ کردند تا ننگ اجتماعی نامشروع بودن گریبان او را نگیرد. دوستان و حتی خود تد در آغاز لوییز، مادرش، را خواهر بزرگتر باندی میدانستند. باندی درنهایت دریافت که لوییز مادر اوست و هویت پدرش دقیقاً آشکار نیست. چگونگی این امر مشخص نیست، باندی بدوست دخترش گفته بود یکی از بچههای فامیل گواهی تولد او را نشانش داده و گفته که او حرامزادهاست. او بدو نفر از زندگینامه نویسانش گفته بود، خودش گواهی تولد را پیدا کرده بود. هرچند زندگینامه نویس دیگر آن رول معتقد است باندی سند غیرقابل انکار وضعیت تولد خود را تا پیش از ۱۹۶۹ بدست نیاورده بود، در این سال او در جستجوی اسناد اصلی تولدش به ورمونت رفت. باندی تمام عمر از مادرش بخاطر این دروغ بزرگ آزرده بود. او انتظار نداشت مادرش کشف این جریان را بعهده فرزندش بگذارد.
در حالیکه باندی بگرمی از پدربزرگ و مادربزرگش یاد میکند، سایر اعضای خانواده ساموئل کاول (پدربزرگ تد باندی) را فردی مستبد و خرافاتی معرفی میکنند که از پیروان سایر مذاهب و اقلیتهای نژادی متنفر بود. او همسرش را میزد و یکبار خالهٔ تد، جولیا را از پلهها به پایین پرتاب کرده چون دخترک خواب مانده بود. ساموئل باصدای بلند با افرادی حرف میزد که دیده نمیشدند. او حداقل یکبار هنگامی که مسئله هویت پدر تد مطرح شده بود دچار حملههای جنون آمیز و خشن شده بود. باندی مادربزرگش را شخصیتی کمرنگ، بی اثر و تحت سلطه معرفی میکند که برای غلبه بر افسردگی بصورت مرتب شوک الکتریکی دریافت میکرد. مادربزرگ تا پایان عمر آگورافوبیا داشت. تد باندی در سالهای آغازین کودکی در چند مورد معدود رفتارهای غیرعادی نشان داده بود. در سه سالگی او دور تا دور تخت خالهاش را با چاقوهای آشپزخانه پر کرده بود وقتی جولیا از خواب بعد از ظهرش بلند شد تد را دید که با لبخند به او نگاه میکند!
آذر ۲۴، ۱۳۹۵
باز نشر داستانی که تا بحال گفته نشده است
۱۱۸- این هروس است
۱۱۹- این مرد خدای خورشید مصریان در سه هزار سال پیش از میلاد مسیح بوده است که زیر پرچم امپراطوری پارسها آزادانه میزیستند
۱۲۰- خدای خورشید با تمام خصلتهای که برای خورشید در نظر میگرفتند
۱۲۱- ما از طریق باستان شناسی و خواندن خط هیرگلیف مصر باستان، در بارهٔ این خدا بسیار میدانیم
۱۲۲- هروس خدای روشنی و نور ، دشمنی بنام "ست" داشته است
۱۲۳- ست خدای شب و تاریکی بوده است
۱۲۴- بر اساس داستنهای اسطوره، هروس هر صبح در مبارزه بر ست غلبه میکرده است
۱۲۵- و برعکس شب ها، ست برنده میشده و هروس را به دنیای زیر زمین میفرستاده است
خرداد ۲۶، ۱۳۹۵
بئوولف, حماسهای از اسکاندیناوی
بئوولف نخستین حماسه شناخته شدهٔ غربی از نویسندهای ناشناس است! تاریخنگاران نگارش آنرا ۸۰۰ تا ۱۰۰۰ سال پیش برآورد کردهاند. این رزمنامه که از سده نوزدهم به اینسو بنام بئوولف معروف شده است (و خدا میداند نام اصلی آن چه بوده! از بس غربیهای بیریشه تاریخ دزدی و ادبیات دزدی و تقلب کرده اند، هیچ چیزی سر جای خودش نیست!) به داستان نبردهای پهلوانی بنام بئوولف میپردازد که بر هیولایی بنام گرندل و پس از آن مادر گرندل پیروز میشود. این حماسه بزبان انگلیسی در دست است و کتاب بزبان اصلی آن پنهان شده است.
این نگاشته بن مایه والگوی بسیاری از حماسههای پس از خود شدهاست. نامورترین و امروزیترین این نگاشتهها، کار سترگ «سهگانهٔ ارباب حلقهها» است که نویسنده اصلی آنهم مشخص نیست.
با اینکه این نگاشته بزبان انگلیسی است، اما بئوولف پهلوانی اسکاندیناویایی تبار است. پیوستگی سههزار بیت بئوولف نشان از آن دارد که همه نگاشته از آن یک نویسنده بودهاست.
امراله ابجدیان در کتاب تاریخ ادبیات در مورد این حماسه می گوید: " اهمیت حماسه ی بئوولف در این است که تمام رسوم دنیای عصر قهرمانی بوسیله ی شاعر منعکس می شود. بیان ارزش های قهرمان، سخاوت شاهانه، وفاداری امیران، عطش کسب شهرت از راه شجاعت و بردباری، لاف و گزاف قبل و بعد از جنگ، افتخار به اصل و نسب و نظیر این ارزش ها همگی با ویژگی های حماسه هماهنگند. اگرچه شرح عجیب بئوولف با عجایب ادیسه متفاوت است و امتزاج عناصر ژرمنی آن را تا حدی تضعیف کرده، با این حال بئوولف قدیمی ترین حماسه به یک زبان تیوتونیک است که با بیان زمینه ی فرهنگی و اجتماعی عصر قهرمانی ملل ژرمان، بیانگر رسوم سنتی آن عصر است.
حماسه ی بئوولف در ۳۱۲۸ مصراع در قرن هشتم سروده شده و تنها نسخه ی موجود در قرن دهم نگاشته شده است. قهرمانان و صحنه های حماسه همگی اسکاندیناوی بوده و غیر از زبان هیچ چیز دیگرش انگلیسی نیست. حماسه شامل دو داستان مجزا از دلاوری های جوانی و پیری بئوولف است و شخصیت قهرمان داستان به این دو نیمه وحدت می بخشد."
مرداد ۱۵، ۱۳۹۴
ترکها جنایتکارترین تروریستها هستند، حاوى تصاوير +١٨
به ویدئو تبلیغاتی که در بالا آمده و توسط غربیها تهیه شده و بوسیله وزارت اطلاعات ترکیه بطور گسترده در دنیا منتشر شده توجه بفرمایید.(این ویدیو از سایت وابسته و فاسد یوتیوب زدوده شده است) در این فیلم کوتاه تبلیغاتی سعی میشود که با پروپاگاندای شدید به اهداف دروغین زیر دست یابی شود ، اهدافی مانند:
۱- ترکها از نظر نظامی قوی اند
۲- ترکها مجهز به پیشرفتترین تجهیزات غربیند!
۳- ترکها میتوانند کشتار کنند،
۴- ترکها به داشتن تجهیزات نظامی برای کشتار افتخار میکنند ( و این یک حقیقت است)
۵- مردم منطقه، بویژه کرد ها! با دیدن این فیلم کوتاه بترسید و جلو نیایند
اینها همه اهداف ظاهری ساخت و پرداخت و انتشار گسترده این فیلمهای کوتاه تبلیغاتی در فضای مجازی دنیا است ! یعنی همان لاف در غریبی و گوز در بازار مسگرهای مورد نظر مقام معظم بیتربیت رهبری احمق ها! حالا چرا این کار انجام شده است؟
یک گفتار عامیانه پارسی میگوید: هر چه که ایراد دارد، محتاج به تبلیغات است.
و بر اساس همین گفتار خردمندانه پارسی، میتوان اهداف واقعی و چرایی پخش این فیلمها را بشرح زیر نوشت:
۱- ترکها آنچنان ترسیده اند که ارباب غربی برای آرام کردن این ضعیفه ها، تمام فضای مجازی را پر از چنین ویدئوهای مسخره کرده است تا بدین وسیله به آنان آرامش ببخشد. فیلمهایی که آنچنان کلیشهای و تکراری اند که دیگر هر کودک ۵ سالهای را هم به خنده و ساخت جک برایشان وادار میکنند. فیلمهایی که از پیش برای تبلیغ در مورد خود ناتو ساخته شده و هر زمان که لازم باشد، نام ناتو را با نام کشور تحت فشار عوض کرده و بنام آن کشور بیرون میدهند. و برای تمامی اعضای ناتو، از دانمارک میکروسکوپی با مساحتی کمتر از ۴۰ هزار کیلو متر مربع که از تهران کوچکتر است گرفته تا کشور بیخاصیت کانادا) ساخته و تبلیغ میشود در واقع یک نوع کلیشه است که در مورد تمامی کشورهای عضو پیمان اهریمنی آتلانتیک شمالی صورت میپذیرد، ولی چون ترک خر احمق اینها را نمیداند ، با دیدن این فیلمها بسختی شاد میشود.
۲- به این ترتیب روحیه وحشی و جنگ طلب ترکها را با پول و مال تقویت کرده و آنان را جلو میاندازد.
۳- پیام به ترک همجنسباز میدهد که ناتو با شماست و شما میتوانید با پنهان شدن در پشت پیشرفتهترین تجهیزات نظامی ناتو در مقابل یک گروه از زنان و مردان که با دست خالی برای دفاع از خود و کودکان و سرزمین مادریشان به پا خاستند، ایستادگی کنی.
ترک همجنسباز ترسو که اگر ناتو ولش کند یک روزه پودر میشود، پز نوکری خود و تجهیزات غرب جنایتکار را به گروهی کشاورز و روستایی که بجز فرزندانشان ثروت دیگری ندارند و جز خدا پناهگاه دیگری نمیجویند، و جز روح پر فتوت و آزادهشان پشت گرمی دیگری ندارند، میدهد و به هوای ناتو شیر شده و برای قتل و غارت جلو میرود و دلش خوش است که با دزدی و جنایت کشور ساخته است
اردیبهشت ۱۵، ۱۳۹۳
لنگ درازترین دختر دنیا
خانوم الیسنی سیلوا، ۱۷ ساله برزیلی با ۲ متر و ۶ سآنتیمتر قد، لنگ درازترین دختر دنیا.
Elisany Silva, world’s tallest teen girl
آذر ۳۰، ۱۳۹۲
طراحان خلاق و مبتکر کشورمان
طراحان خلاق و مبتکر کشورمان، برنده مسابقات جهانی "طراحی صنعتی" برای بسته بندی قرصهای دارویی شدند.دو طراح جوان کشورمان با ارائه طرحی ابتکاری در زمینه بستهبندی قرص در میان برگزیدگان جایزه طراحی صنعتی Red Dot Award قرار گرفتند.
محمد مصطفی لاله چینی که با همکاری الناز بارانی در گرایش Skin در میان برگزیدگان این مسابقه بزرگ طراحی صنعتی قرار گرفته در گفتوگو با خبرنگار ایسنا اظهار داشت:
استفاده به موقع دارو نکته بسیار مهمی است. هنگامی که دارو براساس نکات نسخه بیمار مورد مصرف قرار نگیرد ممکن است تأثیر بسیار کمی داشته و یا همچنین می تواند ریسک عوارض جانبی دارو را بسیار افزایش دهد. این طرح که +Description نام دارد یک فرمی از بسته بندی برای قرص ها می باشد که به بیمار کمک می کند تا بتواند راحتتر زمان و یا میزان مصرف داروی خود را کنترل و مدیریت کند و تا اتمام استفاده از قرص به کاغذ توضیحات آن دسترسی داشته باشد تا در صورت برخورد با مشکلی به آن مراجعه کند.
وی خاطرنشان کرد: در این طرح دو بسته از قرص که مانند بقیه بسته های قرص هستند از طریق اتصالاتی در دو گوشه بسته بندی به یکدیگر قفل میشوند. در این حالت دستورالعمل پزشکی می تواند به راحتی تا شود و درون این فضای بین دو بسته قرص قرار گیرد و هنگامی که نیاز به استفاده است این اتصالات باز شده، دستورالعمل مورد استفاده قرار گرفته و مجدد در سر جای خود بسته بندی میشود که این به حفاظت از آن نیز کمک میکند و همچنین از باز شدن قرص ها بر اثر برخورد با وسایل اطرافش نیز جلوگیری میشود.
طراحان خلاق و مبتکر کشورمان، برنده مسابقات جهانی "طراحی صنعتی" برای بسته بندی قرصهای دارویی شدند.
بستهبندی قرص
لاله چینی تصریح کرد: از دیگر مزایای این طرح این است که دیگر نیازی به جعبه مجزا نداشته و خود به تنهایی یک بسته بندی کامل به حساب می آید.
وی خاطرنشان کرد: در این طرح همچنین در پشت هر قرص فضایی برای یادداشت قرار داده شده که بیمار می تواند زمان مصرف خود را نیز برای به یاد داشتن، درج کند که میتواند بیمار را برای استفاده از قرص هایی که زمان دقیق مصرف آنها مهم است، یاری دهد به این صورت که از ابتدا قبل از مصرف، زمان استفاده همه قرص ها توسط بیمار نوشته میشود و در این صورت میتواند در صورت کنده شدن پشت هر قرص متوجه استفاده قرص مربوط به آن زمان شود.
لاله چینی تصریح کرد: این قابلیت همچنین میتواند کمک بزرگی به افراد مسن کند به این صورت که توسط یکی از نزدیکانش و یا پرستارش زمان استفاده محاسبه شده و پشت بسته قرص نوشته میشود تا در هنکام تنهایی نیازی به پرسیدن زمان استفاده قرص از بقیه نداشته باشد.
منبع ایسنا
مرداد ۱۶، ۱۳۹۲
سالروز قتل شاپور بختیار در پاریس
شاپور بختیار
سالروز قتل شاپور بختیار در پاریس به دست شعبون بی مخهای رژیم جنایتکار آخوندی.
ششم آگوست ۱۹۹۱ اعلام شد که شاپور بختیار آخرین نخست وزیر نظام سلطنتی ایران در محل سکونتش در پاریس کشته شده است. معاینه جسد نشان داد که قتل ساعتها پیش از کشف قضیه صورت گرفته بود. «سروش کتیبه» منشی بختیار نیز با او کشته شده بود. قتل، با ضربات متعدد چاقو صورت گرفته بود.
طبق گزارش پلیس نگهبان خانه، قبلا کسانی به دیدار بختیار رفته بودند که کارت شناسایی (مجعول) نشان داده بودند.
خرداد ۰۳، ۱۳۹۲
تمدن جیرفت
در شهر سوخته اسکلتهایی کشف شده که مربوط به افرادی با بلندی قد بین ۳ تا ۴ متر است. یکی از بزرگترین اسکلتهای کشف شده در جهان در شهر سوخته کشف شده که متعلق به یک مردی بین ۳۵ تا ۴۰ ساله است که دقیقا" ۵ متر و بیست و یک سانتی متر قد داشته که این بلندترین اسکلت دیده شده در عصر باستان است.
جثه ی عظیم اسکلتها این باور را تقویت می کند که پهلوانان عظیم الجثه ی ایران باستان همچون گیو - گودرز - گرشاسب - سام و نریمان و رستم از همین نژاد بوده اند.
زبان مردم شهر سوخته و به طور کلی مردم نواحی بلوچستان و زابلستان باستان زبان پهلوی و زبان اوستایی بوده که تکلم می شده و همچنان امروز به ما رسیده اند.
شهر سوخته نام بقایای دولت شهری باستانی با قدمتی به طول ۶۰۰۰ سال در ایران است که در ۵۶ کیلومتری زابل و در حاشیه جاده زابل-زاهدان در شرق ایران در استان سیستان و بلوچستان واقع شده است.
شهر سوخته پیشرفتهترین شهر دنیای باستان:
شهر سوخته بدون شك جز شهرهای بسیار پیشرفته زمان خود بوده است. این نكته نه تنها در بقایای آثار معماری و كارهای ظریف دستی وصنعتی دیده می شود بلكه در سازمان دهی اجتماعی شهر نیز دیده می شود. در اولین دوره کاوش در شهر سوخته کوچهها و خانههای منظم، لوله کشی آب و فاضلاب با لولههای سفالی پیدا شد که نشان دهنده وجود نوعی برنامه ریزی و سازماندهی شهری در این شهر است.
بر مبنای یافتههای باستان شناسان شهر سوخته ۱۵۱ هکتار وسعت دارد.
علم پزشکی در شهر سوخته
اولین جراحی بروی مغز در این شهر و بروی سر یک دختر بچه انجام گردیده است.
برای نخستین بار در شهر سوخته یک چشم مصنوعی متعلق به ۴۸۰۰ سال پیش کشف شد. این چشم مصنوعی متعلق به زنی ۲۵ تا ۳۰ ساله بوده که در یکی از گورهای شهر سوخته مدفون شده بوده است.
دانش پزشكی هم در شهر سوخته در حد شگفت انگیزی پیشرفت کرده بود تا آن حد كه پزشكان این شهر نه تنها از علومی چون شكسته بندی آگاه بوده اند ،بلكه می توانسته اند به اجرای عمل جراحی مغز دست بزنند. اسکلتی از یک دختر در گورستان این شهر به دست آمده است که جای شکستن و ترمیم مجدد استخوان جمجمه کاملا روی آن مشخص است.
اردیبهشت ۰۳، ۱۳۹۲
عکسهایش
آرمین تئوفیل وِگنِر (به آلمانی: Armin Theophil Wegner)(زادهٔ ۱۶ اکتبر ۱۸۸۶ - درگذشتهٔ ۱۷ مه ۱۹۷۸ میلادی در رم). آرمین تئوفیل وِگنِرنویسندهٔ آلمانی که با عکسهایش قتل عام ارامنه به وسیله ترکیه را به چشم جهانیان کشید. وی در طی جنگ جهانی اول بهعنوان پزشک نظامی همراه با ارتش آلمان وارد ترکیه شد. او توانست تصاویر و اخباری را از نسلکشی ارامنه در این کشور در طی آن سالها جمعآوری کند که با کمک این عکسها اولین نسلکشی قرن بیستم به جهانیان شناسانده شد.
وی پس از بازگشت به آلمان به شهرت رسید. او تنها نویسندهٔ آلمانی در زمان نازیها بود که به آزاری که بر یهودیها روا داشته میشد اعتراض کرد. در پی همین اعتراضات وی در سال ۱۹۳۳ توسط گشتاپو دستگیر شد. وی مدتی در چند اردوگاه زندانی بود و در نهایت توانست به ایتالیا بگریزد.
در سال ۱۹۵۶ وگنر توسط دولت فدرال آلمان بهعنوان برندهٔ عنوان «بالاترین درجهٔ شایستگی» اعلام شد. پس از مرگش، در سال ۱۹۹۶ بخشی از خاکستر او به ارمنستان منتقل شد و پس از یک مراسم تدفین نمادین در نزدیک مشعل یادمان نسلکشی ارامنه جای گرفت.
اردیبهشت ۰۲، ۱۳۹۲
سوفیا لورن
سوفیا لورن ( Sophia Loren ) با نام اصلی سوفیا ویلانی شیکولونه بازیگر بزرگ سینمای ایتالیا در ۲۰ سپتامبر ۱۹۳۴ در رم زاده شد. پدرش مهندس و مادرش بازیگر و آموزگار پیانو بود.
اسفند ۰۲، ۱۳۹۱
رقص گلشیفته در فیلم جدیدش
دراين صحنه از فیلم، گلشيفته بهمراهِ هنرپیشه سينما، سینا میلر، میرقصد، این فیلم که بنام، درست مثل یک زن، نامگذارى شده است، در فصلِ آینده بر روى پرده سينماها خواهد رفت.
درست مثل یک زن (Just Like A Woman )فیلمی در سبك موزیکال و درام به کارگردانی رشید بوچارب و بازی سینا میلر، گلشیفته فراهانی و بهار سومخ، ساخته مشترک فرانسه، امریکا و انگلستان در سال ۲۰۱۲ میلادی است.
داستان این فیلم ظاهرا داستان زندگی دو زن است که هر کدام جداگانه تجربه ازدواج ناموفقی را دارند و در شیکاگو با یکدیگر آشنا میشوند و به نیو مکزیکو میروند، گلشیفته نقش یک زن مهاجر عرب را در این فیلم بازی میکند.
فروردین ۲۱، ۱۳۹۱
آنچه که باید گفته شود
گونتر گراس Günter Grass، شاعر و نویسنده، نقاش و مجسمه ساز آلمانی، این هنرمند آزاده، با سرودن شعری به نام "آنچه که باید گفته شود" بر روی یکی از حقایق ناگفته دنیا، انگشت گذاشته است تا به این وسیله به گفته خودش هم بار وجدانش را کم کرده باشد و هم دنیا را از ارتکاب به خشونت باز دارد. ولی این بار نیز همچون گذشته، رژیم روضه خوانها برای از بین بردن، حرمت این شعر و مضحکه کردن شاعر آن، دوباره خودش را جلو انداخت تا با قرار دادن خود در کنار این مرد بزرگ، برای چندمین بار، اسرائیل را از زیر ضرب و انتقاد دنیا خارج کرده و خودش را سپر بلای آنها سازد و توجه دنیا از شعر با ارزش این هنرمند آلمانی را به طرف یک مشت منفور معطوف سازد. خوشبختانه گفتههای این مرد، بقدری موثر بوده که دلقک بازی رژیم روضه خوانها را بی اثر کرده است.
آنچه باید گفته شود
چرا هیچ نگویم
به اندازه کافی و به درازای زمانی طولانی ساکت بودهام
از مانورها و نقشههای آشکار جنگی، سخن نگفتم
از جنگی که حتی اگر زنده بمانم
باز هم بازندهای در حاشیه ام
میگویند، ابتدا مردم ایران را از صحنه گیتی حذف کن
میگویند، دلقکی گشاد دهان آنانرا بسیج کرده
تا برای بمب اتمی که میسازد
هلهلهٔ شادی سر دهند
آن دیگری را که اجازه نداریم نامش را ببریم
سالهاست دارنده قدرت اتمی روز افزون اما نهان
اما بیرون از بازرسی ایست
راستی چرا بازرسی ممکن نیست؟
چرا خاموشند، چرا حقیقت را نمیگویند
من هم به تقلید از همگان، چیزی نگفتم
اینک سنگینی این دروغ اجباری، وجدانم را میازارد
هر چند فرار از این اجبار
مجازات را در پی دارد
همه میدانیم یهودی ستیزی یعنی کفر
سرزمین من
این زادگاه جنایت که همیشه مجبور به پس دادن تقاص است
یک بار دیگر با دادن یک زیر دریایی اتمی به اسرائیل، تقاص پس میدهد
و سخنانی سر سری، آنرا توجیه میکنند
"جبران بدیهای گذشته را میکنیم"
زیر دریای میتواند
با کلاهک خود، سرزمینی را نابود کند که
ادعا میکنیم بمب اتمی دارد
آنچه را که باید گفت، خواهم گفت
تا کنون چیزی نگفتم
زیرا از سرزمینی میایم
که بر دامنش لکه ننگی به ناحق نشانده اند
تا مرا از گفتن حقیقت باز دارد
تا نام اسرائیل را بر زبان نیاورم
تا خود را همبسته و وفادار به اسرائیل نشان دهم
ولی حالا، در پایان عمر،
با آخرین قطرههایی که از جوهر وجودم باقی مانده میگویم:
اسرائیل اتمی، برای جهان و صلح شکننده ش، خطرناک است
و امروز این را میگویم
چرا که فردا دیر است
و ما آلمانها به خاطر باری که بر دوش داریم
وسیلهای را تحویل دادهیم
که عواقب آن را میشود پیش بینی کرد
و بعد از آن نمیتوانیم
با عذر و بهانه همیشگی
منکر شرکت خود در گناه شویم
اعتراف میکنم، دیگر ساکت نمیمانم
زیرا فریب و تزویر غرب دیگر برایم قابل تحمل نیست
و امید دارم
با شکستن سکوتم، سکوت دیگران را نیز بشکنم
و آنان را از بند برهاند
تا از عامل اصلی خطر
مصرانه بخواهند، از خشونت چشم بپوشد
تا از دنیا بخواهند
قدرت اتمی هر دو کشور ایران و اسرائیل را
زیر نظر داشته باشند
تا از دنیا بخواهند
آنها را کنترل کنند
به این ترتیب میتوان به همه
به اسراییلی ها، به فلسطینی ها
و بیش از همه به همسایگانی که با هم دشمنی میکنند
که برای دشمنی با یکدیگر مسخ شدهاند
و در انتها به این وسیله به خودمان
کمک کرده باشیم.
گونتر گراس، شاعر سرشناس آلمانی و برنده نوبل ادبیات در سال ۱۹۹۹
فروردین ۰۸، ۱۳۹۱
یین و یانگ و یا گل جغه ایران
یین و یانگ (Yin and yang) مفهومی است در نگرش چینیان باستان به نظام جهان. یین و یانگ شکل سادهشدهای از مفهوم یگانگی متضادها است.
از دیدگاه مردم باستان و تائوباوران، در همهٔ پدیدهها و اشیاء غیر ایستا در جهان هستی، دو اصل متضاد ولی مکمل وجود دارد.
یین و یانگ نشان دهنده قطبهای مخالف و تضادهای جهان هستند. البته این بدان معنا نیست که یانگ خوب است و یین بد است (در حقیقت این تحریفی نادرست است). بلکه یین و یانگ مانند شب و روز یا زمستان و تابستان بخشی از چرخه هستی هستند. وقتی تعادل و احساس خوبی به وجود میآید که تعادل بین یین و یانگ برقرار باشد. نقطههای متضادی که داخل شکل یین و یانگ دیده میشود به این مفهوم است که یین وقتی به حداکثر خودش برسد، و می خواهد تمام شود در درونش یانگ را دارد و وقتی هم که ینگ می خواهد به حداکثر خود برسد در درونش یین را دارد. یعنی وقتی یکی تمام میشود، دیگری در درونش رشد میکند و این چرخه ادامه پیدا میکند.
یین و یانگ به ترتیب نام اصلها یا نیروهای مکمل مادینه و نرینهٔ جهان در فلسقهٔ ذن و تائوئیسم است که همهٔ وجوه زندگی را در بر میگیرد. یین در لغت به معنای سمت سایه گرفتهٔ تپه است و یانگ سمت آفتابرو. یین معمولاً مترادف زمین شمرده میشود که تاریک و سرد است و هر چیز بدی به آن نسبت داده میشود و یانگ مترادف آسمان است و روشن و گرم و خوب شمرده میشود.
هیچ چیزی کاملا یین یا کاملا یانگ نیست. مثلا آب سرد در مقابل آب جوش یین است ولی در مقابل یخ یانگ است.
یین و یانگ کاملا به هم وابسته اند و هیچ کدام بدون دیگری نمیتوانند وجود داشته باشند. نور بدون تاریکی معنی ندارد.
یین و یانگ میتوانند خودشان تقسیم شوند به یین و یانگ: مثلا گرم در برابر سرد ینگ است ولی گرم خود تقسیم میشود به داغ (ینگ) و ولرم (یین)، سرد نیز خود تقسیم میشود به خنک (ینگ) و بسیار سرد (یین)
یانگ یین
راست چپ
اعداد فرد اعداد زوج
متحرک ثابت
سختی نرمی
زاویه دار منحنی
سبکی سنگینی
گرما سرما
روشنایی تاریکی
آسمان زمین
آتش آب
کوه دره
تیز کُند
بالا پایین
جلو عقب
روح بدن
پُر خالی
مردانگی زنانگی
از دیدگاه مردم باستان و تائوباوران، در همهٔ پدیدهها و اشیاء غیر ایستا در جهان هستی، دو اصل متضاد ولی مکمل وجود دارد.
یین و یانگ نشان دهنده قطبهای مخالف و تضادهای جهان هستند. البته این بدان معنا نیست که یانگ خوب است و یین بد است (در حقیقت این تحریفی نادرست است). بلکه یین و یانگ مانند شب و روز یا زمستان و تابستان بخشی از چرخه هستی هستند. وقتی تعادل و احساس خوبی به وجود میآید که تعادل بین یین و یانگ برقرار باشد. نقطههای متضادی که داخل شکل یین و یانگ دیده میشود به این مفهوم است که یین وقتی به حداکثر خودش برسد، و می خواهد تمام شود در درونش یانگ را دارد و وقتی هم که ینگ می خواهد به حداکثر خود برسد در درونش یین را دارد. یعنی وقتی یکی تمام میشود، دیگری در درونش رشد میکند و این چرخه ادامه پیدا میکند.
یین و یانگ به ترتیب نام اصلها یا نیروهای مکمل مادینه و نرینهٔ جهان در فلسقهٔ ذن و تائوئیسم است که همهٔ وجوه زندگی را در بر میگیرد. یین در لغت به معنای سمت سایه گرفتهٔ تپه است و یانگ سمت آفتابرو. یین معمولاً مترادف زمین شمرده میشود که تاریک و سرد است و هر چیز بدی به آن نسبت داده میشود و یانگ مترادف آسمان است و روشن و گرم و خوب شمرده میشود.
هیچ چیزی کاملا یین یا کاملا یانگ نیست. مثلا آب سرد در مقابل آب جوش یین است ولی در مقابل یخ یانگ است.
یین و یانگ کاملا به هم وابسته اند و هیچ کدام بدون دیگری نمیتوانند وجود داشته باشند. نور بدون تاریکی معنی ندارد.
یین و یانگ میتوانند خودشان تقسیم شوند به یین و یانگ: مثلا گرم در برابر سرد ینگ است ولی گرم خود تقسیم میشود به داغ (ینگ) و ولرم (یین)، سرد نیز خود تقسیم میشود به خنک (ینگ) و بسیار سرد (یین)
یانگ یین
راست چپ
اعداد فرد اعداد زوج
متحرک ثابت
سختی نرمی
زاویه دار منحنی
سبکی سنگینی
گرما سرما
روشنایی تاریکی
آسمان زمین
آتش آب
کوه دره
تیز کُند
بالا پایین
جلو عقب
روح بدن
پُر خالی
مردانگی زنانگی
اسفند ۰۵، ۱۳۹۰
علی عباس مجوسی اهوازی
زلفت هزار دل، به یکی تاره مو ببست
راه هَزار چاره گر، از چهار سؤ ببست
تا عاشقان به بوی نسیمش، دهند جان
بگشود نافهای و ، درِ آرزو ببست
تو گویی حافظ شرح حال این دانشمند با ارزش ایرانی را با این ابیات ترسیم میکنه، کاری که او با دنیای پزشکی کرد، راه هزار چاره گر و یا مدعی این علم را، از چهار سؤ ببست، با انقلاب در این علم تو گویی هزاران دل را، هزاران مشکل را فقط با یک تاره مو ببست، به یکباره حل کرد.
علی بن عباس مجوسی اهوازی ( haly abbas )معروف به مسعودی یا ابن المجوس که در لاتین به نام haly abbas شناخته میشود پزشک، جراح و روانشناس برجستهٔ ایرانی سده چهارم هجری بود. وی یکی از بزرگترین پزشکان جهان و پدر طب و جراحی نوین و کاشف سیستم مویرگی بدن میباشد.
مجوسی اهوازی در جندی شاپور ( اهواز امروزی) در سال ۳۱۸ قمری، (۹۳۰ میلادی)، به دنیا آمد و بیشتر عمر خود را در ارجان (بهبهان امروز) گذراند و از آنجا که دین زرتشتی داشت، او را مجوسی میخواندند. (اعراب به زرتشتینان مجوس میگفتند و این لغت یک بار در قرآن آمده است، یعنی بر طبق قرآن، خدا هم بین بندگانش فرق میگذاره، کتابی که خدا رو با صفات انسانی معرفی میکنه، خدایی که خشمگین میشه، قهر میکنه، انتقام میگیره، محبّت میکنه و و و، شرم آوره).
مجوسی اهوازی پزشک برجستهای بود که کتابهایش تا پیش از انتشار کتاب قانون ابو علی سینا، در بسیاری از دانشگاههای جهان و از جمله اروپا تدریس میشد.
یکی از کتابهایی که انقلابی در پزشکی دنیا به وجود آورد کتاب مجوسی به نام "ملكي" و یا کامل الصناعه فی الطب است که مجوسی اهوازی آنرا تالیف کرده است و در سال ۱۱۲۷ میلادی به زبان لاتین ترجمه گردید. این کتاب در سالهای ۱۴۹۲ و ۱۵۲۱، یعنی دورانی که رنسانس در اروپا شکوفا میشد، در ایتالیا و هلند چاپ شد و بخش مربوط به تشریح مغز در این کتاب، به زبان فرانسوی ترجمه شد.
نام مجوسی اهوازی را در ردیف پزشکانی مانند، طبری، رازی، ابو علی سینا و گرگانی قرار میدهند. او با چند تن از پزشکان نامدر زمان خود در بیمارستانی عضدی خدمت میکرد، این بیمارستان که هم مرکزی برای پژوهشهای پزشکی و هم درمانگاهی برای درمان رایگان بیماران بود، به وسیله عضدی دیلمی در بغداد ساخته شده بود.
اشتراک در:
پستها (Atom)