سوال اینجاست که چرا در ایران، بر روی شاعر بودن خیام تکیه میشود و خیام را بیشتر به عنوان شاعر معرفی کردهاند که کوزهای شراب بر دوش دارد و به یه آدم لاابالی الکلی میماند تا یکی از بزرگترین دانشمندان جهان؟ چرا کتب ابو علی سینا در حد انبوه چاپ و در اختیار مردم قرار داده نشده و نمیشود؟ کتب ارزشمندی مثل "قانون" و "شفا" ابو علی سینا، که در دانشگاهای معتبر دنیا تدریس میشده اند و میشوند، و چرا دانشمندان ایرانی، مثل ابو ریحان بیرونی، مثل خواجه نصیر الدین طوسی، مثل فارابی، رازی، و و و .... در کشور خودشان ایران تا این حد غریب و ناشناخته مانده اند؟ چرا افکار سهروردی در ایران انگ مذهبی میخورد ولی همین افکار به نام فلاسفه غربی و به عنوان افکار مدرن معرفی میشوند؟ چرا تاکتیکهای نظامی نادر شاه، به عنوان یک نابغه نظامی، و به عنوان کتاب استرتژیکی جنگی در دانشگاههای نظامی غرب تدریس میشود ولی در خود ایران کمتر و یا اصلا شناخته شده نیست؟ و چرا دنیا، انتقال علم از ایران به غرب را تا این حد و به طور جدی، پنهان میکند؟ و هزاران سئوال دیگر، که جوابی کاملا واضح و روشن دارد، منتها این جواب، باعث شرمندگی و عذاب وجدان دنیا میشود و خیلی از ادعای آنها را زیر سئوال میبرد.
میخواستم از خیام بنویسم ولی به قدری بحث در بارهٔ خیام زیاد، طولانی و مفصل است که پوشش تمام آن نه در حد دانش و یا توانای من است و نه در تمام این وبلاگ میگنجد، بنابر این پا را از گلیم خود فراتر نمیگذارم و به مختصری در حد اشاره بسنده میکنم و امیدوارم به عنوان برگ سبز، و در حد تحفهای ، پذیرفته شود.
دانش این مردی بزرگ و دانشمند، جهانیان را آنچنان محصور خودش کرده بود که در محافل روشنفکری قرن ۱۹، فلاسفه و مدعیان روشنفکری بدون داشتن کتاب رباعیات خیام در دست ، شرکت نمیکردند و فهم رباعیات خیام یکی از افتخارات روشنفکران و فلاسفه غربی به شمار میآمد. و تا قبل از جنگ جهانی دوم به حدی در این کار افراط کردند و پیش رفتند که یکی از منتقدین نوشت، " دیگه از دست خیام خسته شدهام، هر جا میریم فقط حرف خیام است و بس". ولی خیام فقط به خاطر رباعیات و بنیان گذاری مکتب پست مدرنیستم مورد توجه نیست.
در غرب و شرق به خیام لقب بحر العلوم و یا دریای علم و دانش دادهاند.، چرا که عمر خیام پدر علوم، ریاضیات (بخصوص جبر و هندسه)، ستاره شناسی (هنوز از تقویم خیام برای حساب روز شب، در دنیا استفاده میشود)، علم مکانیک، فلسفه (پدر پست مدرنیسم)، جغرافیا، علم آب و هوا شناسی، علم کلام و سخن، شعر و موسیقی، میباشد.
توماس هاید (۱۶۳۶- ۱۷۰۳)، یکی از دانشمندان انگلیسی نیز، خیام را بزرگترین دانشمند دنیا معرفی میکند و اعتقاد دارد که خیام، هم از نظر علمی و هم از نظر فلسفه سرامد تمامی بزرگان این دو رشته میباشد.
Cubic equation and intersection of conic sections" the first page of two-chaptered manuscript kept in Tehran University
خیام و علم ریاضیات Geometric algebra: خیام نویسنده مهمترین رسالها در زمینه، جبر و هندسه تا قرن ۲۱ میباشد.
خیام اولین کسی است که معادلات جبری، درج اول، دوم، و سوم را عنوان کرده و به نحو تحسین آوری این معادلات را طبقه بندی نموده و در حل تمام صور و معادلات درجه سوم حرف اول را زده است، زیرا خیام اولین کسی است که به تحقیق منظم علمی نشان داده است که معادله درجه سوم ممکن است که دارای بیش از یک جواب و یا اصلا جوابی نداشته باشد.
یکی از رسالههای خیام در زمینه جبر، بنیان گذار زبان کامپیوتر امروز دنیا شده است و دیگر رسالهٔ بسیار مهم خیام در زمینه هندسه است که بنیان گذار هندسه فضای و یا رشته مهندسی نوین امروز است.
خیام کتبی با عنوان شرح هندسه اقلیدسی در سه جلد نوشته است، (Explanations of the difficulties in the postulates in Euclid's Elements) خیام در این سه کتاب شرح کامل و مبسوطی از هندسه اقلیدسی و مشکلات و نواقص و راه حلهای آن را ارائه داده است. بعدها خواجه نصیر الدین طوسی، در بارهٔ رسالهٔ اول این کتاب، مقدمه و شرحی را مینویسد که بیش از پیش راه گشای حل مشکلات ریاضی میشود. در این سه کتاب، خیام با شرح و منطق و توضیحات مبهوت کنند، تمامی منطق یک بعدی و ناتوان ارسطو و دیگر ریاضیدانان یونانی را رد کرده و ریاضیات نوینی را پایه گذاری و قیاس منطقی به جای قیاس اقلیدسی را مطرح میکند، که تا به امروز بنیان ریاضی قرار گرفته است.
و این سه کتاب اکنون در کتابخانه سلطنتی انگلستان نگهداری میشوند.
Omar Khayyám's geometric solution to cubic equations.راه حل خیام برای حال معادلههای چند بعدی
خیام به وسیله ادوارد فیتزگرلد (۱۸۰۹ - ۱۸۸۳)، انگلیسی که به شدت تحت تاثیر خیام قرار گرفته بود و به همین خاطر هم رباعیات وی را به انگلیسی ترجمه کرد، به دنیای غرب بیش از بیش شناسنده شد.
تا قبل از آن کتب و رسالهای خیام در زمینه ریاضیات ، ستاره شناسی و موسیقی قبلا به غرب برده شده و هر گوشهٔ کوچکش به نام یکی از دانشمندانشان منتشر شده بود. مثلا تئوریهای نیوتن، از رسالهٔ خیام در زمینه فیزیک گرفته شده است و در غرب هم، ابتدا به نام تئوریهای خیام - نیوتون منتشر شد و بعد ها، نام خیام از ابتدای این تئوریها حذف شد و به همان تئوریهای نیوتون خلاصه شد، و یا مثلث خیام، را ابتدا به عنوان مثلث خیام- پاسکال معرفی کردند و سپس دوباره نام خیام برداشته میشود و به همان مثلث پاسکال اکتفا میشود.
در کتاب Mathematical Masterpieces: Further Chronicles by the Explorers, با ذکر منابع و آثار به دست آمده، شرح داده میشود که اصول جبر و هندسه ، بخشی از بدن ریاضیات ایرانی برای حل معادلات مکعب و مشتقات آن بوده است که در نهایت به اروپا منتقل میشود و مورد استفاده دانشمندان اروپایی قرار میگیرد.
مثلث خیام
خیام و ستاره شناسی:
دانش بینظیر خیام در علم ستاره شناسی، در جهان به قدری معروف و مورد تحسین است که من فکر نمیکنم، احتیاجی به شرح مفصل در این باره باشد. و به همین اکتفا میکنم که خیام ثابت کرد که زمین به دور محور خودش میچرخد و بر اساس این نظریه برای ۳۰ سال، هشت سال کبیسه را محاسبه کرد و تقویم جدیدی را بنیان گذاشت و خط بطلان بر روی تقویم مسیحی که ۵۰۰ سال بود مورد استفاده غربیها قرار میگرفت کشید، وی همچنین مدار گردش کره زمین به دور خورشید را تا ۱۶ رقم اعشاری محاسبه نمود. ادوارد فیتزگرلد انگلیسی با تأئید این مطلب که خیام بزرگرین ستاره شناس و منجّم قرنهاست، بر روی این مطلب مهر تایید گذاشته است.
خیام و موسیقی:
یکی دیگر از ابعاد این دریای علم و دانشمند بزرگ ایرانی، عمر خیام، علاقه و دانش او در زمینه موسیقی میباشد. خیام را به جرات میتوان اولین دانشمند دانست که موسیقی را با علم ریاضی تحلیل میکند و در القول علی اجناس التی بالاربعاء مسالهٔ تقسیم یک چهارم را به سه فاصله مربوط به مایههای بینیمپرده، با نیمپردهٔ بالارونده، و یک چهارم پرده را شرح میدهد.
و اگر ایران عزیز ما، دچار این مذهب تحمیلی نشده بود و دست دانشمندان و هنرمندان ایرانی برای کار در رشتههای هنری که در ذات انسانها به امانت گذاشته شده است، باز بود، هنرهای از قبیل موسیقی، نقاشی و مجسمه سازی، و ایرانیها میتوانستند در این رشتهها کار کنند و مذهب تحمیلی استعدادهای ما را خفه نکرده بود، و اگر خیام ها و فارابی ها میتوانستند در زمینه موسیقی به آزادی کار کنند مطمئنا شاهکارهایی را میافریدند، که شاید هیچ کس تا به حال نیافریده است، و من میتوانم به جرات ادعا کنم که ایرانیها رقبای سرسختی برای بزرگان این رشتهها در دنیا میشدند، و همانطوری که در زمینه شعر و ادبیات سرآمد همهٔ دنیا هستیم، و پارسی زبان ادبیات جهان است و به قول منتسکیو پارسی زبان آواز و شعر است، در زمینه هنرهای دیگر هم رقیب ترسناکی میشدیم. متاسفانه، همه جنبههای بشری ما را این مذهب تحمیلی، قرن هاست از ما گرفته و به جای آن تو سری زدن و تو سری خوردن را آزاد گذاشته است.