یکی از اماکنی که توریستهای مسکو بطور خودکار به آنجا دعوت، هدایت و یا به دیدنش تشویق میشوند، مکانی به نام بازار سوغاتی (و یا بازار مکاره ) است. این مکان که تعداد زیادی دست فروش را در خود جای داده است، بطرز بسیار زیبائی ساخته شده است. در این مکان بابوشکاهای روسی(۱) ساخت چین، پوستین و کلّاًهای پوست ساخت چین، روسریهای گلدار روسی (روسری بابوشکا) ساخت چین، سماورهای کهنه برنجی که مشابه آنها را در روستاهای ایران میتوان با نان خشک سر بسر زد، خر مهرهها و گردنبندهای مهرهای ساخت چین که با پلاستیک فشرده (و یا چیزی در این حد که تماماً از محصولات نفتی است) و بجای سنگهای عقیق، کهربا و دیگر سنگهایی که روسیه پس از ایران و افغانستان و یمن به داشتن آنها معروف بوده است و کتب کهنه روسی و خرت و پرت و خنزر و پنزرهای کهنه بی ارزش که بجای عتیقههای روسیه فروخته میشوند، را میتوان یافت و متاسف شد. گذشته از محتوای چینی سوغاتیهای روسی! که دارای کیفیت فجیع است، خود مکان بازار بسیار زیبا و دیدنی ساخته شده و بدیدن میرزد.
درصد متری و درست در روبروی این مکان ساختمانهای بلندی که دارای مراکز فروش و مغازههای گوناگون است، بچشم خورد. در داخل بازار و در کنار ساختههای عظیم چوبی بسیار زیبا، رستورانها و کافههای بسیار و موزه ودکا قرار دارد که بسیار دیدنی است. (یادم باشد در مورد این موزه، جداگانه بنویسم و تصاویر آنرا در اینجا قرار بدهم.)
من از زن دست فروشی چای روسی خواستم که آنرا در یک بادیه چدنی که بر روی هیزم دم کرده بود، میفرخت. چای مزهای متفاوت داشت و من توانستم طعم نعنا، دارچین، لیمو را در آن بچشم. دیگر طعمها ناشناس میزد. دست فروشها مثل کنه میچسبیدند. و قیمتها را مثلا از ۱۵ هزار روبل شروع کرده و اگر خریدار تمایلی نشان نمیداد، دست فروش ها، شروع به پائین آوردن قیمت کرده و گاهی کار به ۵۰۰ روبل برای همان جنس ۱۵ هزار روبلی هم میرسید. در این بازار ، دست فروشهای افغانی و گرجستانی و قرقیزستانی و تاجیکستانی بوفور دیده شده، و مانند کارهای غیر تخصصی مانند نظافت و تاکسی رانی و و و در روسیه که بیشتر در انحصار این گروهها قرار دارد، در این بازار هم این گونه مردم بیشتر بچشم میخوردند. ( در آمریکا چنین کارهایی را لاتین تبارها و در اروپا هم، کارهایی از این دست در انحصارِ ترکها و اعراب و پاکستانیها و سومالیها و فیلیپینیها میباشد. )
کبابهایی مانند کباب چنجه ایران بر روی منقلهای ذغالی کباب شده و به قیمت گران بفرش میرفت. مطابق اکثر جایهای مسکو که از کلیساها متعدد در آزار است، دراینجا هم چندین کلیسا بچشم میخورد. من درب یکی از آنها را باز کردم و تعداد زیادی ارتدوکس دیدم که درحال نماز بودند، و کسی با چشم بمن فهماند که بدون روسری و کلا - اجازه ورود - بمنظور دیدن را ندارم.
(۱) بابوشکا که به روسی بمعنی مادر بزرگ است به عروسکهای روسی که از چندین عروسک هم شکل که به اندازههای متفاوت در درون یکدگر قرار دارند گفته میشود. از این عروسکها پیش از این در ایران بسیار ساخته میشد و ایرانی میبود ولی مطابق رسم ۴۰ ساله گذشته هر تولید ساخت ایران به دیگر کشورها برده شده و به نام آنجا فروخته میشود، از دوغ آبعلی که به نام نوشیدنی سنتی ترکی و شیرینیهای کرمان و یزد و اصفهان به نام شیرینیهای ترکی، از خوراکیهای جنوب ایران که به نام غذاهای عربی، گرفته تا منبت کاریهای اصفهان که به نام ژاپنیها بفرش میرسد و و و.