شهریور ۲۷، ۱۳۹۷

و دویدم تا هیچ


و شکستم و دویدم و فتادم
درها بطنین های تو باز کردم‌
هر تکه نگاهم را جایی افکندم‌
پر کردم هستی را زنگاه

بر لب مردابی
پاره لبخند تو بروی لجن دیدم‌
رفتم به نماز

در بن خاری
یاد تو پنهان بود
برچیدم‌، پاشیدم بجهان‌

بر سیم درختان
زدم آهنگ زخود روییدن‌
و بخود گستردن‌
و شیاریدم شب یکدست نیایش‌
افشاندم دانه راز
و شکستم آویز فریب‌
و دویدم تا هیچ
و دویدم تا چهره مرگ
تا هسته هوش‌
و فتادم بر صخره درد

از شبنم دیدار تو تر شد انگشتم‌
لرزیدم‌
وزشی میرفت از دامنه ای
گامی همره او رفتم‌
ته تاریکی، تکه خورشیدی دیدم‌
خوردم‌ و ز خود رفتم‌
و رها بودم‌.


سهراب سپهری



دل بوالهوس آهنگی با صدای گیتی پاشایی