پیش از خواندن مطلب زیر، توجه خوانندگان گرامی را به این نکته جلب میکنم که مطالبی که در مورد همه پدیدهها بازگو میگردد، عمومیت ندارد و در مورد همه چیز وهمه کس صادق نیست. اکثر مطالب علمی! (بجز آنچه که توسط دانشمندان ایرانی کشف، اختراع و گفته شده است و بطور کلی بجز علم پارسی که امروزه دنیا براساس آن بنیانگذاری شده است) تماماً جنبه تئوری و تاحد زیادی حدس و گمان را دارست. (۱)
مغز و خواب:
زمانی که مغز سرِ آدمی، پیکر او را از حرکت باز میدارد و آدمی به اصطلاح بخواب میرود، مغز باشدت و سرعت فوقالعادهای شروع بکار کرده و هرآنچه که آدمی درطی روز دیده، شنیده، لمس کرده، حس کرده، بوییده و بطور کلی و به اصطلاح تجربه کرده است را در مخزن و حافظهِ خود دسته بندی کرده، نمره گذاری کرده و با روشی شگفت انگیز آنها را بایگانی میکند. مدت زمانی که مغز برای بایگانی تجربیات روزانه آدمی صرف میکند کاملا بستگی بمیزان این تجربیات دارد و هرچه دریافتهای آدمی درطی روز بیشتر باشد، طبیعتا مدت زمان بایگانی هم بیشتر طول میکشد. ولی بطور معمول کارِ بایگانی که توسط مغز انجام میگیرد از ۲ تا ۴ ساعت طول میکشد. که البته این میزان با ضریب اختلاف چند درصد در مورد افراد گوناگون، متغیر است.
در زمان دسته بندی و کار بایگانی توسط مغز در زمان خواب، میزان بسیار زیادی انرژی مصرف میشود و این انرژی را مغز از انرژی که در عضلات بدن ذخیره شده، میگیرد. و این میزان انرژی آنچنان زیاد است که آدمی بمیزان یک تا یک کیلو و نیم از وزن خود را در طول تنها ۲ تا ۴ ساعت از دست میدهد.
پس ازآنکه مغز کارش تمام میشود، بدن بمرحله بازیافت انرژی رفته و مغز میزان زیادی از انرژی که مصرف کرده است را از خون گرفته و به عضلات برمیگرداند. مدت زمان اینکار هم از ۲ تا ۴ ساعت میباشد. در نتیجه برای اینکه بدن آدمی بتواند روزمره خود را بخوبی و بطور طبیعی بگذراند، نیاز به خوابیدن در مدت زمان ۶ تا ۸ ساعت دارد.
اما چه اتفاقی میافتد وقتی که این "برنامه طبیعی پیکر آدمی" دچار اختلال شده و به اصطلاح آدمی بیخواب و یا پر خواب میگردد؟
۱- اگر آدمی کمتر از ۲ تا ۳ ساعت بخوابد و مغز کار بایگانی را انجام نداده و یا نیمه تمام بگذارد، آنچه که در مغز رخ میدهد یک فاجعه برای درک و شعور و عملکرد طبیعی مغز و بدن است. در این حالت انرژی آزاد شده (ولی مصرف نگشته) توسط مغز، بدن آدمی را تبدیل به یک ماشین میکند. تا جایی که بدن صاحب قدرت زیادی گشته و میتواند ساعتها کار سخت را بدون اینکه آخ بگوید انجام دهد. در اینحالت آدمی تنها احتیاج بمصرف انرژی دارد و جز فعالیت بدنی کار دیگری از او برنمیاید. مغز برای حفاظت خود موادی را بر روی سطح خود ترشح میکند، این مواد مغز را از آسیب در امان میدارد ولی نتیجتا موجب سرگیجه، سردرد، سر گرانی، گیجی و ماتی، دیدن اشتباه (در بسیاری موارد دیدن اشباح )، و بطور کلی ضعف در عملکرد ۷ حس آدمی دارد. (۲)
ادامه روند بیخوابی آدمی را از پا درآورده و تبدیل به یک زامبی میسازد که بجز عملکردهای ضروری برای "زنده ماندن بدن"، عملکرد دیگری از او برنمیاید. مغز کنترل و آقایی خود را تاحد زیادی از دست میدهد و احتمال اینکه هرگونه واکنش و کنش حساب نشدهای از او سر بزند، میرود. در اینحالت آدمی چیزیهایی میشنود و یا میبیند که وجود خارجی نداشته ولی برای خود شخص کاملا واقعی اند. آدمی در اینحالت از هرگونه احساس- در بسیاری از موارد، حتی احساس درد، تهی گشته و کاملا بیتفاوت میگردد. لازم بذکر است که بیخوابی دراین حد، یک چالش برای دنیای مصنوعی و پولی امروزی است.
۲- اگر آدمی تنها ۳ تا ۴ ساعت در شبانه روز بخوابد، احتمال اینکه عملِ بایگانی و مرتب سازی دریافت ها، که مهمترین عمل مغز است، از طرف مغز پایان یافته باشد زیاد است. ولی مرحله بعدی که بازیافت انرژی بدن است انجام نمیگیرد. در این حالت آدمی بشدت خسته و بی حوصله و ناتوان است و تنها میل به دراز کشیدن و نشستن و کار فکری دارد. هرگونه حرکت جسمانی او را بشدت ناراحت و عصبی میکند. و بطور کلی آدمی بی دلیل ناراحت و غمگین است. این مورد هم گریبانگیر بسیاری در دنیای امروزی است.
۳- اگر آدمی بیش از میزان ساعتی که نیاز دارد بخوابد، با خیار، سیب زمینی، بادمجان و بطور کلی زندگی گیاهی در یک طول موج قرار میگیرد. همه چیز را با نگاهی میبیند که برای دیگران عجیب، مسخره و خنده دار است. و متعجب است که چرا دیگران با او فرق دارند، و طبق معمول و بر اساس خودپسندی آدمی که ویژگی اکثریت قریب به اتفاق بشر است، خود را بری و دیگران را صاحب عیب میبیند. این مورد هم مشکلات اجتماعی و تندرستی مخصوص و ویژه خود را داراست.
...........................................................
(۱): بشر غربی آنچنان ضعیف و بی دانش و بی استعداد است (تنها در قتل و غارت و حیله گریهای احمقانه استعداد دارد) که بجز آنچه که در کتب ایرانی نوشته شده هنوز نتوانسته است حتی درمانی برای بیماریهای پدید آمدهِ دو قرن پس از امپراطوری پارسها را پیدا کند. بیماریهایی نظیر سرطان، ایدز، سرس، ابولا، مرس، تب تیفوس نو و و و که امروزه هیچ درمانی برای آنها پیدا نمیشود. چرا؟ چون بشر غربی توان اینکار را ندارد، همانگونه که پیش از دسترسی به علم پارسها از بیماریهای جذام، طاعون، سل، وبا، عفونتهای میکربی و و و رنج میبرد و در گروههای هزاران نفره قتلعام میگشت.
(۲): حواس هفت گانه آدمی عبارتند از:
- شنوایی
- بینایی
- بویایی
- لامسه
- چشایی
-عشق/ علاقه
- سکس