تنها و روی ساحل
مردی براه میگذرد
نزدیک پای او
دریا، همه صدا
شب، گیج درتلاطم امواج
باد، هراس پیکر
رو میکند بساحل
و درچشمهای مرد- نقش
خاطر را پررنگ میکند
انگار هی میزند که
مرد کجا میروی کجا؟
و مرد میرود به ره خویش
و باد سرگردان
هی میزند دوباره
کجا میروی؟
و مرد میرود و باد همچنان....
امواج، بی امان
از راه میرسند
لبریز از غرور تهاجم
موجی پر از نهیب
ره میکشد بساحل و میبلعد
یک سایه را
که بُرده شب
از پیکرش شکیب
دریا، همه صدا
شب، گیج در تلاطم امواج
باد، هراس پیکر
رو میکند بساحل و .....
سهراب سپهری
These arms of mine - Otis Redding
تشریح لحظه خودکشی مرد در دریا از دفتر مرگ رنگ