من غرب ستیز نیستم و برعکس اعتقاد دارم که مردم دنیا، چه در غرب و چه در شرق، چه جنوب و چه شمال در خوبی و بدی یکدیگر شریکند، از آنجاییکه تفکرات و اعتقادات من براساس کنش و واکنش بین پدیدها قرار دارد، یعنی اعتقاد دارم که هرعملی که انجام میشود، بدنبال خود عکسالعملی را برمیگرداند، و در نتیجه "هرچه کنی بخود کنی گر همه نیک و بد کنی"، و این جمله شگفت انگیز سعدی کبیر که میفرماید: "بنی آدم اعضای یک پیکرند که در افرینش ز یک گوهرند"- همیشه آویزه گوش من است، در نتیجه براساس این اعتقاد کلا ستیزی با کسی ندارم، ولی منکر اینهم نیستم که منتقد شدید سیاستهای مخرب، متجاوزانه، بیرحمانه، ویرانگرانه و وحشیانه غربم، چرا که بمن ثابت شده است که دنیا دست کیست.
بعنوان نمونهای از خروار و دانهای از هزار-مثلا این تصویر یا پوستر تبلیغاتی از دهه ۶۰ از کشور آمریکاست. این تبلیغ میگوید که بالاترین استاندارد زندگی در آمریکا قرار دارد و داشتن زندگی مرفع در آمریکا را تبلیغ میکند. و درست در زیر این پوستر بزرگ، عدهای از مردم فقیر آمریکا در صف طولانی تهیه یک لقمه نان هستند. آنچه که توسط رسانههای جمعی از قبیل تلویزیون و رادیو و مجلات و روزنامهها، بمردم دنیا نشان دادند، تصویر خندان و شاداب یک خانواده آمریکایی بود که گویی در خوشبختی غوطه میخورند و شادی و نشاط از همه درزهایشان به بیرون نشط میکرد. درحالیکه حقیقت در صفی قرار داشت که در زیر این پوستر تبلیغاتی دیده میشود. ولی مردم دنیا گول این تبلیغات را خوردند، و از کنار گوشهٔ دنیا، هر آدمی که دارای روحیه و شور زندگی بود، هر آدمی که دستش به دهانش میرسید، هر آدمی که به سختی و تنگی و با مشقّت و با سرمایه کشورش سواد و دانشی اندوخته بود، هر ورزشکار ممتاز، هر هنرمندی که بدنبال موفقیت بود، و و و راهی این سراب شد تا تشنگیش را فرو نشاند.
بدین ترتیب، سرمایه، دانش، تخصص، شور و نشاط زندگی، مردم شجاع و کسانی که از خطر کردن و ریسک کردن نمیترسیدند، راهی کشوری شد بنام آمریکا، و این کشور که بواسطه دور بودنش از جنگ در زمان جنگ جهانی دوم هیچ گونه آسیبی ندیده بود و برعکس، با فروختن مواد خوراکی به کشورهای جنگ زده اروپایی، ثروت کلانی را اندوخته بود، همچنین با بدست گرفتن قدرت در نیمه بیشتری از دنیا، و بهرکشی از مردم بینوای دیگر کشورها روز بروز بقدرت و ثروتش افزوده میشد، به یکباره و درمدتی کوتاه از خراب آبادی که بروی اجساد زنان و کودکان سرخ پوست بنا شده بود، سرخ پوستانی که با وحشیانهترین شیوههای ممکن هلاک شده بودند، به بزرگترین قدرت جهانی جهش کرد.
و نتیجه بدست آوردن اینهمه ثروت مادی و معنوی- براحتی، آسان و بدون دردسر- این شد که به یکباره اعتقادشان نسبت بدرستی و روشهای سالم زندگی بیش از پیش متزلزل شد، تاجاییکه همه چیز را برای خودشان خواستند و میخواهند و فارغ از اینکه در اینراه چه تعداد انسان بیگناه بخاک و خون کشیده میشوند، چهار نعل برای نگهداری کاخها و تجملات بی مورد، بی اساس و خسته کننده، همچنان میتازند.
این مردم به این نتیجه رسیدند که نه احتیاج به صنعت دارند نه کشاورزی و نه پرورش نیروهای متخصص، آنچه که اینها احتیاج دارند تبلیغات است و بس! بهمین دلیل هم بروی بخش تبلیغاتی خود، از جمله هالیوود، سرمایه گذاریهای نجومی کردند چرا که تمامی تفکرشان از تولید، به یکبار بزندگی انگلی و سربار و بهره کشی از دیگر مردم دنیا، بغارت و چپاول منحصر شده است.
وقتی مخ مردم دنیا را با تبلیغات شبانه روزی از طریق فیلم، تلویزیون، روزنامه، رادیو و مجلات و در چند دهه اخیر -اینترنت- زدی، دیگر مشکلی وجود نخواهد داشت، همه چیز بطرفت سرازیر خواهد شد، و این وسط مردم دنیا کلاه گشادی بسرشان رفته که تا روی چشمها و گوشهایشان را گرفته و روز بروز مفلوکتر و وابسته تر میشوند. درحالیکه دردیگر سوی هرشب جشن و خوشگذرانی برپاست. God Bless America
ویدئو زیر اتفاقی است که در ۲۳ دسامبر سال ۲۰۱۱، در حراجی فروشگاهها، برای خرید یک جفت کفش درآمریکا روی داده است، مردمی که تمام شب را در جلوی فروشگاهی که این کفش رو حراج کرده، خوابیده اند، وقتی درهای فروشگاه باز میشود ، آنچنان رم میکنند که عدهای زیر دست و پا له شده، و تنها با مداخله پلیس این هجوم وحشیانه خرید کفش کنترل میشود.
مردم بخاطر حراج یک جفت کفش نایک مایکل جردن که به قیمت ۱۸۰ دلار فروخته میشود ، اینچنین همدیگر را زیر دست و پا له میکنند!
وقتی برای یک جفت کفش بیارزش که بوسیله کارگران برده و زندانی چینی و با هزینهٔ نزدیک به ۱۰ دلار ساخته میشود ، و همین کفش بخاطره اینکه مارک، مایکل جردن روش خرده به قیمت ۱۸۰ دلار آن هم در حراجی فروخته شده و در بازار سیاه تا۶۰۰ دلار هم خرید و فروش میشود ، و این مردم ابله آمریکا ، که حاضرند کفش ده دلاری را ۲۰ برابر گرانتر بخرند و بخاطر تنها یک جفت کفش اینچنین وحشیانه رفتار میکنند تصور بفرمایید اگر این مردم روزی در مضیقهٔ نان و در معرض گرسنگی قرار بگیرند، چگونه همدیگر رو تکه پاره خواهند کرد.
اینست واقعیت مردمِ به اصطلاح متمدن! غرب. وقتی بخاطر یک جفت کفش بیارزش، بخودشان رحم نمیکنند، ساده اندیشی و یا بدون پرده- حماقت محض- است که فکر کنیم، بمن و شما رحم خواهند کرد.
و این گونه بربرمنشانه رفتار کردن تنها مختص آمریکاییها نیست، در همه جای دنیا چنین مردمی وجود دارند. تفاوتی که وجود دارد اینست که دیگر مردم خود را برتر از بقیه ندانسته و دنیا و کره زمین را ارث پدر ناشناسشان نمیدانند. و به کشورهای ناتوان- از نظر نظامی- حمله غیر قانونی، بربرگونه نکرده و بیرحمانه زنان و کودکان دیگر را قربانی و کشتار نمیکنند. و سپس توسط هالیوود و رسانههای دروغگو و فاسدِ امریکایی و غربی- خود را متمدن و پیشرفته و قربانیان را وحشی و تروریست معرفی نمیکنند!
ویدئوها از طرف سایت فاسد یوتیوب پاک شده است!
تنها بخاطر یک جفت کفش اینچنین بیرحمانه همدیگه را میزنند، شرمآوره، تازه اینها خودشان را آقای دنیا و متمدن میدانند!!
بعنوان نمونهای از خروار و دانهای از هزار-مثلا این تصویر یا پوستر تبلیغاتی از دهه ۶۰ از کشور آمریکاست. این تبلیغ میگوید که بالاترین استاندارد زندگی در آمریکا قرار دارد و داشتن زندگی مرفع در آمریکا را تبلیغ میکند. و درست در زیر این پوستر بزرگ، عدهای از مردم فقیر آمریکا در صف طولانی تهیه یک لقمه نان هستند. آنچه که توسط رسانههای جمعی از قبیل تلویزیون و رادیو و مجلات و روزنامهها، بمردم دنیا نشان دادند، تصویر خندان و شاداب یک خانواده آمریکایی بود که گویی در خوشبختی غوطه میخورند و شادی و نشاط از همه درزهایشان به بیرون نشط میکرد. درحالیکه حقیقت در صفی قرار داشت که در زیر این پوستر تبلیغاتی دیده میشود. ولی مردم دنیا گول این تبلیغات را خوردند، و از کنار گوشهٔ دنیا، هر آدمی که دارای روحیه و شور زندگی بود، هر آدمی که دستش به دهانش میرسید، هر آدمی که به سختی و تنگی و با مشقّت و با سرمایه کشورش سواد و دانشی اندوخته بود، هر ورزشکار ممتاز، هر هنرمندی که بدنبال موفقیت بود، و و و راهی این سراب شد تا تشنگیش را فرو نشاند.
بدین ترتیب، سرمایه، دانش، تخصص، شور و نشاط زندگی، مردم شجاع و کسانی که از خطر کردن و ریسک کردن نمیترسیدند، راهی کشوری شد بنام آمریکا، و این کشور که بواسطه دور بودنش از جنگ در زمان جنگ جهانی دوم هیچ گونه آسیبی ندیده بود و برعکس، با فروختن مواد خوراکی به کشورهای جنگ زده اروپایی، ثروت کلانی را اندوخته بود، همچنین با بدست گرفتن قدرت در نیمه بیشتری از دنیا، و بهرکشی از مردم بینوای دیگر کشورها روز بروز بقدرت و ثروتش افزوده میشد، به یکباره و درمدتی کوتاه از خراب آبادی که بروی اجساد زنان و کودکان سرخ پوست بنا شده بود، سرخ پوستانی که با وحشیانهترین شیوههای ممکن هلاک شده بودند، به بزرگترین قدرت جهانی جهش کرد.
و نتیجه بدست آوردن اینهمه ثروت مادی و معنوی- براحتی، آسان و بدون دردسر- این شد که به یکباره اعتقادشان نسبت بدرستی و روشهای سالم زندگی بیش از پیش متزلزل شد، تاجاییکه همه چیز را برای خودشان خواستند و میخواهند و فارغ از اینکه در اینراه چه تعداد انسان بیگناه بخاک و خون کشیده میشوند، چهار نعل برای نگهداری کاخها و تجملات بی مورد، بی اساس و خسته کننده، همچنان میتازند.
این مردم به این نتیجه رسیدند که نه احتیاج به صنعت دارند نه کشاورزی و نه پرورش نیروهای متخصص، آنچه که اینها احتیاج دارند تبلیغات است و بس! بهمین دلیل هم بروی بخش تبلیغاتی خود، از جمله هالیوود، سرمایه گذاریهای نجومی کردند چرا که تمامی تفکرشان از تولید، به یکبار بزندگی انگلی و سربار و بهره کشی از دیگر مردم دنیا، بغارت و چپاول منحصر شده است.
وقتی مخ مردم دنیا را با تبلیغات شبانه روزی از طریق فیلم، تلویزیون، روزنامه، رادیو و مجلات و در چند دهه اخیر -اینترنت- زدی، دیگر مشکلی وجود نخواهد داشت، همه چیز بطرفت سرازیر خواهد شد، و این وسط مردم دنیا کلاه گشادی بسرشان رفته که تا روی چشمها و گوشهایشان را گرفته و روز بروز مفلوکتر و وابسته تر میشوند. درحالیکه دردیگر سوی هرشب جشن و خوشگذرانی برپاست. God Bless America
Team America Theme Song
ویدئو زیر اتفاقی است که در ۲۳ دسامبر سال ۲۰۱۱، در حراجی فروشگاهها، برای خرید یک جفت کفش درآمریکا روی داده است، مردمی که تمام شب را در جلوی فروشگاهی که این کفش رو حراج کرده، خوابیده اند، وقتی درهای فروشگاه باز میشود ، آنچنان رم میکنند که عدهای زیر دست و پا له شده، و تنها با مداخله پلیس این هجوم وحشیانه خرید کفش کنترل میشود.
مردم بخاطر حراج یک جفت کفش نایک مایکل جردن که به قیمت ۱۸۰ دلار فروخته میشود ، اینچنین همدیگر را زیر دست و پا له میکنند!
وقتی برای یک جفت کفش بیارزش که بوسیله کارگران برده و زندانی چینی و با هزینهٔ نزدیک به ۱۰ دلار ساخته میشود ، و همین کفش بخاطره اینکه مارک، مایکل جردن روش خرده به قیمت ۱۸۰ دلار آن هم در حراجی فروخته شده و در بازار سیاه تا۶۰۰ دلار هم خرید و فروش میشود ، و این مردم ابله آمریکا ، که حاضرند کفش ده دلاری را ۲۰ برابر گرانتر بخرند و بخاطر تنها یک جفت کفش اینچنین وحشیانه رفتار میکنند تصور بفرمایید اگر این مردم روزی در مضیقهٔ نان و در معرض گرسنگی قرار بگیرند، چگونه همدیگر رو تکه پاره خواهند کرد.
اینست واقعیت مردمِ به اصطلاح متمدن! غرب. وقتی بخاطر یک جفت کفش بیارزش، بخودشان رحم نمیکنند، ساده اندیشی و یا بدون پرده- حماقت محض- است که فکر کنیم، بمن و شما رحم خواهند کرد.
و این گونه بربرمنشانه رفتار کردن تنها مختص آمریکاییها نیست، در همه جای دنیا چنین مردمی وجود دارند. تفاوتی که وجود دارد اینست که دیگر مردم خود را برتر از بقیه ندانسته و دنیا و کره زمین را ارث پدر ناشناسشان نمیدانند. و به کشورهای ناتوان- از نظر نظامی- حمله غیر قانونی، بربرگونه نکرده و بیرحمانه زنان و کودکان دیگر را قربانی و کشتار نمیکنند. و سپس توسط هالیوود و رسانههای دروغگو و فاسدِ امریکایی و غربی- خود را متمدن و پیشرفته و قربانیان را وحشی و تروریست معرفی نمیکنند!
ویدئوها از طرف سایت فاسد یوتیوب پاک شده است!
تنها بخاطر یک جفت کفش اینچنین بیرحمانه همدیگه را میزنند، شرمآوره، تازه اینها خودشان را آقای دنیا و متمدن میدانند!!