شاهنامه سخن است
سخن بیمرگی
شاهنامه روح است
بتن بیمرگی
شاهنامه وطن است
وطن بیمرگی
آری، آری، شاهنامه وطن است
وطنی کز منو تو
نتوانند بشمشیر و به تزویر
ربودن
شاهنامه خرد است
خردی که بجهان آموزد
هنر از اجل جهل
نمردن
شاهنامه ادب است
ادبی کز ثمر سبز درختش
جاودان بهره بگیریم
شاهنامه نفس است
نفسی کز من و تو گر بربایند
بمیریم
بمیریم
بمیریم.
گلرخسار صفی اِوا
چکامه سرای تردست تاجیکستان
شاهنامه خوانی به سبک بختیاری