در زورخانه ها ابتدای امر میباید نوچه ها وتازه کارها ومبتدیان وارد شوند وبتدریج ورزشکاران باسابقه وبعد پیش کسوتها و پهلوانان قدم بداخل زورخانه بنهند. وبا ورود پیشکسوتان عملیات ورزش شروع می شد. یکی از آداب زورخانه این بود که جواب نوچه ها وکوچک ابدالها را با سلام و گفتن خوش آمدین از طرف مرشد میدادند. ولی برای باسابقه ها وپیشکسوتان تک زنگ میزدند. وپهلوانان نامی را با گفتن (صفای پهلوانان ) وبرجمال علی صلوات وارد میکردند. عملیات ورزشی چند نوع بود:
-شنا بر روی تخته
-میل گرفتن
-چرخ زدن
-کباده گیری
-کشتی گیری که عموم این حرکات و عملیات با ضرب مرشد تنظیم میگردید.
ونیز یکی دیگر از آداب زورخانه، طهارت و نظافت وسلامت وایمان وتقوی بود. و ورزشکار هیچگاه نمی بایست بحکم احترام حمام نرفته به زورخانه قدم نهد. و هر ورزشکاری می باید ضمن رعایت ادب به عدالت و سخن و کردار حق ایمان قلبی داشته واز همه مهمتر بمردم احترام گذاشته ودست بکارهای ناپسند ومنافی عفت آلوده نسازد.
حرکات ورزشی که در زورخانه انجام میگرفت همان آمادگی های رزم آوری در میدان جنگ بود. مثلا چرخیدن برای یک پهلوان به این معنا بود / هست که در میدان جنگ زمانی که از طرف دشمن محاصره میشد با در دست گرفتن دو شمشیر/خنجر در دو دست عمل چرخیدن را آغاز کرده و در بین جمع محاصره کنندگان مانند تیغی که از هر جهت به دشمن وارد میاید عمل میکرد. همچین عمل چرخیدن پهلوان به این معنا بود که دشمن هیچگاه نمیبایست پشت پهلوان را ببیند. و در هرجهت که باشد همواره روی پهلوان / رزمنده بطرف اوست. و بدین ترتیب دشمن نمیتواند او را از پشت بزند. و یا کباده گیری که در واقع همان سپرهای میدان جنگ است , بدین معنا بود که اگر دشمن او را زمین زده و قصد غلبه بر او را داشت , پهلوان با پهلو به پهلو شدن زیر سپر, رقیب را که بروی سپر افتاده و بسیار هم سنگین است را از خود دور کرده و از خود دفاع کند.
چنانچه مشهور است میل زورخانه بمنزله گرزی است که در جنگها بکار می رفته که میلها بتدریج از آهن به چوب تغییر یافته و از شکل گرز خارج و به صورت فعلی درآمده است و غرض از میل گرفتن عادت دادن دستها به استعمال گرز در جنگ بوده است .
تمامی حرکات ورزشی با اشعار رزمی شاهنامه که توسط مرشد خوانده میشود همراه بود. و پهلوان ضمن پرورش جسم, هدف از آموزش رزم و جنگاوری را که همان دفاع از میهن و ایران بود میآموخت. و مانند حرکات ورزشی امروزی بی معنا و صرفا برای گنده شدن بازو انجام نمیگرفت.
ابتدای ورزش شنا بر روی تخته های مخصوص بود که با شمارش مرشد آغاز میگردید. بعد میل گیری شروع می شد ودر خلال آن عملیات چرخیدن جریان می یافت .اما ورزش مهم برای پیشکسوتان وپهلوانان سرشناس ونیرومند، گرفتن سنگ بود که در محل مخصوص آن ،که محلی نزدیک سردم مرشد بود انجام میگرفت .
لباس ورزشکاران لباس مخصوص زورخانه بود که در این مورد در مقالات بعدی خواهم نوشت.
ورزشکار سنگ گیر ابتدا محل سنگ را می بوسید وسپس به پشت می خوابید ودر حالیکه با بالا بردن هر دست بدن متمایل به طرف دیگر میشدو در همین احوال صدای خوش مرشد با شمارش تعداد بالا و پایین رفتن سنگها بگوش می رسید،اما عدد کامل سنگ غالبا از سی وچهل تجاوز نمیکرد.
اصطلاحات زورخانه:
کهنه سوار و مرشد ، پیشکسوت ، پیشقدم ، پیشخیز ، نوچه ، نوخاسته ، ساخته ، صاحب زنگ و صاحب ضرب ، پهلوان و صاحب تاج اصطلاحاتی است که در زورخانه متداول است
زمان ورود:
بهنگام ورود بزورخانه بسبب کوتاهی درب ورودی میبایست خم شد و متواضعانه وارد شد .
گود زورخانه بستگی بتناسب بنا بعضی مربع و بعضی مسدس ساخته شده است و در لبه گود بجای هزاره، چوب هایی نصب کرده اند تا براثر ضرب دست کشتی گیران یا جست و خیز ورزشکاران ریزش نکند .
سابقاً هنگام ساختن گود، ابتدا مقداری بوته صحرایی خشک روی هم میگذاشتند و روی آنرا با قشری از خاکستر و بعد با خاک رس می پوشانیدند و در نتیجه ته گود مدتها حالت فنری داشت و بعد از چند سال مجدا خاک گود را برداشته زیرسازی آن را تجدید میکردند . لیکن اکنون این رویه متروک گردیده و اغلب سطح گودها با تخته یا فیبر و انواع کفپوشها پوشانیده میشود .
در یکی از غرفهها که مدخل زورخانه محسوب می شود، سکویی بنام سردم برای نشستن مرشد زورخانه ساخته اند. سکویی مدور یا مربع به ارتفاع یک متر و بعضی قدری بلند تر. در جلوی سردم و بطرف گود، چوب بستی میسازند برای آویختن زنگ و نصب پرهای قو (معروف به ابلق) که در ارتش قدیم بجای درجه بهکلای خود نصب می شده و همچنین سایر مظاهر پهلوانی و شجاعت از قبیل پوست پلنگ ، زره ، شمشیر و سپر. در جلوی سردم اجاقی است که برای گرم کردن ضرب و نیز قهوه جوش مخصوص طبخ زنجبیل و دارچین که بعد از بورزشکاران خورانده می شود پهلوی آتش این اجاق قرار می گیرد . خوردن زنجبیل و دارچین دم کرده یا پخته پس از ورزش در زورخانه علاوه بر تغییر ذائقه گویا برای رفع رطوبت گود بوده است .
چراغ سردم:
سردم در عرف پهلوانان جای مقدسی بشمار می رود و روشن نگاهداشتن آن همانند روشن نگاه داشتن سقاخانهها کاری لازم الاجرا بوده است و پولی که اهل سردم از مردم می طلبیدند بعنوان چراغ سردم بوده است که تدریجاً به طور مطلق آن پول را چراغ گفته اند .
انواع میل زورخانه:
نوعی از چوبهای سفید رنگ و کوچک برای میل بازی و شیرین کاری که دستههای آن را تا حد امکان بلندتر می ساختند تا در موقع بازی ، چرخاندن ، پرتاب کردن و رها کردن آن براحتی انجام شود .
در سالهای دور میلهای دیگری هم در زورخانه وجود داشته اند که عبارت بود از یک یا دو جفت میل بسیار سنگین که اکنون استفاده از آنها مرسوم نیست.
میل بازی:
بازی هایی که بوسیله میل انجام میشود، نظم و قانون معینی ندارد و هر ورزشکار با ذوق و سلیقه خود انواع بازيها را انجام میدهد و آنچه مشاهده گردیده، میل بازها متجاوز از ۳۰ نوع بازی می کنند. و اینکار یکی از شیرینترین اعمال ورزش باستانی است .
میلهای بزرگ:
میلهای بزرگ مخصوص ورزش وزن معینی ندارد و اکثر وزن آنها از جفتی ۱۲ تا ۳۰ کیلو می باشد. اما میلهای بازی وزنشان از ۵ الی ۶ کیلو بیشتر نیست .
سابقاً معمول نبود ورزشکاران میلهای خود را دسته جمعی از جای خود بلند کنند، بلکه جلوتر ازهمه، پیشکسوت ها و پهلوانان مشهور میل خود را با آهنگ ضرب بلند کرده و چند حرکت مختصر بصورت میل بازی انجام داده و میلها را روی شانه خود می گذاشت. و بعد از این عمل از پیشکسوتترین نفر شروع و به اشخاص مبتدی ختم می گردید که در حال حاضر این رویه ترک شده است و برای جلوگیری از اتلاف وقت همه افراد میلها را دفعتاً بر روی شانههای خود می گذارند.
برای میل گرفتن شمارشی معمول نیست، بلکه مرشد زورخانه با آهنگ ضرب و خواندن اشعار ورزشکاران را مشغول می دارد. و همین که میان دار میلها را از روی شانه بروی زمین آورد سایرین هم از وی تبعیت کرده و میلها را بجای خود می نهند .
زورخانه جای نیکان ، پاکان و مکتب فتوت و جوانمردی است . ادب ، صفا ، فروتنی و گذشتی که بین ورزشکاران زورخانه حاکم است در جوامع دیگر کمتر دیده می شود.