"تئودور جان "تد" کزینسکی ( ۲۲ مه ۱۹۴۲ (۷۵ سال))، که "بمب گذار دانشگاهی (Unabomber) نیز خوانده میشود، گفته میشود یکی از هزاران قربانی سیستم فاسد غرب و آمریکا است که طبق معمول ابتدا او را تخریب کرده سپس به او اتهام قتل و انگ قاتل چسبانده و پس از آن در سیاه چال او را زندانی کرده و درها را بر رویش بستند.
او دول غربی و مردمی را که در سراسر کشور از جامعه مصنوعی آمریکا و غرب و ضّد طبیعت دفاع میکردند مورد هدف انتقادات خود قرار میداد.
او طبیعت محور است و تابع نوعی آنارشیسم در جامعه است که بسینه حکومت سرمایدارن احمق که کره زمین را برای رفاه تعداد معدودی از بین برده اند دست رد میزند.
تد کزینسکی که اصرار دارند او را با نام مستعار «بمب گذار دانشگاهی» معرفی کنند ، دانشگاه را در سال ۱۹۶۹ رها کرد و سپس بین سالهای ۱۹۷۸ تا ۱۹۹۵ بمدافعان حقوق محیطزیست پیوست. او قریب به ۲۰ سال برای مدافعان جامعه ضّد طبیعت و نفرت انگیزت غرب که به بهانه تکنولوژی احمقانه تمامی حیات و هستی روی کره زمین را بخطر انداخته اند، نامههایی فرستاد و آنان را برای حفظ کره زمین دعوت بهمکاری کرد. اینکار او که درست در جهت منافع سرمایه داران بیسواد جانی صفت و جنایت پیشه بود، آنها را وادار ساخت تا با ساختن پاپوش او را متوقف کنند. بهمین دلیل نامههایی با امضای او جعل کرده و توسط آنها بمبهای را برای مخالفان خود فرستاده و با یک تیر دو نشان زدند. هم بدین ترتیب تعدادی از مخالفان و رقبای خود را از سر راه برداشتند و هم کزینسکی را متهم بقتل کردند. کزینسکی کودک نابغه و بااستعدادی بود که در ۱۶ سالگی از هاروارد دکترای ریاضی گرفت و بعد بعنوان پروفسور در دانشگاه کالیفرنیا مشغول به تدریس شد.
او در اورگرین پارک، ایلینوی زاده شد و بعنوان کودکی نابغه بزرگ شد. او از سنین پایین در مدارج دانشگاهی پیشرفت کرد. در ۱۶ سالگی وارد دانشگاه هاروارد شد و از آنجا لیسانس گرفت. در هاروارد منطق دان معروف، ویلارد کواین به او درس داد و او با نمرهٔ ۹۸٫۹٪ بالاترین نمره را در کلاس کواین بدست آورد.
کزینسکی هنگامی که بعنوان دانشجوی کارشناسی ارشد در دانشگاه هاروارد، مشغول بود، یک رساله در زمینه روانشناسی اخلاقی نوشت که استادان و روانشناسان بسیاری را تحت تاثیر افکار خود قرار داد.
او سپس دکترای ریاضی را از دانشگاه میشیگان گرفت. در ۱۹۶۷ در سن ۲۵ سالگی استاد دانشگاه برکلی کالیفرنیا شد، اما دو سال بعد پس از ناامیدی کامل از جامعه به اصطلاح انسانی و هر که نام خود را آدم مینهد، بطور ناگهانی استعفا داد و گوشه نشین شد.
در ۱۹۷۱ به کلبهای چوبی در دامن طبیعت در لینکن، مونتانا پناه برده و یک زندگی ساده را بر اساس احترام به طبیعت آغاز نمود و ۸ سال در آنجا بود. ولی پس از اینکه آبها و خاک اطراف کلبه خود را آزمایش کرد، در آن مقادیر زیادی سرب یافت که او را بکلی از خود بیخود ساخت و فهمید که تا چه اندازه محیط زیست او آلوده به تکنولوژی مسخره غربی گشته است و دیگر حتی طبیعت واقعی هم در آمریکا یافت نمیشود.
در سال ۱۹۷۸، پس از مشاهده نابودی وحشیانه طبیعت شروع به نوشتن نامه به تمامی کسانی که میتوانستند در راه نجات طبیعت به او کمک کنند نمود.
در سال ۱۹۹۵، کزینسکی نامهای به "نیویورک تایمز" و "واشنگتن پست" فرستاد و از آنان تقاضا کرد که مانیفست او را منتشر کنند. این دو رسانه که بیشتر به دکان بقالی و ماست بندی شبیه اند تا یک رسانه اطلاعاتی، نه تنها این کار را نکرده بلکه شروع به تخریب او به عنوان تروریست و قاتل نموده و ادعا کردند که کزینسکی آنها را تهدید به مرگ کرده است.
کزینسکی هدف پلیس فدرال آمریکا (fbi) قرار گرفت که به قول آنها طولانیترین و ارزانترین هدف بود.
در سال ۱۹۹۶ FBI کزینسکی را به اتهام ترور و قتل دستگیر کرد.
کزینسکی تلاش ناموفقی را برای اخراج وکلای منصوب شده توسط دادگاه صورت داد، زیرا آنان میخواستند دیوانگی وی را ثابت کنند تا از مجازات مرگ بگریزد، اما او خود را دیوانه نمیدانست. پس از این که معلوم شد طولانی شدن دادگاه به او فرصتی میدهد تا با مردم سخن بگوید و افکارش پوشش رسانهای میگیرد، بلافاصله در ۲۲ ژانویه ۱۹۹۸ بحبس ابد بدون امکان عفو محکوم شد و هم اکنون دورهٔ زندان خود را میگذراند و همچنان در عرصهٔ نوشتن فعال است.
کزینسکی اولین کسی است که تغییرات آب و هوای کره زمین را هشدار داده بود.