جان اریک ارمسترانگ یک قاتل سریالی و جنایتکار زنجیرهای آمریکایی است که بدلیل بقتل رساندن صدها زن رعب و وحشت عجیبی در آمریکا ایجاد کرده بود.
این ملوان پیشین نیروی دریایی امریکا با وجود جثه بزرگش که نزدیک به ۱۵۰ کیلوگرم وزن داشت، چنان ظاهری آرام و بچهگانه داشت که همقطاران پیشین به او لقب "بچه ننه" داده بودند. اما در زیر این چهره بظاهر آرام و محجوب هیولایی مخوف آرمیده بود، مردی متأهل و پدر دو فرزند که قاتلی ترسناک و بیرحم بود.
جان اریک آرمسترانگ، ملوان سابق ناو هواپیما بر USS Nimitz، از دیترویت، میشیگان، یک شوهر نمونه و پدر دو کودک، به پلیس دیترویت تلفن زده و بخفه کردن پنج تن از روسپیان منطقه دیترویت اعتراف کرده و همچنین به پلیس گفت که پیش از این نیز وی زمانی که روی ناو هواپیمابر ملوان بوده و سفر میکرده است، ۱۱ روسپی دیگر را در نقاط مختلف دنیا کشته است.
آرمسترانگ بعنوان ملوان در ناو هواپیمابر USS Nimitz آمریکا از سال ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۹ کار کرد. و از ارتش آمریکا دو مدال شایستگی دریافت نمود. هر مدال نشانگر سه تا چهار سال خدمات شریف یک ملوان است و وی دو بار این مدال را دریافت کرده و آخرین کار او در ناو ارتش آمریکا سرپرست سلمانی بود.
اینکه این قاتل حرفهای به پلیس زنگ زده و خود را تسلیم نموده است از نظر محققین برای قاتلان سریالی امر ی غیرمعمول نیست. آنها معتقدند که پس از مدتی که قاتل مطمئن میشود که پلیس در دستگیری او ناتوان است، با جسارت بیشتری به جنایت خود پرداخته و به کشتار سرعت میبخشد. ولی در دراز مدت خود کشتار و قتل به او دیگر لذت نمیبخشد و قاتل در این زمان در صدد جذب توجه و نظر دیگران به خود و نشان دادن احساس برتری و سلطه جویش به همگان است. در این زمان او میخواهد همه بدانند که او از همه باهوشتر است و این احساس خودپسندی آنچنان در او زیاد میگردد که خود به پلیس مراجعه کرده و خود را لو میدهد.
جک لوین، مدیر مرکز خلع سلاح Brudnick در شمال شرقی دانشگاه بوستون می گوید: "بسیاری از این بچهها بسیار مشتاق هستند که برنده خاتمه دادن به سریالهایشان شوند."
کاراگاهان اف بی آی تلاشی همه جانبه را در پیش گرفتند تا او را بقتلهای حل نشده در شهرهایی که ناو هواپیمابر امریکایی USS Nimitz در آنجا لنگر انداخته بوده از سال ۱۹۹۳ تا زمانی که ارمسترانگ بر روی عرشه آن کار میکرد یعنی تا سال ۱۹۹۹ متصل کند.
Nimitz در هاوایی تنها دو بار در سالهای ۱۹۹۶ و ۱۹۹۳ لنگر انداخته بوده و یک سخنگوی ناوگان اقیانوس آرام ایالات متحده به پلیس گفته است که هر دو بار کمتر از یک هفته این ناو در آنجا بسر برده، در واقع بار اول در سال ۱۹۹۳ بمدت چهار روز و در دیدار بعدی این ناو در ۱۹۹۶ یک روز در سواحل هاوایی توقف داشته است.
پلیس هونولولو هم برای قتلهای حل نشده خود بتحقیق پرداخته و درپی یافتن مشخصات قربانیان آرمسترانگ برآمده است. در نوامبر ۱۹۹۴ جسد یک زن رقاص بنام لیثا فرکسی، ۳۶ ساله با مشخصات قتلهای ارمسترانگ در هانولولو کشف شده است.
در مورد انگیزه قتل ها، ارمسترانگ به روانشناس خود گفته است که او در کودکی مورد آزار و اذیت جنسی پدرش واقع شده و هر بار که با یک روسپی روبرو میشده، صورت پدر خود را در چهره او میدیده است! وی همچنان خشم خود از زنان را مربوط به یک دوست دختر دبیرستانی میداند که دست رد به سینه او زده و با دوست ارمسترنگ، به وی خیانت کرده است.
اعضای خانواده آرمسترانگ او را بعنوان یک پسر دوست داشتنی بیاد می آورند که مدت کوتاهی پس از اینکه برادر کوچک خود بنام مایکی را از دست داد دچار ناراحتی روحی گشت تا جایی که ارمسترانگ در ۵ سالگی، با دوچرخه خود را به بزرگراه رساند تا مانند برادرش کشته شود.
ارمسترنگ از پایان دبیرستان، چندین ماه در یک فروشگاه مواد غذایی کار کرد و سپس در سال ۱۹۹۲ در نیروی دریایی نیروهای مسلح به کار گرفته شد
در Nimitz، در کلاسهای آموزش متفاوتی آموزش دید. سپس در سال ۱۹۹۸ با یک شناگر بنام کیتی ردنسکی (katie Redonskea) ازدواج نمود.
آرمسترانگ برای پنج قتل از درجه اول و چهار حمله با قصد قتل در ارتباط با جرایم منطقهای دیترویت محکوم شد.
او حدود ۱۲:۳۰ صبح روز چهارشنبه ۱۲ آوریل سال ۲۰۰۰ دستگیر شد، افسران پلیس آرمسترانگ را در خیابان میشیگان در جنوب غربی دیترویت، منطقهای از دیترویت که روسپیها در آنجا کار میکنند، دستگیر کردند.
ماروین وینکلر، فرمانده پلیس، گفت: "ارمسترانگ بارها و بارها تکرار کرد که او هیچ فاحشهای را نکشته و در حالی که مانند یک کودک گریه میکرد، میخواست که با او کاری نداشته باشیم. پلیس همچنان میگوید آرمسترانگ با کارگاهان پلیس همکاری کرده و بدون داشتن یک وکیل حاضر، به پرسشها پاسخ داده است.
اما لیست کشتارهای جان اریک آرمسترانگ می تواند فراتر از محدوده شهر دیترویت و یا حتی قاره آمریکا گسترش یابد؛ زیرا زمانی که مقامات در نهایت آرمسترانگ را پس از قتل تعدادی از روسپیها دستگیر کردند، این دریانورد ۲۶ ساله سابق نیروی دریایی ایالات متحده به ۳۰ قتلعام در کشورهایی مانند تایلند، سنگاپور، کره، اسرائیل و هنگ کنگ اعتراف کرد.
پلیس دیترویت بر این باور است که آرمسترانگ را میتوان به قتلهای زنجیرهای در دیترویت و قتل سه تن در سیاتل، دو تن در هاوایی، دو تن در هنگ کنگ و یک تن در کارولینای شمالی، تایلند، سنگاپور و ویرجینیا پیوند دهد. پلیس همچنان از سایر تلفات در ژاپن، کره جنوبی و اسرائیل نیز خبر میدهد.
اگر این قتلها درست باشد ( و البته شواهدی وجود دارد که لیست قربانیان آرمسترانگ حداقل آنچنان که خود می گوید، تقریبا بیش از اینهاست) سپس میتوان گفت که یک ملوان نیروی دریائی ارتش آمریکا یکی از موفقترین قاتلان سریالی بینالمللی بوده است.
روانشناسان می گویند روسپیها هدفهای آسان برای قاتلین و سادیسین جنسی میباشند. جیمز فاکس، استاد عدالت کیفری در دانشگاه شمال شرقی بستون بمطبوعات دیترویت میگوید که ایندسته از زنان معمولا مورد حمله قرار می گیرند چرا که "آنها اهداف آسان هستند." آنها زنانی هستند که با پای خود به ماشینها می آیند و خود را در دسترس مردان روانی قرار میدهند. برای یک قاتل که از کشتن لذت میبرد، از نظر روان شناختی آنها آسانترین راه برای رسیدن به لذت جسمی و روحی میباشند. و قاتلین در مورد آنها کوچکترین احساس ترحم و عذاب وجدان هم ندارند چرا که آنان را مانند اجناس بی ارزش میدانند که فقط برای لذت بردن وجود دارند.
وقتی تعداد زیادی از زنان روسپی در دیترویت بقتل رسیدند و پلیس هم ناتوان از پیدا کردن قاتل بود، دختران خیابانی بشدت ترسیده بودند، ولی این ترس آنها را از ادامه فروش خود در خیابانها متوقف نساخت. چرا که برای آنها انتخاب دیگری وجود نداشت. اکثر آنها راه دیگری برای بدست آوردن پول برای مواد مخدر و خرج خانه و خوراک و احتمالا فرزندان و فامیل خود نداشتند. آنها تنها یک راه برای بدست آوردن پول کافی برای تامین نیازهایشان میشناختند و بس.
تحقیقات در مورد روسپی کشی زمانی آغاز شد که پلیس در ۱۰ آوریل سال ۲۰۰۰ در یک حیاط راه آهن دیترویت ، اجساد سه روسپی بنامهای رز ماری فلت (۳۲ ساله )، کلی هود (۳۴ ساله )، رابین براون (۲۰ ساله ) را یافت که بروش خفه کردن با دستها، بقتل رسیده بودند.
ارمسترانگ نخستین بار زمانی مورد توجه مأموران تحقیق دترویت قرار گرفت که برای پاره توضیحات درباره پیدا شدن جسد فردی فراخوانده شد که بعدها معلوم شد قربانی خود وی بوده است.
وی به پلیس گفت هنگامی که درحال قدم زدن روی پل رودخانه بود جسد زنی بنام وندی جوردن را دیده است که در آب شناور است. مأموران بدلایلی نتوانستند داستان ارمسترانگ را بپذیرند و وی را زیر نظر گرفتند و وی بقتل زنانی که اخیراً اجساد آنها اینجا و آنجا بوفور یافت شده بود متهم شد. آزمایش دی انای بر روی یکی از اجساد ثابت کرد که ارمسترانک در قتل وی دست داشته است و این ملوان پیشین دستگیر شد و در بازجوییها بقتل ۵ زن و کشتن ۱۲ تن دیگر در جریان سفرهایی دریایی به نقاط مختلف دنیا با ناو هواپیما بر یواساس نیمیتز طی سالهای ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۸ اعتراف کرد.
گرچه ارمسترانگ اعترافاتش را پس گرفت و وکیل مدافع اعلام کرد که وی صرفا داستانی را سر هم بندی کرده است اما وی در ژانویه سال ۲۰۰۰ بخاطر قتل جردن ۳۹ ساله محکوم شناخته شد. سپس در سال ۲۰۰۱ بخاطر قتل کلی هوود ۳۴ ساله مجرم شناخته شد و این جرم حبس ابد را برای وی بدنبال داشت که وی بدیگر قتلها در دتروین اعتراف کرد. این در حالیست که وی بقتل سه زن دیگر بنامهای رابین براون ۲۰ ساله، روس فلت و مونیکا جانسون ۳۱ ساله که از اهالی دترویت بودند مجرم شناخته نشد. ارمسترانگ در عین حال برای حمله بدو زن دیگر مجرم شناخته شد. وی درباره دو حمله دیگر نیز در پی تجدید نظر تبرئه شد.
این در حالیست که پلیس اف بیآی و مقامات واشنگتن، هاوایی، ویرجینیا، کارلینای شمالی، هنگ کنگ، تایلند و سنگاپور در حال تحقیق درباره مرتبط کردن ارمسترانگ با قتلهای حل نشده دیگر زنان هستند. با این حال انتظار نمیرود اتهامات دیگری برای این قاتل سریالی مطرح شود مگر آن که وضعیت قضایی وی تغییری کند.
ارمسترانگ در سال ۲۰۰۱ بخاطر قتل براون، فلت و جانسون به ۳۱ سال زندان محکوم شد.