تصویری از شاه عباس در دوران نوجوانی به همراه ملکه مادر در موزه سلطنتی لندن Shah Abbas: The Remaking Of Iran, British Museum, London- Safavi Empire 1201-1822 |
لازم به ذکر است:
توضیحاتی که در مورد تاریخ ایران و امپراتوری صفوی در این لینک داده میشود، مسخره و سراپا دروغ شرمآور است. و بیشتر برای از بین بردن اثر این دو تابلو که به اشتباه در موزه لندن (و یا انبار اجناس به سرقت رفته از ملل دنیا) جا مانده و بسرنوشت خیل عظیمی از تابلوها و آثار امپراطوری صفوی دچار نگشته که یا به کلکسیونهای شخصی منتقل گردد و یا بعنوان تاریخ نداشته انگلیس و فرانسه ثبت گردد. وحشیهایی که حتی بلد نبودند یک شمع درست کنند و در بیماری و نجاست و پلشتی و پلیدی غرق بودند، امروزه خود را وارثان علم و دانش عظیم دوران صفوی میدانند. غافل از اینکه با جمعآوری تصاویر و تابلوهای عظیم دوران صفوی از ایران و نسبت دادن آن به تاریخ نداشته قبایل بغایت وحشی انگلیس و فرانسه، و با توضیحات بیشرمانهای که با وجود تمامی مدارک تاریخی از علم و هنر و فرهنگ، بجا مانده از دوران صفوی داده میشود، تنها احمق ها، ناآگاهان و کودکان را میفریبد.
در آن زمان نه انگلیسی وجود داشت نه فرانسه. تنها ایرلند و اسکاتلند سرزمینهایی بودند که جز قلمرو امپراطوری صفوی محسوب میگشتند. که بعدها همین سرزمینها هم مورد هجوم قبایل وحشی انگل ساکسون و وایکینگ قرار گرفته و کشتارهای عظیمی از آنان صورت گرفت.
در زمان امپراطوری صفوی ایران هنوز آلوده به دین و مذهب اسلام نشده بود و تاریخ ۱۴۰۰ ساله و حمله عرب به ایران سرپا دروغ است.
تمام آنچه که بر سر ایران آمده از زمانی شروع میشود که نادر شاه در خواب بقتل میرسد. و تاریخ قاجار در ایران شروع میشود که دولتی ضعیف و زنباره بود بهمین سبب هم کم کم ایران به انحطاط کشیده شده (درست مانند آنچه که امروزه در ایران در جریان است) تا جایی که در زمان جنگ جهانی اول در اوایل قرن ۲۰ و هجوم قبایل وحشی عرب و ترک که مزدوران انگلیس و فرانسه بودند به ایران، باعث شد که در ایران بیش از ۲۰ میلیون قتلعام شده و امپراتوری ایران به دَهها کشور تجزیه گشت. و تاریخ جعلی ابتدا برای انگلیس، فرانسه نوشته شد و سپس نوکران این دو هم بینصیب نماندند و عربی که تا ۳۰ سال پیش میخزید شد شاهزاده و ترکی که ایستاده میرید شد امپراتوری عثمانی! و هرجا نام پارس و ایران بود پاک کردند و بجاش عثمانی و عرب و اسلام نهادند.
برای من مهم نیست که آیندگان و فرزندان آنان با چه حماقت و دروغهایی بار میایند. آنها از ابتدای موجودیت خود تا کنون، در حماقت و بیخبری و دروغ غرق بودند، و فرزندان و آیندگانشان هم از این سرنوشت راه گریزی نداشته و نخواهند داشت. و سوگند به خدا که حماقت و دروغ نتیجهای جز پلشتی ندارد. و بگذار آنها در این خیال خام باشند که زرنگی میکنند. آنچه که باعث پافشاری من در نوشتن و تکرار این مطالب است، آگاهی کسانی است که خود را ایرانی میداند. و اعتقاد دارم که دروغ و حقه بازی و مکر و تربیت استعماری برای ایرانیان بس است. سه قرن دچار دشمن خودی بودند بس است. پارسها باید بداند که ریشههایشان کجا بوده و هست. آنچه که ۳۸ ساله بعنوان اقوام ایرانی تبلیغ و بر روی آن اصرار میگردد نیز دروغی بیش نیست و همه کسانی که در محدوده ایران بزرگ زندگی میکنند، به گفته خودِ این اهریمنان، دزد و بیشرم همگی دارای یک ریشه و ژن و نژادند. و دارای یک تاریخ و فرهنگ و نیاکان مشترکند.