قتلعام وِیْکو یکی از کشتارهای رسمی و قانونی دولت آمریکا است که در آن صدها تن مرد و زن و کودک و پیر و جوان مخالف سیاستهای بربرمنشانه و کنترلگر دولت آمریکا از طرف پلیس فدرال و یا سازمان امنیت داخلی آمریکا قتلعام گشتند. در این حادثه ماموران FBI و یا سازمان امنیت داخلی ، مأمورین فدرال آمریکا و ایالتی اجرای قانون در تگزاس و ارتش آمریکا از تاریخ ۲۸ فوریه تا ۱۹ آوریل ۱۹۹۳محوطهای متعلق به فرقهٔ داودیه را ابتدا محاصره نظامی کرده و پس از اینکه مردم محاصره شده از گرسنگی و تشنگی و حملات گاه و بیگاه پلیس از پا افتاده بودند، تمامی محوطه را به آتش کشیده و ۲۰۰۰ تن دگراندیش را زنده زنده در آتش سوزاندند و هر که از آتش فرار کرد را به تیر بستند.
این واقعه وقتی شروع شد که ای تی اف تلاش خود بمنظور یورش بمزرعه را آغاز کرد. یک نبرد مسلحانه شدید درگرفت، که منجر بمرگ چهار مأمور حکومتی و شش داویدی شد. پس از ناکامی ای تی اف در یورش به محوطه افبیآی شروع بمحاصرهٔ آن کرد، وضعیتی که ۵۱ روز با بلاتکلیفی ادامه یافت. نهایتاً اف بی آی در ۲۸ فوریه ۱۹۹۳ به مقر فرقه داویدیان برهبری دیوید کورش در شهرک ویکو (Waco) در ایالت تگزاس، بدستور دادستانی آمریکا، یورش بردند و این مرکز را محاصره نمودند.
پس از ۵۱ روز مقاومت و محاصره توسط اف بی آی و کشته شدن ۴ تن و زخمی شدن ۲۰ تن از مأموران توسط افراد مسلح فرقه داویدیان، در روز ۱۹ آوریل سال ۱۹۹۳، در حالی که اعضای این فرقه از ۲۸ فوریه در ساختمانی در شهر ویکو در ایالات متحده آمریکا جمع شدهبودند، مورد هجوم تانکها و ماموران افبیآی قرار گرفتند و صدها تن از جمله زنان، کودکان و نوزادان، در آتش سوختند. در میان کشتهشدگان دهها کودک و چند زن باردار نیز بودند.
علت حمله و از بین بردن گروه، رشد روزافزون و گسترش بیش از حد و پیوستن گروهی مردم آمریکا به این فرقه بود. فرقهی که با نظام حاکم و سرمایداری ضدّ بشری اروپاییآمریکایی در تضاد مطلق بود.
این فرقه در بین تمامی اقشار مردم از پلیس گرفته تا اطلاعاتیها و ماموران حفاظتی و نخبههای برنامهریزی کامپیوتر و مهندسین سلاح سازی، ارتشیهای الیت و آموزش دیدههای علوم نظامی در ردههای بسیار پیشرفته، نظامیان بازگشته از جنگ خلیج پارس و عراق، معلم، دکتر، وکیل، قاضی و و و نماینده و عضوهای فدایی داشت که حاضر بودند برای داوود کورش براحتی و با رغبت جان بدهند، و دستوراتش را چشم بسته و تا پای جان انجام میدادند، و میرفتند تا برای دولت آمریکا که کلا پایه و اساسش از طرف اروپاییهای اسیر مادیات و پول ریخته شده و هرچه انجام بدهد و در دستور کار داشته باشد، موافق و در جهت منافع اروپایی است، بسیار مشکل ساز شود. بهمین دلیل دولت بیل کلینتون گروهی از اراذل و اوباش مافیایی و قاتلهای سریالی و روانیهای زنجیر پاره کرده را از زندانها و از سراسر آمریکا دور هم جمعآوری کرده و با سلاحهایی که شماره ردیف ساخت آنان به عراق و سوریه و ترکیه برمیگشت، و پیگیری سلاح ناممکن بود، مجهز نموده، کارت مامور دولت برای آنان صادر کرده و این جانیان را قانونی بسراغ گروه داوود کورش فرستاد. از آنجایی که گروه کورش در همه جا نماینده داشت، این کار از چشم گروه پنهان نماند و آنان بمدارکی دست یافتند که دولت بیل کیلینتون و آمریکا را رسوا میکرد. پیش از اینکه گروه بتواند مدارک خود را تحویل رسانهها داده و دولت آمریکا را به لجن بکشد، ارتش مقر آنان را از زمین و آسمان محاصره کرده و چون باز حریفشان نگشت یکجا با بمبهای آتش زا آنان را به آتش کشیدند.
هواداران این فرقه از جمله تیموتی مکوی، دولت بیل کلینتون رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا را مسبب این کشتار معرفی کردند. مک وی به تلافی این حادثه، ساختمان فدرال اوکلاهما سیتی را در روز ۲۰ آوریل سال ۱۹۹۵ منفجر کرد که ۱۶۸ کشته (از جمله چندین کودک) و ۸۰۰ زخمی برجای گذاشت.
گفته میشود حادثه یازده سپتامبر معروف به " حمله تروریستی به برجهای دوقلوی منهتن آمریکا" که به پایِ تروریستهای سعودی نوشته شد، هم کار بازماندگان و اعضای نفوذی این فرقه در دستگاه دولتی آمریکا است، و انتقامی است که اعضای این فرقه هنوز "زنده" از دولت آمریکا گرفته آند. و چون بازگویی این حقیقت بشدت به امنیت داخلی آمریکا لطمه خواهد زد، دولت آمریکا آنرا حادثه تروریستی معرفی کرده و به بهانه آن به خاورمیانه که پیش از جنگ جهانی اول ایران بزرگ نامیده میشد، لشگر کشیده و آنجا را غارت و ویران نموده است.
جف لیتل و وین مارتین، دو تن از اعضای شاخه داویدیان بودند که با رایانه های موجود در سایت مونت کارمل به بررسی ATF و فعالیتها آن میپرداختند. بنظر میرسد آنها به اطلاعاتی محرمانه دست یافته بودند که ATF را نگران کرده و آنها را مجاب کرده بود که برای جلوگیری از انتشار این اطلاعات به دامنه کوه کارمل حمله کنند.
موضوع از این قرار است که دو سال پیش از قتلعام یعنی در آوریل ۱۹۹۱، کشتی های نیروی دریایی در حالی در ساحل پهلو گرفتند که بار آنها هلیکوپترهایی مملو از سلاح بود. این سلاح ها که از سربازان عراقی گرفته شده بودند، به صورت غیرقانونی و بگونه ای وارد شده بودند که قابل ردگیری نبودند. سپس هلیکوپترها به اوکلاهاما فرستاده شدند، تا در آنجا در بین تبهکاران خیابانی این منطقه توزیع شوند. همانطور که اشاره شد، این سلاحها قابل ردیابی نبودند و این تبهکاران که با ای تی اف داد و ستدهای پنهانی داشتند، براحتی می توانستند از این سلاح ها استفاده کنند. بنظر می رسد که جف و وین به این اطلاعات دست یافته بودند و قصد داشتند آنرا منتشر کنند.
کورش و پیروانش به انبار کردن اسلحه های غیرمجاز متهم شده بودند. مقامات با بررسی این اتهامات تصمیم بگرفتن حکم تفتیش کمپ گرفتند. مارک برالت، یکی از اعضای پیشین شاخه داویدیان ادعا کرده بود که کورش با ترکیب اجزای دو سلاح ام-16 و آی آر-15 نوعی تیربار درست کرده است. بر اساس اظهارات دیوید آگویلیرا، مامور اداره نظارت بر الكل، دخانيات، سلاح گرم و مواد منفجره در ۲۵ فوریه ۱۹۹۳ در پیشگاه دنیس گرین، رئیس دادگاه رسیدگی کننده به پرونده شاخه داویدیان، اعضای این شاخه سلاح های متعددی را بصورت قانونی از فروشندگان قانونی خریداری کرده بودند. با اینکه هیچکدام از این سلاح ها نه غیرقانونی بودند و نه از مراجع غیرقانونی خریداری شده بودند، آگویلیرا در برابر قاضی اظهار کرد که بنا به تجربه شخصی وی! خریدهای اینچنینی باهدف ساخت سلاحهای غیرقانونی شکل گرفته است.
اف بی آی ادعا میکرد که افراد داخل کوه کارمل توسط دیوید کورش زندانی شده بودند و وی به آنها اجازه خروج از کمپ را نمیداد. اما شیلا مارتین یکی از بازماندگان شاخه داویدیان زندگی در مونت کارمل و دیوید کورش را این گونه تشریح میکند: "کورش می دانست حق با اوست و در راه عقیده اش مبارزه کرد. وی هیچگاه ادعا نکرد مسیح است. همه ما همچون دوران مسیح با برادران و خواهران دینی خود در کنار هم زندگی میکردیم. ما از وی پیروی میکردیم، زیرا وی در تدریس بی همتا بود و چشم ما را بروی جهان می گشود. وی فردی بسیار مطلع بود و تمامی استدلالاتش بر پایه برهان های عقلی و منطقی بیان میشدند. او نیز همچون ما زندگی عادی داشت. برخلاف مطالب عنوان شده تنها یک همسر داشت و صاحب یک فرزند بود. او نیز همچون دیگر افراد به کارهای روزمره می پرداخت، گیتار مینواخت، کار میکرد و با دیگران ارتباط برقرار می کرد.
گفته میشود فرقه داویدیان، فرقهای بود که در سال ۱۹۵۵ از کلیسای ادونتیستها جدا شد، و تحت رهبری دیوید کورش با نام داوودیان فعالیت کرده و بزرگ و بزرگتر میشد.
ورنن وین هوول رهبر فرقه داوودیه که بعدها نام خود را به دیوید کورش (دوید کورش) تغییر داد از مهمترین رهبران این فرقهاست که در مزرعهٔ مرکز دامنه کوه کارمل در منطقهٔ الک تگزاس، در ۱۴ کیلومتری شمال شرقی ویکو، تگزاس سکونت داشت.
(اسم کوه کارمل از تورات و از کوهی که بهمین نام در اسرائیل قرار دارد، گرفته شده است)
ورنن وین هوول رهبر فرقه داوودیه که بعدها نام خود را به دیوید کورش (دوید کورش) تغییر داد از مهمترین رهبران این فرقهاست که در مزرعهٔ مرکز دامنه کوه کارمل در منطقهٔ الک تگزاس، در ۱۴ کیلومتری شمال شرقی ویکو، تگزاس سکونت داشت.
(اسم کوه کارمل از تورات و از کوهی که بهمین نام در اسرائیل قرار دارد، گرفته شده است)