مرداد ۲۰، ۱۳۹۶

شو مٔد لباس در دانمارک


مردم فرمایه‌ای که تا یک جعبه آبجو نخورند لبخند نمی‌زنند و زمانی‌ بطور طبیعی میخندند که در رابطه با آلت تناسلی زنان و مردان سخن گفته شود. مردم ابلیس صفتی که در درون نه به فرزندان و پدر و مادر خود رحم دارند نه بدیگران و در ظاهر پرچمدار عدالت اجتمایند!

ملتی که از بس در فقر و نکبت و بدبختی غوطه خورده، خدایش مادیات و پول است و حاضر است مادر خود را بخاطر آن بفروشد. و آنکه با مادر خود زنا کند، از هیچ پلیدی دیگری رویگردان نیست و سرمایه گذار واقعی‌ ترور و تروریست در دنیا است.

ملت آلت دستی‌ که هرجا احتیاج بکشتار آدمیان بیگناه باشد، هزار سربازی که دراختیار دارد باعجله روانه میسازند تا با دل‌ و جان برای جنایتکاران جهانی‌ بجنگند و اموال غارت شده را بخانه آورده و با آن خانه و یا مرکز خریدی بسازند و اسمش را پیشرفت بگذارد! و به پاس همین همدستی با جنایت و اهریمن گاهی‌ آنان را در سطح جهان مطرح ساخته و باوجودی که مصرف قرص‌های روانگردان و شادی آور، الکل و مواد مخدر در بین آنان رکورد جهانی‌ دارد و جز نفرات اول لیستند، آنان را شادترین ملت دنیا بنامد!

ملتی که پل ارتباط قاچاق مواد مخدر از کارخانجات هروئین سازی ترکیه بتمامی دنیای غربند و بحمل و نقل دریائی خود بدین ترتیب مباهات میورزد. 

ملتی که الیتشان از طرفی‌ راهی‌ بجز نوکرصفتی و زیرنشینی و ریزه خواری بفکرش نرسیده و در این راه تلاش همهجانبه کرده و از طرف دیگر آنچنان ناسیونالیسم را بمردم خود اماله میکند که روی گوجه فرنگی‌ و پنیر و کله پاچه خوکشان هم عکس پرچم چسبانده و آنرا ملی‌ مینامد! و

ملتی که عقده حقارتش را برسر مشتی پناهجوی سوری و افغانی خالی‌ میسازد و بدین ترتیب احساس بودن میکند. همان مردم سوری و افغانی و عراقی و لیبیایی و سومالی که سربازان خود را بسراغشان فرستاده و خود مسبب نابودی آنان است و همزمان ثروت‌های آنانرا به دانمارک‌ سرازیر میکند. پولشان و مالشان و ریشه‌ها و آثار باستانی و فرهنگ پیشرفته سوریه و عراق و افغانستان خوب است، خودشان را باید تو سرشان زد!

وقتی‌ تاریخ این چنین مردمی را مطالعه میکنی‌ میبینی‌ که در تمام طول موجودیتشان هرازگاهی‌ با نامردمی و ترور و تروریسم و کشتار به نیم جویی دست یافته و تا زانو برخاسته اند، ولی‌ دوباره آنچنان بزمین گرم خورده‌اند که تا قرنها در لجن پلکیده اند. و اینبار هم این یک قول است، نه پیشبینی‌ و نه بدبینی.