فروغ فرخزاد، این زن استثنایی در زمینه هنر و مقتدر در میدان نبرد با دنیای مردانه مردانه مردانه، میگوید: تنها صداست که میمانند. و اتاجیمز از دنیای مردانه مردانه مردانه میخواند.
با اینکه این دو زن، که برکت زمین بودند، هیچ گاه همدیگه رو ملاقات نکردند ولی شعر یکی، امتداد آواز دیگری شد.
فروغ با جملهٔ گنه کردم، گناهی پر ز لذت ، ... بجنگ دنیای مردانه مردانه میرود و اتا جیمز میخواند، که دنیای مردانه مردانه بدون زن، هیچ است.
دنیا، دنیای مردهاست،
ولی همین دنیا بدون زن یا دختر، هیچه
آره، مرد ماشین میسازد ، که جادهها را طی میکند
مرد قطار میسازد که بارهای سنگین حمل میکند
مرد چراغ برق میسازد که تاریکی را میزداید
مرد مثل نوح برای گذر از آبها، کشتی میسازد ،
ولی این دنیای مردانه، مردانه، مردانه، بدون وجود زن و دختر .... هیچ نمیارزد
مرد اسباب بازی میسازد ، و بچهها رو خوشحال میکند
مرد همه چی میسازد، باهرچه در قدرت دارد
و اگر خود نتواند، با پولی که کسب میکند، مردان دیگری را بکار ساختن میگمارد
این دنیا مال مرد هاست، ولی هیچه، بدون زن یا دختر
بدون زن، مرد در توحش غرق میشود
بدون زن، مرد در تلخی فرو میرود.
ترانهٔ "دنیای مردانه" از اتا جیمز.
ولی همین دنیا بدون زن یا دختر، هیچه
آره، مرد ماشین میسازد ، که جادهها را طی میکند
مرد قطار میسازد که بارهای سنگین حمل میکند
مرد چراغ برق میسازد که تاریکی را میزداید
مرد مثل نوح برای گذر از آبها، کشتی میسازد ،
ولی این دنیای مردانه، مردانه، مردانه، بدون وجود زن و دختر .... هیچ نمیارزد
مرد اسباب بازی میسازد ، و بچهها رو خوشحال میکند
مرد همه چی میسازد، باهرچه در قدرت دارد
و اگر خود نتواند، با پولی که کسب میکند، مردان دیگری را بکار ساختن میگمارد
این دنیا مال مرد هاست، ولی هیچه، بدون زن یا دختر
بدون زن، مرد در توحش غرق میشود
بدون زن، مرد در تلخی فرو میرود.
ترانهٔ "دنیای مردانه" از اتا جیمز.