اسفند ۱۸، ۱۳۹۵

روز جهانی‌ زن بر تمام زنان دنیا و بویژه شیر زنان ایران خجسته باد

شیرین ملقب "مام رستم” دختر رستم شروین از سپهبدان خاندان باوند در مازندران و همسر فخرالدوله دیلمی است که پس از مرگ همسر به پادشاهی استان مازندران رسید. او یکی‌ از هزاران پادشاه زن ایرانی است که بطور اتومات پس از پدر و یا شوهر به پادشاهی می‌رسیدند. پس از امپراتوری صفوی که ایران مورد هجوم قبایل بغایت وحشی و حاشیه نشین مرز‌های ایران قرار گرفت، هر استان ایران برای حفاظت از خود مجبور به خودمختاری گشت، شیرین هم که بر مازندران و گیلان و قزوین و همدان حکم می راند، لشگری آراست و مرز‌های استان مورد حکومت خود را تحت حفاظت قرار داد. به او خبر دادند سواری از سوی قبایل وحشی آمده و پیامی با خود دارد. در پیام خلیفه بربر‌ها آمده بود که شیرین باید خطبه و سکه بنام خلیفه کند و خراج بفرستد والا جنگ را باید آماده باشد. مام رستم ، به پیک بربر‌ها گفت: سپاهی که با تهدید بیاید ضعیف است و می‌ترسد و خود نیز به ضعف خود آگاه است وگرنه روی به تهدید نمیاورد و حمله میکرد. به خلیفه بگویید اگر مازندران مورد یورش قرار گیرد با شمشیر از او پذیرایی خواهم نمود و تنها به بیرون راندن او از مازندران بسنده نکرده و تا اورا از تمامی خاک ایران بیرون نکنم، از پا نخواهم نشست. اگر ریسک این کار را می‌پذیرد، این گوی و این میدان و مرد نیست اگر حمله نکند. پاسخ دلاورانه شیرین، سبب شد تا وحشی‌ها تا سالیان دراز از لشکرکشی به مازندران خودداری کنند. و مازندران از آخرین مناطق ایران است که به ویروس مذهب و بویژه اسلام آلوده گشت و آنهم نه با زور بلکه با تزویر آنجا را آلوده ساختند. به همین سبب هم مردم مازندران به شجاعت، آزادگی و ادب و خوشرویی و احترام به زنان بیش از نقاط دیگر ایران پایدار مانده و معروف بودند و دشمنان زبون و ذلیل و عقب مانده برای بدنام ساختن این مردم سالار و دلاور به پلیدی روی آورده و سعی‌ در تحقیر آنان نمودند. مام رستم پادشاه زن ایرانی هشتاد سال زندگی کرد و همواره مردمدار و نیکخو بود.
سرزمینم
خاک افسونگر
دل خاورمیانه
نام تو تاریخ تو مردان کویت جاودانه
من زن ایرانی ام
ایرانی از جنس تن تو
هم صبور و هم غیورم
طفلی از آبستن تو
من زن ایرانی ام
همسایه و هم نسل شیرین
خواهر تهمینه و هم قصه ی پوران و پروین
من زن ایرانی ام
اهل تمدن
زاده پارس
مثل دریا می‌خروشم
من خلیج‌ام
تا ابد فارس
من زن ایرانی ام یک چشمه شرم ناب دارم
قد صدها سد سیوند پشت چشمم آب دارم
من زن ایرانیم می سازمت با خشت جانم
میزنم تا سقف تو صدها ستون با استخوانم
من زن ایرانی ام ایرانی از جنس تن تو
هم صبور و هم غیورم طفلی از آبستن تو.
هیلا صدیقی