در بزم قلندران قلاش
بنشین وشراب نوش وخوش باش
تا ذوق می وخمار یابی
باید که شوی تو نیز قلاش
در صومعه چند خود پرستی
رو بادهپرست شو چو فراش
درجام جهاننمای می بین
سر دوجهان ولی مکن فاش
ور خود نظری کنی بساقی
سرمست شوی زچشم رعناش
جز نقش نگار هرچه بینی
ازلوح ضمیر پاک بخراش
باشد که ببینی ای عراقی
در نقش وجود خویش نقاش.
عراقی