ظهور سلطنت عشق، اوست در دوسرا
درآن سرا قدمی نه، درآن سرا بسرآ
چواوست در دوسرا غیراو نمی بینم
منم که ازدل وجان عاشقم بهر دوسرا
جمال اوست که درآینه نماید روی
نظر بدیدهٔ ما کن ببین به شاه و گدا
مدام همدم جام شراب خوش باشد
بیا وهمدم ماشو دمی بذوق بیا
دلم بگوشهٔ میخانه میکشد هردم
چنانکه خاطر زاهد بجنت المأوا
بسوی ما نظری کن بچشم ما بنگر
که عین ماست کزاو آبرو دهد مارا
بنور دیدهٔ سید کسی که اورا دید
بهرچه مینگرد نور او بود پیدا.
شاه نعمت الله ولی
بعلت نداشتن نسخه اصلی غزلیات و دیوان شاه نعمت الله ولی، ناچارا اشعاری که در اینترنت از این شاعر و دانشمند گرانقدر ایران زمین قرار دارد، را اینجا میگذارم که متاسفانه تماماً ناقص و سانسور شده اند و در سایتهای قارچی که تحت نام ایرانی و با نامهای دهان پر کن، و ظاهر فریب ، مانند گنجینه شعر و ادب پارسی! فعالیت میکنند، و من چقدر از اینها بیزارم،
و نامرتب و با اشتباهات احمقانه نوشته شدهاند.
و این بلا گریبانگیر تمامی ادب و شعر و ادبیات پارسی شده و دیگر ادیبان ایران زمین نیز از گزند و دستبرد دستهای پلید و پلشت بیگانگان در امان نمانده و خسران دیدهاند.
پیشاپیش از کسانی که دستی برآتش دارند، بدلیل ناقص بودن غزلیات شاه نعمت الله ولی پوزش میطلبم.