آنچه که امروزه در دنیا در حال رخ دادن است ادامه جنگ پنهانی است که ۳۰۰ سال است غربیها بر علیه کره زمین و ملتها شروع کرده اند.
واقعیت این است که:
از ۳۰۰ سال پیش تا کنون جنگ وحشیانهای در مقابل امپراتوری پارسها و یا امپراتوری حاکم بر دنیا آغاز شده و همچنان ادامه دارد.
واقعیت این است که:
این امپراتوری به دلایل نامشخصی از هم پاچیده است و پس از پاچیدگی است که قبایل وحشیای که در اطراف مرزهای ایران بزرگ پا برهنه و در توحش مطلق میزیستند، و از بس با یکدیگر و همه با هم جفتگیری کرده اند، در یک دگرگونی زیستی، ژنی که برای نسلهایشان باقی مانده، چیزی بین ژنِ درندهگان و میمون هاست ( داروین اینرا ثابت کرده است ). چرا که جز غریزه چیزی نمیشناسند و جز توحش و درنده خوئی عادتی ندارند، و جز جنایاتهای هولناک از هیچ چیز دیگری لذت نمیبرند، و تا همین صد سال پیش خوردن گوشت آدمی در بینشان بسیار معمول بوده، و جز حیله گری و تقلید و کپی کردن هنر دیگری نداشته و اینچنین موجوداتی به شهرهای متمدن، اهل هنر و شعر و ادبیات و موسیقی و اعتقاد به آدمیّت، مردم و شهرهای ثروتمند و بزرگ ایران حمله کرده و
واقعیت این است که:
- نخست قتلعام کرده و آتش زدند،
- سپس چپاول نموده و ویران نمودند،
- و هر زمانی که قدرت گرفتند و شکمشان سیر شد
- در ادامه شروع به چنگ اندازی به سرزمینهای ایران بزرگ کرده و آنها را تجزیه کرده و کشورها از پیکر ایران بزرگ جدا ساخت، مصر و هندوستان بزرگترین آنها هستند.
- سپس شروع به از بین بردن آثار این امپراتوری کرده و از یک طرف با از بین بردن فرهنگ، مذهب، تاریخ، زبان و ادبیات این امپراتوری، چه از راه دزدیدن، تقلب کردن و واژگون نوشتن تاریخ و یا سوزاندن مدارک این امپراتوری به این مهم پرداختند و از طرف دیگر با تحمیل مذهب ساختگی و بغایت احمقانه اسلام و مسیحیت به ضرب شمشیر و گردن زدن و سوزاندن و بریدن زبان، و روشهای قرون وسطایی، سالمندان را از کار انداخته و مغزهای کودکان را شستشو داده و این مذاهب ابلهانه و زبان بربرها را بعنوان مذهب و زبان برتر، ملکه ذهن کودکان تازه بدنیا آمده در این امپراتوری ساختند. و مانند امروزه دروغ گفتند و دروغ گفتند و دروغ گفتند، تا جایی که آدمیّت راستی بالا آورد و پلیدی قورت داد و در نتیجه قلمرو تمدن، فرهنگ و زبان پارسی و آدمیّت و پارسایان را آنچنان زدند تا جایی که کشورها تبدیل گشتند به عقب ماندهترین جایگاهها و آدمیان خود را فراموش کرده و تبدیل گشتند به موجوداتی که نه پلیدی به خوردشان میرود و نه راستی . و کشورهایی مانند هندوستان و مصر دیگر نه پدران پارس خود را میشناسند و نه به پارسی سخن میگویند و امروزه اگر به آنها بگویی، شما زمانی نچندان دور ایرانی بودید، یا مسخره میکنند و یا تو را دیوانه میپندارند.
و بدترین اتفاقی که در قسمتی از این امپراتوری رخ داد، مربوط به قاره ثروتمند، پهناور و متمدن آفریقا است که بر اثر جنایات وحشیهای غربی، امروز این قاره بهشت آسای ثروتمند و متمدن، تبدیل به سرزمینی سوخته و وحشی شده و این روند آفریقا سازی، امروزه با حیله و نیرنگ در آسیای مرکزی با شدت و جدیت ادامه دارد و از طریق جنگ و بمبارانهای ممتد و بیوقفه و فراری دادن آدمها و کشتار ماندگان و از بین بردن طبیعت و چپاول ثروتهای این سرزمین ها، در حال انجام همان جنایاتی هستند که ۳۰۰ سال است در آفریقا انجام میدهند. و البته در مدت این ۳۰۰ سال قاره زیبای آمریکا هم از نابود سازی در امان نماند ولی چون خود آنجا ساکن شدند، روند "نابود سازی با توحش" پایان یافته ولی "نابود سازی با حماقت" همچنان ادامه دارد.
واقعیت این است که:
بمبارانهای گسترده و بمبگذاریهای بیوقفه در کشورهای زیبا و غنی و تاریخی عراق، سرزمین پهناور کردستان، افغانستان، یمن، سوریه، پاکستان، مصر، لیبی و به تازگی ترکیه جعلی ( هیچگاه تصور نمیکردم نوبت ترکا به این زودی فرا برسد)، کشتار در هر جایی که کوچکترین نشانی هنوز از ایرانیت دارد، مانند کشتارهای دست جمعی ایزدیها و هم اینک در کشمیر، گوشههایی از این روند پلید ۳۰۰ ساله است و تا چشم بر هم بزنی سرنوشت ملتهای آفریقا در آسیای مرکزی هم رخ خواهد داد و تا چشم بهم بزنی نوبت شرق آسیا نیز خواهد رسید و سپس دوباره به جان هم خواهند افتاد. و اینچنین میشود که یک تن دیوانه برمیخیزد و سفینهای چوبین میسازد و گوشه از کره زمین را در این سفینه چوبین قرار داده و در صحرای خشک منتظر سیل و باران میگردد.