میهن پرستان مصری و فعالان سیاسی با تشکیل احزاب و فراخوانهای همگانی، از تلاش برای تشکیل کمپین مردمی برای بازپس گیری جزایر تیران و سنافیر از عربستان خبر دادند.
بگزارش پایگاه خبری گیتی ، احزاب و فعالان سیاسی مصری با تشکیل این کمپین با شعار "#مصرفروشی –نیست" به فروش جزیرههای تیران و صنافیر به عربستان، اعتراض کردند.
سایت عربی سی ان ان تأکید کرد که یکی از احزابی که بیانیه تأسیس این کمپین را امضا کرده حزب "دستور" است که بنیانگذار آن محمد البرادعی، معاون رئیس جمهور سابق می باشد. حمدین صباحی و خالد علی، دو تن از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری پیشین و دهها تن از فعالان و نویسندگان و روزنامه نگاران و وکلا نیز این بیانیه را امضا کرده اند.
امضاکنندگان این بیانیه بر ضرورت پیوستن تمام کسانی که هدف مشترک را دنبال می کنند به این کمپین و مشارکت در فعالیتهای آن و امضای تمام تومارهای آن تا زمان لغو این تصمیم پافشاری کرده اند.
در این بیانیه آمده است: " این کمپین و تمام فعالیتها و کمیتههای آن متعلق به ملت مصر است و همه مردم می توانند به آن بپیوندند. و تمام فعالیتها و اقدامات آن بشکل همپیمانی و دموکراتیک اداره می شود".
اعضای این کمپین، برخوردها و گامهای امنیتی دولت که طی روزهای گذشته شدت گرفته است شامل بازداشت جوانان و دانشجویان معترض و حمله به مردم در خیابانها و قهوه خانهها و منازل و بازداشت آنها به منظور زهر چشم گرفتن از آنها و مهار حرکتهای اعتراض آمیز به رویکردهای نظام حاکم را به شدت محکوم کردند.
امضا کنندگان این بیانیه گفتند: این اقدامات سرکوب گرانه در حالی صورت می گیرد که ریاست جمهوری خبر روزنامهها در مورد سرکوب اعتراضات مردمی را دروغین دانسته و این امر ما را بر آن می دارد که دولت اخوانی رئیس جمهور دست نشانده که با شیّادی و "فریب مصریها" ٔبر سر کار است و نهادهای امنیتی را مسئول تمام رخدادها و و حوادث شوم جاری و نحوه برخورد با تظاهرات مسالمت آمیز مردم در روز ۲۵ آپریل بدانیم."
اعضای این کمپین هدف خود را لغو پیمان نامه فروش و واگذاری جزایر مصری به عربستان بدون درگیر شدن در هر گونه طرح و نقشه هرج و مرج طلبانه یا فرقهای یا خراب کارانه یا کودتا تعریف کردند!!! (یعنی نخست ساخت یک سوپاپ امنیت برای دولت اخونی انگلیسی و خائن به مصر)
از نظر من و آنچه که تاریخ نشان داده هر گاه مردم بطور خودجوش به اعتراض و تجمع و راهپیمایی آغازیدند، یک عده پفیوز نوکر هم فورا از فرصت سو استفاده کرده و برای از هم پاچیدن این تجمعات و رخنه در آنها با هدف تجزیه و در نتیجه تضعیف صفوف مردم، با تشکیلات دقیق وارد کار شده و همینگونه ابتدا چند بیانیه که در آن به کلیه درخواستهای مردمی پاسخ میدهد، را از طریق امپراتوری رسانهای خود به بیرون داده و تنها یک جمله از اهداف خود را ، آن هم در انتهای بیانیه قرار داده اند ! و پس از اینکه جای پایشان محکم میگردد و تعداد زیادی از مردم را بدین گونه فریفته و به تشکیلات خود پیوند میزنند، پس شروع به جفتک اندازی و جلوبردن تمام اهداف شوم و پلید خود میکنند، این عمل را ۳۷ سال است که در ایران انجام داده و پیوستگی و هماهنگی ملت ایران را از او گرفتهاند. اینک نیز البرادعی که یک مهره فاسد و دست نشاند مطلق غربی هاست را جلو انداخته و تلاش دارند به عنوان رهبر سیل عظیم مصریهای معترض جا انداخته و دوبار برای ملت مصر رهبر برگزینند ، تا پس از اینکه به عنوان یک مهره مورد اعتماد ملت مصر مطرح گشت، از او مثل همیشه ( مثل مورسی و السیسی) در جهت پیش بردن اهداف کثیف و رندانه و پلید و اهریمنی خود استفاده کنند. ملت مصر پس از اینکه فریب محمد مورسی و فتاح السیسی را خوردند، اینک میبایستی با هشیاری رهبر خود را برگزیند و به هر بیانیه و سخنان فریبنده پاسخ مثبت نداده و هر پفیوزی را مقام معظم رهبری ندانند.
یادآوری میشود خلیفه صحرای عربستان ، شخصی به نام سلمان که به شدت از بیماری فراموشی رنج میبرد و بیشتر جنبه نمایشی و عروسک خیمه شب بازی را دارد تا واقعی، در تاریخ ۷ آپریل ۲۰۱۶ برابر با ۱۹ فروردین ۱۳۹۵ خورشیدی به مدت پنج روز به مصر سفر کرد که در جريان این سفر مصر و عربستان چندين پیمان همكاری در زمينههای نظامی و اقتصادی امضا کردند. یکی از این پیمانها مربوط به تعیین مرزهای آبی میان مصر و عربستان بود که بر اساس این پیمان ننگین و خائنانه مصر تجزیه گشته و دو جزیره استراتژیک تیران و سنافیر را بر اساس طراحی ارباب انگلیس به سعودیها فروخته و پولش هم راهی بانکهای انگلیسی گشت! و در عوض سعودیها قول ساخت یک پًل به یکی از این جزایر را دادند تا بدینگونه رفت و آمدهای آبی را از این منطقه حساس که تنها راه آبی به دریای سرخ میباشد را کنترل کرده و در انحصار خود درآورند.
این بدین معنا است که در آینده نچندان دور و احتمالا پس از چند دهه وقتی یک کشتی مصری خواست از این تنگه و آبراه دریائی عبور کند و خود را به دریای سرخ برساند ، میبایستی به سعودیها بخاطر در دست داشتن این دو جزیره، مبالغ هنگفتی هزینه عبور پرداخته و سعودیها هم اگر دلشان خواست به کشتی مصری اجازه رفت و آمد از این تنگه را که پیش از خیانت السیسی متعلق به خود مصریها بوده، بدهند و اگر احتمالا با مصریها دوست نبودند ( اگر مصریها به یکی از خواستهای بحق و یا ناحق سعودیها پاسخ مثبت ندهند) در نتیجه سعودیها هم اجازه رفت و آمد آبی از این تنگه را به مصریها نخواهند داد!!! در حالی که اسرائیل و اردن به راحتی میتوانند از این تنگه عبور کرده و به آبهای دریای سرخ در کوتاهترین زمان دست یابند و از این نظر مبالغ هنگفتی صرفجویی کنند.