هفته گذشته پناهجویانی که از دست ترکهای وحشی و تروریست داعشی و حملات وحشیانه جنگندههای ناتو و بر طبق برنامه از پیش طراحی شده غربی ها، فرار کرده، و با هزاران خطر و مرگ روبرو شده و دست و پنجه نرم کرده بودند، پس از اینکه به دانمارک فرستاده شدند، از اتوبوسها و قطارهایی که آنان را به دانمارک رساند بود، پیاده نشده و خواستار رفتن به آلمان و یا سوئد و یا برگشت به دربدری شدند!!! این پناهجویان زندگی در دربدری را به زندگی در دانمارک ترجیح داده و زمانی که با مقاومت پلیس وحشی دانمارک روبرو شدند، برای خروج از دانمارک پیاده به طرف مرزها راه افتاده و در این حال، ماموران امنیتی دولت دست راستی و نژاد پرست دانمارک از خدا خواسته با ماشینهای شخصی تحت پوشش مسافر کش، و "دانمارکی کمک کن !" این پناهجویان بینوا را سوار کرده و در راه خروج از دانمارک به آنان کمک کردند!!! رسوایی دانمارکیها در رابطه با رفتار با مهاجرین آنچنان بالا گرفته که برای این سرزمین میکروسکوپی کوچولو و بی اهمیت، که پیش از این بعنوان قاچاقچی بینالمللی رسوا شده بود، آبرویی در سطح جهانی باقی نگذاشته ، بطوری که پناهجویانی که از جنگ و کشتار جان سالم بدر بردند، هنوز میدان جنگ را به شهرهای دانمارکی آباد شده از خون کودکان کرد و سوری و عراقی و افغانی و یمنی و لیبیایی ترجیح دادند!!
و آن تعداد پناهجویی که از زور ناچاری در دانمارک ماندند، ( ۲۰ تا ۳۰ خانواده ) ، فاشیستهای دانمارکی ابتدا آنان را به داخل سالن یک مدرسه ریخته و سپس درهای سالن مدرسه دانمارکی را از پشت بسته و پس از آن پلیس وحشی دانمارک مدرسه را محاصره کرده و همان رفتاری که فاشیستهای ترک با کردها انجام دادند با این مردم بینوای زجر کشیده و مجروح از ظلم انجام دادند. و بعد هم درست مانند مجرمینی که قرار است به ثبت برساند با آنان رفتار نمودند و با دستکش به بازپرسی و بازجویی بدنی و انگشت نگاری و هزار کثافت کاری دیگر پرداختند.
و این حکایت مردمی است که پس از ۳۰۰ سال سیبزمینی خوری، امروز به چنان ثروتی دست یافتهاند که نمیدانند با این همه پول چه کنند. مردمی که با فرستادن سربازان خود به سرزمینهای همین مردمی که امروز آوره اند، و کشتار کودکان آنان، ثروتها و نفت و گاز این مردم را چپاول کرده و به دانمارک میاورند، و به همین هم بسنده نکرده و کشتیهای بارکش دانمارکی شبانه روز در حال قاچاق مواد مخدر کشت شده از افغانستان به اروپا و فروش آن در بازارهای مشتاق اروپا میباشند ، و از این راه به ثروت و مکنتی که سزاوارش نیستند رسیدند،
و یادشان رفته است که هر چه دارند از صدقه سر این مردم دارند. یادشان رفته است که سالهای پیش از فتنه ۵۷ در ایران ، از زور بدبختی به جوشاندن برگ درختان برای بچه هایشان که اکثرا پدرشان معلوم نبود میپرداختند.
و خنده دار اینجاست که:
-این مردمی که امروزه داستان رسواییشان و رفتار غیر انسانی آنها با پناهندگان و مهاجرین آنچنان در دنیا پخش گشته که پناهجویانی که به این طرف رانده شدهاند، نیز از آن باخبرند، و به همین دلیل هم از ماندن در دانمارک پرهیز کردند،
-این مردم که به اغراق بیشتر شبیه یک نوع جانوراند تا انسان و از آدمیّت و مردمی تنها صورت ظاهر او را دارند،
-این مردم مفلوک ناچیز تازه به دوران رسیده ، که حقارتشان تاسف برانگیز است،
عجیب هم نژاد پرستند!!! و این قسمت کمدی و خنده دار و مسخره ، تراژدی انسانی است !،
چرا که علم ثابت کرده ، مردمی که از نظر ژنی و نژادی ضعیفتر و بی بنیاد ترند، نژادپرست تر و متعصب ترند، و این ضعفا و ضعیفهها چون هیچ گاه دارای عقل و خرد و شعور درست حسابی نبوده و نیستند ، نمیدانند که برای نژاد پرست بودن ابتدا میبایستی صاحب یک نژاد برتر بود، و با نژاد "احمق" نمیشود نژادپرستی کرد! و این خنده دار است! مثل اینکه یک الاغ خودش را برتر از دیگر حیوانات بداند و بقیه را قبول نداشته باشد! ولی چون مانند دیگر مردم ساکن سرزمین تازه بدوران رسیده اروپا، عادت به دزدیدن و یا در حالتی سبکتر عادت به تقلید از دیگران دارند، همین نژاد پرستی را نیز تقلید کورکورانه کرده و احساسات پر شور میهن دوستی و غرور ملی را نیز از روی ایرانیان کپی نموده و تقلید کرده و امروزه مال خود میدانند و غافل از این هستند که یک:
میهن دوستی و افتخار به پدران سلحشور و دلاور و دانشمند, نشان نژاد پرستی نیست و اگر ما ایرانیان به نژاد و گذشته و سرزمینمان ببالیم، اولا دلیل بر نژاد پرستی ما نیست ،
دو : حتی اگر هم نژاد پرست باشیم بی دلیل علمی نیست، از نظر علم ژنتیک ما ایرانیان دارای ژنهای برتریم ولی با این حال از ما ایرانیان افتاده حالتر و بی ادعا تر مردم دیگری وجود ندارد و همین نشان عدم نژاد پرستی ماست. هزاران سال است که میلیونها مردم غیر ایرانی در سرزمینمان با آغوش باز آنچنان پذیرفته ایم که پس از سالها از خود ما ایرانیها ایرانی ترند، و با برادری و یگانگی با آنها کار و زندگی میکنیم ، و ما ایرانیان یکی از رفتارهای کثیف اروپاییهای مدعی تمدن در رابطه با پناهجویان را نداشته و هر روز آنها را از طریق رسانههای مسخره مان تحقیر نکردهایم. و به جرات میتوان گفت که حتی با آنها کمتر از خودمان درگیر شده ایم. و این در حالی است که ما مقصر آوارگی و دربدری آنان هم نبودیم و مالشان را هم ندزیده ایم!
در حالی که این شبه آدمیان ابتدا با جنایت و جنگ و ترور مردم بیگناه را از سرزمین مادری خودشان میپراکنند ، سپس مالشان را میدزدند، و در آخر هم اینچین تحقیرشان میکنند!
دانمارک یک نیمچه کشور! که اگر در ایران فتنه ۵۷ رخ نداده بود امروزه از سکنه خالی بود، امروزه با نشان دادن ذات بربر خود، و با رفتاری نفرت انگیز در سطح جهانی به لجن کشیده شد. هر چند آگاهان و مردم متمدن دنیا از یک ملتی که خرج سرانه ملی و گذران روزمره اش از طریق فرستادن سرباز برای کشتار بچه ها، و قاچاق مواد مخدر تامین میشود، انتظار دیگری نداشته و ندارند.