در یک نظام فاشیستی و اشغالگر مانند رژیم ترک اشغالگر کردستان استفاده از هر ابزار و وسیلهی و توسل به هر جنایت و بیشرفی مجاز است.
۱۰۰ سال است که از تشکیل یک نظام ترکی در دنیا میگذرد و از همان روز اول تا کنون، ترکها مردم بیدفاع و غیرِ نظامی را بجرم کرد بودن، مسیحی بودن، شیعه بودن و یا حتی ترک نبودن کشتارهای هولناک میکنند. و این کشتارهای وحشیانه در جلو دیدگان مردم دنیا ، پنهان و آشکار صورت میپذیرد. ولی با اینکه تمام مردم دنیا کم و بیش از این هیولا صفتی ترکها خبر دارند، ولی تا بحال نشده که جامعه جهانی تصمیمی جدی بر ضدّ این توحش افسار گسیخته ترکها بگیرد و آنان را وادار به رفتار انسانی بکند. چرا ؟ چرا در حالی که در هیچ کجای دنیا و در هیچ زمانی چنین توحشی رخ نداده و نمیدهد ، سازمان ملّل و مردم دنیا تا بحال هیچ واکنش مثبتی نشان نداده اند ؟ آنچه که تشکل یک دولت یهودی در منطقه بنام اسرائیل را از تشکیل یک رژیم ترکی جدا میسازد، این است که اسراییلیهای پولدار با خرید زمینهای پلستینی ها، ادعای مالکیت بر اراضی منطقه را کردند و سپس دولت خود را تشکیل دادند در حالی که ترکها که قبایل راهزن، گدا و گشنه ای بودند، و همیشه به طایفه غلامان معروف بودند, و توحش آنان زبان زد مردم دنیا بود ، با کشتار صاحبان اصلی سرزمین کرستان یعنی کردها زرتشتیها و ارامنه صاحب دولت و کشور شدند. چرا از زمان تشکیل اسرائیل که توسط خرید زمین صورت گرفته تا کنون که ۶۸ سال میگذرد، این بیچاره اسرائیلیها مرتبا تحت فشار جهانی و اعراب و منطقه و تروریستهای پلستینی در کابوس زندگی کردهاند و همواره آنان را توبیخ و تنبیه نمودند، ولی ترکها که با توحش و کشتار و جنایت صاحب سرزمین و کشور شدهاند، تا کنون نه تنها تلنگری به آنان زده نشده بلکه همواره از اینجا و آنجا نیز به ادامه حیات ننگینشان کمک شده است ، چرا ؟؟؟
( دلیلش از نظر من بسیار روشن است، از زمانی که این طایفه غلامان که در دربار نادر شاه بعنوان ملیجک و خدمتکار و خواجه حرمسرا کار میکردند، شبانه ریختند و نادر شاه را در خواب ترور کردند، دقیقا از آن زمان به بعد است که میبینیم، امپراتوری ایران از هم میپاچد، کشتیهای جنگی ایران به اروپا منتقل شده و اروپا میشود اروپا! و اروپایی عقب مانده وحشی و بربر فقیر که هنری جز سنگسار و سوزاندن زنان ندارد، و با کوچکترین حرکتی از طرف مخالفان خود، آنان را براحتی سر میبرد و سپس سرشان را به در و دیوار خانه ش آویزان میکند، اروپایی که قصابیهایش گوشت انسان میفروشند، و آنچنان مذهبی و خرافاتی است که دیدن یک خال بر بدن یک زن او را بشدت ترسانده تا جایی که تا آن زن را زنده زنده پوست نکند و نسوزاند از ترس خوابش نمیبرد، اروپایی که از طاعون و جزام به ستوه آمده، اینچنین بربرهایی پس از ترور نادر شاه کبیر به دست ترک ها، به همه چیز میرسد. با دروغ و شیادی و دزدی و جنایت و تقلید میرود جز آدم ها، ایران به دهها کشور تجزیه شده و مردم و ثروتهای سرزمینهای جدا شده در خدمت راهزنان اروپایی قرار میگیرند و تاریخ زمین و مردمش به نفع اروپای نوشته شده و او میشود متمدن و دیگران میشوند عقب مانده! او میشود جهان اول، دیگر مردمان جهان سوم!! و سرنوشت مردم کره زمین از آن زمان تا کنون که ۳۰۰ سال میگذرد با جنایت و خون و بربر منشی همراه میگردد و در هر عصر و دورهای میریزند و یک گوشهای از کره خاکی را ویران و نابود کرده و به خاک و خون میکشند و عطش جنایت و خوی بربر خود را که در آنها نهادینه است فرو مینشانند. و این میان چه کسی به گردن اروپایی جماعت حق مسلم دارد؟؟؟ ترک ها! چه کسی میتواند هر غلطی دلش خواست بکند و کسی جیک نزند؟؟ ترک ها!! چه کسی پا بر گلوی اروپایی میگذارد و فشار میدهد، و اروپایی نمیتواند نفس بکشد؟؟؟ ترک ها! چه کسی سواستفاده کرد و خودش در دهان اروپای میزند و خودش اروپایی تعیین میکند ؟؟ ترکها ! چه کسی داعش تشکیل داده و وقتی زمینی حریف کردها نمیشود هوایی با سلاح شیمیایی و آتش زاا زنان و کودکان کرد را میسوزاند؟؟ ترک ها! چه کسی خفه خون مرگ میگیرد؟؟؟ اروپاییها چه کسی با وقاحت جنایات و پلیدیهای خود را به دیگران نسبت داده و از ابلیس خبیثتر است ؟؟؟ ترک ها! چه کسی تائید میکند؟؟؟ اروپایی تازه بدرون رسیده زیر بار منت ! این تمام تاریخ این ۳۰۰ سال است، تنها احمقها هستند که چیز دیگری میگویند و بس.
در رابطه با وقاحت ترکی مطلبی در دیپلماسی چاپ شده که عیناً در زیر میخوانید:
عردوغان چگونه رسانههای ترکیه (دنیا و تویتر و فیسبوک و رسانه اختاپوسی اروپایی ها) را مهار کرد؟
در تابستان سال ۲۰۱۳، ترکیه شاهد تظاهراتی گسترده بود؛ تظاهراتی که از اعتراضات زیست محیطی شروع شد و تبدیل به شورشی سرتاسری علیه حزب حاکم و رهبرش رجب طیب اردوغان گردید. اعتراضات «قزی پارک» بزرگترین تظاهرات تاریخ معاصر کردستان اشغالی علیه رژیم اشغالگر بود. خیلی زود، رسوایی فساد مالی خانواده عردوغان نیز به آن افزوده شد. ناظران خارجی که تظاهرات را پیگیری می کردند شک داشتند که دولت بتواند از این اعتراضات جان سالم به در ببرد. اما حزب عدالت و توسعه نه تنها با وقاحت جان سالم به در برد، بلکه هر دو انتخابات محلی و ریاست جمهوری سال بعد را هم قبضه کرد. این اتفاق چطور افتاد؟ بخشی از پاسخ در توانایی اردوغان در انتشار ماهرانه اخبار نادرست، بکارگیری پروپاگاندا و سو استفاده از رسانه برای شکل دادن به روایت غالب در میان عامه مردم، جذب و تطمیع نخبگان، اقناع مردم در مورد توانمندیهایش و ارعاب مخالفان نهفته است. و البته کمک اتحادیه اروپا که مانند دو دست بریده ابوالفضل همیشه به یاری او آمده است !
اردوغان و طرفدارانش به جای آنکه به انتقادات پاسخ بدهند، دست پیش را گرفتند و کمپینی برای انتشار اخبار و اطلاعات نادرست به راه انداختند. نظریات توهم توطئه آنها مظنونان همیشگی را مورد هدف قرار داد: خائنان، کودتاچیان، سازمان سیا، موساد، سازمان جاسوسی انگلستان، اروپاییهای حسود، نیروهای خارجی همدست سازمانهای تروریستی، لابی طرفداران نرخ بالا بهره و صد البته لابی یهودیان. از سی ان ان گرفته تا بیبی سی و رویترز و فلان سازمان مردم نهاد در صربستان، مورد اتهام قرار گرفتند. مصاحبهای جعلی از کریستین امانپور منتشر شد که در آن اعتراف می کرد که به خاطر پول تظاهرات را کلید زده است.
رسانههای طرفدار دولت ادعا کردند که معترضان وقتی از دست پلیس به یک مسجد پناه برده بودند، در آنجا اقدام به نوشیدن مشروبات الکلی کرده اند. امام جماعت مسجد مذکور این مسئله را تکذیب کرد، اما اندکی بعد به روستایی در اطراف استانبول تبعید شد. شایعاتی درباره فحشا و روابط جنسی آزاد میان تظاهرکنندگان «قزی پارک»، و جسارت آنان به یک زن محجبه نیز منتشر شد. با اینکه نادرستی تک تک این شایعات اثبات شد، اما کمپین مورد نظر در نهایت به هدف خود رسید. بسیاری از رأی دهندگان طرفدار حزب عدالت و توسعه امروز هم کماکان بر این باور هستند که تظاهرات «قزی پارک» توطئهای علیه دولت بود.
گفتن ندارد که بیشتر رسانههای اصلی، شواهد مبتنی بر فساد رژیم عردوغان و مکالمه او و پسرش را که در سال ۲۰۱۴ منتشر شد نادیده گرفتند. سوال اینجا است که عردوغان چگونه توانسته است رسانههای جریان اصلی را این طور تحت کنترل خود دربیاورد؟ یکی از موثرترین روشهای مورد استفاده او پس از اعمال فاشیستی و جنایت و ایجاد رعب و وحشت جذب و تطمیع صاحبان رسانههای اصلی است. در حالی که رسانههای منتقد دولت همواره تحت بازرسی مالیاتی شدید هستند یا مجبور به پرداخت جریمههای سنگین می شوند، شرکتهای هلدینگ رسانهای همسو با دولت طرف قراردادهای چندین میلیارد دلاری می شوند. روزنامه نگاران مستقل نیز هدف دولت قرار می گیرند و بسیاری شغل خود را به همین خاطر از دست می دهند. در پی اعتراضات قزی پارک، حداقل ۵۹ روزنامه نگار از کار اخراج یا مجبور به استعفا شدند. اگر این روش جواب ندهد، رژیم عردوغان رو به روشهای «فراقانونی» می آورد. سازمان امنیت ملی رژیم اشغالگر کردستان بارها اقدام به مفقود کردن مخالفان خود کرده است و شنود از روزنامه نگارانی کرده است که حوزه امنیت ملی را تحت پوشش دارند.
با این حال، کنترل رسانههای سنتی همیشه مؤثر نبوده است. نسل جدید ترکیه مانند همتایانشان در سرتاسر جهان، از رسانههای اجتماعی به عنوان منبع اصلی خبری خود استفاده می کنند. ۹۲ درصد از کاربران اینترنت در ترکیه اکنون از رسانههای اجتماعی استفاده می کنند که این میزان بالاترین رقم در سطح جهان است. در اولین روزهای اعتراضات قزی پارک که رسانههای جریان اصلی حتی از اشاره به این حوادث هم خودداری می کردند، رسانههای اجتماعی تبدیل به ابزار اصلی اطلاع رسانی شدند و نقش مهمی در هماهنگی اعتراضات و جلب توجه رسانههای بین المللی ایفا کردند. دولت که از عقب ماندن در این فضا خوشحال نبود، بلافاصله بعد از اعتراضات تصمیم گرفت «ارتش» خودش را در رسانههای اجتماعی راه اندازی کند. شش هزار کارشناس رسانههای اجتماعی به استخدام درآمدند تا برای واکنش به فعالان اینترنتی منتقد دولت برنامه بچینند. در طی یک سال، حزب عدالت و توسعه تعداد کارشناسان رسانههای اجتماعی خودش را دو برابر کرده است و اکنون دهها هزار «روبات توییتری» در اختیار دارد که ابزار کارزار رسانهای این حزب شده اند.
با تلاشهای رژیم اشغالگر ترک ، رسانه هایی مانند توییتر و یوتیوب بعد از رسوایی فساد مالی خانواده عردوغان و مقامات بالای رتبه حزب عدالت و توسعه در سال ۲۰۱۳ باز هم عرصه را در اختیار عردوغان قرار دادند . گفته می شد که انتشاردهندگان اسناد فساد مالی، پیروان فتح الله گولن، واعظ و مبلغ مسلمان ترکیهای بوده اند. اتکای گولنیستها به توییتر برای انتشار فایل صوتی فساد مالی که بر اثر یک اشتباه تریتر رخ داد ، عردوغان را تا آن حد خشمگین کرد که قسم خورد توییتر را ریشه کن کند.
علاوه بر ارعاب رسانه ها، اردوغان از مذهب نیز به عنوان عاملی برای تحکیم قدرت خودش استفاده کرده است. نظام آموزشی ترکیه روز به روز مذهبی تر می شود. فارغ التحصیلان «امام خطیب» (امام هتیپ)، مدارس مذهبی تربیت کننده مبلغان مسلمان، در استخدامهای دولتی در اولویت قرار دارند. مساجد نیز تبدیل به پایگاه تبلیغات دولتی شده اند. در جایی که ۹۸ درصد جمعیت حاکم بر آن مسلمان اخونی هستند، ( تعداد شیعیان و کردها از تعداد ترکهای سنی بیشتر است ولی قدرت در دست جانیان ترک میباشد که همه فرمی از طرف اروپاییها حمایت میشوند!،) مذهب همیشه ابزار سیاسی قدرتمندی است. برای عردوغان که خود تا ظئن نوجوانی در حوزه علمیه بوده و تنها سواد ناقص قرآنی دارد به عنوان مبلغ، زمانی آموزش وعظ و خطابه دیده است، مذهب طبیعتاً انتخاب اول است. به گفته «شفق پاوی»، نماینده حزب مخالف جمهوری خواه خلق: «عردوغان اعتقاد دارد که قدرتی معنوی در اختیار دارد. جادوی او این است که می تواند رأی دهندگان را قانع سازد که خلیفه خدا روی زمین است.» گفتههای نمایندگان خود حزب عدالت و توسعه نیز بر این حرف صحه می گذارد. «حسین شاهین»، نماینده این حزب از شهر بورسا، می گوید «باور کنید، به اعتقاد من دست زدن به نخست وزیر عزیزمان [عردوغان ] عبادت است». «فوای ارسلان»، نماینده شهر «دوزجه»، عردوغان را واجد تمام صفات الهی می داند. «اسماعیل حقی اسر»، مدیر حزب عدالت و توسعه در استان «آیدین» می گوید عردوغان برای آنها مثل پیامبری دیگر است.
این هاله مذهبی اطراف عردوغان چند هدف استراتژیک را دنبال می کند. اول آنکه با چنین تعریف هایی، امکان نقد عقلانی، اتهام فساد و انتقاد به خاطر چرخش در سیاستها منتفی می شود. جذابیتهای طبقاتی این رویکرد را هم نباید نادیده گرفت. نظرسنجیها نشان می دهد که گروههای کم درآمد، که معمولاً اسلام محافظه کارانه تری را دنبال می کنند، و گروههای با تحصیلات کمتر، معمولاً گرایش بیشتری به حزب عدالت و توسعه دارند. آنها اعتقاد دارند که کشور در مسیر درست حرکت می کند و با اعتراضات قزی پارک مخالف هستند.
مظلوم نمایی از دیگر عناصر اصلی روایت مذهبی عردوغان است. با آنکه ۱۲ سال از حضور عردوغان در قدرت می گذرد، او هنوز می تواند هوادارانش را قانع سازد جماعت مظلومی هستند، و البته خودش مظلومترین آنها است. با این حال، در مقابل متحد قدیمی و دشمن کنونی، فتح الله گولن، استفاده از ابزار مذهب سخت است. بعد از جدایی عردوغان و گولن، کنار آمدن با اردوغان برای بسیاری از طرفداران حزب عدالت و توسعه که به گولن به عنوان رهبر و عالم مذهبی احترام می گذارند سخت شده است. دیکتاتور ترکا دست به پاکسازی حزب خودش زد تا در انتخابات ماه جولای [دو ماه پیش]، فقط مخالفان گولن وارد عرصه رقابت شوند. علی رغم تلاشهای او، عدالت و توسعه ناکام ماند و برای اولین بار بعد از ۱۳ سال، نتوانست اکثریت مطلق آراء را کسب کند.
اگر بازی با رسانه ها، ارعاب ، دستگیری، زندان، شکنجه و کشتار مخالفان و روایت مذهبی، نتوانند اهداف مورد نظر را برآورده سازند، عردوغان نظر هوادارانش را با یارانه و مزایای دیگر جلب می کند. پیش از انتخابات، تاجران حامی دولت با مناقصه و مردم عادی با اقلام رایگان پذیرایی می شوند. برای نمونه، در سال ۲۰۰۹، «تکین گزه»، ساکن شهر «تونجلی»، که بیکار بود و برای شش ماه قبضهای برق خودش را نتوانسته بود بپردازد، از طرف دولت یک یخچال و یک ماشین لباسشویی رایگان هدیه گرفت.
مستبدان قرن بیست و یکم مانند عردوغان احمقتر و جنایتکار تر از از اسلاف خود هستند. آنها برای گریز از فشار جامعه بین الملل و مقابله با گروههای حامی حقوق مدنی و دموکراسی، رو به قتل و حبس و جنایت و باجگیری و خباثت میاورند . در با تحلیل دادههای کلان، دستکاری اطلاعات، کنترل رسانههای سنتی و روانه کردن سیل اخبار نادرست به سمت رسانههای اجتماعی کار خود را پیش می برند.
نویسنده: بریوان اوروچ اوغلو
منبع: فارن پالیسی/ تحریریه دیپلماسی ایرانی/