اردیبهشت ۲۰، ۱۳۹۴

این دست های غیبی

آدمایی مثل ما احتیاج به زندان ندارند، ما خود سازنده قفس‌ها و میله‌ها ایم. 
آخر و عاقبت کسانی‌ که مثل ما زندگی‌ میکنند، ناکجا آباده، بعد تعجب می‌کنیم چگونه به اینجا رسیدیم و چرا راه رهایی نیست، چرا اسیریم!
یک چیزی در درون آدمایی مثل ما شکسته ، یه چیزی را کم داریم که دیگران دارند، یک چیزی که باعث می‌شه آدمای دیگه، سرشون را بندازند زیر و زندگیشون را بکنند و در بارهٔ آینده خواب‌های طلایی ببینند، خواب‌هایی‌ که برای آدم هایی مثل من و تو، وجود نداره!
-چرا؟
- بخاطر کارایی که کردیم.... انگار دست‌های غیبی، ارواح سرگردانی هستند که نمی‌گذارند ما روی آرامش را ببینیم....
- گور بابای همهشون....!