روز جمعه کاخ سپید در آمریکا اعلام میکند که بر طبق برنامه تنظیم شده، قرار است که حسین اوباما با ملک سلمان خلیفه آلزایمری صحرای عربستان در حاشیه اجلاس کمپ دیوید، یک دیدار خصوصی داشته باشد. روز یکشنبه کاخ سیاه خلیفه آلزایمری عربستان اعلام میکند که کاخ سپید غلط کرده چنین چیزی را اعلام کرده و حالا که اینطور شد اصلا ملک سلمان به آمریکا سفر نمیکند!!
سپس گلههای هزار تایی مشاوران و کارگزاران و سردمداران سیاسی امریکایی و عربستانی برای جمع و جور کردن این آبرو ریزی دیپلماتیک در شبکههای خبری ، اجتماعی و سیاسی اینترنتی براه افتاده و برای توجیه این کثافتکاری عربی هزاران تحلیل و گمانه زنی و دلیل آوردند!
به عنوان مثال گفته شد که:
این تغییر ناگهانی در برنامه سفر و دیدار ملک سلمان سه احتمال دارد:
۱- دلیل اصلی جلوگیری از سفر ملک آلزایمری به آمریکا ، بیماری اوست که در عربستان با طرفندهای سینمایی و خشونت عساکر گارد محافظ او پوشانده میشود ، ولی در آمریکا این احتمال وجود دارد که از روی وخامت اوضاع او پرده دری شده و اعمال و رفتار این بیچارهِ مریض، موجبات تمسخر او در رسانههای امریکایی گردد که این اصلا خوب نیست و برنامه ریزیهای انگلیس را بهم میزند! پس یکی از نسبتا سالمترهای قبیله سعودی را که ولیعهدِ ولیعهد ! میباشد به جای او میفرستند!! یعنی ولیعهد در عربستان میماند و جانشین او که اتفاقاً پسر جوان همین آلزایمری است و اکثرا پای کامپیوتر نشسته و به بازیهای جنگی علاقه وافری داشته و شبانهٔ روز مشغول بازی است، میرود.
۲- دلیل دیگر احتمال بوقوع پیوستن کودتا و کشتار در بین خادمین حرمین شریفین در غیاب این آلزایمری است که گفته شده وخیم شدن بحران یمن و رسوایی عربستان و نرسیدن اتحادیه غرب به اهدافش ، از حمله به یمن منجر به شکاف داخلی در قبیله خزنده سعودی شده است. لذا با توجه به گسترش نارضایتیهای داخلی در عربستان و بیم کودتا در این کشور ملک سلمان ترجیح داده است در عربستان بماند و یکی دیگر از اعضای تنه لش سعودی را به آمریکا بفرستد!! تو گوئی برادران دوزاری تر از خود او از این ملک آلزایمری میترسند و اگر او در عربستان بماند، کودتا نخواهند کرد!!
۳- برخی از نسبتا باهوشترها! و رسانههای کهنه کار نظیر نیویورک تایمز نیز نارضایتی عربستان از روند مذاکرات ایران و آمریکا و همچنین نارضایتی از عدم همراهی کامل آمریکا با عربسنان در بحران یمن و لیبی را از دلایل لغو این سفر می دانند و معتقدند عربستان بدین وسیله خواسته است اوباما را در روند مذاکرات هستهای و سیاستهای منطقهای تحت فشار قرار دهد. که این هم دلیل بتر از گناه است، چرا که اولا با تبلیغات شورانگیز امپراطوری رسانهای اتحادیه اروپا که همواره آمریکا را حامی تام و کامل عربستان در حمله به یمن معرفی کردهاند، در تضاد مطلق است. و دوم اینکه عربستان بهتر از هر کس دیگری میداند که مذاکرات معروف به هستهای چیزی جز فروش بیشتر ایران نیست و چانه زنیها برای غارت و چپاول هر چه بیشتر ایران صورت میگیرد و برای آنان این مذاکرات تنها بهانهای است که بتوانند تا آنجا که میتواند به نفع خود از آن سود ببرند، و نه چیزی بیشتر! همینقدر که ایرانیان تبدیل به بردگان بی اجر و مزد آنان شده اند، و سرزمین ایران مزرعه آنان و خاک و آب ایران در خدمت آنان است و کشاورز و دامدار ایرانی با عرق جبین و زحمت بسیار میکارد و برداشت میکند و بهترین محصولات کشاورزی و دامداری دنیا را به سوی یک مشت تنه لش بیخاصیت فرستاده و آنان از زحمت ایرانیان میخورند و میخوابند و لذت زندگی را میبرند، و از طرف دیگر نفت و گاز ایران در خدمت آبادانی صحراهای سوزان عربی است، برای آنان بس است و به دیگر چپاولها که در واقع دعوایی ایست بین شرق و غرب کاری ندارند. هر چند اگر از این رهگذر توانستند زخمی به ایران بزنند، بیشتر لذت خواهند برد، ولی کلا به بیش از این فکر نمیکنند، و هنوز به آنجا نرسیدند که بخواهند در مسائلی که حتی الف اولش را نمیفهمند، اظهار نظر و از آن بیشتر دخالت کنند.
به نظر من ، جلوگیری از سفر خلیفه مریض عربستان به آمریکا که به دستور و مشورت انگلیسیها صورت گرفته ، یا به دلیل اول است و یا برای ضربه زدن به دمکراتهای امریکاست که در انتخابات این کشور که در آینده نزدیک انجام میشود، میتواند لکه سیاهی را بر روی مبارزات آنان بیندازد. البته به خاطر هر دوی این دلایل هم میتواند باشد.