به گزارش رسانههای جمهوری کثیف و دزد و فاسد اسلامی ، ۱۰۸ شی باستانی متعلق به محوطه تاریخی چغامیش خوزستان پس از ۵۰ سال توسط موسسه شرق شناسی دانشگاه شیکاگو
به ایران بازگردانده شد.
آثار باستانی که بر اساس و شهادت آنها ، ایرانیان در ۹ هزار سال پیش کشتی میساختند ، نقشه جهان را کشیده و قطبنما را اختراع کرده بودند و بوسیله آنها در آبهای کره زمین کشتیرانی میکردند ، و ابزار و آلات موسیقی میساختند و در شهر هایی زندگی میکردند که در آنها نظام مدرن و حکومت مرکزی و قوانین مدنی جاری بوده است ،( چغامیش حتی یک سیستم دفع فاضلاب کارآمد و کامل داشت که از لولههای سفالی یا جویهای سرپوشیده آجری ساخته شده بود همچنین تحول معماری و مجسمه سازی ، اختراع چرخ و ارابه ، گسترش علوم و فنون ، ذوب فلزات و رواج تجارت و از همه مهمتر تحول خط و آغاز نگارش . این دوران سرنوشت ساز در تاریخ ، در منطقه ای آغاز شد که آن را به درستی « گهواره تمدن » نامیده اند .) همه این ویژگیها ، چغامیش را در ردیف نخستین شهرجهان قرار میدهد از موزه شیکاکو آمریکا به اخوانیهای ضد ایران و ایرانی تحویل داده شد!
به گزارش خبرگزاری "ایرنا"، این اشیا از سوی دانشگاه شیکاگو اتبدا از آمریکا به آلمان منتقل و از آنجا با پرواز لوفتانزا به ایران بازگردانده شد.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیمای کریه آخوندی ، محمد حسن طالبیان معاون سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری با اعلام این خبر تصریح کرد: "این ۱۰۸ شی تاریخی ۵۰ سال قبل در مجموعه ۲۶۴ قطعهای به رسم امانت به موسسه شرق شناسی شیکاگو با شروط حفظ سلامت و بازگشت آنها و نیز استفاده برای صرف کارهای علمی داده شده بود".
وی گفت: "این اشیا متعلق به چغامیش هستند که یکی از محوطههای مهم ایران و جهان از نظر تاریخی محسوب می شود و مهمترین و کلیدیترین سایت پیش از شوش در کنار رودخانه دز بوده است".
طالبیان خاطر نشان کرد: "این اشیا پس از کشمکش طولانی حقوقی و در پی تلاشهای فوق العادهای که در چند ماه اخیر برای این منظور به انجام رسیده، به ایران باز گشت"!!!
قرار است این اشیا در موزه ملی ایران نگهداری شود و در اولین فرصت در نمایشگاهی اختصاصی در معرض دید عموم قرار گیرد.
چغامیش نام یکی از بخشهای سه گانه شهرستان دزفول به مرکزیت شهرک دولتی است.
وجه تسمیه: نام این بخش برگرفته از نام تپهای باستانی است که در آن قرار دارد. چغا(chogha)در گویش لری بختیاری به معنی تپه میباشد.
چغامیش شهری از دوران پیش از اختراع تاریخ است و قدمت آن به حدود ۳۴ قرن پیش از میلاد میرسد. چغامیش را باید نخستین مرکز در ایران دانست که خط و کتاب، اول بار در آنجا ظاهر شده است. وجود چنین تپههای باستانی در شهرستان دزفول سبب شده که دزفول را شهری از سپیده دم تاریخ بنامند.
در پناه کوه زاگرس و حاشیه شمالی شوش و چهل کیلومتری جنوب شرقی دزفول تپههای میان رودخانه دز و کارون از یک تپه بزرگ و نسبتاً مرتفع و چند تپه کوچک تشکیل شدهاند. این تپهها روزگاری پوشیده از کوزه شکستههای فراوانی بود که پس از نخستین مطالعه و بررسی روشن شد از عهد پیش از خط باقیماندهاند. این منطقه در جلگهای که آبادیهای شاه آباد در شمال، شلگهی در غرب، کهنک در شمال شرقی و دولتی و جلیعه در جنوب آن واقع اند و در میان دشتی وسیع و در ۱۵ کیلومتری جنوب شرقی دزفول قرار دارد.
هلن کانتور درباره کاوشهای چغامیش در موزه ایران باستان و در سال ۱۳۵۱ سخنرانی ای با عنوان «شهری در سپیده دم تاریخ» ایراد کرده و در آن به این مطلب اشاره کرده است:
«در این تپه این واقعیت نهفته است که از هفتمین هزاره پیش از عصر جدید تا شکوفایی کامل تمدن شوش فرهنگهایی در این منطقه بی وقفه جانشین یکدیگر بودهاند. از قاعده تا راس این تپه ۱۵ لایه روی هم قرار گرفته است. بر خاک زرین آثاری از فرهنگ و تمدن و مدنیت در ۹ هزار سال پیش به چشم میخورد این انسانها چگونه میزیستهاند؟ از مردم امروزه پیشرفته تر و متمدنتر و داناتر بوده اند »(افشار: ۱۷:۱۳۷۳)
حفاری و کاوشهای علمی:
حفاری و کاوش علمی دراین تپه عظیم باستانی در گذشته انجام شده کاوشهای علمی تپه چغامیش در سالهای ۱۳۴۱_۱۳۴۵ه. ش._۱۹۶۲_۱۹۶۶م) ادامه یافت و حفاریهای آن در پاییز ۱۹۶۹ م.(۱۳۴۸ ه. ش) دنبال شد. برای اولین بار، چهارمین فصل کاوشها در تپه چغامیش به صورت حفاریهای مشترک ایران و مؤسسه شرقی دانشگاه کالیفرنیای لس آنجلس انجام پذیرفت. عملیات حفاری هیئت در این فصل از ۲۸ اکتبر ۱۹۶۹ تا اوایل آوریل ۱۹۷۰ م. به طول انجامید. بقایای فشرده استقرار در تپه چوغامیش، بر روی ناحیهای به وسعت بیش از ۵۰ جریب گسترده شده بود. در برخی نقاط، ارتفاع تپه بیش از ۲۰ متر بود که شامل بقایایی از دورههای مختلف میشد. نتایج حاصل از این حفاری، با توجه به اشیای بدست آمده، از جدیدترین تا کهنترین دورانها، به طور اجمال به شرح زیر است: در واقع اگر بر فرض این تپه را مانند کیکی ببیریم و ان را از بالا به پایین نگاه کنیم به ترتیب به دورانهای مختلف زیر میرسیم:
قبرستان دوره جدید که با توجه به گمانه زنیهای انجام گرفته متعلق به اواخر دوران ساسانی بودند. یافتههای دوره پارتیها یافتههای دوره هخامنشیان که از آن آثاری جالب توجه بدست آمد همچون گاو کوچکی که بسیار شبیه گاوهای سرستونهای شناخته شده هخامنشی شوش بود. آثار یافتههای دوره آغاز ادبیات نیز قابل تأمل بودند همچو خانهها و راههای سفالی آب یافتههای دوره شوش میانی که در ان آثار ومجسمههای فراوان یافت شد. لایه مربوط به زمان شوش قدیم لایه مربوط به دوره شوش آرکائیک یا باستانی ظاهراً باستان شناسان در زیر لایه دوره ادبیات باز هم به آثار تمدنی قدیمی تر برخورد کردهاند.
امتیاز حفاری این تپه را هیأت مشترک باستان شناسان اعزامی از دانشگاه کالیفرنیا و مؤسسه شرقشناسی دانشگاه شیکاگو به سرپرستی پروفسور پینهاوس دولوگاز به نام مؤسسه اورینال از ایران درخواست کرد. پس از وی دکتر هلن کانتور در سالهای ۱۹۶۱ تا ۱۹۷۶ میلادی کاوش کرد. این دانشمندان ۴ بار و به تناوب در تپههای چغامیش به کاوشهای باستان شناسی پرداختند.
آثارمهم بدست آمده:
اولین سند دریانوردی جهان:
در میان اشیای مکشوفه، قدیمیترین سند دریانوردی را که ریشه فرهنگی آن به ۶ هزار سال قبل از میلاد برمی گردد کشف شده است. این مهر گلین، یک کشتی را با سرنشینانش نشان میدهد.
در این کشتی یک سردار پیروز ایرانی، بازگشته از جنگ، نشسته و و سربازان ایرانی در جلوی او دیده میشوند. همچنین در این مهر یک شیر نر و یک پرچم هلالی شکل هم دیده میشوند.
اولین سند تاریخی موسیقی:
در کاوشهایی که از سال ۱۹۶۱ تا ۱۹۶۶ توسط مؤسسه شرقی دانشگاه شیکاگو انجام گرفت، مُهری به دست آمد که یکی از سندهای مهم تاریخ تکامل موسیقی در تمدن انسان به شمار میرود. این مهر توسط دو باستان شناس از دانشگاه شیکاگو به نامهای پیناس دلوگاس(pinhas delougaz) و هلن کانتور(Helene Kantor) کشف و در گزارش کاوش آنها معرفی شد. در این گزارش آمده است:
«این تصاویر با توجه به ارزشی که از نظر هنری و آگاهی ما نسبت به زندگی این دوران دارند از ارزشهای والایی برخوردارند و به راستی نخستین یافتههای بشری هستند که ارزش جهانی دارند. یکی از این نمونهها، نخستین سندی است که بشر از موسیقی به شکل سازمان یافته دارد. دراین تصویر گروهی نوازنده نشان داده میشوند که در حقیقت پیشرو و نخستین شکل ارکسترهای امروزی را مجسم میکند. دراین تصویر چنگ بزرگی مشاهده میشود که در پشت سر آن نیمرخ نوازندهای در حال زانو زدن دیده میشود. فرد دیگری با دستهای باز در حال طبل زدن به چشم میخورد. نوازنده سوم دو آلت شاخ مانند در دست دارد که نشان میدهد نوازنده در حال نواختن ساز بادی است که احتمالاً بوق میباشد و آن دیگری که در دست دارد ظاهراً نواختنش متفاوت است. نفر چهارم خواننده را در حال آواز خواندن نشان میدهد که دستش را زیر گوشش نهاده، این حالت در آواز خوانی مصر باستانمشاهده میشود. این شیوه آواز خوانی هنوز در خاورمیانه متداول است؛ بنابراین در این تصویر ارکستری را مشاهده میکنیم که سازهای زهی، بادی و کوبهای را در بردارد و خواننده با آنها همکاری میکند. اما این ارکستر گوشهای از صحنه اصلی را نشان میدهد و نوازندگان به جز طبل زن همه به سمت راست چرخیدهاند. در برابر، مردی مشاهده میشود که روی بالشی نشسته و میزی در جلویش قرار دارد که روی آن خوراکیهای گوناگون چیده شده است و خدمتکار در حال پذیرایی از اوست. میتوان چنین پنداشت که این تصویر صحنهای را نشان میدهد که به مراسم شاهانه بستگی دارد.»(Delouoaz-kantor: 1996)
ابداع اپرا توسط بشر: در سمت راست تصویر دو تن در حال خرید و فروش یا معاوضه جنسی مشاهده میشوند که رعایت پوزیسیون و اکت نمایانگر هنرپیشه بودن آنهاست. با توجه به دو بعدی بودن تصویر این دو فرد در صحنه واقعی در عرض صحنه در حال ایفای نقش خویش در نمایشی با موضوعی اجتماعی و روزمره هستند. میتوان تصویر فوق را به اولین اجرای اپرا توسط بشر منتسب دانست. در سمت چپ ارکستر متشکل از سازهای بادی، زخمهای و کوبهای ملاحظه میگردد و فردی که غرق در تماشای بازی بازیگران همزمان با اجرای ارکستر است که میتواند کارگردان یا رهبر ارکستر باشد.(Mohammadkeya Khosravi 2014)
از مهمترین مُهرنگارههای خنیاگری (:موسیقی) در جهان؛ باید از آنچه که در «چوغامیش» خوزستان برجای مانده، یاد کرد که در سالهای ۱۹۶۱-۱۹۶۶ میلادی، یافت شده است. این مهرنگاره ۳۴۰۰ ساله؛ سیمایی از بزم رامشگران را نشان میدهد. در این بزم باستانی، دستهای خنیاگر(:نوازنده) دیده میشوند که هر کدام، به نواختن سازی سرگرم هستند. چگونگی نواختن و نشستن این رامشگران، نشان میدهد که آنها، نخستین دسته خنیاگران(:ارکستر) جهان هستند. در این گروه رامشگران، میبینیم که نوازندهای «چنگ» و دیگری «شیپور» و آن دیگر «تنبک» مینوازد. چهارمین رامشگر در این میان، خوانندهای است که «آواز» میخواند. همچنین در این بزم کهن، آزادهای را میبینیم که بر فرشی نشسته و از او پذیرایی میشود.
گویاترین کشفیات در چغامیش اثر مهرهای استوانهای است. این مهرها قطعات سنگی بودند که روی آنها تصاویری حک شده بود که با این وسیله روی ظروف و غیره علامت گذاری میکردند.مهرهای استوانهای
یکی از این مهرها پادشاهی را نشان میدهد که از جنگ برمی گردد که در قایقی نشسته و عدهای اسیر دست بسته در جلوی پاهای او افتادهاند. در یک دست فرمانده، گرز و در دست دیگرش ریسمانی است که با آن اسیران را نگاه داشته است. در این کشتی تصویر دریانوردی به چشم میخورد که یکی از آنها روی دماغه کشتی نشسته و شیئی شبیه علامت یا پرچمی را در دست دارد.
به اعتقاد پروفسور دولوگاز این تصویر نمایشگر یک جنگ دریایی است که به احتمال زیاد در رودخانههای داخلی روی داده. چند لوح گلی نیز با اشکالی از نقطه و خط فشرده کشف شده و عقیده بر این است که اینها تنها سیستم اعداد بود که به احتمال قوی برای مقاصد حسابداری به کار میرفته است. اما مشاهده گاو لوح روی این نقش گلی که یکی از جاشوها به مراقبت از آن میپردازد حاکی از آن است که فرمانده کشتی از راه دوری برمی گردد و نیز رسم همراه بردن حیوانات زنده در کشتیها از زمانهای گذشته میان دریانوردان ایرانی معمول بوده است.
صحنهها و موضوعهایی که صدها اثر مهر یافته شده در چغامیش را نشان میدهند بسیار تنوع دارد. در این نقشها جانور، آدم و دیو هر کدام به فعالیتی سرگرم هستند و سادهترین این طرحها که تنها جانوران و گیاهان را نشان داده از هنر پیشرفته حکاکی روی سنگ حکایت میکند. حالتهای اصلی جانوران با برجستگیهای دقیق تجسم یافته است. در آنها صحنههای فعالیت انسانی با واقع بینی ترسیم شده است.
بخش بزرگی از مهرهای چغامیش موضوعهای نظامی را نشان میدهد. روی دیگر نمونههایی از جنگها دیده شده است. روی یک اثر مهر چهره بزرگ تیراندازی دیده میشود که تجهیزات وی جزو به جزو پیداست. این صحنه که تا به امروز در هیچ کجا مانندی ندارد گروهی مرد را نشان میدهد که با گامهای فشرده راه میروند، گویا یک واحد نظامی آزموده و با انضباط است. همچنین در این تپه تعداد زیادی الواح گلی (شمارشی) و قطعات و ظروف و کاسههای سفالی مشهور به «لبه واریخته» که از سفالینههای شاخص دوره آغاز کتابت است به دست آمده است؛ سفالهایی که سخت صیقل یافته و اغلب این سفالها با موضوعهایی نقاشی شده که به طرز شگفتانگیزی به نسبت آن زمان پیشرفته بوده است. سفالهای دورانهای بعدی با نقشهای هندسی تزئین شده که تَنگ هم و با موتیفهای مخصوص قلم خورده است.