اولین تیراندازی در بعدازظهر روز شنبه ۱۴ فوریه ۲۰۱۵ به هنگام برگزاری نشستی با عنوان «آزادی بیان، کفرگویی و هنر» در کافهای در کپنهاگ، رخ داد و جان یک مرد ۵۴ ساله را که در این نشست شرکت کرده بود، گرفت. در این حادثه سه مامور پلیس نیز زخمی شدند.
پلیس دانمارک تصویر تنها عامل این حمله را که با خودرو متواری شده است منتشر کرده است. پلیس پیشتر تعداد مهاجمان را دو نفر اعلام کرده بود.
«فرانسوا زیمره» سفیر فرانسه در دانمارک و «لارس ویلکس» کاریکاتوریست جنجالی سوئدی در این نشست حضور داشته اند اما آسیبی ندیده اند.
لارس ویلکس هنرمندی است که کاریکاتورهایش از پیامبر اسلام در سال ۲۰۰۷ میلادی جنجال آفرید، تهدید به مرگ شبه نظامیان اسلامگرا را بدنبال آورد و تنفر مسلمانان معتقد را برانگیخت.
سفیر فرانسه این حمله را مشابه با حمله به دفتر مجله طنز «شارلی اِبدو» در پاریس توصیف کرد و تفاوت را در این خواند که این بار مهاجمان نتوانستند وارد کافه شوند.
فرد ضارب بنا به گزارش ها از محل گریخته است.
در حادثه دوم که در ساعات اولیه بامداد یکشنبه در کپنهاک اتفاق افتاد، در مقابل یک کنیسه قدیمی که محل عبادت یهودیان کپنهاک است، شخصی به طرف نگهبان این کنیسه تیراندازی کرده و او را کشت و خود نیز توسط پلیس به قتل رسید.
حمله دوم در نزدیکی کنیسه یهودیان واقع در یکی از خیابان های مرکزی کپنهاگ روی داده است که با محل حمله نخست حدود پنج کیلومتر فاصله دارد.
این دو حادثه هنوز به یکدیگر ربط داده نشده. ولی وزارت اطلاعات دانمارک این دو پدیده را از پیش طراحی شده میداند و احتمال سیاسی بودن آنرا میدهد.
نخست وزیر دانمارک، حمله مسلحانه به نشست آزادی بیان را اقدامی تروریستی "با انگیزه سیاسی" دانسته است.
دانمارک دارای چندین گروه راکر معروف است که جریان قاچاق مواد مخدر در دانمارک را رهبری میکنند. این گروهها گاها با یکدیگر و گاهی با گروههایی از جوانان خارجی که خود دارای گروه و دارو دسته هستند درگیر شده و در خیابانهای دانمارک تیراندازی به راه میاندازند. تا پیش از این، تیراندازیها به پای تسویه حساب بین این گروهها گذاشته میشد، ولی به تازگی حتی جیب بری نیز بعنوان عملیات ترور معرفی شده و آنرا از چشم مسلمانان افراطی میبینند!
مردم دانمارک مردم صلح جو، بی آزار و آرامی هستند که از شلوغی و سر صدا بیزارند، و متاسفانه اکثرا به مطبوعات و رسانههای خود اعتماد کامل دارند، و هر چه آنان بگویند دربست قبول میکنند. این رسانهها نیز با آگاهی از این نقص عموم دانمارکی ها، تا آنجا که بتوانند نفرت از خارجیها را در جامعه رشد و پرورش میدهند. مثلا خارجیها نسبت به دانمارکیها از کمترین امکانات رفاهی برخوردارند، کمترین حقوق را گرفته در حالی که بیشترین کار را میکنند، ولی رسانهها در بین جوانان دانمارک به گونهای شایعه کردهاند که این برعکس است. و این دانمارکیها هستند که قربانی خارجیها شدهاند. و به این ترتیب شکاف عظیمی را در جامعه ایجاد میکنند که در نهایت به ضرر خودشان است. و امروزه نفرت از خارجیها در بیش از دو سوم دانمارکیها بوضوح دیده شده و گاها به نمایش درمیاید. و این را از بزرگ شدن حزب دست راستی و افراطی دانمارک تا حد سومین حزب بزرگ دانمارک میتوان دید. حزبی که میرود تا در انتخابات آینده مجلس قانونگذاری این کشور، بیشترین نمایندگان را راهی مجلس کند. از طرف دیگر نیز، جوانان خارجی تبعیض و تحقیر در جامعه را بخوبی دیده و لمس میکنند و روز به روز از جامعه دانمارک خود را جدا تر ساخته و خشم و کینه نهفتهای در درونشان انباشته میشود. و تمام این جریان از طرف رسانههای دانمارک اداره میشود. و این سیاستی است که ۳۶ ساله در اروپا دنبال میشود، چرا که خوی توحش غربی میبایستی در جهتی هدایت شده و هدفمند گردد، وگرنه یقه خودی را گرفته و میشود، یک جنگ جهانی بزرگ دیگر! درست مانند دو جنگ جهانی دیگر که خارجی در اروپا وجود نداشت که به او گیر دهند، و دیگر تفاوتها مانند کاتولیکها در مقابل پروتستانها ، ( نمونه انگلیس و ایرلند ) و یهودیت و مسیحیت ( جنگ جهانی دوم ) و تفاوتهایی از این دست موجب گرفتن یقه خودی شد.
دانمارک در واقع یکی از استانهای انگلیس است که با آمریکاییها هم در همه زمینهها همکاری تنگاتنگ دارد، ولی در نهایت از پدر خود کامرون دستور میگیرد. و امریکاییها هم این را میدانند که در درجه دوم لیست دولت دانمارک قرار دارند و در ابتدا حرف انگلیسها در دانمارک خریدار دارد.
و این حرف شنوی دانمارکیها از انگلیس تا جایی است که در سال گذشته و در جریان مراسم مرگ نلسون ماندلا، خانم نخست وزیر دانمارک همراه با کامرون نخست وزیر انگلیس آن آبرو ریزی را برای اوباما و همسرش بوجود آورده و آنان را مورد مضحکه دنیا قرار دادند.
کامرون یک بار دیگر نیز اوباما را مورد مضحکه فجیع قرار داد، و آن فردای روزی بود که سه ملوان امریکایی در استانبول ترکیه مورد حمله ترکها قرار گرفتند و کتک خورده بر سرشان گونی کشیده شد و در آخر با وضع مفتضح مجبور به فرار به کشتی امریکایی شدند. و درست فردای این جریان، در یک گرد همایی اقتصادی، کامرون داود اوغلو نخست وزیر ترکیه را کنار خود و اوباما نشاند و سر خنده و شوخی را باز کرده و درست در همان لحظه از اوباما عکس گرفته شد. و این عکس کاردی بود که بر قلب امریکاییها زده شد، که میدیدند رئیس جمهورشان در مقابل این توهینی که به آنها شده نه تنها کاری انجام نداده است، بلکه در کنار نخست وزیر ترکیه نشسته و مشغول شوخی و خنده است، و این درست هدف کامرون بود.